eitaa logo
محتوای روضه و منبر
2.2هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.6هزار فایل
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ هر منزل و روستا که بردند پای سرِ تو شراب خوردند... راوی گوید: من مشغول طواف کعبه بودم. ناگاه شنیدم که مردی می‌گوید: بار خدایا! مرا بیامرز، گرچه می‌دانم نمی آمرزی. من به وی گفتم: ای بنده خدا! از خدا بترس و یک چنین مقاله ای را مگوی، زیرا اگر گناهان تو به شماره قطرات باران‌ها و برگ درختان باشد و از خدا طلب آمرزش کنی، گناهان تو را می‌آمرزد، زیرا خدا آمرزنده و مهربان است. وی در جوابم گفت: بیا تا داستان خود را برای تو بگویم. وقتی من نزد او رفتم گفت: بدان که ما تعداد پنجاه نفر بودیم که سر مبارک امام حسین علیه السّلام را به طرف شام می‌بردیم. وَ کُنَّا إِذَا أَمْسَیْنَا وَضَعْنَا الرَّأْسَ فِی التَّابُوتِ وَ شَرِبْنَا الْخَمْرَ حَوْلَ التَّابُوتِ ▪️هنگامی که شب می‌شد، سر مقدس آن حضرت را در میان صندوقی می‌نهادیم و در اطراف آن مشغول شرب خمر می‌شدیم. یک شب رفقای من شرب خمر کردند و مست شدند، ولی من از آشامیدن خمر خودداری نمودم. وقتی تاریکی شب جهان را فرا گرفت، ناگهان دیدم رعد و برقی بوجود آمد، درهای آسمان باز شد و حضرت آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، پیغمبر ما حضرت محمّد صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم، جبرئیل و گروهی از ملائکه نازل شدند. جبرئیل نزدیک صندوق آمد، آن سر مبارک را خارج کرد و به خود چسبانید و آن را بوسید. سپس کلیه پیغمبران همین عمل را انجام دادند. پیغمبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله بالای سر امام حسین گریه کرد و مابقی پیغمبران به آن حضرت تعزیت گفتند. جبرئیل گفت: یا محمّد! خدای توانا مرا مأمور کرده که درباره امت تو مطیع تو باشم. اگر تو دستور دهی زمین را دچار زلزله و آن را زیر و زبر کنم، همچنان که درباره قوم لوط کردم. پیامبر خدا صلّی اللَّه علیه و آله فرمود: نه یا جبرئیل! زیرا فردای قیامت آنان با من نزد خدای توانا مخاصمه و موقفی خواهیم داشت. سپس آن بزرگواران بر سر امام حسین علیه‌السّلام صلوات و درود فرستادند. پس از این جریان بود که گروهی از ملائکه آمدند و گفتند: خدای تعالی ما را مأمور کرده که این پنجاه نفر را به قتل برسانیم. پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: هر عملی که می‌خواهید با آنان انجام دهید. ملائکه ایشان را با حربه‌هایی زدند. بعد یکی از آن ملائکه با حربه‌ای بر من حمله کرد که مرا بزند. من گفتم: الامان! الامان! یا رسول اللَّه! پیغمبر خدا فرمود: برو، خدا تو را نیامرزد. وقتی صبح شد، دیدم یاران من همگی از پای در آمده و خاکستر شده‌اند! 📚لهوف ص١۵٢ 📚مقتل الحسين الخوارزمي ج٢ص٨٨ 📚بحارالانوار ج ۴۵ ص١٢۵ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🔷نماز میرزاجوادآقاتهرانی 🔻ایشان جبهه زیاد تشریف می‌آوردند، شبی که برای سخنرانی به تیپ امام جواد (ع) آمده بودند؛ موقع نماز که شد، قبول نمی‌کردند امام جماعت باشند، خیلی اصرار کردیم که دلمان می‌خواهد یک نماز به امامت شما بخوانیم اما قبول نمی‌کردند. 🔻شهیدبرونسی عرض کرد: حاج آقا جلو بایستید، ایشان فرموند: اگر شما دستور دهید ، می روم، شهید برونسی گفت: من کوچک‌تر از آنم که دستور بدهم، از شما خواهش می‌کنم. 🔻فرمودند: نه خواهش شما را نمی‌پذیرم. بچه‌ها به برونسی گفتند بگو دستور می‌دهم تا ما به آرزویمان برسیم، شهید برونسی به ناچار با خنده گفت: حاج آقا دستور می‌دهم شما بایستید جلو! میرزا جواد آقا فرمودند: چشم فرمانده عزیزم! نماز با سوز و حال عجیبی همراه با اشک خوانده شد. بعد از نماز با چشمان اشک‌آلود خطاب به شهید برونسی فرمودند: مرا فراموش نکنی! جواد را فراموش نکنی! 🔻شهید برونسی ایشان را در آغوش گرفت و گفت: حاج آقا شما کجا و ما کجا؟ شما باید به فکر ما باشید و ما را فراموش نکنید! میرزا متواضعانه فرمودند: تعارفات را کنار بگذارید، فقط من این خواهش را دارم که جواد یادتان نرود؟! حتما مرا شفاعت کن. 🆔 گروه سیره علماء https://eitaa.com/joinchat/1633550605C79cdb03ed2 کانال سیره علماء https://eitaa.com/joinchat/1634468109C9efc63a8a8 ارتباط با ادمین: @valayat🔜 🆔 🔜
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم باسلام وادب وعرض تسلیت رحلت حضرت عبدالله پدر پیامبر (ص) وتوفیق شناخت مقام بزرگان دین روز آغازین شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمر باعزت یارب العالمین دام وتوطئه زن یهودی برای عبدالله بن عبدالمطلب پدر پیامبراکرم صلوات الله علیه کاهنه‌ای یهودیه از اهل تباله زنی [کاهنه‌ای یهودیه از اهل تباله] که کتب اهل کتاب را خوانده بود، روزی عبدالله بن عبدالمطلب بر او گذر کرد. او به عبدالله گفت: تو همان کسی هستی که پدرت صد شتر فدایت کرد؟ گفت: آری. زن گفت: آیا می‌خواهی یک‌بار با من درآمیزی و من در عوض صد شتر به تو عطا کنم؟ اگر حرام باشد مرگ را ترجیح می دهم عبدالله به او نگریست و سرود: اگر حرام باشد که مرگ از آن برای من آسان‌تر است، و اگر حلال باشد من راه آن را فراهم نمی‌بینم، عبدالمطلب آمنه را به عقدعبدالله درآورد چگونه چنین طلبی می‌کنی؟! عبدالله با پدرش رفت و پدرش آمنه را به عقدش درآورد. چون روز و شبی با آمنه به‌سر برد، آمنه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را آبستن شد. سخن عبدالله با زن یهودی بعد از آن عبدالله بار دیگر بر آن زن گذر کرد، اما دیگر او را بر خواستهٔ قبلی‌اش آزمند ندید. برای این‌که او را بیازماید، گفت: آیا هنوز هم طالب آن‌چه که گفتی و من نپذیرفتم هستی؟ آن زن گفت: آن روز گذشت، امروز دیگر نه! سخن زن یهودی با پدر پیامبر اسلام آن زن گفت: پس از من چه کردی؟ عبدالله گفت: پدرم آمنه را به عقد من درآورد و با او شب را گذراندم. آن زن گفت: به خدا آن زنِ اهلِ بنی‌زهره [آمنه] افزون بر جامه‌هایت چیزی را از تو درآورده که خود قدرش را نمی‌داند! آن زن در ادامه گفت: در چهره‌ات نور_نبوت را دیدم، خواستم به من منتقل شود، اما خداوند می‌خواست آن را در جایی که دوست می‌داشت قرار دهد... طبقات الکبری، ج۱، ص۷۶-۷۷ ا تاریخ مدینه الدمشق، ج۳، ص۴۰۴ مناقب آل ابی‌طالب، ج۱، ص۲۶ الكامل فی التاریخ، ج۲، ص۷-٨ التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جنگ ترکیبی امویان برای ریشه کنی دین ◾◾◾◾◾◾◾◾◾◾◾◾◾◾ ۱_درحالی که تازه مسلمانان سروسامان گرفته بودند اوضاع به صورت خوبی پیش می رفت دشمنان داخلی(منافقین)کفارحربی،وقلع وقمع شدن یهودیان وبا خواهش وتمنا با پرداخت جزیه در سایه سار اسلام بودند. ۲_معرکه گیران،خواص لجوج،مردم ناآگاه ودنباله رو خواص بی بصیرت در یک کار ترکیبی با پشتیبانی یهودیان بنی نظیر بنی قینقاع..وفرماندهی پدر فتنه ها ودشمنان مارک دار آن روز یعنی ابوسفیان با تجمیع بیش از ۱۲هزارنیرو در جنگ احزاب خواستند کار دین مبین اسلام را یکسره کنند که با شکست از صحنه نبرد فرار کردند.جنگهای پشت سرهم احد بدر وخیبر را بر پیامبر تحمیل کردند. شعب ابی طالب با۳۶۰درجه محاصره نظامی واقتصادی را مدیریت کردند ۳_بزرگان دین را با استفاده از تکنیک پرخطر بودن به نقاط دور دست تبعید کردند. ۴_خطر دشمن خارجی را در حد یک جنگ محله ای ویک سوتفاهم می دانستند وقایل به وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم نبودند چون حس برتری کاذب باحذف پیامبر را از صحنه اسلام بارها در لیله المبیت غار حرا حج و...دنبال می کردند. ۵_پروژه هتک حرمت باشکستن دندان،پیشانی،وریختن خاکستر وشکمبه گوسفند بر سرپیامبر تقریبا کار هر روزشان بود. ۶_مروجین ومبلغین،وجاعلین حدیث وآیات را به صورت استخدام دایم در زیر پروبال خود با پولهای هنگفت برای وارونه کردن اسلام وتفسیر به رای آن در اختیار گرفتند. ۷_سلاخی،کور کردن داغ کردن،شکنجه،گرسنگی دادن،روی ماسه داغ شکنجه دادن،ذبح کردن برای وحشت عمومی از کارهای داعشی مسلک آنان در صدر اسلام بود. ۸_بعد از شهادت رسول اکرم اقدام به بزرگ سازی برای دین با کاندیداتوری اولی ودومی در سقیفه با تشکیل سمینار ترکیبی از منافقین،معاندین،حامیان یهود،وخواص مطلع کردند ۹_اقدامات موروثی را پایه گذاری در حکومت اسلامی کردند. ۱۰_ولایت را تبدیل به خلافت حکومت راتبدیل به سلطنت کردند. ۱۱_ولایت ستیزی،ولایت گریزی،و دشمنی باولایت از راهبردهای بلند مدت آنها شد. ۱۲_دریک اقدام هماهنگ وقتی ۱۸هزار نفر نامه نوشتند واز امام حسین دعوت کردند.همه آن دعوتنامه ها را یاجمع یابایکوت یا با تهدید،تطمیع،ترس،نویسندگان را پشیمان و آنها را خانه نشین کردند. ۱۳_بابرنامه ریزی حساب شده توسط منحرفین صاحب حرم که امام معصوم باشدرا از حرم بیرون کردند. ۱۴_برای امام تعیین تکلیف سکونت وحیات می کردند ۱۵_درسخترین لشکر کشی امام را تنها گذاشتن ولی خداوند کربلا را در کربلا گم نکرد وآن را در بزرگترین اقدام سانسوری دشمن احیا کرد رفتار امویان وراهبرد منحرفانه آنان برای نسخه جدید از اسلام تحت عنوان اسلام بی خطر وامروز اسلام آمریکایی پای ثابت نشست های آنان با پیوست اسلام رحمانی است. ۱۶_درکشاکش بحران سازی برای دین خدا وولی خدا وبرهم زدن افکار عمومی با فجیح ترین وضع خانه خدارا تخریب،به مردم مدینه حمله وهزاران جنایت انجام دادند ۱۷_وامروز یزیدیان وعمرسعدها در فضای حقیقی ومجازی دنبال یارگیری برای جبهه باطل ولشکر سازی برای تخریب چهره ملت امام حسین با حمله به دستگاه سید الشهدا به هر وسیله ای هستند دریغ از اینکه رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله)فرمودند:«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.» پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🚫افرادخوبی که عاقبت به شر شدند 🚫 💐💐☘️☘️💐💐☘️☘️💐💐 1⃣ برصیصای عابد 🔴 كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﭼﻮﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ (برصیصا) ﮔﻔﺖ : ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮ . ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪ ، ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺑﻴﺰﺍﺭم ، ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﻛﻪ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ، ﻣﻰ ﺗﺮﺳﻢ . (سوره حشرآیه١٦) 2⃣ بلعم باعورا 🔴 وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ﻭ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ(بلعم) ﻋﻄﺎ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻭ ﺍﻭ ﻋﻤﻠﺎً ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺟﺪﺍ ﺷﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻥ ; ﭘﺲ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻛﺮﺩ [ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺩﺍﻣﺶ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ]ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﺯ ﮔﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺷﺪ . (سوره اعراف آیه١٧٥) 3⃣ سامری 🔴 قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ يَبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِّنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَكَذَٰلِكَ سَوَّلَتْ لِي نَفْسِي ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﺣﻘﺎﻳﻖ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﺭﻱ ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪم ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﺸﺪﻧﺪ ، ﭘﺲ ﺍﻧﺪﻛﻲ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﻭ ﺍﺳﺮﺍﺭ ﺭﺳﻮﻝ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ [ ﺑﺮ ﺍﺛﺮ ﻫﻮﺍﭘﺮﺳﺘﻲ ]ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻢ [ ﻭ ﺑﻪ ﮔﻮﺳﺎﻟﻪ ﺳﺎﺯﻱ ﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻢ ] ; ﻭ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻧﻔﺲ ﻣﻦ(انحراف بنی اسرائیل را) ﺩﺭ ﻧﻈﺮم ﺁﺭﺍﺳﺖ . (سوره طه آیه٩٦) 4⃣ قارون 🔴 إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَىٰ فَبَغَىٰ عَلَيْهِمْ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺍﺯ ﻗﻮم ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻌﺪﻱ ﻭ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﻛﺮﺩ. (سوره قصص آیه٧٦) 5⃣ابلیس 🔴 وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ ﻭ [ ﻳﺎﺩ ﻛﻦ ] ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﮔﻔﺘﻴﻢ : ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺩم ﺳﺠﺪﻩ ﻛﻨﻴﺪ . ﭘﺲ ﻫﻤﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻛﺮﺩﻧﺪ ، ﺟﺰ ﺍﺑﻠﻴﺲ ﻛﻪ ﺍﺯ ﮔﺮﻭﻩ ﺟﻦ ﺑﻮﺩ ، ﭘﺲ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ . (سوره کهف آیه٥٠) ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd 💐💐☘️☘️💐💐☘️☘️💐💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚮 اینجا زباله‌دان نیست، ⁉️ قبر معاویه‌ی ملعون است ↙️ و این یعنی پیروز نهایی جنگ بین حق و باطل، حق است ❗هر چند باطل در ظاهر پیروز شده باشد 🌹درست مثل واقعه‌ی کربلا... 🔻 💢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
14.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔘 حاج احمد واعظی ذاکر اهل بیت علیه السلام، در روستای هزارجریب چه دید؟ 🌺🌸 لطفاً با دقت گوش کنید 🌺🌸 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
السلام علیکم یااهل بیت النبوه دم دروازة ساعات خدا رحم كند به دلِ عمة سادات خدا رحم كند ⬅️(از امام سجاد ع سوال کردن آقاجان کجای مصیبت براتون سخت بود اقا سه مرتبه فرمودن... الشام الشام الشام... امان از اون شبی که ما رو دم دروازه شام نگه مون داشتن.... شهر ازین بستن... 😢 گفتن خارجیا اومدن... محملم پرده ندارد مددي يا ستّار حاجتم وقت مناجات خدا رحم كند چشم من تار شده ، يا تو به هم ريخته اي گريه دار است ملاقات خدا رحم كند ⬅️(آخه اینقدر آخه اینقدر خاک ستر ریختن رو سرشون... 😢 می گفتن خارجیا اومدن... ای وای ای وای كو علمدار حرم ؟ آبرويم در خطر است وسط اين همه الوات خدا رحم كند ⬅️(کجایی عباسم ای غیرت الله کجایی ببینی خواهرت بین نامحرما مونده ابلفضل... بلند شو ببین با انگشت نشونمون میدن عبااااس... یاصاحب الزمان... منو ببخش... 😭 سَرِ بازار به انگشتْ نشانم دادند رد شدم با چه مكافات خدا رحم كند به همان خنجر كُنْدي كه تو را زَجْرَت داد مي كند شِمْر مُباهات خدا رحم كند سرت از نيزه زمين خورد دلم ريخت حسين ⬅️(آخه این سرهای شهدا رو به نیزه زده بودن جلو چشم زینب... خواهراش... آخ بمیرم تا این صحنه رو دید زینب.. چنان سرش رو کوبید به چوبه ی محمل خون از پیشونیش جاری شد... 😭😭 زير پا رفتي ؟ به لبهات ْ خدا رحم كند نيزه نيزه شده از بس گلويِ پارة تو گُم شدي بين جراحات خدا رحم كند به حرم چون لبِ تو چوبِ حراجي زده اند تا نميرم ز بليّات خدا رحم كند ⬅️(پاشو حسین... دیگه طاقت ندارم همه شون دارن نگاه می کنن وااای دختراتو برا کنیزی ببرن حسین... چشم يك شهر به دنبال كنيز است حسين تا كنم حفظ امانات خدا رحم كند چانه مي زد سَرِ گهواره يكي پيش رباب بهر تسكين مصيبات خدا رحم كند ⬅️آخ آخ جلو چشم رباب سر گهواره ی علی اصغر... چونه می زدن... صدا بزن حسین... ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ علیه السلام ◼️ سپردمت به وحوش و به ریگ های بیابان... سپردیم به که رفتی؟ به دلقکان و کنیزان؟ حضرت زينب سلام اللّه علیها خم شد و بدن پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و دهانش را روى حلقوم بريده برادر نهاد و مى بوسيد و می‌گفت: ➕ یا اَخى ! لَو خُيِّرتُ بَينَ الرَّحيلِ و الْمُقامِ عِندَكَ لَاَختَرتُ الْمُقامَ عِندَكَ و لَو اَنَّ السِّباعَ تَأكُلُ مِن لَحمِى ▪️اى برادرم ! اگر مرا بين سكونت در كنار تو (در كربلا) و بين رفتن به سوى مدينه ، مخير مى نمودند، سكونت همراه تو را بر مى گزيدم ، گرچه درندگان بيابان، بیایند و گوشت بدنم را بخورند. 📚معالی السبطین ج٢ص۵۵. ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
15.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی عالم اهل سنت در بغداد درباره شهادت امام حسین علیه السلام سخنرانی می‌کند و بخشی از سخنان سیدالشهدا را در روز عاشورا به زبان می آورد یکی از پامنبری ها، اعتراض می‌کند، در پاسخ او سخنران اهل سنت چند بار يزيد را لعنت می‌کند. فیلم را ببینید... __________________________ شاهد لماذا قاطع أحد الناس خطبة الجمعة التي كان يذكر فيه الخطيب السنّي كلمات الإمام عليه السلام في يوم في جامع عبد الله بن عمر بمنطقة البنوك في بغداد اللهم سجل لهذا الشيخ هذا الموقف يوم لا ينفع مال ولا بنون الا من أتى الله بقلب سليم... شاهد المقطع وشوف النتيجة... _______________________ 🔗ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
resaleamoozeshkhoms.pdf
659K
جزوه بسیار عالی درباره خمس این جزوه به درد همه عزیزان میخوره لطفا حتما مطالعه کنید. احکام قبل از منبر یا نماز جماعت https://eitaa.com/joinchat/664076741C63b08ea77a
آقای حسنی طباطبایی نقل كردند: صبح یكی از روزهای ماه محرم پس از تشرف به حرم مطهر كریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) به قصد زیارت آقای مجتهدی حركت كردم. در زدم، كسی در را باز كرد و گفت: حمید آقا! آقای مجتهدی منتظر شما هستند تا صبحانه را به اتفاق شما صرف كنند! به خدمت ایشان شرفیاب شدم، سفره صبحانه پهن بود. فرمودند: صبحانه را بایستی با شما صرف می‌كردیم! خوش آمدید، بفرمایید! در كنار آقای مجتهدی، كتاب گنجینه الاسرار عمان سامانی قرار داشت. ایشان ضمن صرف صبحانه، اشاره‌ای به آن كتاب كردند و گفتند: آقاجان! عمان سامانی در میان مرثیه سرایان حسینی مقام و منزلت ویژه‌ای دارد. بعد فرمودند: اصلاً دستگاه حضرت اباعبدالله (ع) یك دستگاه عجیبی است! نام مبارك ایشان هم خیلی بزرگ است. در نام مقدس حسین (ع) اسرار عجیبی نهفته است. و پس از چند لحظه تأمل، فرمودند: هر كس كه نام آقا امام حسین (ع) را بشنود از میزان انقلاب خاطری كه پیدا می‌كند پایه ایمانش را می‌توان فهمید. كسانی كه نام این بزرگوار را می‌شنوند و تغییر حالی در خود نمی‌بینند باید جداً نگران ایمان خود باشند! نام آقا امام حسین (ع) محك ایمان است. ⬅️ در محضر لاهوتیان، خاطره ۲۸، ص ۱۵۱ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
21.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 این عزاداریه؟ ترانه است ؟! رقصه؟! چیه؟! کسی نیست جلوی این مسخره بازیا رو بگیره؟! حالمونو به هم زدین با این کارهاتون. من تعجب میکنم از علمایی که باید بزنن تو دهن این احمقهایی که روز به روز مداحی رو منحرف میکنن ، ولی صداشون درنمیاد. دست هر بچه ای یه میکروفون افتاده و هر غلطی دوست داره میکنه. مظلوم حسین که اینها شدن مداح و عزادارش! 🔴کانال محتوای روضه و منبر ✌ 🔴ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیا ، صدای حسین مصداقی رو هم درآوردن 😅😅 طرف بعد از انتقادات اومده گفته شیطنت تدوینگر بوده که کلیپ اینجوری شده!! داداش اون چیزی که ما رو فرض کردی خودتی. تدوینگر شیطنت کرده، تو چرا پست رو از پیجت حذف نمیکنی؟ چون حاشیه ساز شده و داره ویو میخوره ؟! دیدی کرم از خودته؟ اونی که این انحرافات رو تو دستگاه امام حسین بخواد ایجاد کنه خیر نمیبینه، از ما گفتن. ✍ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
📌به هر دری می‌زند، نمی‌شود... بعضی‌ها رزقشان كم است؛ كاسبی می‌كنند، ورشكست می‌شوند!! مسافركشی می‌كنند؛ تصادف می‌كنند!! لبوفروشی می‌كنند؛ دیگ لبویش می‌سوزد!! «گاهی وقت‌ها به هر دری می‌زند نمی‌شود» ⚠️كمی رزق دلایلی دارد: ۱- ممكن است به خاطر باشد. خدا او را از این طریق آزمایش می‌كند. ۲- گاهی ممكن است به خاطر این باشد که دارد؛حدیث داریم هر كسی خیرخواه مردم باشد، روزی او زیاد می‌شود؛ هركسی كه سوءنیت داشته باشد، خدا رزقش را كم می‌كند. ۳- گاهی انسان كم می‌آورد، برای این است كه جلوی گرفته شود. قرآن می‌گوید: «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ» (شورى/27) آیه‌ی قشنگی است. «لو» به معنی (اگر) است. «بسط» به معنی (وسیع) است. می‌گویند: بسطش بدهید. یعنی توسعه «وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ» اگر خداوند رزق مردم را توسعه بدهد «لَبَغَوْا» یاغی می‌شوند. اگر شكم‌ها سیر شود، یاغی می‌شوند. كم می‌دهیم تا یاغی نشوند. ۴- گاهی به خاطر است. خداوند نعمتی را به تو داده و تو نعمت را كفران كردی. به خاطر همین آن را از تو گرفت. ۵- «كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْیَتیمَ» (فجر/17) به یتیم‌ها سركشی نكردی، به ندادی، رزقت كم شد. ۶- «وَ لا تَحَاضُّونَ عَلى طَعامِ الْمِسْكینِ» (فجر/18) به كمك نكردید، به چنین روزی مبتلا شدید. ۷- «وَ تَأْكُلُونَ التُّراثَ أَكْلاً لَمًّا وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا» (فجر/20-19) كه به شما رسید، بدون اینکه راجع به آن تحقیق کنید آن را خوردید... ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
💢مردی گوسفندی را ذبح کرده و آن را کباب نمود؛ به برادرش گفت برو و دوستان و نزدیکان را بگو، بیایند تا با هم این گوسفند را بخوریم. 🍗 💢برادرش رفت و در وسط دهکده صدا کرد: آی مردم کمک کنید، خانه ما آتش گرفته است.😳 💢تعدادی اندکی برای کمک آمدند؛ وقتی به خانه رسیدند، با کباب و نوشیدنی‌های رنگارنگ پذیرایی شدند.🍗🥤 💢برادر آمد و دید که کسان دیگری آمده و گوسفند کباب شده را خورده‌اند.🤔 💢 از برادرش پرسید:‌ چرا دوستان و نزدیکان را صدا نکردی؟ 💢برادرش در جواب گفت: اینها دوستان ما و شما هستند. کسانی که شما آنها را دوست و خویشاوند می‌پنداشتید، حتی حاضر نشدند یک سطل آب روی خانه شما که آتش گرفته بود بریزند.😭 💢 خیلی‌ها هنگام خوشی دوستان انسان هستند، ولی به وقت نیاز و گرفتاری کوچکترین حرکتی برای حل مشکل و گرفتاری نمی‌کنند.😞 ✅ دوستان واقعی خود را بشناسیم و قدرشان را بدانیم.👌 ا═✧❁🌸❁✧═ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
◼️ با ورود رأس مطهر سیدالشهداء علیه‌السلام، در دارالامارة کوفه چه واقعه‌ای رخ داد... ⚡️از در و دیوار قصر ابن زیاد، خون می‌بارید و آن نانجیب با چوپ دستی‌اش... نقل کرده‌اند: لَمّا دَخَلَ الرّأسُ المُقدَّسُ إلى قَصرِ الإمارةِ سالَتِ الحيطانُ دَما ▪️وقتی که سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را وارد قصر دارالاماره ابن زیاد ملعون کردند، از دیوار های قصر خون می‌بارید. 🩸یکی از حاضران در آن روز چنین روایت می‌کند: رَأيتُ نارًا قَد خَرَجَتْ مِنَ القَصر، فَوَلّى عبيدُ اللّهِ ابنُ زيادٍ هارِباً مِنْ مَجْلِسِهِ إلى بعضِ البُيوتِ، و ارتَفَعَت النّارُ ▪️همین که سر مطهر وارد قصر شد، دیدم که آتش از درون قصر زبانه می کشد، پس ابن زیاد لعین از جای خود بلند شد و به اتاق های اطراف قصر فرار کرد و آتش کمی آرام شد. و تَكَلَّمَ الرّأسُ بصَوتٍ فَصيحٍ، و لِسانٍ طَلِقٍ، حَتّى سَمِعَهُ عُبَيدُ اللّهِ بنُ زيادٍ (لعنه اللّه) و جَميعُ مَن في القَصر، ▪️و سر مقدس شروع به سخن گفتن کرد و با صدایی رسا و زبانی گویا به گونه‌ای که عبیدالله و همه حاضران در قصر بشنوند چنین فرمود: إلى أينَ تَهْرَبُ يا لعينُ! إنْ عَجَزتْ عنك النّارُ في الدُّنيا، فما تَعجِزُ عنك في الآخرة.قال: هي مَثواكَ يومَ القيامة. ▪️ای لعین! کجار فرار می‌کنی!؟ اگر آتش این جا تو را نسوزاند، در آخرت دیگر نمی‌توانی از آن فرار کنی و جای تو روز قیامت درآتش است. فَوَقَعَ كلُّ مَن كان حاضِرا على رُكَبِهم سُجَّدا مِن تِلك النّارِ و كلامِ الرّأسِ فَلَطَموا على رُؤوسِهِم لِأَجلِ ذلك ▪️پس هر آنکه در آن جا حاضر بود، از عظمت این آتش و سخنان سر مطهر، روی زانوهایشان به حالت سجده افتادند و بر سر خود زدند. پس وقتی که آتش کاملا خاموش شد و سر مطهر دیگر سخن نگفت، ابن زیاد لعین آمد و بر جایش نشست. و دَعا بالرّأس، فأُحضِرَ بينَ يَدَيهِ، و هو في طِستٍ مِنَ الذَّهب، ▪️و سر مطهر را خواست که آن را در حالی که در طشت طلا بود، جلوی دستانش گذاشتند. و جَعَلَ يَضرِبُ بِقَضيبٍ في يَدِه على ثَناياه و يَنكُثُها، و يقول: قد أسرَعَ الشَّيبُ إليكَ يا أبا عبد اللّه! ▪️پس آن نانجیب با چوب دستی‌ای که در دست داشت بر دندان های سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام می‌زد و آن را می‌شکست و می‌گفت: چقدر زود پیری به سراغت آمده ای اباعبدالله! 🩸یکی از حاضران گفت: مَهْ فإنَّ رسولَ اللّهِ صلّى اللّهُ عليه وآله و سلّم يَلثَمُ حيثُ تَضَعُ قَضيبَك. ▪️بس کن! چرا که رسول خدا صلی الله علیه و آله، همین جایی را که با چوب می‌زنی، بوسه می‌زد. پس آن ملعون گفت: امروز تلافی روز جنگ بدر است (که بنی هاشم آباء و اجداد مرا کشتند) و خواست که آن سر مطهر را در کوفه آویزان کند اما ترسید که باز به سخن بیاید و بر علیه او چیزی بگوید. فأَذِنَ لِلنّاسِ إذنا عامّا و أَمَرَ بإدخالِ السَّبايا مَجلِسَهُ، فَأُدخِلَتْ عليه حَرَمُ رسولِ اللّهِ بِحالةٍ تَقْشَعِرُّ لَها الجُلود. ▪️پس آن نانجیب از این حادثه ای که نظیر نداشت، باز متاثر نشد و از کار خود دست نکشید و دستور داد اسرا را وارد مجلسش کنند. پس حرم رسول خدا صلی الله علیه و آله، با حالتی که پوست ها بر روی بدن ها می‌لرزید، وارد شدند. 📚مقتل الحسين عليه السّلام،مقرم،ص۴۱۹ 📚مدينة المعاجز،ص۲۷۱ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
◼️ آنکه می‌بوسید جبریل امین خاک درش سر درآوردْ از تنور خانه‌ی خولی سرش... در نقل‌ها آمده است: خولی ملعون، سر مطهر سیدالشهدا علیه‌السلام را به منزل برد. او دو زن داشت. یکی از قبیله مضریه و دیگری از قبیله ثعلبیه. سراغ آن زنی رفت که از قبیله مضریه بود و گفت این سر حسین بن علی علیهما السلام است که ثروت دنیا در آن نهادینه شده است. 🩸آن زن گفت: منتظر باش که روز قیامت دشمنت، جدّ او رسول خدا باشد. سپس گفت: نه تو شوهر منی و نه من زن تو و عمودی آهنین برداشت و با آن ضربه ای بر دماغ خولی زد و خولی از پیش او رفت. و به نزد آن زن ثعلبیه آمد. پس آن زن گفت: این سر کیست به همراه داری؟ گفت:یک سر خارجی که بر عبیداالله خروج کرده. همسرش گفت: اسمش چیست؟ خولی ملعون ابا کرد از اینکه اسمش را بگوید. ثمّ تَرکَهُ علَی التُراب و جَعلَه عَلَیهِ إجّانه ▪️و آن سر روی خاک و خاکستر در کنج تنور گذاشت. آن زن نیمه های شب از اتاق بیرون آمد و دید که از آن سر مطهر نوری به آسمان ساطع است. فَجاءتْ إلى الإجّانةِ، فَسَمِعَتْ أَنينًا، و هو يَقْرَأُ إلى طلوعِ الفَجر، و كانَ آخِرُ ما قَرَأ: و سَيَعْلَمُ الّذينَ ظلموا أيَّ مُنْقَلَبٍ يَنقَلِبون، ▪️پس به طرف آن سر آمد و شنید که دارد آیاتی از قرآن را تلاوت می کند و آخرین آیه را که تلاوت کرد این آیه بود :و سيعلم الّذين ظلموا أيّ منقلب ينقلبون. و سَمِعَتْ حَولَ الرّأسِ دَوِيّا كَدَويِّ الرَّعْد، فَعَلِمَتْ أنّه تَسبيحُ الملائكة. ▪️و صدایی همانند صدای رعد، دور سر مطهر شنید و فهمید که آن صدای تسبیح ملائکه است. پس به سراغ شوهرش آمد و گفت: اینگونه من دیدم. این سر کیست که تو در تنور گذاشتی؟ خولی ملعون گفت: یک سر خارجی که امیر عبیدالله آن را کشته و من می‌خواهم آن را برای یزید ببرم تا مال زیادی به من بدهد. همسرش گفت: اسمش چیست؟ گفت:حسین بن علی علیهما السلام. پس همسرش تا اسم حسین بن علی علیه السلام را شنید، فریادی زد و از هوش رفت. 🩸پس وقتی که به هوش آمد گفت: وای بر تو! ای بدترین مجوسی کافر! تو با این کارت پیغمبر را به خاطر عترتش آزردی! آیا خدای زمین و آسمان نمی ترسی که با سر پسر فاطمه، طلب جایزه کنی؟! فَلمّا قام رَفَعَتِ الرّأْسَ و قَبَّلَتْهُ، و وَضَعَتْهُ في حِجْرِها، و جَعَلَت تُقَبِّلُهُ، و تقول: لعَن اللّه قاتِلَك ▪️سپس با چشمی گریان بیرون آمد و وقتی که خولی بلند شد ( و از آن جا رفت) سر مطهر را از تنور برداشت و او را بوسید و روی دامنش گذاشت و پیوسته می بوسید و می گفت: خدا قاتلت را لعنت کند و دشمنش، جدّت مصطفی صلی الله علیه و آله باشد. 🩸پس وقتی که شب همه جا فرا گرفت، خوابش برد و خواب دید که گویی اتاق، دو نیم شده و نور آن را احاطه کرده است. سپس یک ابر سفید آمد و دو زن از آن خارج شدند و سر مطهر را گرفتند و روی دامن گذاشتند و گریه کردند. زن خولی به آن ها گفت:شما را به خدا، کیستید؟ یکی از دو زن گفت: من خدیجه دختر خُوَیلد و این دخترم فاطمه زهرا علیهاالسلام است. سپس مردانی را دید که وسط آن ها انسانی است که صورتش همانند ماه است. پس وقتی که از آن مرد نورانی سوال کرد به او گفته شد :او پیغمبر اکرم محمد صلی الله علیه و آله است و دست راستش حمزه و جعفر طیار و اصحاب او هستند. پس همه آن ها گریه کردند و سر مطهر را بوسیدند. 🩸سپس خدیجه کبری و فاطمه زهرا علیهماالسلام آمدند و فرمودند: هر چه میخواهی از ما بخواه که تو به خاطر این کاری کردی حقی به گردن ما داری و اگر می خواهی از رفقاء ما در بهشت باشی که صبر کن و نیکی پیشه ساز که ما منتظرت هستیم. پس زن خولی از خواب بیدار شد در حالی که سر مطهر روی دامن او بود. 🔹پس وقتي که صبح شد، شوهرش آمد تا سر را بگیرد ولی زنش سر را به او نداد و گفت: وای بر تو! مرا طلاق بده. به خدا من با تو در یک خانه نمی مانم. خولی ملعون گفت: سر را به من بده و هر کار میخواهی، انجام بده. زنش گفت: به والله آن سر را به تو نمی دهم. پس خولی ملعون، آن زن را کشت و سر را گرفت و برد. و خدای متعال به سرعت روح آن زن نجیب را در جوار سیده نساء عالمین فاطمه زهرا سلام الله علیها ، جای داد. 📚 مدينة المعاجز، ص ٢٧١ 📚الدمعة الساکبه ج۴ص٣٨۴ 📚معالی السّبطين ج٢ص٩۴ ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🌸🍃﷽🍃🌸 ✍چهار اثر خاص نماز جماعت ، دارای آثاری است که این آثار در نماز فرادا وجود ندارد : 1⃣ اگرنماز گزار در نماز فرادا در یک رکعت دو مرتبه به رکوع برود ( چه سهوا و چه عمدا ) نمازش باطل است ولی در نماز جماعت اگر سهوا سر از رکوع بردارد و ببیند امام جماعت هنوز در رکوع است باید به رکوع برگردد وبا امام سر از رکوع بردارد . اینجا با وجود دو رکوع در یک رکعت ، نماز صحیح است. (۱) 2⃣کسی که نماز را به صورت فرادا می خواند باید حمد و سوره بخواند ولی کسی که در نماز جماعت شرکت کرده اگر از رکعت اول اقتدا نموده حمد و سوره نمی خواند، حمد و سوره به عهده امام است. (۲) 3⃣کسی که نماز را به صورت فرادا می خواند چنانچه در رکعات نماز شک کند احکام خاصی دارد که باید به آن احکام مراجعه کند ولی کسی که در نماز جماعت شرکت نموده اگر در رکعات نماز شک کند نباید به شک خود اعتنا کند بلکه باید از امام جماعت پیروی کند. در مورد امام جماعت هم مسأله همین است یعنی اگر امام جماعت در رکعات نماز شک کند باید مأموم او را التفات دهد واو باید به آنچه مأموم اشاره می دهد توجه کند. (۳) 4⃣کسی که مثلا مشغول نماز مغرب است اگر مرد است و فرادا نماز می خواند باید حمد و سوره آن را بلند بخواند ولی اگر در نماز جماعت شرکت کرد و یک رکعت از امام عقب است ( مثلا رکعت سوم امام است و رکعت دوم مأموم ) این حمد و سوره را باید آهسته بخواند گرچه نماز مغرب است. (۴) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱ - توضیح المسائل محشی ،ج۱ ، ص ۷۹۷. ۲ - همان ، ص ۷۹۴. ۳ - همان ، ص ۶۴۷. ۴ - تحریر الوسیله ، ج۱ ، ص ۲۷۲. ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🌹«قل لا اسئلكم علیه اجراً الا المودةَ فی القربی» «بگو من بر اجر رسالتم چیزی از شما جز مودت و دوستی با اهل بیتم و خویشانم نمی‌خواهم»؟ سوره شوری، آیه 23 ♦️در خبرها آمده که ابن زیاد بعد ازآنکه یک روز (یا چند روز بنا به روایتی) سرها را در کوچه‌ها و محله‌های کوفه گردانید، آن‌ها را به شام نزد یزید بن معاویه فرستاد و بعد از آن اسرا را در 19 محرم به سرپرستی مخضّر بن تعلبه عائذی و شمر بن ذی‌الجوشن به شام روانه کرد. دستور داد که امام سجاد را با غل جامعه، دست‌ها را بر گردن بستند و سوار بر شتر بی‌جهاز به‌سوی شام حرکت دادند. نقل‌شده که اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ را سه روز پشت دروازه‌های دمشق نگه داشتند تا شهر را آذین‌بندی کنند و آماده برای جشن و شادی نمایند. در بیشتر منابع نقل‌شده که روز اول صفر سر امام حسین ـ علیه‌السلام ـ را همراه کاروان اسرا وارد دمشق کردند. ♦️وقتی از امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ پرسیدند در سفر کربلا، سخت‌ترین مصیبت‌های شما کجا بود، سه بار فرمودند: «الشام، الشام، الشام».در شام نیز اسرای آل محمّد ـ صلی‌الله علیه و آله ـ را درحالی‌ که به ریسمان بسته‌شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام را در برابر یزید می‌گذارند و یزید ملعون بر سر امام توهین کرده و با قرائت اشعاری، خود را پیروز میدان می‌داند و به مردم اجازه حضور می‌دهد و در آن مجلس، به لب‌های مقدس امام، جلوی چشم اسرا خیزران می‌زند اسرا در مدتی که در شام بودند بنا بر روایتی در یک خرابه صورت زندانی نگهداری می‌شدندو در این مدت یزید ملعون چندین مرتبه خواست که امام سجاد ـ علیه‌السلام ـ را شهید کند که خانم زینب مانع می‌شدند. ♦️در مقاتل آمده که یزید خطیبی خواست که در اجتماع مردم صحبت کند و از یزید و معاویه ستاش کند و به امام علی و فرزندان آن حضرت جسارت کند و در رابطه با پیروزی ظاهری یزید به‌ اصطلاح سخنرانی کند و خطیب ایراد سخن کرد و اوامر یزید را اجرا نمود و سپس به اصرار مردم، امام به منبر رفت و خطبه‌ای خواند. بعد از حمد و ثنای خدا خود را معرفی کردند که اصل و نسبشان کیست به ماجرای کربلا و اسیری خود اشاره فرمودند. در مجلس غوغائی بر پا شد و همه علیه یزید همهمه می‌کردند یزید از مؤذن خواست که اذان بگوید. ولی امام از این اذان هم علیه یزید استفاده کرده و یزید را رسوا نمود. ♦️ازجمله وقایعی که برای اسرای اهل‌بیت در شام اتفاق افتاد، شهادت دختر سه‌ساله امام حسین ـ علیه‌السلام ـ است. از کامل بهایی نقل‌شده اهل‌بیت ـ علیهم‌السلام ـ شهادت پدران را از کودکان خردسال پنهان می‌داشتند؛ و به آن‌ها می‌گفتند که پدر شما سفرکرده؛ تا اینکه شبی دختری از امام حسین ـ علیه‌السلام ـ به نام رقیه از خواب بلند می‌شود و بهانه بابا را می‌گیرد و ضجه و ناله می‌کند و همه اهل خرابه با این کودک هم‌نوا می‌شوند تا اینکه سر امام را در طشتی می‌آورند خانم رقیه سر را به بالین گرفته و با آن سر، درد دل می‌کند. پدر بعد از تو محنت‌ها کشیدم بیابان‌ها و صحراها دویدم.بعد از مدتی دیدند که سر به یک‌طرف افتاد و کودک هم طرف دیگر او را حرکت دادند. دیدند که جان به جان‌آفرین تسلیم کرده است ⚫️19 محرّم حرکت کاروان کربلا به سوی شام ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🌹اینفوگرافیک| شهید عباس بابایی ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🌹شهید بابایی:نمی خواهد شما خودتان را برای انقلاب فدا کنید. انقلاب راه خودش را می رود؛ شما خودتان را بسازید و اصلاح کنید. 🌹سالروز شهادت/شادی روح بلندش صلوات ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🔴نماز عباس بابایی و احترام ژنرال آمریکایی ♦️خود عباس ماجرای فارغ‌التحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی‌دادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که می‌بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر می‌کرد. ♦️او پرسش‌هایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤال‌های ژنرال برمی‌آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس می‌کردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامه‌هایی که برای زندگی آینده‌ام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. ♦️به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می‌توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می‌خوانم. ان‌شاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه‌ای از اتاق رفتم و روزنامه‌ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می‌دهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می‌نشستم از ژنرال معذرت‌خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می‌کردی؟ گفتم: عبادت می‌کردم. گفت: بیشتر توضیح بده. ♦️گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت‌های معین از شبانه‌روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم. ♦️ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهره‌ای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده‌ام را امضا کرد. سپس با حالتی احترام‌آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می‌گویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.» ✍ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd