☁️‹⃟🕊
🌿⃟🥀¦⇢#شهیدانہ
مےگفت :
توی گودال شهید پیدا کردیم
هرچه خاک بیرون میریخت باز
برمیگشت..!
اذان شد گفتیم بریم فردا برگردیم
شب خواب جوانی را دیدم
که گفت : دوست دارم گمنام بمانم
بیل را بردار و برو🕊(:
• #شهیدگمنامخوشنامتویے •
@mojahed_d
10.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهیدانہ🌱
-
اسماعیل بود...😔
اسماعیل دقایقے...💔
#شـہــیدانہ! 📿🌿
مۍ گفت :
توۍ گودال شہید پیدا کردیم
هر چۍ خاڪ بیرون میریختیم دوباره
برمیگشت!
اذان شد گفتیم بریم فردا برگردیم
شب خواب جوانۍ را دیدم
کہ گفت : دوست دارم گمنام بمانم
بیل را بردار و برو . . . ! °• 🙂🚶🏽♂️•°
🧡͜͡🌩¦⇠شہیدِ گمنام خوشنام تُویۍ🕊🖇️
•♥️🦋•
#شهیدانه 🥀
بازی اسم فامیل بود..؛
اسم با [شین] رو نوشته بود
شهیده
کلی بهش خندیدیم!
بعدها که شهید شد فهمیدیم
چه قدر عاشق بوده ...💔✨
هدایت شده از ˼مُجـٰاهِدِ دَمِشـ♡ـق˹
#شهیدانه 🥀
میگفت
بچهها،یهجوریرفتارکنیدکهسالِ
دیگهاینموقعبهمادرامونبگن
مادرِشهید🖐🏿🙃
#مادرامونمادرشهیدبشنصلوات..!
میگفت:
دلت|♥|کهـگرفت
قرآنُبرداربسماللهبگو📿
یـهصفحهاشروبازکنبگو:📖
خدایهکمباهامحرفبزڹ،آرومشَم..!🌿
فقطتومیتونیآروممکنی
#شهیدعباسدانشگر🙂🌱
#شهیـدانه
♥️⃟🖇
چہزیباگفتحاجحسینخرازے♥️!'
یادمونباشھ!کہهرچےبراےِخُدا
کوچیکےوافتادگےکنیم
خدادرنظربقیہبزرگمونمیکنھ :)🖇
#شهیدانہ🕊 | #حاجحسینخرازۍ🌿
■ #شهیدانهـ☘
بار اولے کہ میخواست برود سوریه
آیہ قرآن گرفتم برایش
قرآن را بوسید و باز کرد
ترجمه آیہ را برام خواند
ولے بار آخرے کہ میخواست برود،
وقتے قرآن را باز کرد آیه راترجمه نکرد!
گفتم:سعید چرا ترجمہ نمیکنے؟!🤔
رو به من کرد وگفت:
اگہ ترجمہ آیہ رو بهتون بگم
ناراحت نمی شین؟!
گفتم:نه
گفت:آیہشهادت اومده و
من بہ آرزوم مےرسمـ🌸
نقل از مادرِ #شهیدسعیدبیاضےزاده
『ɯoɾaɥəd』