eitaa logo
مجردان انقلابی
13.9هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mahfel_adm متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چگونه محبّت از بین رفته بین زن و شوهر برمی‌گردد؟؟ 🎙️استاد تراشیون ❣کلیپی بسیار جذاب و کاربردی برای زوجین ─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅ @mojaradan
💠 نقل می‌کنند یک جوان در سال اوّل طلبگی خود به محضر یکی از بزرگان و اولیاء خدا می‌رسد و از ایشان برای موفّقیت در سیر و سلوک و تهذیب نفس طلب ویژه می‌کند. ایشان به این مضمون می‌گوید: "مهمترین دستورالعمل بنده این است که فقط حال و هوای طلبگی را تا آخر، حفظ کنید!" یعنی همان نگاه و احساسی که به طلبگی دارید مثل امام زمان علیه‌السلام، تلاش برای ترک گناه، انجام واجبات و مستحبّاتی چون نماز شب و ... را کنید. 💠 در زندگی مشترک، حفظ روزهای اوّل زندگی خیلی مهم است. حفظ رفتارهایی از احترام به یکدیگر، عشق‌ورزی، مهربانی، گذشت، زبان تشکّر، زبان عذرخواهی، تواضع در برابر یکدیگر، گفتگوهای صمیمی و دهها رفتار دیگر. 💠 یقیناً فضای کنونی زندگی‌ بسیاری از همسران حال و هوای روزهای اوّل زندگی را ندارد امّا می‌توان با یک زیبا گاه با همسرمان قرار بگذاریم هفته‌ای یک روز یا چند ساعت خودمان را در روزهای اوّل زندگی فرض کنیم و در این چند ساعت همان رفتارهای تازه داماد و تازه عروس را از خود نشان دهیم. 💠 تکرار رفتارهای روزهای اوّل زندگی خوبی برای مبارزه با هوای نفس، ایجاد رابطه جدید، و لذّت بخش است و می‌تواند به شما تازه از جنس خاطرات زیبای گذشته هدیه دهد. ┅═•مجردان 💍•═┅ 💞 @mojaradan
5.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شش اصلِ زندگی: ✨قبل از پرستش، باور کنید ✨قبل از صحبت، گوش کنید ✨قبل از خرج‌ کردن، بدست آورید ✨قبل از نوشتن، فکر کنید ✨قبل از تسلیم شدن، تلاش کنید ✨قبل از مُردن، زندگی کنید ‎‌‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎روزتون پراز عشق😘😘😘😘😘 ┅═•مجردان 💍•═┅ 💞 @mojaradan
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️داستان عجیب استاد دانشمند و لات معروف شهر از زبان خود استاد 🔻حاج آقا میگه یه روز رفتم میوه فروشی یهو دیدم فضا عوض شد برگشتم دیدم لات معروف شهره که .... @mojaradan
7594333733.mp3
8.26M
🔈 📚 📣 جلسه سی و یکم ◉ عقلانیت و جهالت در مومن ◉ مومن، افسار گسیخته نیست ◉ ایستادن در برابر ظلم ◉ صبر در برابر بخل ◉ تجارت پاکیزه مومن ◉ ویژگی‌های پنهان مومن ◉معنای انصاف ⏰ مدت زمان: ۱۳:۴۰ @mojaradan
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): 🌹 اگر فامیلی دارید که وضع مالی خوبی ندارد، شما هروقت به دیدارش میروید یه دو سه کیلو برنج و یه کیلو روغن و ... برایش ببرید اینها صله رحِم است، نه اینکه بروی تو خونش بنشینی و میوه‌اش را هم بخوری، اونو تو قرض بندازی.. بعد بگی الحمدلله صله رحم بجا آوردم. این صله رحم ، ثواب ندارد کباب دارد!!‌ 🌸🍃 @mojaradan
بی تو هرگز!.mp3
2.04M
💥بی تو هـــرگـــز! • بخاطرش از همه اعتقاداتم گذشتم، آخرشم منو مثلِ یک دستمالِ چرک انداخت بیرون❗ منبع : مجموعه این که گناه نیست! @mojaradan
هم نخبه اند ، هم محجبه اند ، هم مادرند ، هم جوانند ، هم فشار بخور مصی پلی‌نژاد... @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂» . مسافران مجردان انقلابی پرواز هواپیمایی حضرت زیبنب اماده پرواز کمربندهاتون ببندید لحظه ی ورودبه حرم زینب کبری😍🌱 C᭄ . @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #یوزارسیف💗 قسمت ۱۸ اووف چه روزی بود اولین روز اخرین سال تحصیلی ام با اون چادری که ماما
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 قسمت۱۹ چند هفته از بازگشایی مدارس میگذشت,من بعداز اون خیطی که روز,اول مهر کاشته بودم ,سعی میکردم اهسته برم واهسته بیام,طوری از جلو خانه حاج محمد رد میشدم که انگار میترسیدم تیر بخورم,بااینکه تمام حواسم پی اون طبقه بالا بود اما بعداز اون حادثه واقعا روم نمیشد با حاجی,سبحانی روبه رو بشم,سمیه روز,به روز با مرضیه گرمتر میگرفت وحیف که رشته ی ما تجربی بود واز مرضیه ادبیات ,اخه کم مانده بود خودش را به جای مربی فیزیک قالب کنه وهرروز,راهی خانه حاج محمد بشه,اما الان میدونستم که سمیه نه برای کسب اطلاعات راجب یوزارسیف طرح دوستی ریخته بلکه دل خودش توخونه حاج محمد گیر افتاده . امشب سرشام بابا چیزی گفت که شاخکام تیز شد... بابا درحالیکه لیوان اب را میریخت وجرعه جرعه مینوشید رو به مامان کرد وگفت:اقا سید که سرمیدان همین خیابان خرازی داشت که یادته چندهفته پیش به خاطر سیم کشی پوسیده برقای مغازه اش کل مغازه اتیش گرفت ورفت روهوا... مامان لقمه غذاش را فرو داد وگفت:اره بیچاره چند تابچه ی,قدونیم قد هم داره معلوم چه جوری روزگارش رامیگذرونه... بابا اهی کشید وگفت:اره والا اما دیروز باورت میشه همین حاجی سبحانی مسجد خودمون,درسته جوانه اما همتش به صدتا حاجی حاج اقاهای ریش سفید میارزه...باورت میشه لباس عمله جات را کرده بود تنش وکل مغازه را ازنوسفید کرده ویک تنه کل برق کشی مغازه را انجام داده...خداخیرش بده,امشب هم بعداز نماز یه گلریزان گرفت از همه ی محله پول جمع کرد تا یه سری وسیله بخرن برای تومغازه... مامان که به قول بابا اشکش دم مشکش بود,درحالیکه اشک چشاش را پاک میکرد گفت:خدا ببخشه به زن وبچه اش چه جوانایی پیدا میشه هاا بابا اهی کشید وگفت:کدوم زن وبچه؟؟بیچاره هنوز مجرده..نمیدونم مادر وباباوخانوادش کین,اما هرکی هستن ,صد رحمت به شیرپاک ونان طاهری که خورده,واقعا اقاست واقعا.... وقتی بابا از یوزارسیف تعریف میکرد ومامان به حال خانواده اش غبطه میخورد من غرق شادی وغرور میشدم حالا چرا؟! نمیدونم.... ولی خیلی نگذشت که علت,این حس را فهمیدم... بعداز,شام سرشار از حسهای,خوب بودم وبا ارامش رفتم خوابیدم اما نمیدانستم این شاید اخرین شب ارامشم دراین خانه باشد... 🍁نویسنده :ط حسینی🍁 @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸