👆باسلام و تحیات و تسلیت ایام اربعین و آرزوی قبولی طاعات وعبادات وعزاداریها وزیارات شما
زیارتنامه و صوت زیارت اربعین تقدیم می گردد.
التماس دعا برای سلامتی و تعجیل درفرج آقا و سلامتی خانواده و موفقیت نسل جوان و رزمندگان اسلام و
دعا برای سلامتی و عافیت و شفای کامل مریض های مسلمین
و شادی ارواح شهدا و مؤمنین و مومنات
و سلامتی و طول عمر باعزت مقام معظم رهبری و مراجع بزرگوار و خادمان واقعی مردم عزیز ایران.
با ذکر صلوات بر محمد وال محمد و عجل فرجهم.
#اللهمعجللولیکالفرج
🌷💫 امان نامه
✍شیخ عباس قمی در فوائدالرضوی نقل می کند: کاروانی از سرخس آمدند به پابوسی امام رضا علیه السلام. پیرمرد نابینایی با آن کاروان بود، به نام حیدر قلی. آمدندحرم امام زیارت کردند و از مشهد خارج شدند و در منزلی در مشهد اُطراق کردند. به اندازه یک روز راه از مشهد دور شده بودند.
🍂شب جوانها گفتند برویم مقداری سر به سر این حیدر قلی بگذاریم، خسته ایم ، بخندیم و سر گرم بشیم!
کاغذهای خالی برداشتند گرفتند جلو و تکان میدادند، بعد به هم می گفتند،تو از این برگه ها گرفتی؟ یکی می گفت: بله حضرت مرحمت کردند، فلانی تو هم گرفتی؟ گفت: بله من هم یکی گرفتم.
🍂حیدر قلی کنجکاو شد و گفت: چی گرفتید؟
گفتند: مگر تو نداری؟
گفت : نه من اصلا خبر ندارم!
گفتند : امام رضا علیه السلام برگ سبز دست مردم می داد.
گفت : این برگ سبزها چیست؟
🍂گفتند : امان نامه از آتش جهنم است. ما این را می گذاریم در کفن هایمان قیامت دیگر نمی سوزیم، جهنم نمی رویم چون از امام رضا علیه السلام گرفته ایم.
🍂تا این را گفتند پیرمرد دلش شکست با خود گفت: امام رضا علیه السلام از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بگذاری، حتما من فقیر بودم، کور بودم و از قلم افتادم که به من اعتنایی نکردی!
🍂بلند شد و عصای خود را برداشت، راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه را نگیرم به سرخس نمی آیم باید بگیرم.
🍂گفتند: آقا ما شوخی کردیم ما هم نداریم! ولی هرچه کردند آرام نمی گرفت خیال می کرد که آنها برای دلداری به او این را می گویند.
🍂شیخ عباس نقل می کند: هنوز یک ساعت نشده بود که دیدند حیدر قلی دارد می آید یک برگه هم در دستش که با خط نور نوشته شده است «اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا» گفتند: این چیست که در دست داری؟
🍂گفت: همین که یک مقدار از شما در بیابان فاصله گرفتم آقا را دیدم ایشان خودشان به استقبالم آمدند، گفتند حیدر قلی خسته ای برگرد این هم برگه برائت از آتش تو بگذار در کفنت شب اول قبر خودم می آیم پیشت. امام رضا علیه السلام به من هم برگ امان نامه دادند.
ان شاءالله خداوند متعال ما را با امان نامه مولا ثامنالحجج علیهالسلام بپذیرد.
📌#سخنرانی
📎#ولایتمداری
📎#امام_زمان عج
اعمال روز اربعین:
1-خواندن زیارت اربعین
2-غسل اربعین وتوبه (قبل از نماز ظهر)
3-بعد از نماز صبح صد مرتبه(لاحول ولاقوة الا بالله علي العظيم)
4-هفتاد مرتبه تسببحات اربعه
5-بعد از نماز ظهر سوره والعصر بعد هفتاد مرتبه استغفار
6-غروب چهل مرتبه لا الة الا الله
7-بعد از نماز عشاء سوره یاسین هدیه به سیدالشهدا
🏴#صفر
🕊#اربعین
📎#ولایتمداری
📎#امام_زمان عج
🌷 آیت الله وحید خراسانی :
🖋 خوش به حال پیاده روها ، امیدواریم همه در شب و روز اربعین ، در آن مقامی که (وَ اِجابه الدعا تحت قبه) همه دست به آسمان بلند کنند بگویند:
🤲 اللهم اَرِنِی الطَّلعه الرَّشیده وَالغُرَّه الحَمیده
🖋 باید شما هم در هر نقطه ای هستید ، شب و روز اربعین ، فرج را از خدا بخواهید.
✳️عصاره سخنراني جلسه زيارت عاشورا✳️
✳️موضوع: تبيين تطبيقي برخي از نقاط اشتراك و افتراق بين دو زيارتنامه مأثور «عاشورا» و «أربعين»
بسم ربّ الشهداء سلام عليكم. خداوند توفيقي عطا فرمود تا در روز پنجنشنبه گذشته (اول شهريور= 17 صفر)، در مراسم با شكوه و معنوي زيارت عاشوراء دانشگاه مجازي المصطفي (ص)، به ايراد سخن به پردازم؛ محور سخن، بازگوئي و تبيين تطبيقي بين مفاد دو زيارت عاشورا و اربعين بوده است.
✳️ ضرورت شناسائي نقاط اشتراك و افتراق بين دو زيارننامه عاشورا و اربعين
✅همه ميدانيم كه دو زياتنامه ماثور «عاشورا» و «أربعين»،از حمله رايج ترين زيارتنامه ها در بين عاشقان ابي عبد الله الحسين (ع) محسوب مي شوند؛ البته ضريب عنايت و قرائت به اين دو زيارتنامه از سوي عاشقان حسيني در فاصله زماني اول محرم تا اربعين سالار شهيدان، بصورت چشمگيري افزايش مي يابد؛ اما تا كنون ديده نشده است، خطيبي به بررسي تطبيقي مفاد اين دو زيارتنامه معتبر به پردازد؛ در حاليكه به نظر ميرسد پرداختن به اين موضوع، اقدامي لازم بلكه ضروري و بسيار سودمند مي باشد؛
✅ دليل بر ضرورت پرداختن به بحث مذكور اين است : متن اين دو زيارتنامه، كلام گهربار دو امام معصوم (يعني دو قرآن ناطق) مي باشد؛ بر اين اساس ميگوئيم : همانگونه كه بر اساس روايت نبوي «و انّ القرآن لم ينزل ليكذّب بعضاً و لكن نزل يصدِّق بعضه بعضاً ... » (علامه طباطبايي، الميزان،ج3،ص90) : «قرآن فرو فرستاده نشده تا برخى از آن برخى ديگر را تكذيب كند، بلكه قرآن نازل شده تا برخى قسمت هاى آن، برخى ديگر را تصديق نمايد» و نيز روايات علوي مشابه آن (نهج البلاغه، خطبه 133// مجلسي، بحارالانوار، ج 9، ص 127)؛ بخشي از قرآن صامت، مصدّق و مفسّر بخشي ديگر مي باشد؛ براي دستيابي به فهم بهتر نسبت به مفاد اين دو زيارتنامه (كه اثر ماندگاري از دو قرآن ناطق مي باشند) هم بايد به اين شيوه حسنه روي آورد؛ و از وجود هريك در جهت فهم ديگري بهره جست؛
✳️مقصود از وجود «افتراق« بين دو زيارتنامه عاشورا و اربعين
منظور از واژه «افتراق» اين نيست كه بين جملات و مفاد دو زيارتنامه عاشورا و اربعين، تنافي وجود دارد؛ تا كسي بگويد پس بين فرازهاي اين دو زيارتنامه، تضاد و تناقض وجود دارد و با يكديگر همخواني ندارند؛ بلكه مقصود از تعبير «افتراق» اينست، يعني در يكي از دو زيارتنامه، به مطلبي بصورت مبهم پرداخته شده و يا اصلا بمطرح نشده؛ اما در زياتنامه ديگر، همان مطلب، تفسير شده؛ و يا بطور شفاف به آن پرداخته شده و بدان توجه داده شده است؛ نتيجه سخن اينكه: وجود افتراق بين دو زيارتنامه عاشورا و اربعين، نشانه بر مكمل هم بودن است و نه تضاد و تعارض و تناقض؛
✳️ فزوني نقاط اشتراك و افترا ق بين دو زيارتنامه عاشورا و اربعين
با انجام تأملي مناسب در اسناد، كلمات، جمله هاي به كار رفته در متن دو زيارتنامه عاشورا و اربعين؛ و با انجام دقتي بيشتر در شناسائي محتواي فرازهاي مختلف اين دو زيارتنامه، به وضوح خواهيم يافت كه مصاديق نقاط اشتراك و افتراق موجود بين اين دو زيارتنامه، بسيار است؛ از باب نمونه به برخي از آنها اشاره مي گردد؛
✳️ نمونه هاي از نقاط مشترك بين دو زيارتنامه عاشورا و اربعين
1) هردو زيارتنامه، اثري ماندگار از دو امام معصوم (ع) مي باشند؛ به تعبير ديگر: هردو زيارتنامه، «مأثور» و برجاي مانده از حجت الهي هستند؛
2) هردو زيارتنامه، از سند روايي معتري برخوردارند؛ و مورد تاييد كارشناسان حديثي مي باشند؛
3) قرائت هردو زيارتنامه؛ فرا مكاني مي باشد؛ مقصود اينست: اگرچه قرائت اين دو زيارتنامه در حائر حسيني و در جوار مرقد مطهر ابي عبد الله الحسين (ع)، از ارزش والائي برخوردار مي باشد؛ ولي اينگونه نيست كه قرائت اين دو زيارتنامه براي كسانيكه به كربلا مشرف نشده اند، جايز نباشد؛ و يا قرائت آن دو در خارج از حرم حسيني و دور از كربلا و عراق، موجب پاداش نشود؛ اينست كه مي بينيم كارشناسان ديني مي گويند: قرائت اين دو زيارتنامه براي جاماندگان از تشرف به كربلا، از مكان هاي دور دست نيز صحيح و جايز است؛
4) هردو زيارتنامه با ذكر چند سلام به سالار شهيدان آغاز مي شوند؛
5) هردو زياتنامه، حاكي از مظلوميت ابي عبد الله الحسين (ع) و ياران آن بزرگوار ؛ و بازگو كننده ظلم و جنايت بي بديل يزيديان نسبت به آن بزرگوار و اصحاب ارجمند و اهل بيت گراميش مي باشند؛
6) در متن هر دو زيارتنامه؛ زائر حسيني در قالب جمله «انّي سلم لمن سالمكم...»، اعلان به رهروي از راه سالار شهيدان و تداوم بخشي منش سياسي و.... آن بزرگوار مي نمايد؛
7) زائر حسيني، در پرتو هر دو زيارتنامه، ابراز به عظمت قيام و حركت و حماسه سالار شهيدان و ماندگاري نام و قيام آن عزيز در درگاه الهي مي نمايد.
و.... و... و... و... و....؛
✳️ نمونه هاي از نقاط افتراق بين دو زيارتنامه عاشورا و اربعين
1) زيارتنامه عاشورا به سند معتبر از طريق عَلْقَمَةُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِیُّ از امام باقر (ع) و زيارت اربعين از طريق صفوان جمّال از امام صادق (ع) نقل گرديده است؛
2) زياتنامه عاشورا همراه با 7 سلام به امام حسين (ع) در آغاز و 2 سلام در فرازهاي پاياني مي باشد؛ ولي زيارت اربعين همراه با 5 سلام در آغاز و دو سلام در فراز هاي مياني مي باشد؛
3) اگرچه قرائت زيارت عاشورا، در روز عاشورا از ارزش و ثواب بيشتري برخوردار مي باشد؛ ولي قرائت آن، زمان مند نيست؛ يعني در طول سال هم مي توان به قرائت آن پرداخت؛ اما استحباب قرائت زيارت اربعين مربوط به روز اربعين و ايام نزديك به آن مي باشد؛
4) در زيارت عاشورا، به اصل جنايات يزيديان و شدت مصائب وارده بر سالار شهيدان در روز عاشورا پرداخته شد؛ ولي در اين زيارت خبري از بيان اوصاف و شاخصه ها و ويژگيهاي اغتقادي و رفتاري اين از خدا بي خبران نيست؛ اما در زيارت اربعين در پرتو جملات «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا، وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى، وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ، وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ، وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ ،وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِينَ النَّارَ» از 5 خصلت ناروا و شاخصه هاي منفي بنيادين آنان خبر داده شده است؛
✳️ بنيادي ترين خصلت و شاخصه منفي يزيديان در آينه زيارت اربعين
اگرچه در پرتو فرازهاي مذكور؛ از 5 خصلت منفي يزيديان و پيامدهاي برآمده از آنها خبر داده شد؛ اما با انجام تاملي مناسب در مفاد جملات مورد اشاره و دقت در وجه ارتباط بين آنها؛ به وضوح مي يابيم كه دنيا زدگي يزيديان، بنيادي ترين خصلت منفي آنان محسوب مي شود؛ و ساير خصلت ها و كاركردها، برآمده از آن و نتيجه آن محسوب مي شوند؛ همچنانكه در روايتي آمده است : ««وَ اعْلَمْ أَنَّ کُلَّ فِتْنَهٍ بَدْؤُهَا حُبُّ الدُّنْیَا» (كليني، الکافی، ج2، ص135): «و بدان که آغاز هر فتنه دوستی دنیا است»؛
✳️ درنگي در جمله «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ»
تعبير «وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ»، سخنان فراواني را در دل خود دارد؛ از جمله:
1) واژه «تَوَازَرَ» از ماده «وَازَرَ » و «وزير» مي باشد؛ و دلالت بر اين دارد كه در مقاتله و مقابله با امام حسين (ع)، احزاب و گروه هاي مختلفي به نصرت هم آمدند؛ و با يك هجمه مشتركي به سالار شهيدان و اصحابش حمله بردند؛
2) طيف هاي شركت كننده در حمايت از يزيديان عبارتند از: خوارجي ها، حزب اموي، منافقان و «مرتزقه» (يعني افراد غير عرب كه با گرفتن پول و تامين غذا به نفع يزيديان شمشير زدند)؛
3) در روز عاشورا، در سه نوبت حمله دسته جمعي صورت گرفت؛ بار اول و دوم به فرماندهي عمرو بن حجاج (كه فرماندهي جناح راست سپاه پسر سعد را عهده دار بود) و يك بار به فرماندهي شمر بن ذي الجوشن (كه عهده دار فرماندهي جناح چپ لشكر ابن سعد بوده است)؛
5) بر اساس نقل مورخان، حمله به خود ابي عبد الله الحسين(ع) هم، دسته جمعي صورت گرفت؛ يكي تير زد؛ ديگري نيزه پرتاپ نمود، و يكي سنگ زد و....؛ يكي سرش را بريد؛ يكي دست چپش را قطع نمود؛ يكي انگشترش را ربود و ديگري .... ؛
✳️ذكر مصيبت:
همه شنيده ايم وقتيكه جابر به كنار قبر ابي عبد الله الحسين (ع) رسيد؛ پس از انجام غسل و معطر نمودن خود و... آرام آرام به كنار قبر حضرت آمد، تا دستش به خاك قبر آن حضرت رسيد؛ و گفت «يا حسين» و از هوش رفت و....؛ بايد بگويم: جابر؛ تو دستت به خاك قبر امام حسين (ع) رسيد، غش كردي؛ ولي نه بدن زير سم اسبان رفته را ديده ايد؛ و نه بدن بي سر، و نه انگشتان بريده و نه ... و نه... و نه....؛ پس چه گذشت بر زينب كبري (س) آنگاه كه در گودی قتلگاه آمد و موانع را کنار زد و نمی دانم چه دید که با تعجب صدا زد: «انت اخی؟ أ أنت ابن والدتی»؟ دید بدن سر ندارد. یک عضو سالم در بدن نمانده است. نقل است سی صد جراحت بر این اندام وارد شده بود. غیر از اینکه این بدن زیر سم اسب ها رفته بود؛ حتی لباس کهنه را غارت کردند. سپس حضرت زینب(سلام الله علیها) روضه خواند. ابتدا برای اینکه گلایه از خدا نشده باشد، کفران و ناسپاسی نباشد، دست ها را زیر بدن برد. این بدن پاره پاره را روی دست گرفت و عرض کرد: خدایا این قلیل قربانی را از آل رسول بپذیر؛ سپس یک گفت وگو با رسول خدا دارد: «يا محمداه! صلى عليك ملائكة السماء هذا الحسين مرمل بالدماء مقطع الأعضاء و بناتك سبايا».[ اللهوف، سیدبن طاووس، ص130، المسلك الثاني في وصف حال القتال و...، ص85.]
(حوزه علمیه قم: سید حسین شفیعی دارابی/ روز شنبه 3 شهریور ۱۴۰۳ش_ 19 صفر ۱۴۴۶ق)
💠 مجموعه پادکست دعوت
🔹قسمت پنجم؛ حسرت پاسپورت
🔶️ «حسرت پاسپورت» روایت فردیست که چند دقیقه قبل خروج از مرز، متوجه نبود پاسپورتش میشود و تصمیم به برگشت میگیرد؛ اما ناگهان با فاصلهای چند متری اتفاقی میافتد که همه چیز را تغییر میدهد.
⏳ تا دقایقی دیگر منتظر انتشار پادکست "حسرت پاسپورت" باشید.
#دعوت
رادیو بانور - حسرت پاسپورت.mp3
15.88M
🎧مجموعه پادکست دعوت
■ قسمت پنجم، حسرت پاسپورت
🔶️ «دوزانو و درحالی که به یکی از داربستهای کنار دیوار تکیه داده بودم، روی زمین نشسته و وسایل داخل کوله را زیر و رو میکردم؛ اما هرچه میگشتم نبود که نبود...»
#دعوت
✨«دیدن دوباره تو!»
صدای بهم خوردن درب ورودی خانه، زن را از پشت چرخ نخ ریسی بلند کرد و پیصدا فرستاد.
دخترک سیه چهره که تازه رسیده بود با پر شالاش عرق پیشانیاش را چید به سمت مطبخ خانه رفت.
زن جلوتر رفت و نگاه به داخل زنبیل دخترک کرد و با تعجب پرسید: چه شد سالمه؟! زنبیلات که هنوز پر است!
دخترک با ناراحتی گفت: بانوی من!.. زنی که بزرگ کاروانشان بود گفت صدقه بر ما حرام است و هرچه به کودکان داده بودم در زنبیل ریخت.. .
چیزی در قلب امحبیبه جا به جا شد!.
با خود فکر کرد یعنی آن اسیران مسلمانند!؟ اما حتی اگر مسلمان باشند این حکم بر مسلمان عامی جاری نمیشود.
بی فوت وقت به داخل برگشت و عبای سیاه برسر کشید و به همراه کنیزش که راه بلد اردوی آن کاروان بود، به سمت بازار کوفه روانه شد.
در بازار، مردم دست از داد و ستد کشیده بودند و به تماشای اُسرا آمده بودند. زن و مرد، پیر و جوان چنان شادی و هلهله میکردند که گویی یزد جماعت یک شهر را اسیر کرده است اما هیهات که تعداد افراد آن کاروان که بیشترشان زن و کودک بودند به ۲۰ تن هم نمیرسید!
امحبیبه زنبیل خوراک را از سالمه گرفت و از میان جماعت برای خود راهی باز کرد و به اولین شرطه رسید و گفت: خدا عمرت دهد برادر!.. اینان کیانند؟ به کجا میبریدشان؟!
جوانک تازه قبا که حسابی لباس شرطه الله به تنش گشاد بود گفت: خارجیاند! از حدود دین پیامبر خارج شدهاند و بر خلیفه شوریدهاند.. به شام میبریمشان..
امحبیبه دوباره پرسید: مِهتَر این کاروان کدام است؟ میخواهم این زنبیل نان و خرما را به او بدهم..
جوانک به زنی که عبای سیاه نیمسوختهای برسر داشت اشاره کرد و گفت: اوست.. اما خودت را خسته نکن از هیچکس خوراک قبول نمیکند.
امحبیبه سری تکان و به طرف زن رفت و به کنارش که رسید زنبیل را پیش پایاش گذاشت و گفت: چرا این نان و خرما را پس فرستادی؟
کودکانتان گرسنه نیستند؟
بانویی که غبار مصیبت چهرهاش را شکستهتر کرده بود فرمود: صدقه بر این کاروان حرام است!
امحبیبه جلوتر رفت و گفت: بخدا قسم که صدقه نیست زن اسیر.. نذر است.. من نذر کردهام به قدر وسعم هر اسیر و غریبی را سیر و سیراب کنم تا شاید خدا روزی آرزوی دلم را برآورد..
آن بانو که گویی امحبیبه را شناخته بود پرسید: نذرت چیست؟!
امحبیبه که داغ دلاش تازه شده بود، دست روی قلبش گذاشت و گفت: آرزوی دیدن سرور و مولایم حسین بن علی را دارم!.. روزگاری که علی هنوز در محراب مسجد این شهر نماز میخواند من کنیز دخترش زینب بودم اما دست تقدیر مرا از آنان جدا کرد.. آرزو دارم پیش از مرگ یکبار دیگر دیدگانم به جمال نورانی اهل بیت پیامبر بینا شود.
در همین اثنا ناگهان اشک از دیدگان مبارک عقیله بنیهاشم روان شد و با سوز دل فرمود: نذرت قبول شد ام حبیبه.. من زینبم
امحبیبه که به آنچه شنیده بود شک داشت گفت: اما زینب هیچگاه بدون حسین نبود.. اگر راست میگویی حسینات کجاست؟
زینب کبری دست بلند کرد و دارالاماره کوفه را به ام حبیبه نشان داد و فرمود: آن سر که روی نی قرآن تلاوت میکند حسین فاطمه است.. ما از دشت کربلا میآییم..
امحبیبه با دیدن سرهای بریده پایاش سست شد و روی خاک نشست؛ هیچگاه فکر نمیکرد دیدار دوبارهای که آنقدر انتظارش را کشیده بود اینطور برآورده شود. حالا که سر ثارالله را روی نی میدید دلاش نمیخواست سر داشته باشد و بیاختیار شروع به لطمهزنی کرد. با خودش میگفت: سر مولایم بر نیزه باشد و من زنده باشم...اُف بر تو ای دنیا که سر حسین را بر نیزه راست کردند. اه ای قلب چرا از تپش نمیایستی؟ ای چشمان چرا کور نمیشوید؟ ای زبان چرا به لکنت نمیافتی... چرا خورشید هنوز بر فراز آسمان است؟ مگر میشود یک آسمان و دو خورشید؟ کاش جان میدادم... کاش همین حالا روحم از تنم میرفت... شرمسارم که سرم بر بدن باشد و سر پسر فاطمه بر فراز نی...
اما عقیله بنیهاشم دستان امحبیبه را گرفت و او را آرام کرد؛ سپس در گوشش نجوا کرد:تا بُتخانه کفر یزید راه درازی در پیش داریم امحبیبه!
پوشیه.. برایمان پوشیه بیاور ما را از نگاه ناپاک این نانجیبان نجات بده!
🖋️ به قلم فاطمه قوامی
🏴 متن کامل بیانات رهبر انقلاب اسلامی در پایان مراسم عزاداری هیئتهای دانشجویی به مناسبت اربعین حسینی
✏️بسماللهالرّحمنالرّحیم
مثل همهی اربعینهای دیگر، امروز شما جوانان عزیز این حسینیّه را با حضور خودتان، با احساسات پاک خودتان، نورانی کردید؛ از همهی شما تشکّر میکنم به خاطر حضورتان و برنامهای که بحمداللّه به بهترین وجهی انجام گرفت. برنامهها بسیار خوب بود، سرود خوب بود، تلاوت قرآن خوب بود، زیارتی که خواندند بسیار خوب بود، منبر بسیار خوب بود، برنامهی آقای مطیعی بسیار خوب بود؛ بحمداللّه همهی برنامههایی که شما اینجا اجرا کردید، برنامههای پُرمغز، پُرمعنا و آموزندهای بود.
✏️در زیارت عاشورا، شما به امام حسین (علیه السّلام) عرض میکنید: یا اَبا عَبدِ اللّهِ اِنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم وَ حَربٌ لِمَن حارَبَكُم اِلىٰ يَومِ القِيامَة. «اِلىٰ يَومِ القِيامَة» یعنی چه؟ یعنی این کارزار میان جبههی حسینی و جبههی یزیدی تمامنشدنی است؛ این کارزار ادامه دارد. جبههی حسینی خودش را معرّفی کرده؛ امام حسین (علیه السّلام)، در همین سفر کربلا، در چند جا مشخّص کرده که حرفش چیست، هدفش چیست. فرمود: اِنَّ رَسولَ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ قالَ مَن رَأَى سُلطاناً جَائِرا؛ مسئله، مسئلهی ظلم است، مسئلهی جُور است. مُستَحِلّاً لِحُرُمِ اللّهِ ناكِثاً لِعَهدِ اللّهِ ... يَعمَلُ فی عِبادِ اللّهِ بِالجَورِ وَ العُدوان؛ مسئله این است. این جبههی حسینی است که در مقابلهی با ظلم فعّالیّت میکند و جهاد میکند. نقطهی مقابلش هم جبههی جُور است، جبههِی ظلم است، جبههی شکستن عهد الهی است.
✏️امروز شما در دنیا این را میبینید، قبل از دوران امام حسین (علیه السّلام) هم این دوجبههای وجود داشت، در زمان بعد از ایشان هم وجود داشته، امروز هم وجود دارد، تا آخر هم وجود خواهد داشت. در همهی اینها «اِنّی سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم»؛ با هر کسی که در جبههی شما است، من خوبم؛ «حَربٌ لِمَن حارَبَكُم»، با هر کسی که با جبههی شما میجنگد، میجنگم. این جنگ اَشکال مختلفی دارد: در دوران شمشیر و نیزه یک جور است، در دوران اتم و هوش مصنوعی و امثال اینها یک جور دیگر است، ولی هست؛ در دوران تبلیغات به وسیلهِی شعر و قصیده و حدیث و بیان کلمات یک جور است، در دوران اینترنت و کوانتوم و امثال اینها هم یک جور دیگر است، ولی هست؛ در دوران دانشجو بودنِ انسان یک جور است، در دوران مدیر شدن و مسئول شدن یک جور دیگر است؛ در همهِی احوال هست. «حَربٌ لِمَن حارَبَكُم» نباید فراموش بشود. «حَربٌ لِمَن حارَبَكُم» همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست؛ به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است؛ «حَربٌ لِمَن حارَبَكُم» اینجوری است. بدانید وظیفه چیست، بشناسید راهی را که باید بپیمایید. اگر اینجور فکر کردیم، اینجور شناسایی کردیم، اینجور همّت کردیم، زندگی معنا پیدا میکند، زندگی هدف پیدا میکند. پول لایق این نیست که هدف زندگی باشد؛ مقام و قدرت و موقعیّتهای اجتماعی حقیرتر از آن هستند که هدف زندگی انسان قرار بگیرند. هدف زندگی بندگی است، رسیدن به خدا است. راهش هم فقط همین است: سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم وَ حَربٌ لِمَن حارَبَكُم.
✏️جوانیتان را قدر بدانید؛ میدان وسیعی در مقابل شما است. انشاءاللّه شصت سال دیگر، هفتاد سال دیگر شما در این دنیا حضور خواهید داشت و کار خواهید داشت؛ از این فرصت استفاده کنید؛ برای این فرصت طولانی برنامهریزی کنید؛ برای اینکه برنامهریزیتان درست از آب دربیاید فکر کنید؛ برای اینکه درست بتوانید فکر کنید با قرآن آشنا بشوید، قرآن را بخوانید، تأمّل کنید، از کسانی که پیش از شما و بیش از شما تأمّل کردند یاد بگیرید. یاد گرفتن ننگ نیست، افتخار است؛ همیشه باید یاد بگیریم، تا آخر عمر باید یاد بگیریم. فکر کنید، مطالعه کنید، شناسایی کنید، آنجایی که اقدام لازم است اقدام کنید. اقدام یک وقت در آزمایشگاه است، یک وقت در کلاس درس است، یک وقت داخل محیط دانشگاه است، یک وقت در محیط اجتماعی است، یک وقت در محیط سیاسی است، یک وقت در راه کربلا است، یک وقت در راه فلسطین است، یک وقت شعار برای اهداف عالیهی اسلامی است. انقلاب اسلامی این راه را روی ما باز کرد. عزیزان من، جوانهای من! شماها آن روزگار را ندیدید؛ خوشحال باشید که ندیدید. ما دیدیم آن روزگار را؛ روزگار بدی بود، روزگار سختی بود، روزگار سیاهی بود، روزگار یأس بود. انقلاب ورق را برگرداند، انقلاب راه را باز کرد، انقلاب به ما فرصت داد. میتوانیم از این فرصت استفاده کنیم؛ شما میتوانید از این فرصت استفاده کنید. میشود هم استفاده نکرد؛ اگر استفاده نکردیم، خسران است؛ اگر استفاده کردیم، فلاح است: قَد اَفلَحَ المُؤمِنون.
انشاءاللّه که موفّق و مؤیّد باشید.
والسّلامعلیکمورحمةاللّهوبرکاته
تـ❤️ـو باقی مانده حقی
به زیتون و زمان سوگند
تمام عصـرها با تـ❤️ـو
معاصر میشود روزی
سلام امـ❤️ـام عصر و زمان ....
#سلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅پاسخ جالب امام باقر (علیه السلام) به شخصی که در راه زیارت پاهایش زخم شده بودند !
🔰#استاد_مجتهدی
6_144233937415522534.pdf
575.9K
📊 #نقشه_راه
| نمودار درختی بیانات رهبر انقلاب اسلامی در پایان مراسم عزاداری هیئتهای دانشجویی در حسینیه امام خمینی(ره).👆 ۱۴۰۳/۶/۴.
🍂🍃🍂🍃🍂
https://eitaa.com/mohtavayetablighJameaAlZahra
🍃🍂🍃🍂
و یک اربعین دیگر را پشت سر گذاشتم و باز هم نشد که در مسیر کربلا همراه تو باشم. این آرزو به دلم ماند تا سال دیگری که معلوم نیست زنده باشم.
اما آقا! خدا هر چند سال که به من عمر بدهد و هر سال توفیق زیارت اربعین پیدا کنم، هر بار از ته دل آرزو میکنم که یک قدم هم که شده شانه به شانۀ تو به سوی کربلا قدم بردارم و هر بار که نشد، بی آن که امیدم حتی به اندازۀ ذرهای کمرنگ شود، برای سال دیگر با همین آرزو قدم در مشایه میگذارم.
ممنونم از خدا که خیال را آفرید و ممنونم از تو که اجازه دادی در خیالم همۀ راه نجف تا کربلا را با تو قدم بردارم.
شبت بخیر زائر اربعین!
#شب_بخیر #اربعین
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
ای یوسفـ❤️ـ
گم گشته دل
در کجایی؟
چشمان بر در مانده
گریان است بی تـ❤️ـو
سلام یوسف زهرا ...
#سلام
💠 گناه کوچک
🔹 امام صادق علیه السلام:
خداوند بنده ای را که در گناهی بزرگ به او توجه می کند و آمرزش می طلبد، دوست دارد و بنده ای که گناه اندک را خوار شمرده و نسبت به آن بی اعتنا باشد مغضوب می داند.
📚 کافی/ج4/ص159
✍🏼 گناه، چه کوچک چه بزرگ، بی حرمتی به خالق است. پس بخاطر این بی حرمتی باید از خالق خود عذر بخواهد.