eitaa logo
مجردان انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mahfel_adm متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
44.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕سریال (کلید اسرار) 📌داستانی‌با‌درس‌های‌اخلاقی‌و‌سرشار‌از عبرت @mojaradan
مجردان انقلابی
#مکیال_المکارم 🔴مطالعه ی کتاب شریف مکیال المکارم؛ کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد
🔴مطالعه ی کتاب شریف مکیال المکارم؛ کتابی که به سفارش امام زمان ارواحنافداه نوشته شد ...‌ 👌یک دقیقه به یاد مهدی فاطمه زهرا سلام الله علیهما ..‌.. 📍قسمت نود و یکم ✅ تکالیف بندگان نسبت به آن حضرت علیه السلام 💠حضور در مجالس فضایل و مناقب آن حضرت پیامبر اکرم صلوات الله علیه فرمودند : همانا خداوند کسی را که در مجلس اهل ذکر می نشیند ، می آمرزد و او را از آنچه میترسد ،ایمن میدارد .پس فرشتگان گویند : (پروردگارا !) فلانی در میان آنان است و او تو را یاد نکرد ،خداوند میفرماید : او را به خاطر همنشینی با آنان آمرزیدم ، زیرا که یاد کنندگان حق چنین هستند که همنشین ایشان از جهت آنها بدبخت نگردد . 💠 سرودن و خواندن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت.... سرودن و خواندن شعر در فضایل آن حضرت نوعی یاری کردن امام به شمار می آید .حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند : هر کس درباره ما یک بیت شعر بگوید ، خداوند برای او در بهشت خانه ای خواهد ساخت . 💠گریستن گریاندن بر فراق آن حضرت از امام صادق علیه السلام آمده که فرمودند : هر کس ما را یاد کند یا نزد او یاد شویم ،پس از چشمش همچون بال پشه ای اشک بیرون آید ،خداوند گناهانش را می آمرزد هر چند که همچون کف دریا باشد . 📚منبع: مکیال المکارم 🌱چه کرده ایم که آن آشنا نمی آید 🍃پیامی از سر کویش به ما نمی آید 🌱چه کرده ایم،گره خورده کارمان اینقدر 🍃چه کرده ایم که مشکل گشا نمی آید 📍با مرور کتاب مکیال‌المکارم با ما همراه‌باشید. ✨ 💚 الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَـ الْفَرَج🤲 💚 @mojaradan
👤 انسان شناسی ۷٠ @mojaradan
انسان شناسی ۷٠.mp3
11.78M
۷۰ 💫 أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ ابراهیم / ۱۰ آيا در خدايى كه آسمان‌ها و زمين را آفريده، شكّ و ترديدى است؟ ↑این آیه، با اقتدار اعلام می‌کند که؛ نمی‌توان در خدا شک کرد! ← پس اینهمه تردید و شک و شبهه، در وجود خدا، از کجا منشاء می‌گیرد؟ @mojaradan
5.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••|💚🦋|•• ※ استغاثه ظهور خواهی روز عرفه... امام صادق علیه السلام : [در دعا کردن[ بکوش که آن روز (روز عرفه) روز دعا و درخواست است.» ※ در چنین روز عظیمی ما چه می خواهیم جز ظهور مولایمان... ※ افرادی که تاثیر گزار هستند اعم از روحانیون ، فعالین مهدوی شهرها ، مداحین ، اهلبیتی ها ※ این فرصت را برای تعجیل و تسهیل در امر فرج غنیمت بشمارید و از الان برنامه ریزی کنید . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مولامون غریبه اواره اس تنهاس... دل شکست اس باور کنید با این هجم گناه به جایی نمی رسیم... تاوان اشکهای مولامون طوفان بلا میشه از طرف پروردگارمون برای ما... همراه دعا ترک از گناه داشته باشیم... 💚•• @mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان فــــَتــــٰـــآح💖 قسمت بیست و چهارم _ رمیصا...مامان جان کجایی؟ به شوق آمدن مادر،از
🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان فـــَتـــــٰـــآح💖 قسمت بیست و پنجم زنگ در به صدا در می آید .. دکمه ی آیفون را می زنم ایلیا از در وارد می شود نزدیک پله ها می گوید : _ خاله ...خاله ؟؟ + خاله خونه نیست تا صدایم را می شنود راهش را کج می کند و در حیاط زیر سایه ی درخت می نشیند.. در خروجی خانه با کلید باز می شود.. حمید هراسان وارد حیاط می شود و سپس به سوئیت می رود ... ایلیا اخم می کند و از جا بر می خیزد .. _ آهای آقا کجا میری ؟ با شمام مگه اینجا بی صاحابه که سرتو میندازی مثل چی میای تو ؟ حمید با چشم های گرد شده بر می گردد _ جانم... شما کی باشی ؟؟؟ حمید که حالا نزدیک سوئیت شده از سوئیت فاصله می گیرد و با نفس های پی در پی تا وسط حیاط ، کنار حوض می آید ایلیا هم که از عصبانیت قفسه ی سینه اش بالا و پایین می شود تا کنار حوض می آیدالان است که یکی یه سیلی به گوش آن یکی بزند و دعوا شروع شود !! مادر در را باز می کند و به صورت این دو نفر که حالا هر دو روبه رویش هستند و نگاهش می کنند نگاه می کند ... ............... مادر با ایلیا وارد خانه می شوند و در سوئیت هم در حیاط با ضرب بسته می شود !! ایلیا اخم کرده مادر می گوید : _رمیصا جان، سفره رو بنداز مامان کنار سفره می نشینیم ... سکوت سنگینی پابرجاست فقط صدای خوردن قاشق به بشقاب می آید... ایلیا سکوت را می شکند : _ خاله چرا این پسره رو بیرون نمی کنید ؟؟ مادر سکوت می کند و پاسخش را نمی دهد ... _ خاله ؟؟ مادر غرق فکر است .... ایلیا می گوید : _ ببخشید اصلا به من چه ؟!!! مادر همزمان محکم قاشق از دستش روی بشقاب می افتد و صدای بدی بلند می شود .. و رو به من می گوید : _ رمیصا دیشب تو این خونه چخبر بوده؟ چشم های پرسشگر و اخم کرده ی مادر رویم سنگینی می کند که همزمان ایلیا هم با چشم های گرد شده و پرسشگر من را نگاه می کند ... سرم را پایین می اندازم .. مادر با صدای بلند می گوید : _ میگی چی شده یا نه .؟؟؟ من باید از زبون همسایه بشنوم چه اتفاقی تو خونه ام افتاده ؟ ❤️فدایی بانو زینب جان ❤️ @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💖رمان فـــــَتــــٰــــآح💖 قسمت بیست و ششم کلید را از روی جا کلیدی بر می دارم و بلند می گویم : + مامان من دارم میرم کار نداری؟ خرید داشتی زنگ بزن. _ باشه عزیزم. خدا به همراهت. کفش هایم را به پا می کنم. _ ببخشید دختر خاله من دارم میرم بیرون .میتونم برسونمتون. + نه ممنون ، خودم میرم. _ تعارف نکنید دیگه من که دارم میرم بیرون . بنزین هم که می سوزه میخواهید سوار ماشین بشید دیگه. اخم هایم را درهم می کنم من الان هر چه بگویم ، می خواهد دلیل بیاورد. بی صدا درون ماشین می نشینم . تا خود عمارت صحبتی نمی کند و فقط آدرس را می پرسدبه در عمارت می رسیم . + ممنونم ، زحمت کشیدید. _ خواهش میکنم. به در و دیوار عمارت نگاه می کند . و با لحن سوالی می پرسد ؛ _ قصد فضولی ندارم اما اینجا به چه کاری مشغول هستید ؟ با بی میلی پاسخ می دهم . + پرستاری از سالمند . _ خانمه ؟ + بله .اگه سوالاتون تموم شده من برم به کارام برسم . _ بله ببخشید... ❤️فدایی بانو زینب جان ❤️ 🌸🌸🌸🌸🌸 @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسیــــــــن جانم🌱 ای دیدنت بهانه ترین خواهش دلم فڪری بڪن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه ی بیتاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلم 🌱 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|💚🦋|•• $السلام_ایها_غریب عشق‌‌از‌سرای‌این‌دل‌من‌پا‌نمی‌شود مجنون‌دلش‌به‌جز‌سوی‌لیلا‌نمی‌شود! بالای‌تخت‌یوسف‌کنعان‌نوشته‌اند هریوسفی‌که‌یوسف‌زهرا‌نمی‌شود! 🌹 ✨ 💚•• @mojaradan