✅احسن الحال از منظر رهبر انقلاب ❣️رهبر معظم انقلاب: 💢بایستی احسن الحال را پیدا کرد، احسن الحال همان تقویت خطوط اصلی انقلاب و روان شدن حرکت به سمت آرمان هاست. آرمان های انقلاب مثل عدالت، استقلال، اسلامی شدن جامعه. ۱۴۰۰/۰۲/۲۱ #عدالت #استقلال #اسلامی_شدن_جامعه 🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂

⚠️بعضیها دست بسته، زنده زنده دفن شدن؛ من در حد ی رأی دادن از دستام استفاده نمیکنم...‼️⁉️‼️ 🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂

✅مبلغین گرامی در این ایام حیاتی کشور، لطفا نشر دهنده ی مطالب باشید.

🍃ما با حسن بہ عشق حسین آشنا شدیم 🍃ما از مدینہ راهے ڪرب و بلا شدیم •●❥﷽❥●• ☘عرض سلام و صبح بخیر خدمت شما دوستان عزیز و همیشه همراه😊 💖روز دوشنبہ ‌متعلق بہ وجود مبارڪ و ملڪوتے امام حسن و امام حسین علیهما السلام؛ 💖 با برڪت ڪنیم روز و شبمان را با سلام و صلوات به وجود پاڪ و مطهرشان... 🌿وَ صَلِّ عَلَي سِبْطَيِ الرَّحْمَهِ وَ إِمَامَيِ الْهُدَي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّهِ🌿 🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂

❇️بزرگواران سعی تون بر این باشه که در این ختم قرآن شرکت کنید. ابتدای قرآن هست و میتونید خودتون رو برسونید. ✅ در هیاهوی زندگی، دلمان را با قرآن آرام کنیم.

🌷حدیث روزانه امام حسن مجتبی علیه السلام : هرگز گروهی در کاری یکدست و متحد نشدند ... مگر آنکه کارشان استحکام یافت و پیوندشان استوار گشت میزان الحکمه جلد ۳ ص ۳۸۹ 🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂

به وقت رمان 🌷شاهرخ حر انقلاب اسلامی قسمت چهارم 🔸وقتی به مدرسه می رفت کمتر کسی باور می کرد که او کلاس اول باشد. 🔹توی کوچه با بچه هایی بازی می کرد که از خودش بزرگتر باشند. درسش خوب بود. 🔹در دوران شش ساله دبستان مشکلی نداشتیم. پدرش به وضع درسي و اخلاقی او رسیدگی می کرد. 🔸صدرالدین تنها پسرش را خیلی‌ دوست داشت. سال اول دبیرستان بود. شاهرخ در یک غروب غم انگیز سایه سنگین یتیمی را بر سرش احساس کرد. 🔸 پدر مهربان او از یک بیماری سخت، آسوده شد. اما مادر و پسر دوازده ساله را تنهاگذاشت. 🔹سال دوم دبیرستان بود. قد و هیکلش نسبت به دوستاش خیلی درشت تر بود. خیلی ها توی مدرسه ازش حساب می بردند ولی کسی را اذیت نمی کرد تا اینکه یک روز اومد خونه و گفت دیگه مدرسه نمی رم. 🔸هر چقدر دلیلش را پرسیدم نگفت. 🔹تا اینکه از دوستاش پرسیدم. گفتند همه ی بچه ها امتحانشون را خراب کردند و معلم فقط به یکی از بچه ها که به اصطلاح آقا زاده بوده نمره قبولی داده. 🔸شاهرخ به معلم اعتراض می کند؛ معلم هم سیلی محکمی توی گوش شاهرخ می زند و این دلیل شد که شاهرخ دیگر به مدرسه نرود. بعد هم رفت دنبال کار و ورزش، اما خیلی به کار نمی چسبید و مدام دنبال رفیق بازی بود. 🍃🍃ادامه دارد 🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂