🔰«امسال دیگه نمیذارم تنها بری. منم همرات میام.. آقا خودش طلبیده!»
همسرم دستانش را به نشانه تسلیم بالا برد و گفت: «باشه باشه.. تسلیم، باهم میریم ان شا الله.»
تا آمدم بگویم ان شا الله حلما سرش را از اتاق بیرون آورد و همان طور که چشمانش را میمالید گفت: «می خواید برید کربلا؟ منم میبرید؟»
تا آمدیم چیزی بگوییم آن دوتای دیگر هم از پشت حلما سبز شدند که: «پس ما چی؟!»
🎤تا دقایقی دیگر، منتظر انتشار چهل و دومین قسمت رادیو بانور باشید...
#رادیو_بانور
#قسمت_چهل_و_دوم
🔸 @radio_banoor
┈┈••✾•🍃🟣🌿•✾••┈┈
🗞 #الگوی_سوم
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh
رادیو بانور - قسمت 42 - عصای موسی.mp3
17.79M
🎙رادیو بانور
🔸 قسمت چهل و دوم: عصای موسی
🔻 بر اساس روایتی از خانم فاطمه تارویردیلو - کرج
🔰«امسال دیگه نمیذارم تنها بری. منم همرات میام.. آقا خودش طلبیده!»
همسرم دستانش را به نشانه تسلیم بالا برد و گفت: «باشه باشه.. تسلیم، باهم میریم ان شا الله.»
#رادیو_بانور
#قسمت_چهل_و_دوم
🔸 @radio_banoor
┈┈••✾•🍃🟣🌿•✾••┈┈
🗞 #الگوی_سوم
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh