#السلام_ایها_الغریب
سلام _اقا امام زمان
🔴#غـوث
🌹از القاب خاصه امام زمان عج و به معنای پناه و پناهگاه است.[۱]
در توسل جستن به ائمه علیهم السلام گفته اند:
هرگاه شمشیر به محل ذبح تو رسید(کنایه از کثرت گرفتاری و بی پناهی )به حضرت حجت علیه السلام استغاثه کن ؛به درستی که تو را درمی یابد و او غیاث المستغیثین است.
💎بگو:"یا صاحب الزمان! انا مستغیث بک".
💎یا بگو:"یا صاحب الزمان اغثنی! یا صاحب الزمان ادرکنی!".[۲]
📚۰۱نجم الثاقب،باب دوم.
۰۲نجم الثاقب،باب نهم.
#اللھمعجـللولیڪالفرج 🌱
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم ❤️
#مهدی_جان
میشود این رمضان موعد فردا باشد
آخرین ماهِ صیامِ غمِ مولا باشد ؟!
میشوددرشبقدرشبهجهانمژدهدهند
که همین سال ظهور گل زهرا باشد
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج ✨🌸
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
|
——🌀⃟————
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼
#السلام_ایها_غریب
#مهدے_جان
هر سحر منتظر یار نباشم چه کنم؟
من اگر این همه بیدار نباشم چه کنم؟
گریه بر درد فراق تو نکردن سخت است
خونجگر از غمت ای یار نباشم چه کنم؟
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#السلام_ایها_الغریب
#سلام_امام_زمانم
#مهدی_جانم
✨
خجالتمیڪشم
اسممراگذاشتهام:منتظر😎
امّا زمـانۍڪه دفترانتظارمراورق
میزنۍ😓میبینی فضاۍمجازۍرا
بیشترازامامممیشناسم🥀
حتۍگاهۍصبح آفتابنزده آنهارا
چِڪمیڪنم؛امـا عهدم را
نـــه..💔
#آقاےمهربونببخش🌱
#اللھمعجللولیڪالفرج
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
•🦋🌱☀️• ↷
@mojaradan 🎀
|•🕊💔•|
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم ❤️
بِنَفسۍاَنتَیٰـامَــۅلاۍ🌱
نیستۍ🥀
وقٺۍنێسټے؛
هیچچیزسࢪجاێشݩێسټ😓
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
|•🌴•|
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•°🌿
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم
خودت گفتی وعده در بهار اسٺ
بهار آمد دلم در انتظار اسٺ
بهار هر کسی عید اسٺ و نوروز
بهار عاشقان دیدار یار است🌸
#اللھمعجللولیڪالفرج✨
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|💚🦋|••
∞♥∞
#ابسلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
پدر مهربانم
رمضان عجیب عطر شما را دارد،
سحرها
به شوق دعا برای شما بیدار میشوم.
و مغرب که می رسد،
اولین جرعه افطارم،
دعا برای شماست ...!
🌱ای کاش این رمضان بهار ظهورت باشد.
سلام علی آل یس...
#اللھمعجللولیڪالفرج
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲⃟🍯
#السلام_ایها_غریب
#سلامامامزمانم💛
بیاڪہبےتو
نہسحـرراطاقتےاست
ونہصبـحراصداقتے؛
ڪہسحـربہشبنم
لطفتوبیدارمیشود
وصبح، بہسلامتو
ازجابرمےخیزد
#أللَّھُمَعجِلْلِوَلیِڪْألْفَرَج...🌼
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
#مهدی_جانم
آهمیـٰانمایےوبـٰاماغَریبہاۍ؟
اَفسـوسچِہغِفلتۍچِہبلایۍڪَسۍچِہمیداند،
بَراےمَردمشَھریڪہباتوبـَدڪردندچِگونہگرمدعایے؟
ڪسۍچِهمیدانَد!!
خودتبَراۍظهورَتمُصممۍامـٰانمیشَود
ڪہبیایۍ،کَسۍچِہمیدانَد؟
کَسۍاگرچِہنَدانـد،خُداڪہمیدانَد
فَقـطمُعطلمـٰایۍ💔!'
#أللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪْألْـفَـرَج
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#ناحله💕
#قسمت_چهل_ششم
🚫#ڪپے بدوݩ ذکرنام نویسنده حرام و حقالناس است🚫
آروم گفتم
_قسمتُ خودمون میسازیم.
انگار که شنید پاشو گذاشت رو گاز و با تمام وجود گاز داد
یه لبخند پیروزمندانه نشست رو لبم
یه حسی بهم میگفت نمیرسم ولی به قول بابا هم فال بود هم تماشا!!
بعدِ یه ربع تا بیست دیقه رسیدیم دم هیئت.
خلوت بودنِ خیابون هیئت نشون از تموم شدن مراسم میداد.
با حالت اشکبار رو به بابا گفتم
_اه دیدینننن چرا اخه انقدر دیرررر
حالا دیگه ساعت نُهِ!!! نه !
+خب حالا برو ببین شاید کسی باشه.
_نه دیگه دست شما درد نکنه ممنون لطف کردین تا همینجاشم
برگردین خونه لطفا.
بابا سوییچِ ماشینو زد که دیدم یکی از در هیئت اومد بیرون
بلند گفتم
_عههههه نگه دارین یه دقیقه
این و گفتمو از ماشین پریدم بیرون
دلم یه جورِ خاصی شد .
هیچ وقت تو عمرم این حسُ نداشتم.
ناخودآگاه کشیده شدم سمت در ورودی.
به اونی که از هیئت اومد بیرون گفتم
_هستن هنوز ؟
سرشو تکون داد و گفت
+تو مردونه!!! ولی مراسم تموم شده.
کفشمو در اوردم و رفتم قسمت آقایون.
یه جای خیلی بزرگ بود .
انتهاش یه سری آدم جمع شده بودن .
بدون اینکه به دور و برم نگاه کنم اروم قدم بر میداشتم .
که یه دفعه همه بلند شدن
یه صدای آشنا گف
+آروم بچه هآ آروم بلندش کنید!!!
بسم الله
یه یاعلی گفتنو تابوتو بلند کردن و گذاشتن رو شونشون .
حس کردم قلبم داره میاد تو دهنم.
بی اختیار قدمامو تندتر کردم و رفتم سمتشون
اوناهم دیگه حرکت کردن
چند قدمِ اخرِ باقی مونده رو دوییدم
که همه نگاشون زومشد رو من
با هول و ولا دنبال آشنا میگشتم که دیدم محسن زیر تابوتُ گرفته...
با چشایِ پر اشک نگاهش کردم اونم نگاهم کرد .
دیگه اشکام سرازیر شد ملتمسانه گفتم
_آ...آقا محسن....!!
اطرافشو نگاه کرد
_با شمام. میشه خواهش کنم یه دیقه نرید؟
همه با چشایِ گرد زل زدن به من.
_خواهش میکنم یه دیقه شهیدُ بزارید زمین من به زور خودمو رسوندم اینجا .
دیگه وایستاده بودن .
مردد نگام کرد و نگاشو برگردوند یه سمت دیگه که صدای ریحانه رو شنیدم .
+عه اومدی ؟ چرا انقد دیر؟
_میگمبرات بعدا.
میشه به اینا بگی فقط یه دیقه اجازه بدن منم ببینم شهیدُ؟
ریحانه با چشاش یه سمتُ نگاه کرد برگشتم طرف زاویه دیدش.
که دیدم داره به یه پسری که لباس چریکی بسیجی تنشه نگاه میکنه .اول نشناختم بعد که بیشتر دقت کردم فهمیدم محمدِ!!!
به محسن نگاه کرد و سرشو تکون دادو خودش رفت ...
محسن اینام که زیر تابوتُ گرفته بودن اروم گذاشتنش زمین و رفتن کنار!!
به ریحانه گفتم
_میشه کنارش بشینم؟
وضو دارم به خدا!
+بشین عزیزم بشین.
فقط یه خورده سریع تر دیرشون شده!
_قول میدم.
یه لبخند به من زد و ازم دور شد
ادمایی هم که اطرافم بودن ازم فاصله گرفتن.
وایستادم کنارش.
بهش نگاه کردم .
همونی که تو خوابم دیدم .
تو یه تابوت که دورش پرچم ایران پیچیده بود از همونایی که تو تلویزیون نشون میدادنُ تو پیج محمدم دیده بودم
روش نوشته بود
"شهید گمنام"
(۱۸ ساله)
ناخوداگاه اشکام میریخت رو گونم .
شوری اشکمو رو لبم حس کردم.
نمیفهمیدم چرا گریم گرفته!!
از همه مهم تر نمیدونستم چرا به این شدت.
سعی کردم اشکامو پنهون کنم که کسی متوجه نشه .
به تابوت نگاه کردم .
اروم گفتم
_تو همونی که دستمو گرفتی؟
کمک کردی اره؟؟
تویی پسر حضرتِ زهرا؟
تو پستای این بچه ها خوندم تو بچه حضرت زهرایی!!
اره؟
درسته که میگن آرزوهارو براورده میکنی؟؟
اسمش چی بود اها همون"حاجت"
تو منو دعوت کردی مراسمت!!؟
منِ بی سروپا!!!؟
من لیاقت داشتم؟
سرمو گذاشتم به حالت سجده رو تابوتُ بوسیدمش.
دوباره نگاش کردمو دستمو اروم روش حرکت دادم
_پس حالا که گرفتی دستمو ول نکن!!
اینو گفتمو ازش فاصله گرفتم که دوباره اومدن سمت تابوتُ بلندش کردن.نشستم گوشه ی هیئت و به رفتنشون نگا کردم.
پاهامو تو بغلم جمع کردم و اشکامو پاک کردم. سرمو برگردوندم گوشه ی دیگه ی هیئت که محمد با ریحانه نشسته بود.
ریحانه با دیدن من خواست از جاش پاشه که محمد نذاشت.
گوشه چادرشُ گرفت و بوسید و از جاش پاشد و دنبال تابوت رفت.
بهش خیره شدم این لباس جذبشو بیشتر میکرد.
میترسیدم بفهمه دارم نگاش میکنم.
چقدر خوشگل تر و خوشتیپ تر از قبل.
انگار میدرخشید.
داشتم رفتنشو تماشا میکردم که ریحانه صدام کرد
+نگفتی دختره؟؟
چیشد اومدی؟
تو که گفتی نمیای
بہ قلمِ🖊
#غین_میم 💙و #فاء_دآل 💚
#اللّھمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
#دعایفرج 🌱
بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم
الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ
اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذٰلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ
یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ
اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ
اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی
السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ
الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ
یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.
#اللَّھُـمَعجِّـلْلِوَلیِڪَألْـفَـرَج ✨
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••|💚🦋|••
#السلام_ایها_الغریب
#سلام_امام_زمانم
من
هر
نَفَسی
را که
جدا از
تو کشیدم
غم بود و
شر بود و
ضرر بود و
دگر هیچ...
#صاحبی❤️🩹
#اَللھُـمَعَجلْلِوَلِیڪَالْفَرَج 🤲🤍
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´