⭕️کاربرد حکایت و قصه در ایران
📌در حکایت ناصرالدین شاه قاجار و درشکه چی که بهش پرداختیم شاید اصلا همچون امری رخ نداده باشه ولی از بستر تاریخ با یک حکایت قابل فهم و به زبان عامیانه برای وارد کردن نقد و اعتراضی استفاده می شود.
💢خیلی از حکایت ها و قصه ها برای شاهان ایران که بخاطر اقتدار گرایی کسی جرات کوچکترین اعتراضی به آنها نشده_ درست شده و تا امروز هم مورد استفاده قرار میگیرند.
📌 همچنین حکایتی مثبت و منفی برای شرح خدمت و خیانت رجال ایرانی هم درست شده
📌از طریق حکایتها برای مقایسه و کارآمدی حکومتها، خصلت شاهان و مردم و... در ایران استفاده می شود.
@moj_tarikh
💢پناهندگی به ایران و عثمانی
⭕️به خاطر رقابتی که بین دو امپراتوری برتر دنیا یعنی عثمانی و صفویه وجود داشت شخصیت هایی که داعیه حکومت داری و رسیدن به مناصب داشتند به عنوان مخالف سیاسی به کشور رقیب فرار و پناهنده میشدند.
⭕️پناهندگان سیاسی به دنبال استفاده از قدرت شاهان صفویان یا برعکس برای رسیدن به مطامع و اهدافشان بودند.
⭕️سلاطین عثمانی همواره از زمان تاسیس دولت صفویه به دنبال تجزیه ایران و ملحق کردن حداقل بخشی از آن به امپراتوری عثمانی بودند
💢بهترین ابزار آنها برای رسيدن به هدفشان پناه دادن به مخالفین سیاسی شاهان صفوی بود.
💢صفویه هم برای تحت فشار قرار دادن عثمانی ها همواره از مخالفین سلاطین عثمانی حمایت و به آنها پناهندگی می داد
🔵چندین جنگ بین ایران و عثمانی به خاطر همین قضیه پناهندگی رخ داد.
ادامه ماجرا...
🔵پناهنده سیاسی که بهانه شروع جنگ چالدران بود
⭕️شاهزاده مراد عثمانی اولین پناهنده سیاسی بود که در زمان عمویش سلطان سلیم اول که پدرش را کشته بود به شاه اسماعیل اول صفوی پناه برد.
🔷با ورود مراد عثمانی به ایران ،شاه اسماعیل اول صفوی با اکرام و احترام فراوان، بخشـی از ولایـت فارس را به وی بخشید ولی اجل مهلتش نداد و در بین راه در اصفهان مریض گشت و درگذشت.
🔵بعد از این اتفاق، شاه اسماعیل با راه انداختن یک جنگ روانی گفت توسط جاسوسان سلطان سلیم اول به مراد سم خورانده شده است.
🔵سلطان سلیم اول خواهان تحویل دادن برادرزاده اش شاهزاده مراد بود ولی شاه اسماعیل اول این را دور از مردانگی دانست و صریحا جواب رد داد ولی از خوش شانسی سلیم اول چندی قبل از نبرد چالدران شاهزاده فراری عثمانی درگذشت.
⏹ از عوامل مهم و بهانه شروع جنگ چالدران همین پناهندگی شاهزاده مرادعثمانی به دربار صفوی بود.
📕⏪برای مطالعه بیشتر به مقاله "پناهندگی سیاسی در دوره صفویه(مطالعه موردي: شاهزاده مراد عثمانی) نوشته محمد حسین بهنام فر رجوع گردد.
@moj_tarikh
🔵پناهنده سیاسی که خساراتی به امپراتوری صفویه تحمیل کرد
💢پناهندگی الامه تکلو به امپراتوری عثمانی در عصر شاه طهماسب
🔵#الامه تکلو حاکم آذربایجان به خاطر تضادهای داخلی، شیوه خشن شاه طهماسب با طایفه تکلو و همچنین تحریکات عثمانی به سمت دربار سلطان سلیمان قانونی کشانده شد و پناهنده دشمن شماره یک صفویه شد.
🔵 برادر شاه طهماسب یعنی القاص میرزا هم به دربار سلطان سلیمان قانونی پناه برد
🔵 غازی خان تکلو مربی بهرام میرزا برادر شاه صفوی هم در این دوره به عثمانی پناه برد و علیه شاه طهماسب وارد جنگ شدند.
ادامه ماجرا ....
⭕️نتایج و عاقبت پناهندگی سیاسی آلامه تکلو ،غازی تکلو و القاص میرزا ... به عثمانی
🔵 موجب وقوع جنگ هـای طولانی بین ایـران و عثمـانی که با صلح اماسیه خاتمه یافتند.
🔵 تضـعیف نیـروی کارآمـد و نخبگـان سیاسی قبیله ی تکلو در ساختار قدرت صـفویان
🔵 ازدسـت رفـتن بغـداد و تصـرف آن بـه دسـت عثمانیـان که پس از ۹۲ سال دوباره پس گرفته شد.
🔵خدشـه دار شـدن مقـام قداسـت و پادشاهی که برای اولین بار قزلباشان و القاص میرزا و... علیه شاه صفوی شوریدند و لذا بی توجهی به مرشد کامل بصورت بارزی در دوره بعدی نمود یافت.
🔵 خسارت جانی و ویرانی گسترده در غرب ایران
🔵عاقبت پناهندگان سیاسی ایرانی به دربار عثمانی در عصر صفوی
💢الامه تکلو
💢القاص میرزا
💢غازی خان تکلو
⛓هر سه نفر تا حد لازم توسط عثمانی به عنوان اهرم فشار علیه ايران مورد سوءاستفاده قرار می گیرند و در آخر که سلاطین عثمانی بهشون نیاز ندارند به عنوان مهره سوخته رها می شوند.
👇👇👇
@moj_tarikh
⭕️عاقبت پناهندگی برادر شاه طهماسب صفوی به دربار عثمانی
💢القاص میرزا یا القاسپ، علیه برادر ناتنی اش شاه طهماسب صفوی طغیان و به دربار سلطان سلیمان قانونی پناهنده شد.
💢وی با تحریک و تجهیزات عثمانی به ایران لشکرکشی کرد ولی نتوانست کاری از پیش ببرد و مدتی بعد سلیمان قانونی که پی برد با این پناهنده نمی تواند شاه طهماسب را وادار بستن معاهده ننگین به نفع عثمانی ها بکند القاص میرزا را رها کرد و لذا وی از نیروی شاه طهماسب شکست خورد و با دستگیری اش در سال ۹۵۶ ه.ق به خاطر خیانت و جنایاتش با دستور شاه صفوی به قتل رسید.
@moj_tarikh
💢عاقبت خیانت الامه تکلو به ایران و شاه طهماسب صفوی
🔷#الامه تکلو که با پناهندگی اش به دربار عثمانی خسارات فراوانی بر دو کشور ایران و عثمانی تحمیل کرد در تبریز با یک حمله ناگهانی شاه طهماسب بدون این که کمکی از سلطان سلیمان قانونی به وی برسد فرار میکنه و دیگر در منابع بجز یک اثر (عالم آرای شاه طهماسب)که می گوید توسط شاه طهماسب به قتل رسیده از وی خبری نیست.
👇👇👇
@moj_tarikh
💢عاقبت پناهندگی غازی خان تکلو به دربار عثمانی
🔵غازی خان تکلو مربی بهرام میرزا برادر شاه طهماسب صفوی هم به دربار عثمانی پناهنده شد.
🔵جنگ دوم ایران و عثمانی در عصر شاه طهماسب با تحریک غازی خان تکلو رخ داد به خاطر خوشخدمتی و خیانت به ایران مدتی از طرف سلطان سلیمان قانونی به بیگلربیگی نیمی از بغداد رسید ولی خیلی زود عثمانی ها از دستش ناراضی و از کمک به وی دست برداشتند و او مجبور شد دوباره به ایران برگردد و مورد عفو شاه طهماسب قرار گرفت ولی بعد به غازی خان تکلو شک شد و شاه طهماسب اول او را فردی حیله گر و شیطان صفت دانست و در شروان او را به قتل رسانیدند.
👈ادامه ...
@moj_tarikh
⭕️ ویژگی مشترک حکومتداری قاجار و پهلوی(رضاخانی)
🔷غربدوستی و غربترسی
🔷 ترس از آزادی و قدرت مردم
🔷فساد مالی و خاندانی
🔷میل به ادامه روابط قبیلگی
🔷میل به استفاده از مدرنیزاسیون
🔷دیانت صوری و غیراجتماعی
🔷جهانانگاری اروپا و ...
✅همه این ویژگی ها دوره قاجار به درون حکومتداری بهاصطلاح مدرن رضاخان رسوخ و ادامه حیات داد.
🚫مطلقه بودن دولت مدرن رضاخانی، برخلاف تصور رایج، مطلقگی نوع مدرن نبود بلکه همان خودرایی و استبداد مطلق شاه قاجاری بود.
🚫بنابراین دوران پهلوی عمدتا تداوم بود و چندان اصالتی نداشت زیرا همه حقیقت آن قاجاریسم بود.
⏪ادامه یاداشت دکتر سیدجواد طاهایی را در👈👈 اینجا بخوانید.
@moj_tarikh
⭕️عاقبت پناهندگان سیاسی به ایران
🔷#نورمحمدخان حاكم مرو و #حاجم خان والي خوارزم به علت آزار حکام ازبک به ایران نزد شاه عباس اول پناهنده شدند لذا با کمک شاه صفوی در مناطق مـوروثی شان در مرو و خوارزم دوباره به قدرت رسیدند.
💢همایون، امپراتور گورکانی هند تحت فشار مخالفانش به دربار شاه طهماسب اول صفوی پناهنده شد و با حمایت صفویان دوباره در هند به قدرت رسیدند و دوره همایون، فرهنگ ایرانی به هند منتقل گردد.
📌نکته جالب اینجاست هر کدام از پناهندگان سیاسی که در عصر صفوی به ایران تکیه کردند مورد پشتیبانی جدی قرار گرفتند و دوباره به تاج و تخت رسیدند.
@moj_tarikh