#متن_روضه_شهادت_امام_حسن
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#گریز
🔹چرا به امام حسن علیه السلام میگویند: غریب مدینه؟
✓ یک وجه میتواند این باشد که قبر شریف آن حضرت در بقیع؛ گنبد و بارگاه و ظاهری ندارد.
✓ یا بگویم وجه غربت آن حضرت این است که سرداران لشکر امام حسن به او خیانت کردند و حتی دوستانش به او گفتند: یا مذل المومنین؛ ای کسی که ذلیل کننده ی مومنان هستی؛ اینها همه درست است
✓اما یک وجه هم این است که امام حسن تنها پسری بود که در آن کوچه همراه مادرش، حضرت زهرا سلام الله علیها حاضر بود تنها فرزندی بود که دید مادرش در آن کوچه سیلی خورد و نقش زمین شد...😭
▪️ بعد آن جریان هم نمی تونست به کسی حرفی بزنه. همه ی این ها بغض شده بود. باید هم بعدها به صورت پاره های جگر درون طشت بریزد؛ لذا
از تاب رفت و طشت طلب کرد و ناله کرد
و آن طشت را از خون جگر باغ و لاله کرد
خونی که خورده بود همه عمر از گلو ریخت
دل را تهی ز خون دل چند ساله کرد
ممنونم ای زهر جفا کردی مرا حاجت روا
درد غم و دیرینه ام دادی طبیبانه شفا
کاش آن زمان می آمدی در کوچه های بی کسی
تا می گرفتی پیش از این با جرعه ای جان مرا
تا که نمی دیدم دگر آن صحنه های پر شرر
شاهد نمی شد چشم من بر ضرب سیلی جفا
یا آنکه آتش می زدی بر این دل خونین جگر
تا که نبینم پشت در افتادن خیرالنسا
مواعظ امام حسن علیه السّلام به جناده
حضرت علامه آیة اللَه حاج سید محمد حسین حسینی طهرانی
معاد شناسى، ج3، ص 36
مواعظ امام حسن مجتبی عليه السّلام به جناده
2
بسم اللَه الرحمن الرحیم
در آن ساعتهاى آخر از حیات حضرت امام حسن علیه السّلام جنادة خدمت آن حضرت رسید و تقاضاى نصیحت و موعظه نمود، در حالیکه رنگ آن حضرت زرد شده و حالش منقلب و دیگر رمقى ندارد و زهر تمام بدن او را گرفته بود.
مجلسى رضوان اللَه علیه نقل میکند در «بحار الانوار» از کتاب «کفایةُ الأثر فى النّصوص على الائمّة الإثنَى عشر» که جنادة بن أبى امیه گفت:
من وارد شدم بر حضرت حسن بن علىّ بن أبى طالب علیه السّلام در همان مرضى که با آن وفات نمود، و در مقابل آن حضرت طشتى بود که در آن خون قِى مینمود و کبد آن حضرت قطعه قطعه از سمّى که معاویه لعنَهُ اللَه خورانیده بود خارج میشد1 ؛ و عرض کردم: اى مولاى من! چرا خود را معالجه نمىکنید؟
حضرت فرمود: اى بنده خدا! مرگ را به چه علاج کنم؟ گفتم: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّآ إِلَيۡهِ رَٰجِعُونَ﴾.
ثُمَّ الْتَفَتَ إلَىَّ فَقَالَ: وَ اللَه لَقَدْ عَهِدَ إلَینَا رَسُولُ اللَه صَلَّى اللَه عَلَیهِ وَ ءَالِهِ إنَّ هَذَا الامْرَ یمْلِکهُ إثْنَا عَشَرَ إمَامًا مِنْ وُلْدِ عَلِىٍّ وَ فَاطِمَةَ، مَا مِنَّا إلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ. ثُمَّ رُفِعَتِ الطَّسْتُ وَ بَکى صَلَوَاتُ اللَه عَلَیهِ وَ ءَالِهِ.
«سپس روى به من نموده فرمود: سوگند به خدا که رسول خدا صلّى اللَه علیه و آله و سلّم از ما پیمان گرفته و وصیت نموده است که این امر ولایت و خلافت عامّه را بعد از او، دوازده امام از اولاد علىّ و فاطمه عهده دار خواهند بود؛ و هیچکس از ما نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول گردد.
در این وقت طشت را از نزد آن حضرت برداشتند و آن حضرت بگریست». قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: عِظْنِى یا بْنَ رَسُولِ اللَه!
قَالَ: نَعَمِ، اسْتَعِدَّ لِسَفَرِک وَ حَصِّلْ زَادَک قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِک. وَ اعْلَمْ أَنَّک تَطْلُبُ الدُّنْیا وَ الْمَوْتُ یطْلُبُک، وَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ یوْمِک الَّذِى لَمْ یأْتِ عَلَى یوْمِک الَّذِى أَنْتَ فِیهِ. وَ اعْلَمْ أَنَّک لَا تَکسِبُ مِنَ الْمَالِ شَیئًا فَوْقَ قُوتِک إلَّا کنْتَ فِیهِ خَازِنًا لِغَیرِک.
. در تعلیقه «بحار» طبع حیدرى که به انشاء آقا شیخ محمّد باقر بهبودى است چنین وارد است که: در این کلام غرابت است؛ چون وقتى جگر آب شود، به صورت لِرْد به أمعاء میرود و به معده بالا نمىآید تا به صورت خون از دهان خارج شود؛ و صحیح همانطور که در سائر احادیث وارد است آنکه در مدّت چهل روز طشتى در زیر آن حضرت میگذاردند و طشتى را بر میداشتند، و آن حضرت میفرموده است: من جگر خود را انداختم و ظاهرش خروج جگر به صورت لرد از أمعاء است. و من چنین گمان دارم که این داستان بر افهام راویان دگرگون شده و اینطور نقل کردهاند؛ علاوه بر آنکه سند این حدیث از اصل ضعیف است.- انتهى.
و این حقیر میگوید: خروج جگر به صورت ذوب شده از معده بُعدى ندارد؛ چون رگهاى «ماساریقا» که رابط بین جگر و معده هستند میتوانند خون کبد آب شده را به معده بیاورند و نظیر این قى کردن خون هم در مریضهائى که به مرض کبدى دچارند دیده شده است؛ علاوه اصل این گفتار از جناده است نه از حضرت مجتبى، و ممکن است جناده به نظر خود خونهاى قى شده را خون جگر پنداشته است؛ و عَلى کلِّ تقدیر ایرادى به روایت وارد نیست.
مواعظ امام حسن مجتبی عليه السّلام به جناده
3
وَ اعْلَمْ أَنَّ فِى حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِى حَرَامِهَا عِقَابٌ وَ فِى الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ؛ فَأَنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزِلَةِ الْمِیتَةِ، خُذْ مِنْهَا مَا یکفِیک فَإنْ کانَ ذَلِک حَلَالًا کنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِیهَا، وَ إنْ کانَ حَرَامًا لَمْ یکنْ فِیهِ وِزْرٌ، فَأَخَذْتَ کمَا أَخَذْتَ مِنَ الْمِیتَةِ، وَ إنْ کانَ الْعِتَابُ فَإنَّ الْعِتَابَ یسِیرٌ.
«عرض کردم: مرا نصیحت و اندرزى کن اى پسر رسول خدا!
فرمود: بلى، براى سفرى که در پیش دارى خود را آماده ساز، و توشه این سفر را قبل از آنکه زمان کوچ کردن در رسد و آهنگ رحیل بنوازند مهیا کن.
و بدان که تو به دنبال دنیا میروى و طلب آن را میکنى در حالیکه مرگ تو را تعقیب نموده و طلب تو را مىنماید. و همّ و اندوه و اندیشه و تفکر روزى را که هنوز نیامده است بار مکن بر روزى که آمده و تو در آن هستى.
و بدان که تو از اموال دنیا هیچ چیزى را زیادى از قوت خودت کسب نمىکنى مگر آنکه در آن چیز خازن و نگهدار براى غیر خودت بودهاى!
و بدان که در آنچه از اموال دنیا از راه حلال بدست مىآورى حساب است و در حرامش عقاب است و در مشتبهاتش عتاب و سرزنش و مؤاخذه است.
بنابر این اصل، دنیا را مانند جیفه و مُردارى فرض کن که به اندازه کفاف در موقع ضرورت از آن براى خود برمیدارى؛ پس اگر آنچه اخذ نمودهاى از حلال باشد، تو در این امر طریق زهد و قناعت پیشه داشتهاى و از عهده حساب کمترى برآمدهاى؛ و اگر آنچه را از دنیا برمیدارى از حرام باشد، دیگر دچار وِزر و تبعات و مؤاخذه نشدهاى، چون از میته به قدر ضرورت برداشتهاى نه زیاده بر آن؛ و اگر از موارد مشتبه باشد که مورد عتاب واقع مىشوى، دچار عتاب کمترى شدهاى!»
وَ اعْمَلْ لِدُنْیاک کأَنَّک تَعِیشُ أَبَدًا وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِک کأَنَّک تَمُوتُ غَدًا.
وَ إذَا أَرَدْتَ عِزًّا بِلَا عَشِیرَةٍ وَ هَیبَةً بِلَا سُلْطَانٍ، فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِیةِ اللَه إلَى عِزِّ طَاعَةِ اللَه عَزّ وَ جَلَّ.
مواعظ امام حسن مجتبی عليه السّلام به جناده
4
وَ إذَا نَازَعَتْک إلَى صُحْبَةِ الرِّجَالِ حَاجَةٌ، فَاصْحَبْ مَن إذَا صَحِبْتَهُ زَانَک، وَ إذَا خَدَمْتَهُ صَانَک، وَ إذَا أَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَةً أَعَانَک، وَ إنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَک، وَ إنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَک، وَ إنْ مَدَدْتَ یدَک بِفَضْلٍ مَدَّهَا، وَ إنْ بَدَتْ عَنْک ثُلْمَةٌ سَدَّهَا، وَ إنْ رَأَى مِنْک حَسَنَةً عَدَّهَا، وَ إنْ سَأَلْتَهُ أَعْطَاک، وَ إنْ سَکتَّ عَنْهُ ابْتَدَاک، وَ إنْ نَزَلَتْ إحْدَى الْمُلِمَّاتِ بِهِ سَآءَک.
مَنْ لَا تَأْتِیک مِنْهُ الْبَوَآئِقُ، وَ لَا یخْتَلِفُ عَلَیک مِنْهُ الطَّرَآئِقُ، وَ لَا یخْذُلُک عِنْدَ الْحَقَآئِقِ، وَ إنْ تَنَازَعْتُمَا مُنْقَسِمًا ءَاثَرَک.
«براى دنیاى خود چنان عمل کن که گویا تو إلى الأبد در دنیا بطور جاودان زیست میکنى و براى آخرتت چنان عمل کن که گویا تو فردا خواهى مرد!
و اگر اراده دارى که عزیز بشوى بدون عشیره و یاران، و صاحب هیبت گردى بدون قدرت و سلطنت، پس براى حصول این مقصود از پستى و کاستى معصیتِ خدا خارج شو، و در بلندى و رفعت طاعت خداوند عزّ و جلّ درآ.
و اگر حاجتى تو را وادار کند که ناچار با افرادى مصاحبت و همنشینى کنى، پس براى خود مصاحب و همنشینى اختیار کن که این مصاحبت موجب زینت و احترام تو گردد، و اگر او را خدمت کنى تو را حفظ کند، و اگر از او کمکى بخواهى تو را کمک کند، و اگر سخنى گوئى گفتار تو را تصدیق کند و صحّه بگذارد، و اگر با کسى بخواهى در افتى و با شدّت رفتار کنى صَولت تو را محکم کند، و اگر بخواهى دستت را به کرم و عطا دراز کنى مانع این نشود بلکه خود در این امر مساعدت نماید، و اگر در تو فتور و رخنهاى پیدا شد فوراً آن را ببندد و مسدود کند، و اگر از تو نیکى ببیند آن را به حساب آورد و دستخوش نسیان قرار ندهد، و اگر تو از او چیزى خواستى به تو بدهد، و اگر در مواقع ضرورت و نیاز از خواستن امتناع ورزیدى خود او ابتدا به دادن کند، و بدون سؤال رفع ضرورت و حاجت از تو بنماید، و اگر بعضى از حوادث و ناملایمات بر او وارد شود، مراتب دوستى تو با او چنان باشد که تو را به رنج و ناراحتى اندازد.1 آن رفیقِ همنشین، کسى باشد که از ناحیه او هیچگاه ناراحتى و گرفتارى به تو نرسد، و راههاى زندگى بر تو تغییر نپذیرد، و در مواقع وصول به واقعیات و حقائق تو را تنها و ذلیل و مخذول نگذارد و اگر در چیزى که باید بین شما قسمت گردد، نوبت به منازعه رسید و در تقسیم دچار گفتگو و جدال شدید، تو را بر خود مقدّم دارد.»
در نسخه «بحار» طبع کمپانى و طبع حیدرى چنین آورده است که: وَ إنْ نَزَلَتْ إحْدَى الْمُلِمّاتِ بِهِ ساءَک. و لذا ما بدون تصرّف همان را در اینجا ترجمه کردیم ولیکن در کتاب «معالى السّبطین» که او هم از «بحار» نقل کرده است اینطور آورده است که: وَ إنْ نَزَلَتْ بِک إحْدَى الْمُلِمّاتِ واساک.
«یعنى اگر به تو بعضى از شدائد و گرفتارىهاى روزگار برسد مواسات کند.» و البتّه این معنى صحیح تر و مناسب تر است
مواعظ امام حسن مجتبی عليه السّلام به جناده
5
جُناده به دنبال این مطلب میگوید: پس از آنکه حضرت مجتبى علیه السّلام این مواعظ را بیان فرمودند نَفَسشان قطع و رنگ آن حضرت زرد شد تا حدّیکه چنین پنداشتم که در هماندم جان خواهد داد. در این حال حضرت إمام حسین علیه السّلام با أسود بن أبى الاسود داخل شدند و سید الشّهداء خود را به روى برادر انداخت و سر و صورت او را بوسید، و سپس در نزد او نشست، و هر دو با یکدیگر به نجوى و آهستگى سخنانى گفتند. و أبو الاسود ناگاه گفت: إنَّا لِلَّه روح حضرت حسن به عالم باقى شتافت.
D1737211T12886383(Web)-mc.mp3
4.4M
🔹 رحلت رسول الله صلی الله علیه وآله شهادت امام حسن علیه السلام
رسول خدا (ص) در لحظات آخر عمر بابرکتشان به ابن عباس فرمودند که ایشان را به مسجد ببرند. ایشان را به مسجد برده و با زحمت بر منبر نشاندند.
🎙#آیت_الله_احمد_مجتهدی_تهرانی
⏱ #سخنرانی_کامل
📺 #صوتی
┄┄┅═✧❁🎙❁✧═┅┄
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
1402.06.20-OstadMontazeri.mp3
5.6M
🏴 مراسم دهه آخر صفر
💠 تلاش ناکام دشمنان برای خاموش کردن چهره نورانی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
🎙 حجت الاسلام و المسلمین منتظری مقدم
🗓 1402-06-20
🕌 نمازخانه موسسه
┈••••✾•💞🌺💞•✾•••┈┈•
🆔 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
1395_9_23_سیره_اجتماعی_پیامبر_صلی.MP3
4.68M
☀️ #صفر #حضرت_پیامبر(ص)☀️
💥 #سیره_نبوی
🔹 #خدمات_اجتماعی_پیامبر(ص)
✅ برخی خدمات اجتماعی حضرت رسول الله صلوات الله علیه و آله
✅ الهام گرفتن علما و مراجع از
سیره نبوی
🆔 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🖤حسن یعنی تمام هست زهرا
🖤حسن یعنی کریم هر دو دنیا
🖤حسن یعنی سکوت و رازداری
🖤حسن یعنی شب و دل بی قراری
🖤حسن یعنی غروری که شکسته
🖤حسن یعنی شهود دست بسته
🖤حسن یعنی غروب و رنگ نیلی
🖤حسن یعنی دوشنبه ضرب سیلی
🖤حسن یعنی بقیع تیره و تار
🖤حسن یعنی در وتیزیِ مِسمار
🖤حسن یعنی نه شمعی نه مزاری
🖤حسن یعنی نداری گریه داری
🖤حسن یعنی به رنگ ارغوانی
🖤حسن یعنی شکسته درجوانی
🖤حسن یعنی شهید زهر کینه
🖤حسن یعنی غریب اندر مدینه
🖤حسن یعنی تمام عشق مادر
🖤حسن یعنی عزیز قلب حیدر
🔴چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا(صلےاللهعلیهوآله):
🔹چرا نماز صبح مۍخوانیم؟
«صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.»
🔹چرا نماز ظهر میخوانیم؟
ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود.
🔹چرا نماز عصر مۍخوانیم؟
«عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.»
🔹چرا نماز مغرب میخوانیم؟
«مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.»
🔹چرا نماز عشا میخوانیم؟
«خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.»
📚علل الشرایع ص ۳۳۷
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
احادیث امام حسن مجتبی (علیه السلام)
احادیث گهربار منتخب
الَ الامامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى علیه الصلوة السّلام :
1 - مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ.(63)
ترجمه :فرمود: هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.
2 - قالَ علیه السلام : وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَیِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.(64)
ترجمه : دنباله وصیّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود: و ما دو نفر - یعنى حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام - ریحانه رسول اللّه صلى الله علیه و آله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم ، پس خدا لعنت کند کسى را که بر ما پیشقدم شود یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.
3 - قالَ علیه السلام : وَ إ نّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم ، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.(65)
ترجمه :فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بیت رسول اللّه صلى الله علیه و آله ) سبب ریزش گناهان - از نامه اعمال - مى شود، همان طورى که وزش باد، برگ درختان را مى ریزد.
4 - قالَ علیه السلام : لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْ مْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ اءَلاَّْخِرُونَ.(66)
ترجمه :پس از شهادت پدرش امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام ، در جمع اصحاب فرمود:شخصى از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است ، و کسى در آینده نمى تواند هم تراز او قرار گیرد.
5 - قالَ علیه السلام : مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إ مّا مُعَجَّلةٌ وَإ مّا مُؤ جَلَّةٌ.(67)
ترجمه :فرمود: کسى که قرآن را - با دقّت - قرائت نماید، در پایان آن - اگر مصلحت باشد - دعایش سریع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آینده مستجاب مى گردد.
6 - قالَ علیه السلام : إ نّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.(68)
ترجمه :فرمود: همانا در این قرآن چراغ هاى هدایت به سوى نور و سعادت موجود است و این قرآن شفاى دل ها و سینه ها است .
7 - قالَ علیه السلام : مَنَ صَلّى ، فَجَلَسَ فى مُصَلاّه إ لى طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.(69)
ترجمه :فرمود: هر که نماز - صبح - را به خواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع کند، برایش پوششى از آتش خواهد بود.
8 - قالَ علیه السلام :إ نَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلى مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.(70)
ترجمه :فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدان مسابقه قرار داد.پس عدّه اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجّهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمایند.
9 - قالَ علیه السلام : مَنْ اءدامَ الاْ خْتِلافَ إ لَى الْمَسْجِدِ اءصابَ إ حْدى ثَمانٍ: آیَةً مُحْکَمَةً، اءَخاً مُسْتَفادا، وَعِلْما مُسْتَطْرَفا، وَرَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَکَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدى ، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدى ، وَتَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَةً.(71)
ترجمه :ت - خود را در مسجد قرار دهد یکى از هشت فایده شاملش مى گردد: برهان ونشانه اى - براى معرفت -، دوست و برادرى سودمند، دانش واطلاعاتى جامع ، رحمت و محبّت عمومى ، سخن و مطلبى که او را هدایت گر باشد، - توفیق إ جبارى - در ترک گناه به جهت شرم از مردم و یا به جهت ترس از عقاب .
10 - قالَ علیه السلام : مَنْ أ کْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ اءطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّیادَةِ فى نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَةٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إ فادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.(72)
ترجمه :فرمود: هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه مى یابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند دیگران را هدایت نماید.
11 - قالَ علیه السلام : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإ نْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فى بُیُوتِکُمْ.(73)
ترجمه :فرمود: علم و دانش را - از هر طریقى - فرا گیرید، و چنانچه نتوانستید آنرا در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود - در جاى مطمئن - قرار دهید.
12 - قالَ علیه السلام : مَنْ عَرَفَ اللّهَ اءحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.(74)
ترجمه :فرمود: هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسى که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.
13 - قالَ علیه السلام : هَلاکُ الْمَرْءِ فى ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ،
ویشاوندى نزدیک نداشته باشد.
و بیگانه ترین افراد کسى است که از محبّت و دلسوزى بعید باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.
27 - وَسُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّةِ؟ فَقالَ علیه السلام : شُحُّ الرَّجُلِ عَلى دینِهِ، وَإ صْلاحُهُ مالَهُ، وَقِیامُهُ بِالْحُقُوقِ.(89)
پی نوشتها
63- تنبیه الخواطر، معروف به مجموعة ورّام : ص 427، بحار: ج 68، ص 184، ضمن ح 44.
64- کلمة الا مامُ الْحَسَن علیه السلام : 7، ص 211.
65- کلمة الا مامُ الْحَسَن علیه السلام : 7، ص 25، بحارالا نوار: ج 44، ص 23، ح 7.
66- إ حقاق الحقّ: ج 11، ص 183، س 2 و ص 185.
67- دعوات الرّاوندى : ص 24، ح 13، بحارالا نوار: ج 89، ص 204، ح 21.
68- بحالا نوار: ج 75، ص 111، ضمن ح 6.
69- وافى : ج 4، ص 1553، ح 2، تهذیب الا حکام : ج 2، ص 321، ح 166.2
70- تحف العقول : ص 234، س 14، من لا یحضره الفقیه : ج 1، ص 511، ح 1479.
71- تحف العقول : ص 235، س 7، مستدرک : ج 3، ص 359، ح 3778.
72- إ حقاق الحقّ : ج 11، ص 238، س 2.
73- إ حقاق الحقّ: ج 11، ص 235، س 7.
74- کلمة الا مام الحسن علیه السلام : ص 140.
75- اءعیان الشّیعة : ج 1، ص 577، بحارالا نوار: ج 75، ص 111، ح 6.
76- تحف العقول : ص 229، س 5، بحارالا نوار: ج 10، ص 130، ح 1.
77- کلمة الا مام حسن علیه السلام : ص 138، تحف العقول : ص 234، س 6، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
78- تحف العقول : ص 236، س 13، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
79- تحف العقول : ص 232، س 2، بحارالا نوار: ج 75، ص 110، ح 5.
80- مستدرک الوسائل : ج 3، ص 245، ح 4.
81- اءعیان الشّیعة : ج 1، ص 577، بحارالا نوار: ج 75، ص 113، ح 7.
82-کلمة الا مام حسن علیه السلام : ص 212، بحارالا نوار: ج 73، ص 318، ح 6.
83- همان مدرک : ص 57.
84- تحف العقول : ص 233، اءعیان الشّیعة : ج 1، ص 577، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
85- تحف العقول : ص 234، س 7، بحارالا نوار: ج 75، ص 105، ح 4.
86- کلمة الا مام الحسن علیه السلام : ص 35، بحارالا نوار: ج 75، ص 111، ح 6.
87- إ حقاق الحقّ: ج 11، ص 242، س 2.
88- تحف العقول : ص 234، س 3، بحارالا نوار: ج 75، ص 106، ح 4.
89- تحف العقول : ص 235، س 14، بحارالا نوار: ج 73، ص 312، ح 3.
، وَبِهِ لُعِنَ إ بْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ.(75)
ترجمه :هلاکت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است : تکبّر، حرص ، حسد.تکبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تکبّر شیطان - با آن همه عبادت ملعون گردید.حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است ، همان طورى که حضرت آدم علیه السلام به وسیله آن از بهشت خارج شد.حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.
14 - قالَ علیه السلام : بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ اءرْبَعُ اءصابِع ، ما رَاءَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِاءُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیرا.(76)
ترجمه :فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است ، آنچه که را با چشم خود ببینى حقّ است ؛ و آنچه را شنیدى یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.
15 - قالَ علیه السلام : اءلْعارُ اءهْوَنُ مِنَ النّارِ.(77)
ترجمه :فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصیت و گناهى که موجب آتش جهنّم شود.
16 - قالَ علیه السلام : إ ذا لَقى اءحَدُکُمْ اءخاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.(78)
ترجمه :فرمود: وقتى انسان برادر مؤ من - و دوست - خود را ملاقات نمود، باید پیشانى و سجده گاه او را ببوسد.
17 - قالَ علیه السلام : إ نَّ اللّهَ لَمْ یَخْلُقْکُمْ عَبَثا، وَلَیْسَ بِتارِکِکُمْ سُدًى ، کَتَبَ آجالَکُمْ، وَقَسَّمَ بَیْنَکُمْ مَعائِشَکُمْ، لِیَعْرِفَ کُلُّ ذى لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، واءنَّ ماقَدَرَ لَهُ اءصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ یُصیبَهُ.(79)
ترجمه :فرمود: خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نکرده است .لحظات آخر عمر هر یک معیّن و ثبت مى باشد، نیازمندى ها و روزى هرکس سهمیّه بندى و تقسیم شده است تا آن که موقعیّت و منزلت شعور و درک اشخاص شناخته گردد.
18 - قالَ علیه السلام : مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَةِ، کَساهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.(80)
ترجمه :فرمود: هرکس لباس شهرت - و انگشت نما، از جهت رنگ ، دوخت ، مد و ... - بپوشد، روز قیامت خداوند، او را لباس آتشین خواهد پوشاند.
19 - سُئِلَ علیه السلام : عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ اءنْ یَرىَ الرَّجُلُ ما اءنْفَقَهُ تَلَفا، وَما اءمْسَکَهُ شَرَفا.(81)
ترجمه :از حضرت پیرامون بخل سؤ ال شد؟ در جواب فرمود:معناى آن چنین است که انسان آنچه را به دیگرى کمک و انفاق کند فکر نماید که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است خیال کند برایش باقى مى ماند و موجب شخصیّت و شرافت او خواهد بود.
20 - قالَ علیه السلام : تَرْکُ الزِّنا، وَکَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْ ناء مَجْلَبَةٌ لِلْغِناء:(82)
ترجمه :فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل ، و شستن ظروف سبب رفاه و بى نیازى مى گردد.
21 - قالَ علیه السلام :السِّیاسَةُ اءنْ تَرْعى حُقُوقَ اللّهِ، وَحُقُوقَ الاْ حْیاءِ، وَحُقُوقَ الاْ مْواتِ.(83)
ترجمه :فرمود: - مفهوم و معناى - سیاست آن است که حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعایت کنى .
22 - قالَ علیه السلام : ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إ لاّ هُدُوا إ لى رُشْدِهِمْ.(84)
ترجمه :فرمود: هیچ گروهى در کارهاى - اجتماعى ، سیاسى ، اقتصادى ، فرهنگى و ... - با یکدیگر مشورت نکرده اند مگر آن که به رشد فکرى و عملى و... رسیده اند.
23 - قالَ علیه السلام : اَلْخَیْرُ الَذّى لا شَرَّفیهِ: اءلشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَةِ، وَالصّبْرُ عَلَى النّازِلَةِ.(85)
ترجمه :فرمود: آن خوبى که شرّ و آفتى در آن نباشد شکر در مقابل نعمت ها و صبر و شکیبائى در برابر سختى ها است .
24 - قالَ علیه السلام : یَابْنَ آدَمٍ، لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِکَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّکَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْکَ لِما بَیْنَ یَدَیْکَ.(86)
ترجمه :فرمود: اى فرزند آدم از موقعى که به دنیا آمده اى در حال گذراندن عمرت هستى ، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت ) ذخیره نما.
25 - قالَ علیه السلام : إ نَّ مَنْ خَوَفَّکَ حَتّى تَبْلُغَ الاْ مْنَ، خَیْرٌ مِمَّنْ یُؤْمِنْکَ حَتّى تَلْتَقِى الْخَوْفَ.(87)
ترجمه :فرمود: همانا کسى تو را - در برابر عیب ها و کم بودها - هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوى ، بهتر است از آن کسى که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد.
26 - قالَ علیه السلام : القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإ نْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَإ نْ قَرُبُ نَسَبُهُ.(88)
ترجمه :فرمود: بهترین دوست نزدیک به انسان آن کسى است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خ
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
باسلام وادب خدمت باسعادت عزيزان وتسلیت رحلت رسول خدا وشهادت سبط اکبر پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم
روز پنجشنبه شما بزرگواران همراه باسلامتی وطول عمرباعزت
لااله الاالله الملک الحق المبین
امام حسن (ع) وفلسفه صلح بامعاویه
خیانت یاران حضرت
حضرت در سال سوم هجری در مدینه متولد شد. هفت سال با جدش پیامبر و سی سال در دوران امامت پدرش علی (ع) گذراند. و ده سال دوران امامت ایشان بود و در سال 50 هجری به شهادت رسید. راجع به صلح حضرت نکات متعددی بیان شده که عمدتا خیانت یاران حضرت و تلاش برای حفظ شیعیان در آن نقش داشت. به معرفی یکی از این خائنان که کمتر مطرح است می پردازیم.
سرگذشت فعال سیاسی شیفته قدرت؛ جاسوس و خائن
خیانت فرماندهان امام مجتبی (ع)، ترکیب نامتناجس سپاه امام و خسته بودن مردم از جنگ و ادعای صلح خواهی معاویه و خیانت اشراف قبائل در پذیرش صلح از جانب امام نقش داشت.
خالد بن مُعَمَّر سَدوسی یکی از بزرگان و اشراف ربیعه است که همراه عبدالله بن عباس از بصره به صفین آمده بود.
در صفین همراه با هفت هزار نفر توانست با یک حمله خیمه معاویه را غارت کند.
معاویه که جسارت وی را دید از مخفی گاه خود پیام داد که اگر ادامه ندهی و با من باشی حکومت خراسان را به تو خواهم داد.
آن را برای قومش؛ قبیله ربیعه مطرح کرد آنان مخالفت کردند.
او به علی(ع) پیشنهاد کرد آتشبس را در صفین بپذیرد
طمع قدرت ودنیا طلبی
به نظر می رسد که طمع قدرت وی را وادار کرد که بعد از جنگ صفین با معاویه نامه نگاری کند.
به امام علی(ع) این خبر جاسوسی وی رسید. حضرت همراه با جمعی از قومش با وی دیدار کرد.
خالد منکر آن شد. حضرت فرمود:
ای خالد بن معمّر،
اگر آنچه به من گزارش دادهاند درست باشد، من خدا و این گروه مسلمان را که به دعوت من اینجا گردآمدهاند گواه میگیرم که تو از هر گزندی ایمن باشی،
تا به عراق یا حجاز یا هر سرزمینی که زیر سلطه معاویه نباشد بروی. و افزود:
وَ إِنْ کنْتَ مَکذُوباً عَلَیک فَأَبِرَّ صُدُورَنَا بِأَیمَانٍ نَطْمَئِنُّ إِلَیهَا؛
و اگر دروغی بر تو بستهاند، با سوگند خود دلهای ما را بر خویش خوشگمان کن که (بیشازپیش به تو) مطمئن شویم.
خالد بن معمّر سوگند یادکرد که وی رابطهای با معاویه نداشته و ندارد. بسیاری از مردم ربیعه گفتند: اگر بدانیم رابطه دارد او را میکشیم.
خیانت خالد به امام حسن علیه السلام
بسیاری نوشتهاند: ابنمعمر پس از علی(ع) به امام حسن (ع)خیانت کرد و به معاویه پیوست و به معاویه گفت: قبیله ربیعه و بکر بن وائل را در اختیار تو قرار میدهم و شاعر آنان خطاب به معاویه علت رسیدن وی را به حکومت خیانت خالد و همراهی وی با او دانست و گفت:
معاوی أکرِمْ]أمِّرْ[خالدَ بن معمّر... فإنَّک لولا خالدٌ لَمْ تُؤمَرُ
معاویه خالد بن معمر را گرامی بدار [امارت ده ] زیرا اگر خالد نبود تو به حکومت نمیرسیدی
نقشه معاویه پس ازبه قدرت رسیدن
معاویه بعد از رسیدن به قدرت به وعده خود وفادار ماند و او را والی خراسان
و به قولی والی ارمنستان کرد. در مسیر رفتن به آنجا مسموم شد و مرد .
زیرا معاویه در جلسه ای متوجه شد او هنوز علی (ع) را به خاطر عدل و صداقت و بردباریش دوست دارد. این است سرنوشت انسانهای خائن زیرا اطمینانی به آنها نیست و تا مدتی برای افراد قابل استفادده هستند بعد از آن مردن برای آنها بهتر است. زیرا امکان خیانت آنان همیشه هست.
أنساب الأشراف، ج 3، ص 39
ابنعساکر، تاریخ مدينه دمشق ج10، ص311 و ج16، ص205).
تاریخ طبری، ج4، ص23؛ ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج5، ص225).
أخبار الطوال، ص189
التماس دعا دارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 یک مستند تامل برانگیز
👈 نقش جیوه در قتل امام حسن (ع)!
طبق این نظریه، این ماده همان سم خطرناکی است که از امپراتوری بیزانس برای معاویه ارسال شد و به دست جعده حضرت امام حسن (ع) مسموم گردید (مرکوری کلراید)
🆔 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب
دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک
https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50
دعوت به کانال محتوای روضه
https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اثبات شهادت پیامبر (صلی الله علیه وآله) قسمت دوم
https://www.aparat.com/v/sy8eR
این لینک سخنرانی کامل اثبات شهادت پیامبر هست
کلا یک ساعت هست
این قسمت هایی که فرستادم تکه هایی از این سخنرانی هست