🍃🌸
یه روز یه خانم👩🦱 مثل هر روز بعد ازکلی آرایش کنار آینه👩🦰 ،پوشش نامناسب راهی👠 خیابونای شهر🏢🛣شد. همینطوری که داشت می رفت وسط متلک های جوونا یه صدایی🎵 توجهش را جلب کرد: خواهرم حجابت🧕
خواهرم بخاطر خدا حجابت🧕 رو رعایت کن
نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه🧔
از همونا که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار
به دوستش گفت باید حال اینو بگیرم،وگرنه خوابم💤 نمیبره. تصمیم گرفت مسیرش و به سمت اون آقا کج کنه ویه چیزی بگه دلش خنک شه
وقتی مقابل پسر رسید چشماشو👀 تا آخر باز کرد و دندوناشو روی هم فشار داد وگفت تو اگه راست میگی چشمای👁 خودتو درویش کن با اون ریشای مسخره ات، بعدشم با دوستش زدن زیر خنده 🤣و رفتن، پسر سرشو رو به آسمون🌤🌈 بلند کردو گفت: خدایا🤲 این کم رو ازمن قبول کن
یه پسره دیگه از ماشین🚙 پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زدو به یک بار حمله کردو به زور او را به سمت ماشینش کشید. دختر شروع کرد به داد و فریاد، اما اینبار کسی جلو نیومد، اینبار با صدای بلند التماس کرد، اماهمه تماشاچی بودن ، هیچکس از اونایی که تو خیابون بهش متلک می انداختن و زیباییشو ستایش می کردن 'حاضر نبودن جونشونو به خطر بندازن
دیگه داشت نا امید می شد دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه، آهای بی غیرت ولش کن، مگه خودت ناموس نداری ، وقتی بهشون رسید ،سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو.و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد
دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش می لرزید یکدفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید جوون ریشو از همونا که پیرهن روی شلوار میندازن و ازهمونا که ب نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خون و ناخوادآگاه یاد دیروز افتاد
وقتی خواستن به زور سوارش کنن همون کسی ازجونش گذشت که توی خیابون بهش گفت:خواهرم حجابت!
🔸مثل شهید امر به معروف علی خلیلی
#امر_به_معروف
#شهید_علی_خلیلی
#حجاب