eitaa logo
مجردان انقلابی
14هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mahfel_adm متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
مجردان انقلابی
#فراخوان_چله_زیارت_امین_الله👇 بنا داریم از دهم ذی القعده تا بیستم ذی الحجه با توسل و مدد از امام ر
#چله_زیارت_امین_الله #بیست_و_نهم_روز 🌸 از چله دسته جمعی زیارت امین الله به نیت ✅ سلامتی مولامون حضرت ولی عصر (عج) و گشایش در امر ظهور ✅ سلامتی مقام معظم رهبری و همه خدمتگزاران انقلاب اسلامی ✅ زنده نگه داشتن یاد وخاطره شهدا و نابودی دشمنان اسلام و ایران ✅ عاقبت بخیری جوانان و برطرف شدن موانع ازدواجشون و شغل و اقتصاد و معیشت ✅ حاجت روایی دوستان دیگری که در این چله شرکت میکنند👌 #الجار_ثم_الدار ✅ و در آخر برای حاجت قلبی و شخصی خودمون @mojaradan
هدایت شده از مجردان انقلابی
aminallah-samavati.mp3
1.72M
#زیارت_امین_الله 🎙حاج مهدی سماواتی @mojaradan
💝 بگذارید رک و راست بگوییم؛ ، اخلاق بد، انحراف اخلاقی، عصبانی بودن، بیماری های روانی، هیچ کدام با ازدواج درمان نمی‌شوند! 💝ازدواج درمانگاه نیست و هیچ پزشکی نمی‌تواند چاره بیماری‌ها و اختلالات یک فرد را در ازدواج کردن او ببیند. 💝 ازدواج نیاز به بلوغ و آمادگی روانی و شخصیت سالم دارد. شاید آرامش حاصل از ازدواج بتواند تاثیرات مثبتی روی روحیات فرد بگذارد اما شخصی که بیماری روحی دارند را تغییر نخواهد داد. 💝 ازدواج از یک زوج سالم مرد و زنی قویتر می‌سازد اما هرگز یک فرد بیمار و مشکل‌دار را سالم نخواهد ساخت...‌! @mojaradan 🍀
8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_تصویری 📹 راز یک بعد از ظهر 🔻حال و هوای یک دعای عرفه #تصویری #عرفه #استاد_پناهیان #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی 🆔 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین ▪️قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین ▪️کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم ▪️عاری شرم و حیا گشته میا کوفه حسین 🔳 نهم ذی الحجه #شهادت_حضرت_مسلم(ع) تسلیت باد. #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی 🆔 @mojaradan
4_5769180331764614327.mp3
10.54M
#صوت_دعای_عرفه #میردادماد #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی @mojaradan
امام حسین عليه السلام: خدایا با تدبیر خودت مرا از تدبیر خودم مستغنی(بی نیاز) گردان إِلَهِي أَغْنِنِي بِتَدْبِيرِكَ لِي عَنْ تَدْبِيرِي فرازی از دعای عرفه 🔹 گاهی ما یک را از خدا می‌خواهیم و یک شرایطی را از خدا طلب می‌کنیم که برایمان نیست یا به ما نیست، اما این‌قدر اصرار می‌کنیم که خدا به ما می ‌دهد. 🔹 وقتی خدا آن را به ما داد، می‌بینیم که شرایط ما برای ، خیلی سخت شده؛ یعنی در فضایی قرار گرفته‌ایم که نمی‌توانیم از عهدۀ امتحاناتِ آن فضا، بر بیاییم... 🔹 مثل اهل‌بیت علیهم السلام دعا کنیم: خدایا خودت مرا از تدبیر خودم مستغنی(بی نیاز) کن «أَغْنِنِي بِتَدْبِيرِكَ لِي عَنْ تَدْبِيرِي» البته خودمان هم باید فکر کنیم کنیم اما از خدا بخواهیم که برای ما تدبیر کند... 🔹 برخی از را چون به مصلحت ما نیست، خدا به ما نمی‌دهد، اما در برخی هم خدا به ‌خاطر خودمان به ما می‌دهد، آن ‌وقت در شرایطی قرار می‌گیریم که می‌بینیم سخت است و از عهدۀ آن بر نمی‌آییم و دچار وگناه میشویم @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 بود که هنگام کار با دستش را بریده بود و خون زیادی از زخمش می چکید . ها جمع شدند و او را نزد حکیم باشی که دکتر شهرشان بود، بردند . بعد از ضد عفونی زخم می خواست آن را ببندد که متوجه شد لای قصاب استخوان کوچکی مانده است . می خواست آن را بیرون بکشد، اما شد و با همان حالت زخم دست قصاب را بست و به او گفت : زخمت خیلی است و باید یک روز در میان نزد من بیایی تا زخمت را پانسمان کنم. از آن روز به بعد کار قصاب درآمد . هر روز گوشت با خود می برد و با مبلغی به حکیم باشی می داد و حکیم هم همان کار را می کرد، اما - قصاب خوب نشد که نشد . مدتی به همین منوال گذشت. تا این که حکیم برای مداوای بیماری از شهر خارج شد و چند روزی به سفر رفت و از آنجایی که طبابت را از او یاد گرفته بود، به جای او بیماران را مداوا می کرد . آن روز هم طبق همیشه قصاب نزد حکیم رفت و حکیم باشی دست او را مداوا کرد و پس از عفونی می خواست پانسمان کند که متوجه استخوان# لای زخم شد و آن را بیرون کشید و زخم را بست و به گفت : به زودی زخمت بهبود پیدا می کند . دو روز بعد خوشحال نزد پسر حکیم آمد و به او گفت : تو بهتر از# پدرت مداوا می کنی . زخم من امروز خیلی بهتر است . پسر حکیم هم بار دیگر زخم را کرد و بست و به قصاب گفت : از فردا نیست که نزد من بیایی. چند روزی گذشت و حکیم از سفر برگشت . وقتی سفره را پهن کرد متوجه شد که غذایش گوشت ندارد و# فقط بادمجان و کدو در آن است . با تعجب گفت : این غذا چرا گوشت ندارد؟ همسرش گفت: تو که رفتی هم گوشتی نخریده . حکیم با تعجب از پسر سوال کرد : مگر قصاب نزد تو نیامد ؟ پسر حکیم با خوشحالی گفت : چرا پدر آمد و من را بستم و استخوانی را که لای آن مانده بود، بیرون کشیدم . مطمئن باشید را خوب انجام داده‌ام . حکیم آهی کشید و روی دستش زد و گفت : از قدیم گفته بودند : کار ، نبر به کار .پس بگو، از امشب ما گوشت ندارد. من خودم استخوان را زخم گذاشته بودم تا قصاب هر روز نزد من امده و گوشت برایمان بیاورد . از آن روز به بعد درباره کسی که پیشرفت کارها را بگیرد یا دائم اشکال تراشی کند ، می گویند : لای زخم می گذارد . 🆔 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا