eitaa logo
محتوای روضه و منبر
2.2هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.5هزار فایل
ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 اعمال شب عاشورا 🖋شب دهم محرّم، شب عاشورا و شبی است که امام حسین علیه‌السّلام و یارانش آن را احیاء داشته و تا صبح به قرائت قران و دعا و مناجات پرداختند. لذا احیاء این شب فضیلت فراوان دارد. در فضيلت احياء اين شب روايت كرده‌اند: 🔹مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع ملائکه، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد در چنين شبى در كربلا باشد و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمره شهدا با آن حضرت محشور فرمايد. سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال الاعمال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار، با فضيلت‌هاى فراوان روايت كرده است، از جمله: 🌑 ۱- صد ركعت نماز که در هر رکعت بخواند: سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحيد» سه مرتبه و بعد از پايان صد ركعت، هفتاد مرتبه بگويد: «سبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده است. 🌑 ۲- چهار ركعت نماز در آخر شب، كه در هر ركعت بخواند: سوره «حمد» یک مرتبه «آية الكرسى» ده مرتبه سوره «توحيد» ده مرتبه سوره «فلق» ده مرتبه سوره «ناس» ده مرتبه و پس از سلام: صد مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كند. 🌑 ۳- چهار ركعت نماز، که درهر ركعت بخواند: سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحيد» پنجاه مرتبه 👈..و اين نماز برابر است با نماز اميرالمؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد. و پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند و صلوات بسيار بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرستد، و هر چه می‌تواند بر دشمنان ايشان لعن كند. 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر 🏴 محتوای عزاداری شب دهم https://eitaa.com/joinchat/2046034404C26d67b6a6f
153.2K
ای که صاحب عزای حسینی بانی روضه های حسینی ذکر لب های تو گشته هرشب الامان از دل عمه زینب یا امام زمان کی میایی(۲) بر دل خسته ی ما نظر کن شام هجران ما را سحر کن از ازل دل به عشق تو بستیم بر سر راهت آقا نشستیم یا امام زمان کی میایی(۲) مستمندم فقیر و پریشان امشب از روی من رو مگردان سائل گوشه ی یک نگاهم میدهی یابن زهرا پناهم یا امام زمان کی میایی(۲) ای فدای نگاه تر تو غصه های دل مضطر تو روضه های غمت ناتمام است عمه ات بین بازار شام است یا امام زمان کی می آیی(۲) 👉
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 در روز عاشورا مردم از اطراف و اكناف شهر و روستاها به حسينيّه ها هجوم آورده بودند كه اقامه عزادارى كنند و بعد از عزادارى سفره اى پهن مى كردند و اطعام مى دادند خوب چون جمعيت زياد بود در حسينيه هم جا نبود مردم در كوچه گاهى براى نوبت گرفتن و تناول غذا مانع از عبور و مرور ماشين و خودروها مى شدند تا اينكه وارد كوچه شوند و گاهى از ازدحام عبور وسائل طول مي كشيد در اين اوقات ماشينى از راه مى رسد و شلوغى مانع رفتن او مى شود يكى از سرنشينان آن ماشين به تندى مى پرسد چه خبر است كه اين گذر آنقدر شلوغ است ؟ يكى مي گويد : مردم آمده اند از غذاى امام حسين ع تناول كنند. آن سرنشين كه زنى تهرانى بود گفت خاك برسرتان گُشنه گداها خجالت نمى كشيد؟ برويد گم شويد چه شلوغى كرده اند؟! اين زن به ظاهر اشرافى باگستاخى و بى حيائى به خود اجازه ميدهد كه به مهمانان آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السلام زخم زبان بزند تا به اين وسيله راه باز شود و برود، ولى فرداى آن روز كه روز يازدهم محرم بود مي گويد من در قسمت آخر آشپزخانه حسينيّه به نظافت و نظم اثاث ها مشغول بودم تازه خورشيد مي خواست سو بزند كه احساس ‍ كردم كسى درب حسينيّه را مى زند من خيال كردم رفقا هستند درب را باز كردم زنى را ديدم كه چهره اى اشك آلود و پريشان التماس كنان كه اجازه دهيد داخل حسينيّه شوم ، گفتم : چرا ، گفت مرا راه دهيد براى شما مي گويم ، وقتى كه وارد شد انگشت خود را با آب دهان تر میكرد و مى ماليد بر روى چهار چوب درب حسينيّه و ميخورد و مرتب مى گفت آقاجان حسين جان غلط كردم نفهميدم مرا ببخش و با اين كلمات در پيشگاه امام حسين علیه السلام عذر خواهى مى كرد و بعد ، از كيف دستى خود دستمالى درآورد مقدارى از خاك درگاه را در آن ريخته آن را گره زده و در كيفش نهاد و بعد از من درخواست كرد كه اگر غذائى از ديروز باقى مانده به من بده ، من گفتم خير چيزى از غذاى ديروز نمانده بايد همان ديروز براى صرف غذا مى آمديد ديدم آن زن مقدارى به سر و صورت خود زد و اشك ريزان ، با صداى گره خورده گفت ديروز از تهران براى ديدار فاميلم به يزد آمدم ماشين ما از اين كوچه ميگذشت جمعيت فشرده بود گفتم براى چه اين مشكل بوجود آمده ؟ گفتند در حسينيّه ناهار ميدهند، من هم از روى نادانى و غرور حرفهاى ناروايى زدم . ولى شب در عالم خواب ديدم كه هوا بيرحمانه گرم است و من از شدت تشنگى گلويم مى سوزد و چشمهايم فضا را تيره مى بيند و مى خواهم از جوار همين حسينيّه بگذرم در عالم رؤ يا ديدم درب حسينيه باز است و سيد بزرگوارى در كنار چهار چوب در ايستاده و هركسى كه عازم حسينيّه است از اين آقا براتى و اجازه نامه اى ميگيرد و داخل مى شود و همچنين روبروى آن آقا بانوئى مجلل به همين كيفيت نوشته اى به زنان ميدهد تا وارد شوند من پيش رفتم به آن خانم گفتم نوشته اى هم به من بدهيد تا وارد شوم ايشان با حالى متاثر فرمود شما به مهمانهاى ما اهانت كرده اى چطور انتظار دست خط ما را دارى ؟ من از شدت شرمندگى و عطش از خواب بيدار شدم و تا صبح خواب به چشمم راه نيافت و با خود فكر ميكردم كه در چه محلى به عزاداران جسارت كردم تا اينكه ماجراى روز گذشه در نظرم آمد، حالا اگر غذائى وجود دارد به من بدهيد. گفتم : هيچ غذائى وجود ندارد ديدم رفت تكه هاى نان كه آلوده بود بدست گرفت و شست و خورد و در و ديوار حسينيّه را با گريه مى بوسيد بطورى كه مرا سخت منقلب و گريان ساخت و ميگفت اى خاندان عصمت و طهارت و اى عزيز زهرا مرا ببخش . 📚 منبع : کتاب کرامات الحسینیه جلد ۲ تالیف علی میرخلف زاده ▪️شادی روح منور و ملکوتی آقا ابا عبدالله الحسین ( ع ) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ فاضل بزرگوار صاحب كتاب دارالسلام مرحوم شيخ محمود عراقى رضوان اللّه تعالى عليه در كتاب دارالسلام فرموده : در سال هزار و دويست و هفتاد و دوم هجرى كه اوائل مجاورتم به نجف اشرف بود ، حقير را رَمَدى درد چشم شديدى عارض شد كه تابحال مثل آن درد چشم را نديده بودم كه تقريبا شش روز طول كشيد و شايد در اين مدت نخوابيدم ، روزهاى زيارتى مخصوصه آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السلام هم نزديك بود ، جمعى از طلاب بعيادتم آمدند يكى از آنها شمسيه حقير را از براى سفر خواست ، گفتم خودم نياز دارم ، گفت تو با اينحال چگونه مى توانى بيائى ، گفتم هنوز مايوس نشده ام و بعد هم آنها رفتند اتفاقا منزل خالى بود و عيال هم نبود تنهائى و طول چشم درد و تنگى وقت زيارت و رفتن رفقا به كربلا باعث رقت قلبم شد ، بر خواستم و متوجه كربلا شدم عرض كردم شنيده بودم در روز عاشورا در وقت اشتغال به غزوه جنگ كربلا سلطان قيس هندى در هندوستان به چنگال شير مبتلا شد و استغاثه به جانب اقدست كرد او را دريافتى ، من كه اراده زيارتت را دارم ... این را گفتم و گريه گلويم را گرفت پس سر خود را بر پشتى گذاشتم خوابم برد و در اثناى خواب ديدم آقا حضرت سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام بر بالاى تل بلندى تشريف دارد و حقير در وسط آن تل ايستاده ام پس آن حضرت با صداى بلند فرمود : بيا . حقير به زبان حال نه مقال گويا عرض كردم با اين چشم رمدآلود چگونه بيايم . ناگاه آن بزرگوار به سرعت از بالاى آن تل به نزد من آمد و انگشت مبارك را بر پشت چشم من نهاده مانند كسى كه خفته دست گذاشته كه بيدار شود از خواب بيدار شدم چشمم را باز كردم هيچ دردى در آن احساس نكردم و عرصه اطاق و فضاى خانه را روشن ديدم شكر خدا را به جا آوردم ، زود بر خواستم وضو گرفتم و خود را به حرم رساندم آن طلبه هایى را كه به عيادتم آمده بودند در حرم ديدم كه براى وداع از آقا اميرالمؤمنين علیه السلام آمده بودند چون مرا ديدند تعجب كردند و گفتند تو يك ساعت پيش به آن حالت بودى چطور شد كه اين طور شدى گفتم شنيديد كه مايوس نيستم الحمدلله خداوند به من عافيت داد پس از حرم بيرون آمديم آنها در همان روز از راه آب رفتند و حقير فرداى آن روز از راه خشك رفتم و يك روز زودتر از آنها وارد كربلا شدم . 📚 منبع : کتاب کرامات الحسینیه جلد ۲ تالیف علی میرخلف زاده ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ جناب علی اکبر مهدی پور در کتاب «جرعه ای از کرامات امام حسین» می نویسد : یکی از خطبای ارجمند در قائمیّه اصفهان در ایام نیمه شعبان سال 1389 هجری شمسی برفراز منبر گفت : دو ماه پیش با جوانی به نام رضا آشنا شدم که سرنوشت خود را برای من تعریف کرد . گفت: من جوانی شرّ بودم... جز نماز و روزه هرکاری انجام می دادم. شب عاشورا پدر و مادرم به حسینیه رفتند ، من بدنبال کثافت کاری خود بودم ، در مسیر خود دختری را سوار کردم که می خواست به حسینیه برود ، او را به زور به محلّی بردم و خواستم به او تعدّی کنم ، هرچه گریه و تضرّع کرد و گفت : شب عاشوراست ، اعتنا نکردم . گفت : من علویّه هستم ، به پاس حرمت مادرم حضرت زهرا مرا رها کن ، اعتنا نکردم. گفت : بیا امشب با امام حسین معامله کن ، امام حسین دست عطوفتش را بر سر تو بکشد. نام امام حسین در تمام اعماق دلم تأثیر گذاشت ، او را سوار کردم و دم در حسینیه پیاده اش کردم. به خانه برگشتم ، تلویزیون را روشن کردم ، داستان عاشورا را تعریف می کرد و در نصف صفحۀ تلویزیون تعزیه را نشان می داد که بر سر کودکان تازیانه می زدند. بی اختیار اشکم جاری شد ، مدتی نشستم و گریه کردم. مادرم آمد ، تا وارد خانه شد ، پرسید : رضا چه شده؟ گفتم :هیچ ، گفت: نه ، از همه جای اتاق ، بوی امام حسین می آید. فردا بی اختیار به حسینیه رفتم. همۀ بچه های محل مرا می شناختند و می دانستند که من اهل هیأت نیستم ، چون سر تا پا شرّ هستم. رئیس هیأت گفت : آقا رضا! تو هم حسینی شدی؟ گذرنامه ات را بده تو را ببرم کربلا. گفتم: پول ندارم ، گفت : با هزینۀ خودم می برم. به فاصلۀ چند روز رفتم کربلا ، همه رفتند حرم ، من خجالت می کشیدم. بالاخره من هم رفتم. چند ماه بعد هم مرا به مکه برد. از مکه برگشتم ، مادرم گفت : رضا! دختری برایت درنظر گرفتیم. رفتند خواستگاری ، روز بعد من رفتم ، دختر برایم چایی آورد ، تا چشمش به من افتاد ، فریاد زد : یا زهرا! و بیهوش شد. وقتی به هوش آمد ، گفت : دیشب حضرت زهرا علیها السّلام را در عالم رؤیا دیدم، عکس این جوان را به من نشان داد و فرمود: فردا من برای تو خواستگار می فرستم ، مبادا رد کنی. یک جوان شرّ ، با شنیدن نام امام حسین علیه السّلام دگرگون می شود ، حسینی می شود ، کربلایی می شود ، حاجی می شود ، مورد عنایت حضرت زهرا علیها السّلام قرار می گیرد ، از راه حلال به خواسته اش می رسد و زندگی اش سر و سامان می گیرد. الحق که یاد امام حسین ، اشک بر امام حسین کیمیاست ، کجای عالم چنین کیمیایی سراغ دارید؟! مس وجود انسان ها را از طلا هم بالاتر می برد. 📚 منبع : جرعه ای از کرامات امام حسین (ع) علی اکبر مهدی پور ص ۲۱ ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ آیة الله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی مشهور به صاحب عروه برای صله ارحام عازم یزد بود ، یک قطعه کفن برای خودش خریده در حرم امیر مؤمنان علی علیه السّلام همۀ قرآن را بر آن نوشته ، سپس در حرم امام حسین علیه السّلام زیارت عاشورا را با تربت بر اطراف آن نوشته بود ، در این سفر این کفن را با خودش به یزد می برد ، در شب اول ورودش به یزد ، در منزل یکی از دخترانش استراحت می کند ، حضرت سیدالشهداء علیه السّلام به خوابش آمده می فرمایند : یکی از دوستان ما فوت کرده ، در مزار یزد منتظر کفن است ، ما دوست داریم این کفن به او اهداء شود. بیدار می شود و می خوابد ، دوبار دیگر این رؤیا تکرار می شود ، لباس پوشیده به قبرستان یزد می رود و می بیند شخصی به نام «» فوت کرده ، او را غسل داده روی سنگ نهاده منتظر کفن هستند. تا ایشان می رسد ، می گویند : کفن را آوردند. مرحوم یزدی از آن ها می پرسد : شما کی هستید ؟ می گویند : همان آقایی که به شما امر فرموده کفن بیاورید ، به ما نیز امر فرموده که برای تجهیز و دفن ایشان به این جا بیاییم. مرحوم یزدی می پرسد : این شخص کیست؟ می گویند : او شخصی به نام «» است ، یک فرد معمولی ، ولی عاشق امام حسین علیه السّلام بود ، در هر کجا مجلسی به نام امام حسین علیه السّلام برگزار می شد : 👈 او بدون حاضر می شد . 📚 منبع : جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام ص ۱۰۲ ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ استاد علی اکبر مهدی پور می گوید : حضرت حجة الاسلام آقای سید کاظم شاهرودی نقل فرمود : که مرحوم آیة الله شیخ نوری مشکور مرد بزرگواری بود که در نجف اشرف صبح ها در ایوان طلا نماز جماعت اقامه می کرد ، چون به ایران آمد ، در قم در کوچه ارک ، کوی مرحوم آیة الله زنجانی اقامت داشت و داشت. روزی با پدرم برای روضه به منزل ایشان رفتیم ، در ضمن صحبت از مجالس امام حسین علیه السّلام گفت : در نجف اشرف روضه داشتم ، از یک نفر روضه خوان دعوت کردم ، وقتی آمد کسی نیامده بود ، گفت : می روم و برمی گردم. متوجّه شدم که اگر برود بر نمی گردد ، گفتم : مگر شما روضه خوان ها به دروغ می گویید که در مجالس  امام حسین علیه السّلام فرشته ها شرکت می کنند؟ گفت : نخیر، راست است . گفتم : پس روضه ات را بخوان. ایشان شروع به روضه کرد و من تنها مستمع روضه بودم. من عادت دارم وقتی روضه خوان شروع به روضه می کند ، دستم را روی صورتم می گذارم و به اهل مجلس نگاه نمی کنم. همین طور دستم روی صورتم بود ، آن قدر جمعیّت آمد که اطاق پُر شد. من مرتّب خودم را جمع می کردم که در کنار من برای یک نفر دیگر جا باز شود. وقتی روضه تمام شد ، دیدم فقط من مستمع هستم و شخص دیگری در مجلس نیست. مرحوم آیه الله شیخ نور الدین مشکور، مشهور به «نوری مشکور» در 1424 هجری قمری در قم وفات کرد و در قبرستان شیخان دفن گردید. 📚 منبع : جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام ص ۹۷ ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ حاج شیخ محمد طاهر شوشتری که از متدیّنین و موثّقین در نجف اشرف بود می گوید: من در نوجوانی که به سن دوازده سالگی بودم در شب دوشنبه ای به اتفاق پدرم به مجلسی از مجالس عزاداری امام حسین علیه السّلام رفتیم که پدرم روضه بخواند ، چون وارد آن مجلس شدیم ، صاحب مجلس که مشهدی رحیم نام داشت به پدرم اعتراض کرد که : 👈 ؟! مردم تا این ساعت نمی مانند و باید ابتدای مجلس را زودتر قرار دهیم. از اعتراض او پدرم دلش شکست و گفت : ای مشهدی رحیم! بدان که رسول خدا . علی و حسن و حسین و حضرت فاطمه در این مجالس حضور دارند ، شما غم نخورید ان شاء الله تا هفتة ی آینده مجلس شما مرتب تر از این برگزار خواهد شد . آنگاه پدرم با دل شکسته از سخنان صاحب مجلس منبر رفت و مشغول به خواندن ذکر مصیبت شد . تا شروع به خواندن مصیبت کرد و رسید به خواندن اشعار دعبل خزاعی ، در آن وقت من در طرف راست منبر نشسته بودم که ناگاه پدرم رسید به این بیت که : افاطم لو خلت الحسین مجدلا  قد مات عطشانا بشط فرات یک وقت نالۀ ضعیفی از طرف راست منبر بلند شد و به گوشم رسید که گویا زنی زمزمه می کند ، چون گوش دادم شنیدم که گریه می کرد و سخنانی می فرمود که : از جمله سخنانش این بود که می فرمود: 👈 یعنی ای فرزندم ای حسین ، چون من متوجه سمت چپ و راست شدم کسی را ندیدم. از این مسأله سخت تعجب نمودم! آنگاه یقین کردم این صدای بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیهاست . پس بی اختیار شدم و برسر و سینه خود چنان زدم که پدرم از بالای منبر متوجه من شد و گفت: چه شده است؟! من ساکت شدم ولی صدای ناله ، پی در پی می آمد تا این که پدرم از منبر پایین آمد و آن ناله قطع شد. چون از آن مجلس خارج شدیم پدرم به من فرمود : به تو چه رسیده بود که در وقت مصیبت خواندن من بی طاقت شدی و حال این که این نحو اشعار را تو می دانی. قصه را برای مرحوم پدرم نقل کردم آن مرحوم بی طاقت شده و مشغول به گریه کردن شد و مرا دعا نمود که با اهل بیت علیهم السلام محشور شوم . 📚 منبع : کرامات الحسینیه ج ۱ ص ۵۴ ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ حاج شیخ محمد طاهر شوشتری که از متدیّنین و موثّقین در نجف اشرف بود می گوید: من در نوجوانی که به سن دوازده سالگی بودم در شب دوشنبه ای به اتفاق پدرم به مجلسی از مجالس عزاداری امام حسین علیه السّلام رفتیم که پدرم روضه بخواند ، چون وارد آن مجلس شدیم ، صاحب مجلس که مشهدی رحیم نام داشت به پدرم اعتراض کرد که : 👈 ؟! مردم تا این ساعت نمی مانند و باید ابتدای مجلس را زودتر قرار دهیم. از اعتراض او پدرم دلش شکست و گفت : ای مشهدی رحیم! بدان که رسول خدا . علی و حسن و حسین و حضرت فاطمه در این مجالس حضور دارند ، شما غم نخورید ان شاء الله تا هفتة ی آینده مجلس شما مرتب تر از این برگزار خواهد شد . آنگاه پدرم با دل شکسته از سخنان صاحب مجلس منبر رفت و مشغول به خواندن ذکر مصیبت شد . تا شروع به خواندن مصیبت کرد و رسید به خواندن اشعار دعبل خزاعی ، در آن وقت من در طرف راست منبر نشسته بودم که ناگاه پدرم رسید به این بیت که : افاطم لو خلت الحسین مجدلا  قد مات عطشانا بشط فرات یک وقت نالۀ ضعیفی از طرف راست منبر بلند شد و به گوشم رسید که گویا زنی زمزمه می کند ، چون گوش دادم شنیدم که گریه می کرد و سخنانی می فرمود که : از جمله سخنانش این بود که می فرمود: 👈 یعنی ای فرزندم ای حسین ، چون من متوجه سمت چپ و راست شدم کسی را ندیدم. از این مسأله سخت تعجب نمودم! آنگاه یقین کردم این صدای بی بی دو عالم حضرت زهرا سلام الله علیهاست . پس بی اختیار شدم و برسر و سینه خود چنان زدم که پدرم از بالای منبر متوجه من شد و گفت: چه شده است؟! من ساکت شدم ولی صدای ناله ، پی در پی می آمد تا این که پدرم از منبر پایین آمد و آن ناله قطع شد. چون از آن مجلس خارج شدیم پدرم به من فرمود : به تو چه رسیده بود که در وقت مصیبت خواندن من بی طاقت شدی و حال این که این نحو اشعار را تو می دانی. قصه را برای مرحوم پدرم نقل کردم آن مرحوم بی طاقت شده و مشغول به گریه کردن شد و مرا دعا نمود که با اهل بیت علیهم السلام محشور شوم . 📚 منبع : کرامات الحسینیه ج ۱ ص ۵۴ ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ محدث نوری نقل فرموده که یک نفر تاجر مسیحی در بصره زندگی می کرد. دوستانش از بغداد به او نوشتند که برای تو بغداد بهتر است ، او نیز همۀ مال التّجاره اش را برداشت به طرف بغداد حرکت کرد ، در مسیر راه ، دزدان بر او تاختند و همۀ اموالش را گرفتند. او خجالت کشید که با آن وضع به بغداد برود ، در برخی از چادرها اقامت نمود و با اهالی آن جا مأنوس شد. در ایام عاشورا آن ها عازم کربلا بودند ، او را نیز به همراه خود به نجف اشرف ، سپس به کربلا بردند. شب عاشورا او را در نزد وسایل خود گذاشتند و گفتند: ما فردا بعد از ظهر به نزد تو می آییم. پاسی از شب گذشت و او را خواب برد، در عالم رؤیا دید که سه نفر شخص جلیل القدر از حرم مطهر بیرون آمدند، یکی از آن ها به یکی دیگر امر فرمود که در شهر بگردد و اسامی زائران را در دفتری ثبت کرده به نزد او بیاورد و به شخص دیگر امر فرمود که اسامی زائرانی را که در صحن هستند بنویسد و بیاورد. پس از مدتی آن دو نفر آمدند و لیست زائران را به آن حضرت ارائه دادند.آن حضرت اسامی زائران را ملاحظه کردند و فرمودند : بقیّه دارد. آن دو نفر رفتند و گشتند و آمدند و گفتند : ما همه را نوشتیم ، کسی نمانده است. آن حضرت فرمود : نه ، بقیّه دارد. یکبار دیگر رفتند و همه جا را گشتند و آمدند و گفتند : همه جا را گشتیم ، کسی از قلم نیفتاده است. فرمود : نخیر ، بقیّه دارد. بار سوم همه جا را گشتند و برگشتند و گفتند : به جز یک نفر مسیحی ، احدی باقی نمانده است. آن حضرت فرمود : پس چرا نام او را ننوشتید؟! ألیس قد حلّ بساحتنا؟! مگر او قدم در آستانۀ ما ننهاده است؟! این جا بود که آن مسیحی به نور اسلام منوّر شد و در زمره مسلمانان قرار گرفت. خداوند بدین سان از ثروت به سرقت رفته اش ، سعادت ابدی و نعمت های جاویدان الهی را به او ارزانی نمود. 📚 منبع : محدث نوری ، کتاب دارالسلام ج ۲ ص ۱۴۴ ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ خطیب توانا و مقتل خوان شهیر، مرحوم شیخ عبد الزهراء کعبی، که نامش «عبد الزهراء» بود، در روز میلاد مسعود حضرت زهراء متولّد شد و در شب شهادت حضرت زهرا علیها السّلام در سال 1394 قمری وفات کرد. ایشان در عراق، خلیج و دیگر کشورهای عربی منبر می رفت، روز عاشورا در دستۀ عزاداری طویرج شرکت می کرد و مقتل می خواند. پس از گذشت چهل سال هنوز نوارهای مقتل خوانی اش روزهای عاشورا و اربعین از رادیو و تلویزیون کشورهای عربی پخش می شود. حجة الاسلام و المسلمین اقای سید کاظم شاهرودی، می فرمودند: من در حدود 25 سال پیش از اهالی کربلا شنیدم که مرحوم کعبی دختری داشت که همواره به پدرش می گفت: شما یک عمر برای امام حسین علیه السّلام نوکری کردی، حتما عنایاتی شده است، از آن عنایات برای من بگو، ایشان حاشیه می رفت و چیزی نمی گفت. روزی این دختر چاره ای اندیشید، عبا و عمامۀ پدر را در جایی مخفی کرد. وقت منبر شد، مرحوم کعبی دنبال لباس گشت و پیدا نکرد، از دخترش پرسید: لباس های من چه شده؟ گفت: لباس بی لباس. گفت: منبر دارم، دیر شده است. دختر گفت: چیزی از عنایات امام حسین علیه السّلام را بگو، تا جای لباس ها را بگویم. گفت: الآن دیر شده،وقتی برگشتم می گویم. گفت: قول می دهی؟ پاسخ داد: بله قول می دهم. دختر لباس های بابا را به او داد، به منبرش رفت و برگشت. دختر گفت: بابا قول دادی. مرحوم کعبی گفت: من در مجالس عزاداری، هنگامی که مصیبت می خوانم، از پشت منبر نالۀ جانسوزی می شنوم که فریاد می کشد : "ولدی یا حسین" ! "ولدی یا حسین" ! 📚 منبع : جرعه ای از کرامات امام حسین علیه السلام ص ۷۴ ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ مرحوم نورى در دارالسلام جلد يك صفحه دويست و چهل و پنج از مرحوم طريحى در منتخب روايت نموده از سليمان اعمش كه گفت : من در كوفه همسايه اى داشتم كه گاهى شبها نزدش مى رفتم و با هم صحبت و اختلاط مى كرديم ، يك شب در ميان صحبت ها اتفاقا صحبت كربلا پيش آمد الكلام يجرالكلام حرف حرف را مى آورد. من از او سئوال كردم كه عقيده تو درباره زيارت حضرت سيد الشهداء آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السللام چيست ؟ يك وقت گفت : زيارت حسين بدعت است و هر بدعتى گمراهى و ضلالت است و منتهى گمراهى آتش جهنم است . من خيلى ناراحت و خشمگين شدم و از پيشش برخاستم و با خود گفتم وقتى كه سحر شد نزدش مى روم و شمه اى از فضائل آقا سيد الشهداء علی السلام را براى او نقل مى كنم اگر بر عناد و انكارش اصرار ورزيد او را ميكشم . سليمان گفت : وقتى كه سحر شد آمدم پشت در خانه اش و دق الباب كردم ، همسرش پشت در آمد شوهرش را خواستم گفت از اول شب به زيارت آقا سيدالشهداء علیه السلاام رفته ، تعجب كنان از او خدا حافظى كردم و من هم به طرف كربلا رهسپار شدم گفتم اول زيارتى كرده باشم دوم دوستم را ببينم . وقتى كه وارد حرم مطهر شدم ديدم همسايه ام سر به سجده گذاشته و پيوسته گريه مى كند و از خدا طلب استغفار و توبه مى كند بعد از مدت زيادى سر از سجده برداشت و مرا ديد ، نزدش رفتم ديدم حالش منقلب است ، گفتم اى مرد تو كه ديروز مى گفتى زيارت حسين بدعت است و هر بدعتى گمراهيست و منتهى گمراهى آتش ‍ دوزخست . و امروز مى بينم براى زيارت آمده اى ؟! گفت : اى سليمان مرا سرزنش نكن زيرا من قائل به امامت اهلبيت عليهم السلام نبودم تا امشب كه خوابم برد خوابى ديدم كه به وحشت افتادم . گفتم چه خوابى ديدى ؟ گفت در عالم خواب ديدم مردى جليل القدر كه نمى توانم وصف جمال و جلال و كمالش ‍ را بيان كنم دور او را جمعيتى احاطه كرده بودند در جلوى او سوارى بود و آن سوار تاجى بر سرداشت و آن تاج داراى چهار ركن بود و بر هر ركن گوهرى درخشان نصب بود كه تا مسافت ها راه را روشن مي نمود. به يكى از خدمتگزاران آنحضرت گفتم : اين آقا كيست ؟ گفت : آقا رسول اللّه صل اله علیه و آله و سلم است . گفتم آنكه در پيش روى اوست كيست ؟! گفت آقا اميرالمؤمنين على علیه السلام وصى رسول اللّه صل اله علیه و آله و سلم است بعد نگاه كردم ديدم ناقه اى از نور پيدا شد و بر آن ناقه هودجى از نور بود و ناقه ما بين زمين و آسمان پرواز مى كرد. پرسيدم اين ناقه از كيست ؟! گفت از حضرت خديجه كبرى و فاطمه زهرا سلام اللّه عليهما است پرسيدم اين جوان كيست ؟! گفت حضرت امام حسين علیه السلام است كه همه براى زيارت مظلوم كربلا آقا سيد الشهداء ابا عبداللّه الحسين علیه السلام مى روند. متوجه هودجى شدم ديدم نوشته هائى از طرف آن بزمين پخش مى شود پرسيدم اينها چيست ؟ گفت در اينها نوشته شده كسانى كه شب جمعه به زيارت آقا حسين علیه السلام مى آيند از آتش جهنم در امان هستند. من خواستم يكى از آنها را بردارم گفت تو كه ميگفتى زيارت امام حسين علیه السلام بدعت است اين نوشته بدست تو نمى رسد مگر اعتقاد به فضيلت و شرافت آن حضرت را پيدا كنى با حالت جزع و فزع و گريه و ترس و وحشت از خواب بيدار شدم و در همان ساعت به زيارت حضرت سيد الشهداء آقا اباعبداللّه الحسين علیه السلام مشرف شده و توبه كردم . اى سليمان بخدا قسم من از قبر امام حسين علیه السلام جدا نمى شوم تا روح از بدنم جدا شود . 📚 منبع : ۱- زندگانى عشق ص ۲۱۰ ۲_کتاب کرامات الحسینیه جلد۲ تالیف علی میرخلف زاده ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ ⚫️ حضرت امام حسین علیه السلام 📌 ✍ علامه محقق حاج شيخ محمد تقى شوشترى در كتاب آياتٌ بيّنات فى حقيقة بعض المنامات صفحه صد و چهل و سه مى نويسد : مرحوم آية اللّه العظمى حاج شيخ جعفر شوشترى نور اللّه مرقد ، الشريف صاحب كتاب خصائص الحسينيه كه خود به حق نابغه عصر و زمان خويش بوده مى فرمايد : يك روز كه از تحصيلات علمى در نجف اشرف فارغ شدم و به وطن خويش شوشتر مراجعت نمودم با تمام وجود دريافتم كه مى بايستى در هرچه بيشتر آشنا كردن و مردم با معارف حقه اسلام انجام وظيفه بنمايم لذا روزهاى جمعه و بعدها با رسيدن ماه مبارك رمضان بخاطر اين مهم ، تفسير صافى را به دست مى گرفتم و از روى آن مردم را موعظه مى كردم و در آخر گفتار براى اينكه به قول مشهور هر غذائى نياز به نمك دارد و نمك مجالس وعظ و ارشاد ، ذكر مصائب مولى الكونين حضرت ابى عبداللّه الحسين علیه السلام است ، ناچار بودم از كتاب روضة الشهداء كاشفى نيز مقدارى مرثيه بخوانم . ماه محرم را هم كه در پيش ‍ بود بدين طريق گذرانيدم متاسفانه به هيچ وجه تحمل جدائى از كتاب را در وقت منبر نداشتم ، يعنى بدون در دست داشتن كتاب نمى توانستم مردم را موعظه كنم . از طرفى مردم هم بهره كافى نمى بردند ، تا اينكه يكسال به همين منوال گذشت ، سال بعد نزديكى ماه محرّم با خود گفتم تا كى مى بايستى كتاب در دست بگيرم و از روى آن صحبت كنم و نتوانسته باشم از حفظ منبر بروم بايد انديشه اى بنمايم و خود را از اين مخمصه نجات دهم . هرچه در اين باره فكر كردم به جائى نرسيدم و راه چاره اى نديدم و در اثر فكر كردن خستگى سر تا سر وجودم را فرا گرفت ، در اين حال از شدت نگرانى به خواب رفتم و در عالم رؤ يا ديدم كه در زمين كربلا هستم . آنهم درست در موقعى كه موكب آقا ابى عبداللّه الحسين علیه السلام آنجا نزول اجلال كرده چشمم به خيمه اى كه بر افراشته بودند متوجه دشمنان كه با صفوفى فشرده مقابل آن خيمه ايستاده اند جلو رفتم و داخل خيمه شدم . ديدم حضرت در آنجا نشسته اند بعد از سلام و معانقه آن حضرت مرا در نزديكى خود جاى دادند و به حبيب بن مظاهر رحمة اللّه عليه فرمودند فلانى اشاره به من كردند مهمان ما مى باشد از مهمان مى بايستى پذيرائى كرد . آب در نزد ما پيدا نمى شود و لكن آرد و روغن موجود است برخيزيد با آنها بر ايشان طعامى درست كن ، حبيب بن مظاهر حسب الامر حضرت از جاى بر خواست و بعد از چند لحظه به داخل خيمه آمدند و طعامى با خود آوردند و آن را در پيش روى من گذاشتند فراموش نمى كنم كه قاشقى هم در ظرف طعام بود چند لقمه از آن طعام بهشتى صفت خوردم سپس بلافاصله از خواب بيدار شدم دريافتم كه از بركت زيارت آن حضرت مُلْهِم به نكات و لطائف و كناياتى در آثار اهلبيت معصومين صلوات اللّه عليهم اجمعين شده ام كه تا به حال به هيچ كس بر فهم آنها از من پيشى نگرفته و دليل بر اين گفتار كتاب خصائص الحسينيه و شصت مجلس و سى مجلس و چهار مجلس ‍ همه از ترشحات و قلمى ايشان هستند. 📚 منبع : ترجمه خصائص الحسينيه ص۲۰ کتاب کرامات الحسینیه جلد ۲ تالیف علی میرخلف زاده ▪️شادی روح منور و ملکوتی حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و یاران با وفایش 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️السّلامُ عليکَ ايُّها العبدُ الصّالحُ المطيعُ للهِ وَ لِرسولهِ ✍ و اینک و در دهه ی سوم ماه محرم الحرام با تقدیم خصوصیات و کرامات بارز علیه السلام درخدمت شما همراهان بزرگوار کانال هستیم. امید است همواره زیارتش در این دنیا و شفاعتش در آخرت نصیب و روزی همه ی ما گردد انشاءاله 🏴🏴🏴🏴🏴 ⚫️ حضرت ابوالفضل علیه السلام که بود ؟ حضرت ابوالفضل علیه السلام پنجمین پسر امام علی علیه السلام و اولین فرزند ام البنین می باشد او در روز چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری چشم به جهان گشود ، در ادامه بیشتر با ویژگی های ظاهری و خصوصیات اخلاقی حضرت ابوالفضل علیه السلام آشنا می شویم. 🖤 ویژگی های ظاهری حضرت ابوالفضل علیه السلام 📌 ✍ او چون ماه تمام ، در میان هاشمیان می درخشید.جدّ او ، عبد مناف را « ماه مکه » و عبداللّه ، پدر پیامبر اکرم صل اله علیه و آله و سلم را « ماه حرم » می خواندند. حضرت عباس علیه السلام نیز « ماه بنی هاشم » لقب گرفت تا لقب گویایی برای چهره رعنا و دلکش او باشد. در میان بسیاری از منابع تاریخی در خصوص ویژگی های ظاهری و جسمانی حضرت ابوالفضل علیه السلام ذکر شده است : که وی مردی زیبا ، تنومند و آراسته بود ، هر گاه بر اسب تناوری سوار می شد پاهایش به زمین می رسید و به او : 👈 علاوه بر این تناسب اندام و ورزیدگی بدن او نشان از توانایی جسمی بالا می داد که از پدر به ارث برده بود. دلیل دیگر قدرت بالای جسمانی او ورزش و چالاکی او بود که از کودکی با آن انس داشت . در روایات نقل شده است که حضرت علی علیه السلام از همان سنین کودکی ، فنون رزمی مانند کشتی ، شمشیرزنی ، تیراندازی و سوارکاری را به او می آموخته و گاه خود با او به ورزش می پرداخته است. 📚 منبع : بحار الأنوار ج ۴۵ ص ۳۹ جلاء العیون محمد باقر مجلسی ▪️شادی روح منور و ملکوتی آقا قمر بنی هاشم و شهدای دشت کربلا 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❖ـــــ﷽ــــ❖ ◾️السّلامُ عليکَ ايُّها العبدُ الصّالحُ المطيعُ للهِ وَ لِرسولهِ ▪️شمه ای کوتاه از زندگینامه 📌 ✍ عباس ، فرزند علی و امّ البنین ، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود. مادرش فاطمه ، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده اند. امام علی علیه السلام ده سال پس از وفات حضرت فاطمه زهرا سلام اله علیها ، با امّ البنین ازدواج کرد.خواستگاری این ازدواج را برادرش عقیل انجام داد . می گویند هنگام ورود امّ البنین به خانه حضرت علی علیه اسلام امام حسن و حسین علیهماالسلام بیمار بودند و او از آنان پرستاری کرد تا خوب شدند. امّ البنین اجازه نمی داد که او را فاطمه صدا کنند زیرا می ترسید یاد غمهای فاطمه برای علی و فرزندانش زنده شود و باعث ناراحتی آنان شود . ثمره ازدواج علی(ع) با فاطمه بنت حزام ، چهار پسر به نامهای عباس ، عون ، جعفر و عثمان بود که بزرگترین آن ها عبّاس بود. فاطمه را به علت داشتن این چهار پسر،امّ البنین (مادر پسران) نامیده اند. امّ البنین آن چنان به امیرالمؤمنین علیه السلام وفادار بود که پس از شهادت آن حضرت ، شوهر دیگری اختیار نکرد با آن که بیش از بیست سال پس از آن حضرت زنده بود . وقتی عباس به دنیا آمد ، امام علی (ع) در گوش او اذان و اقامه خواند ، نام خدا و رسول را به گوش او خواند و نام او را عباس نهاد . امام گاه گاهی قنداق عباس را در آغوش می گرفت ، بازوانش را می بوسید و گریه می کرد . روزی امّ البنین علّت این گریه را پرسید ؛ امام در جواب فرمود : این دست ها در راه کمک به حسین قطع خواهند شد . عباس در خانه علی و در دامان مادری با ایمان و وفادار و در کنار حسن و حسین (ع) رشد کرد و از این خاندان پاک درس های بزرگ انسانیت ، شهادت و صداقت آموخت . روزی حضرت علی (ع) ، عباس خرد سال را در کنار خود نشاند و به او گفت : بگو یک . عباس گفت : یک . امام فرمود : بگو دو . عباس از گفتن خودداری کرد. وقتی امام علت را جویا شد جواب داد : شرم می کنم با زبانی که خدا را به یگانگی خوانده ام ، دو بگویم . عباس نه تنها در قامت رشید بود ، بلکه در خِرَد برتر و در جلوه های انسانی هم رشید بود. او به یقین می دانست که برای چه روز عظیمی ذخیره شده و می دانست که برای عاشورا به دنیا آمده است عباس در سنین دوازده تا چهارده سالگی ، زمانی که علی ( ع ) با دشمنان درگیر بود ، در برخی از جنگ ها شرکت داشته و با آن که زیاد اجازه جهاد به او داده نمی شد ، ولی در همان نوجوانی حریف قهرمانان نامی عرب بوده است. در یکی از روزهای جنگ صفّین ، نوجوانی نقابدار از سپاه علی (ع) به میدان آمد.ترس و دلهره  سپاه معاویه را دربرگرفت. هر کس از دیگری می پرسید این نوجوان کیست که این طور شجاعانه پا به میدان جنگ نهاده است ؟ از سپاه معاویه کسی جرأت نکرد پا به میدان بگذارد. معاویه به سردار نامی خود ، ابن شعثاء ، دستور داد تا به جنگ این نوجوان برود ؛ ابن شعثاء در جواب گفت : مرا حریف ده هزار نفر در جنگ می دانند ، چگونه مرا به جنگ با کودکی می فرستی؟ بهتر است یکی از پسرانم را برای کشتن او بفرستیم. معاویه قبول کرد و ابن شعثاء فرزند بزرگ خود را برای جنگ با این نوجوان به میدان فرستاد. امّا او در یک چشم به هم زدن به دست این نوجوان کشته شد. ابن شعثاء فرزند دوم خود را فرستاد ، او نیز کشته شد و به این ترتیب هر هفت پسر او کشته   شدند و خود او با عصبانیّت پا به میدان گذاشت و به آن نوجوان دلاور گفت: تو پسران مرا کشتی ، به خدا قسم پدر و مادرت را به عزایت خواهم نشاند.ولی خود او نیز در مدّت کوتاهی به پسرانش پیوست. همه با تعجّب به این نوجوان شجاع نگاه می کردند. امام(ع) او را پیش خود خواند و نقاب او را برداشت و پیشانی او را بوسید. همه با تعجّب دیدند که او عباس پسر امیرالمؤمنین علیه السلام است. پی نوشت : زندگینامه حضرت ابوالفضل (ع) مجموعه زندگینامه بزرگان دینی ▪️شادی روح منور و ملکوتی آقا قمر بنی هاشم و شهدای دشت کربلا 🌹اَللّهُمَّ‌ صَلِّ‌ عَلی‌ مُحَمَّدٍ وَ آلِ‌ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ‌ فرجهمَ🌹 📢ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ 3 ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ ◼️ ◼️ ◼️ 2 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم  تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا. ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال محتوای روضه و منبر👇👇 @mohtavayerozeh ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ ⚫️ س ⚫️ 3 ❣براحمد و محمود ومحمد صلوات ❣بر شافع ما حسین زهرا صلوات ❣برجمله حسینیان والا صلوات ❣برقلب صبور غم به زینب صلوات ❣بردخت سه ساله حسین،رقیه صلوات (دعای فرج) ◼️ ◼️ ◼️ ◼️ 2 🔶بیایابن الحسن جانم فدایت 🔶تمام زندگیم باشد برایت 🔶بیا یابن الحسن دردم دوا کن 🔶مرا با دیدنت حاجت روا کن 🔶بیا یابن الحسن دورت بگردم 🔶بیا تــا دست خالی بر نگردم ♦️یا صاحب الزمان.. (آقارو دعوت کن به مجلس همه زمزمه کنند) 🔶بیا دردم دوا کن 🔶بیا حاجت روا کن 🔶بیا ای پور حیدر 🔶ببینم روی تو یکبار دیگر 🔶بیا دورت بگردم 🔶بیا تا دست خالی بر نگردم ♦️یاصاحب الزمان.. 💠السلام علیک یا بنت رسول الله 💠السلام علیک یا بنت امیرالمومنین 💠السلام علیک یا بنت الحسین الشهید ⬅️(امروز متوسلیم درِ خانه نازدانه ابی عبدالله باب الحوائج رقیه) یا رقیه3 🔅هردرد بی دوا را درمان کند رقیه 🔅لطف وکرم به عالم احسان کندرقیه 🔅گر دردمندومسکین بردرگهش بیفتد 🔅برخوان رحمت‌خویش‌مهمان کندرقیه 🔅دست‌گره گشایش‌مشکل‌گشای دهراست 🔅هر مشگلی که باشد آسان کند رقیه (محمدرضا رضوی بیگلی) ⬅️آی حسینیا..آی ناله دارا.. ⬅️قنبر غلام امیرالمومنین نقل میکنه.. شبا امیرالمومنین کیسه طعام به دوش میگرفت ،، می‌برد در خانهٔ یتیما،، میگه یه شبی دنبال امیرالمومنین حرکت کردم .. آقا متوجه شد سوال کرد کی هستی؟ گفتم آقا ..جان قنبر غلام شمام.. (آقا فرمود: چی میخوای قنبر؟) گفتم آقا اگه اجازه بدین.. این کیسه ای که می برید من بردارم ..همراه شما باشم.. حضرت فرمود..اگه میخوای همراهم بیا ولی کیسه رو خودم برمیدارم.. ⚜میگه دیدم آقا وارد منزلی شد بچه های یتیم تو خونه اند.. میگه دیدم آقا با دست خودش به دهان بچه ها غذا میگذاره.. به بچه ها آب داد، سیرابشون کرد.. میگه دیدم امیرالمومنین خم شد دست و پاشو زمین گذاشت بچه ها اومدن پشت علی سوار شدند.. (سواری داد به بچه هابا بچه ها بازی کرد) ❇️(گفتم آقا جان شما امیرالمومنین ید چرا اینکارو میکنید) فرمود ای قنبر..این بچه ها یتیمن بابا ندارن.. میخوام جای خالی باباشونو احساس نکنند.. (میخام بخندند شاد باشن..نبود بابا رو حس نکنند) 💠بگم آقا جان یا امیرالمومنین..چه خوب جواب محبت های شما رو دادند.. آقا جان.. من یه نازدانه سراغ دارم.. من یه بچه یتیم سراغ دارم..تو خرابه شام، دل شب، بهانه بابا گرفت..ناله میزد ..گریه میکرد.. چه غوغایی یپا کرد کنج خرابه.. یا حسین3 ناله میکرد گریه میکرد..بابا بابا میگفت.. همه اهل خرابه به گریه افتادند.. صدای شیون و زاری رسید به گوش یزید لعنه الله علیه.. چه خبره در خرابه؟ گفتن امیر سه ساله حسین از خواب بیدار شده بهانه بابا گرفته.. صدا زد خب باباشو براش ببرید.. امان امان3 قربون دل داغدارت بی بی جان.. سرو تو طبقی گذاشتند ،، یه پارچه ای روی اون کشیدند.. مقابل سه ساله حسین گذاشتند.. صدا زد عمه جان..من که غذا نمی خوام عمه.. ⚜امان از دل زینب 3 آی حاجت دارا..آی جوون دارا..آی ناله دارا.. بگمو نالشو بزنی.. ⚫️وای از اون لحظه ای که سر بابا رو دید.. سر بابارو بغل گرفت... سر بابا رو به سینه چسباند.. شروع کرد به درد دل کردن با بابا.. 🌾آخ ببین عمه امشب قمر آمده 🌾پدر رفته با پا به سر آمده 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین 🌾دلم عمه امشب خبر می دهد 🌾شبم را امید سحر می دهد 🌾دوچشمش نگویم چرا بسته است 🌾پدر از سفر آمده خسته است 🌾ببین دل غمینم 🌾مگو من یتیمم، پدر آمده 🍁حسینم حسینم3 حسینم حسین ⬅️آخ صدا زد بابا..بابا..بابا. ⏺ رخ من نیلی از سیلی ست بابا ⏺ لبان تو چرا نیلی ست بابا ⏺مگر چوب جفا بوسیده بابا ⏺که خون بر روی آن خشکیده بابا ✳️مقاتل نوشتن، فقط سه جمله گفت رقیه س.. همه گریه کردند.. ⚜یا ابتا من ذالذی خضب بدمائک ⚜بابا کی محاسنتو به خون رنگین کرده.. ⚜یا ابتا من ذالذی قطع وریدک ⚜بابا کی رگای گردنتو بریده بابا.. ⚜یا ابتا من ذالذی ایتمنی علی صغر سنی ⚜بابا..کی منو تو کوچیکی یتیمم کرد بابا... ⚫️یه وقت دیدن سه ساله آرام شده.. فکر کردند خواب رفته اومدن سر بردارند آخ دیدن سه ساله حسین جان داده.. () آخ 🔳یتیمی درد بی درمان یتیمی 🔳یتیمی خاری دوران یتیمی 🔳اگر دست پدر بودی به دستم 🔳چرا کنج خرابه می نشستم هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله باب الحوائجه.. ناله بزن بگو .. .. 🔸بارنج وغمی رقیه س درشام خراب 🔸چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب 🔸ازغصه وغم تا به ابدرفته به خواب 🔸روحش به جنان رفت برایش 👇صلوات حذف نشه لطفا👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 کانال محتوای روضه و منبر👇👇 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @MohtavayeRozeh
*💔 اربعینی‌ها* *یادتان باشد که ستون به ستون، مدیون قطره قطره خون شهیـــــــدانید* *💔 اربعینی‌ها* *وقتی چشمتان به گنبد زیبای آقا افتاد، یاد کنید از آنانی که با حسرت پشت پیراهن‌هایشان می‌نوشتند* : *🌹یا زیارت یا شهادت* *💔 اربعینی‌ها* *میانِ هروله‌های بین‌الحرمین، یاد کنید از شهـــــــدایی که در آرزوی زیارتِ شش گوشه‌ی اربابـــــ پرپر شـــدند* *💔 اربعینی‌ها* *نمی‌دانم از کدام مرز می‌گذرید اما؛ یاد کنید از شهـــدای مفقودالاثر در مرزهای* *🌹خسروی... مهران… چذابه… حاج عمران…شلمچه…* *💔 اربعینی‌ها* *التمــــــــــــــاسِ دعای فرج برای عزیز دل حضرت زهرا سلام الله علیها فراموش نشود 🌷 را یاد کنیم با ذکر 🌷 🏴 تا 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حجت‌الاسلام والمسلمین فرحزاد : ثواب در شب و روز جمعه گروه صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/joinchat/215154942C898b92ea1d لینک مستقیم کانال صلوات https://eitaa.com/joinchat/140116222C8ec319e877 @salavatss https://eitaa.com/Salavatss ارتباط با ادمین؛ @valayat
عالَم بهشت سَرمد و خُلدِ مُخلَّد است آن لحظه ای که بر لب ما مدح ایزد است این اعتقاد ماست سرآمد محمّد است فرمانده اوست گوش به فرمان او علی جان جهانیان شده و جان او علی او اوج مهربانی و ایثار و پاکی است از آسمان جدا شده امّا چه خاکی است وقتی علی سْت پای رکابش چه باکی است... از فتنه های خیبریان و منافقان حیدر پناه حضرت عشقْ است و عاشقان دین خداست تا به اَبد زیر دِیْنِ او گشتم نگرد چون اَحدی نیست عِینِ او زیباترین ترانه دم یا حسین او دنیا نداشت دَر خور او هیچ جز خودش یک یاحسین هدیه یِ روز تولّدش سبز است مثل گنبد او محشرم اگر... سینه کنم به عشق نبی و علی سپر گیتی ندیده است کسی مثل این بشر باشد بشیر آخرت و رهبر صراط عیدی روز آمدنش برگه یِ برات برگ برات خُلدِ برین جای خود به ما... امشب بده برات سفر تا به کربلا شبهای جمعه فاطمه در صحن دلربا گوید به روی دوشِ تو نَه... زیر دست و پاست واویلتا حسین وصیِ نبی کجاست؟! 🔹 🔹
✍ شخصی به محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و از فقر خود شکایت کرد. 🖋 حضرت به او فرمود : هر وقت داخل خانه ات شدی ☑️سلام کن هرچند کسی در خانه نباشد ☑️بر من بفرست. ☑️سپس سوره احد را یک مرتبه بخوان ، تا فقرت برطرف شود. ☘ آن مرد چنین کرد و چیزی نگذاشت که آن قدر رزق و روزی اش زیاد شد که به همسایگانش نیز کمک مالی می کرد. 📕 اسرار الصلاه ، ص 262  💚 ‌گروه صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/joinchat/215154942C898b92ea1d لینک مستقیم کانال صلوات https://eitaa.com/joinchat/140116222C8ec319e877 @salavatss https://eitaa.com/Salavatss ارتباط با ادمین؛ @valayat ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━✵ ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖
*┅═✧﷽✧═┅* *اعمال پسندیده در شـب‌جمعـه* *↫◄ شب جمعه بسیار شب با فضیلتی است با این اعمال مستحبه در شب جمعه اقیانوس بیکرانی از فضائل و ثواب‌ها را در پرونده اعمال خود ثبت کنید ↯* ❶ *فرستادن هزار مرتبه در شب جمعه* *شيخ طوسى فرموده در روز پنج‌شنبه مستحب است فرستادن هزار صلوات بر محمد و آل محمد و در آن بگويد:* *《اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ اَهْلِكْ عَدُوَّهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ مِنَ الْاَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ》* *و گفتن اين صلوات صد مرتبه از بعد از عصر پنج‌شنبه تا آخر روز جمعه فضيلت بسيار دارد.* ❷ *شیخ طوسی فرمود كه در آخر روز پنج‌شنبه كردن استجاب فروان دارد* *یکصد مرتبه《اَستَغفِرُلله رَبّی وَ اَتُوبُ اِلَیه》* *↫◄ و نيز شيخ فرموده:* *مستحب است در آخر روز پنج‌شنبه به اين صورت استغفار كنند👇* *《اَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِی لا اِلَهَ اِلّا هُوَ الْحَیُّ الْقَيُّومُ وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ تَوْبَةَ عَبْدٍ خَاضِعٍ مِسْكِينٍ مُسْتَكِينٍ لا يَسْتَطِيعُ لِنَفْسِهِ صَرْفا وَلا عَدْلا وَلا نَفْعا وَلا ضَرّا وَلا حَيَاةً وَلا مَوْتاً وَلا نُشُورا وَ صَلَّى اللهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ الْأَخْيَارِ الْاَبْرَارِ وَ سَلَّمَ تَسْلِيما》* *❸ خواندن سوره جمعه👈《کفاره گناهان او مابین دو جمعه خواهد بود》* *❹ خواندن سوره واقعه👈《از رفیقان آقا امیر المومنین در بهشت خواهد شد》* *❺ خواندن سوره دخان👈《خداوند گناهانش را بیامرزد و هفتاد هزار فرشته برایش استغفار کنند.* *❻ خواندن سوره کهف👈《 امام‌صادق‌ (ع)فرمودند : هركس سوره كهف را در بخواند بہ مرگ شهادت از دنیا خواهد رفت..؛ یا خداوند او را شهید حساب آورده و باشهدا مبعوث کند...》* 📚 *ثواب الاعمال،ص۱۰۷* *❼خواندن دعای یستشیر👈《باعث پاک شدن گناهان حق الناس و حق الله او خواهد شد. 》* *❽ خواندن دعای دائِمَ الْفَضْلِ ١٠ مرتبه در شب جمعه ثواب سه میلیون پاداش و حسنه* *《يا دائِمَ الْفَضْلِ عَلَی الْبَريِّةِ* *يا باسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ* *يا صاحِبَ الْمَواهِبِ السَّنِيَّةِ* *صَلِّ عَلىٰ مُحَمِّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرى‏ سَجِيَّةً* *وَاغْفِرْلَنا يا ذَاالْعُلى‏ فِى‏ هذِهِ الْعَشِيَّةِ》* *❾ دعای علامه مجلسی در شب جمعه که ملائکه نتوانستند ثوابش را بنویسند.* *《اَلْحَمْدُلله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلی فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَة اِلی بَقائِها اَلْحَمْدُاللهِ عَلی کُلِّ نِعْمَة اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ》* *❿ از حضرت رسول ﷺ منقول است که هر که هفت مرتبه اين دعا را در شب جمعه يا روز جمعه بخواند اگر در آن شب يا آن روز بميرد داخل بهشت شود و دعا اين است:* *《اَللَّهُمَّ أَنْتَ رَبِّی لا اِلَهَ اِلّا أَنْتَ خَلَقْتَنِی وَ اَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ أَمَتِکَ وَ فِی قَبْضَتِکَ وَ نَاصِيَتِی بِيَدِکَ أَمْسَيْتُ عَلَی عَهْدِکَ وَ وَعْدِکَ مَا اسْتَطَعْتُ اَعُوذُ بِرِضَاکَ مِنْ شَرِّ مَا صَنَعْتُ اَبُوءُ بِنِعْمَتِکَ [بِعَمَلِی] وَ اَبُوءُ بِذَنْبِی [بِذُنُوبِی] فَاغْفِرْ لِی ذُنُوبِی اِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ》* *❶ ❶خواندن دعای کمیل* *❷❶سه مرتبه زیارت امام حسین علیه‌السلام* *《صَلَّی اللهُ عَلَیکَ یا اَباعَبدِالله》* *که آیة الله به این جهت سفارش نموده که ثواب زیارت خداوند در عرش اعلىٰ نوشته خواهد شد.* *❸❶خواندن هزار مرتبه ذکر《لا اِلهَ اِلَّا الله》👈تا از عذاب الهی در امان باشید.》* *و نیز خواندن سوره های زیر👇* 👈 *فواید سوره ملک و نسا در از بین بردن عذاب قبر⚰️* *پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) درباره این سوره می‌فرماید: (سوره ملک)از عذاب قبر جلوگیری می‌کند". اگر شخصی از آشنایان شما فوت کرده‌است برای رفع عذاب قبر وی، بر این سوره مداومت کنید* *امام علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: هر شخصی که در روز جمعه، سوره نسا را قرائت کند، از عذاب قبر نجات خواهد یافت.* *2) ثواب الاعمال، ص105* *منبع: الکوثر* *👈و نیز خواندن سوره های اسراء، شعرا، نمل، یس، دخان، قصص، سجده، احقاف، ص* ______ _با ذکر *صلوات* کپی کن_ _*اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم*_ کانال اذکار طلائی(ادعیه، اعمال) https://eitaa.com/joinchat/1829372157C3b79ba2d44 @AzkareTalayi https://eitaa.com/AzkareTalayi گروه اعمال طلائی(ادعیه، اذکار) https://eitaa.com/joinchat/1836056829C2f9b34a8ea ارتباط با ادمین گروه: @valayat
🖌  صلوات فرستادن بر اکرم (صلی الله علیه و آله) : ۱ - از دستور خداوند تبارک و تعالی ۲ - با خداوند در صلوات فرستادن بر پیامــبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ، هر چند که صلواتــ خداوند و ما با هم دارد. ۳ - با در صلواتـــ ۴ - کــسی که صلواتــ بفرستد خداوند ده صلوات برای او می‌فـــرستد. ۵ - انســـان با صلوات ، در بهـــشت ده میابد. ۶ - با هر صـلوات حسنه و نیـــکی برایش می‌شود. ۷ - با هر صـــلوات ده و از او پـــاک می‌شود. ۸ - صلواتـــ سبب دعاست. ۹ - صـــلوات باعث دست یافتن به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می‌شود. ۱۰ - صـــلوات مایه ی گنـــاهان استـــ. ۱۱ - صلوات باعـــث بودن خداوند در برابر انسان می‌شود. ۱۲ - صلوات باعث شدن انسان به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در می‌شود. ۱۳ - صلوات فرستادن بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای انسان همـــچون دادن استـــ. ۱۴ - صلوات باعث و نیـــاز انسان می‌شـــود. ۱۵ - صلوات باعث می‌شود تا خداوند و نیز بر او صلوات بفرســـتند. ۱۶ - صـــلوات باعث شدن انسان از و پاکی می‌شود. ۱۷ - صلوات باعث می‌شود که انســـان قبل از مُردنش به بهشتــ داده شود. ۱۸ - صلـــوات باعث می‌شود که از روز قیامت پیدا بکنی بسبب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ۱۹ - صلوات باعث می‌شود که انسان آنـــچه را که کرده را به آورد. ۲۰ - صلوات باعث می‌شود تا اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز بر او صلوات بفرستند. ۲۱ - صلوات باعث خـــوش‌بو شدن می‌شود و در اهل این مجلس نمی‌بینند. ۲۲ - صلوات باعث شدن می‌شود. ۲۳ - صلوات باعث شدن از انسان می‌شود. ۲۴ - صلوات باعث نشدن دعای مردم از شخــص صلوات فرستنده می‌شود. ۲۵ - صلوات باعث شدن به راه بهشت می‌شود ، چون او را بر سر قرار می‌دهد. ۲۶ - صلوات باعث دور شدن از بـــوی مجلسی که در آن از خـــدا و رسولش و نمی‌شود. ۲۷ - صلوات باعث شدن سخن در هنگام دادن و... می‌شود. ۲۸ - صلوات باعث می‌شود تا خدا بر ، برای انسان زیاد شود. ۲۹ - صلوات باعث می‌شود تا انسان از و خارج شود. ۳۰ - صلوات باعث می‌شود تا خداوند نیک شخص صلوات فرستنده را در بین آسمان و زمین پخش کند. ۳۱ - صلوات باعث ایجاد در شخص صلوات فرستنده می‌شود. ۳۲ - صلوات باعـــث رسیدن به اللـــهی می‌شود. ۳۳ - صلوات باعث می‌شود که پیامـــبر اکرم (صلی الله علیه و آله) همیشه شخص صلوات فرستنده را داشته باشد. ۳۴ - صلوات باعث محبتـــ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در دل شخص صلوات فرستنده می‌شود. ۳۵ - صلوات مـــایه ی و شخص می‌شود. ۳۶ - صلوات باعث می‌شود تا شخص صلوات فرستنده بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) شود. ۳۷ - صلوات باعث شدن بر پل می‌شود. ۳۸ - صلوات باعث بعضی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می‌شود. ۳۹ - صلوات در برگیرنده ذکـــر و الله متعال است. ۴۰ - صلوات است ، چون درخواست از خداستــ که ثنای اکرم(صلی الله علیه و آله) را بکند ، یا اینکه درخواست از خداست برای مشـــکلات زندگی‌اش. 🖌 پــس تا می‌توانید بفرستـید و این پست رو پخش کنید. 💚گروه صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/joinchat/215154942C898b92ea1d لینک مستقیم کانال صلوات https://eitaa.com/joinchat/140116222C8ec319e877 @salavatss https://eitaa.com/Salavatss ارتباط با ادمین؛ @valayat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 هرکسی نباید جای آقای رئیسی بنشیند. 🔻 ما در روزگاری هستیم که مهم‌تر از اینکه کی رئیس جمهور میشه، اینه که الگوی ریاست جمهوری چی باید باشه. 🔻 این گفتمان را آنقدر سنگین کنید که هرکسی جرئت نکند خودش را کاندیدا کند. 👤 حجت‌الاسلام مهدوی_ارفع 🔹 ارسال محتوای تبلیغی برای روحانیون، مبلغین، طلاب دعوت به گروه محتوای تبلیغی مناسبتی از طریق لینک https://eitaa.com/joinchat/387842242Ceeb934db50 دعوت به کانال محتوای روضه https://eitaa.com/joinchat/1969356889C89c77887dd
🏴 اعمال شب عاشورا 🖋شب دهم محرّم، شب عاشورا و شبی است که امام حسین علیه‌السّلام و یارانش آن را احیاء داشته و تا صبح به قرائت قران و دعا و مناجات پرداختند. لذا احیاء این شب فضیلت فراوان دارد. در فضيلت احياء اين شب روايت كرده‌اند: 🔹مانند آن است كه عبادت كرده باشد به عبادت جميع ملائکه، و عبادت در آن، برابر هفتاد سال عبادت است، و اگر كسى را توفيق دست دهد در چنين شبى در كربلا باشد و امام حسين عليه السّلام را زيارت كند و نزد آن حضرت تا صبح بيتوته كند، خدا او را آغشته به خون امام حسين عليه السّلام در زمره شهدا با آن حضرت محشور فرمايد. سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال الاعمال» براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار، با فضيلت‌هاى فراوان روايت كرده است، از جمله: 🌑 ۱- صد ركعت نماز که در هر رکعت بخواند: سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحيد» سه مرتبه و بعد از پايان صد ركعت، هفتاد مرتبه بگويد: «سبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ» و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده است. 🌑 ۲- چهار ركعت نماز در آخر شب، كه در هر ركعت بخواند: سوره «حمد» یک مرتبه «آية الكرسى» ده مرتبه سوره «توحيد» ده مرتبه سوره «فلق» ده مرتبه سوره «ناس» ده مرتبه و پس از سلام: صد مرتبه سوره «توحيد» را قرائت كند. 🌑 ۳- چهار ركعت نماز، که درهر ركعت بخواند: سوره «حمد» یک مرتبه سوره «توحيد» پنجاه مرتبه 👈..و اين نماز برابر است با نماز اميرالمؤمنين عليه السّلام كه فضيلت بسيار دارد. و پس از نماز، بسيار ذكر خدا كند و صلوات بسيار بر رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم فرستد، و هر چه می‌تواند بر دشمنان ايشان لعن كند. 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر 🏴 محتوای عزاداری شب دهم https://eitaa.com/joinchat/2046034404C26d67b6a6f