eitaa logo
کانال محتوای تبلیغی معاونت تبلیغ و امور فرهنگی جامعه الزهرا سلام الله علیها
2.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
2.2هزار ویدیو
3.1هزار فایل
*این کانال محتوای تبلیغ عمومی می باشد که توسط اساتید و مبلغان تولید شده و با توجه به مناسبت های تبلیغی بارگذاری می شود.* «کپی مطالب به همراه لینک» @mohtavayetablighJameaAlZahra «.« ارتباط با ادمین».» @admin_mobaleghan
مشاهده در ایتا
دانلود
شاهرخ حر انقلاب اسلامی قسمت بیستم و یکم (توبه) 🔹ســه روز از عاشــورا گذشته، شــاهرخ خيلي جدي تصميم گرفته بود. کار در کابــاره را رهــا کرد. فردا صبح هم رفتیم مشهد. وارد صحن اسماعيل طلا شدیم. يکدفعه ديدم کنار درب ورودي ، شاهرخ روي زمين نشست رو به سمت گنبد، خيره شد به گنبد و شروع کرد با آقا حرف زدن. مرتب مي گفــت: خدا! من بد کردم. من غلط کردم، اما مي خوام توبه کنم. خدايا منو ببخش ! يا امام رضا (ع) به دادم برس. من عمرم رو تباه کردم. اشــک از چشمان من هم جاري شد. شاهرخ يکساعتي به همين حالت بود. خلاصه دو روز مشهد بودیم و بعد برگشتيم تهران. شاهرخ در مشهد واقعاً توبه کرد. همه خلافکارهاي گذشته را رها کرد. 🔸بهمن ماه بود و هر شــب در تهران تظاهرات بود. اعتصابــات و درگيريها همه چيز را به هم ريخته بود. از مشهد که برگشتيم. شاهرخ براي نماز جماعت رفت مسجد !! خيلي تعجب کردم. فردا شب هم براي نماز رفت. با چند تا از بچه هاي انقلابي آنجا آشنا شده بود. در همه تظاهراتها شرکت مي کرد. حضور با آن قد و هيکل و قدرت، قوت قلبي براي دوســتاش بود. البته از قبل هم ميانه خوبي با شاه و درباريها نداشت. بارها ديده بودم كه به شاه فحش مي داد. ارادت به امام بعد از شناخت امام تا آنجا رسيد که در همان ايام قبل ازانقلاب سينه اش را خالکوبي کرده بود و روي آن هم نوشته بود؛ ، فدايت شوم. . 🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂
شاهرخ حر انقلاب اسلامی ☘قسمت بیست و سوم (کردستان) 🔸موقع ورود امام به ایران نزدیک می شد. براي گروه انتظامات شــاهرخ و دوستانش انتخاب شده بودند. بعد از ورود امام، شاهرخ هر روز براي ديدار ایشان به مدرسه رفاه مي رفت. این چند ماه مدام شاهرخ در فضای کمیته و مسجد و ... بود. حالا دیگر فضاي متشــنج تابستان پنجاه و هشت فرا رسید. خبر رسيد کردستان به آشوب کشيده شده، امام پيامي صادر کردند: به ياري رزمندگان_در_کردستان برويد. شاهرخ با شنیدن پیام امام ديگر ســر از پا نمي شناخت. ســاعت ســه عصر (يکســاعت پس از پيام امام) شاهرخ با يک دستگاه اتوبوس ماکروس درمقابل ايستاد. بعد هم داد مي زد: ، بيا بالا، ...!!! ساعت چهار عصر ماشين پر شد. و به سمت سنندج حرکت کردیم. نيروي ما تقريباً هفتاد نفر بود. فرمانده پادگان سنندج وقتي بچه هاي ما را ديد گفت: فرمانده شما كيه ؟! ما هم بلافاصله گفتیم: آقاي شاهرخ_ضرغام. اما گفت: چي ميگي ؟! من فقط مي تونم تيراندازي کنم. من كه فرماندهي بلد نيستم. بعد با صحبت هایی که شد را به عنوان انتخاب کردند. ☘ادامه دارد. 🍂🍃🍂 @mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂
29.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| به مناسبت روز جهانی مسجد| روایت به آتش کشیدن مسجدالاقصی توسط صهیونیست‌ها و استمرار تخریب مساجد در کشورهای اسلامی 📽 پیشنهاد اکران در مسجد ــــــــــــــــــــــــــــ |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | اگر از عقب مسجد، صدای کودک نیامد، این محله عقبه ندارد! ⁉️ اگر ما مسجدی‌ها می‌دیدیم که کودکی به نام امام حسن روی دوش رفت چه می‌کردیم؟ 🔹 برای نسل خود مسجد را تقویت کنید! _________________ 🔶 برشی از سخنرانی به مناسبت ۳۰مرداد، روز جهانی