#تجربه_کاربران
سلام به همه دوستان کانال مجردان انقلابی تبریک میگم میلاد با سعادت امام رضا علیه السلام رو در راستای این مبحث داغی که در کانال راجبش صحبت شد و دوستان گفتند که آقایان مذهبی زیبایی را مد نظر قرار میدن یا خانواده هاشون تاکید اصلی روی زیبایی هستند نه ایمان و تقوا خواستم تجربه خودم رو بگم من به لطف خدا سه سالی هست که عضو این کانالم و یک سال و نیم هست که ازدواج کردم و به لطف خدا وارد متاهلان انقلابی شدم البته میگم چون خیلی درگیرم بودم دانشجو بودم اصلا فرصت نکردم که بیام خبر ازدواجم رو بگم الان دیگه فرصت شد گفتم که بگم سال ۹۷ بود که من ازدواج کردم و اینم بگم جزو دسته دختران مذهبی بودم که برام یه چیزایی خیلی مهم بود دختر چادری مذهبی مسجدی و برای ازدواج من به شدت تاکید داشتم روی ولایی بودن آقا و حتماً مسجدی و هیئتی باشه و ظاهر آقا هم یه ظاهر موجه اسلامی باشه من خودم به شخصه دختری بودم که اصلاً اهل آرایش نبودم اصلا دست به صورتم نزده بودم تا قبل از ازدواج تحت هیچ شرایطی و چون مقید به رفتن به مسجد برم لباس های ساده می پوشیدم چادر سنتی ساده با مقنعه بیشتر وقتا و مانتو شلوار خیلی ساده ولی همین که وارد مسجد می شدم این قانون من بود که حتماً باید با تک تک افراد تو مسجد خانم های مسجد حتماً سلام علیک خیلی گرم داشته باشم برام خیلی مهم بود که با اخلاق خوب وارد مسجد بشم با همه بچههای مسجد ارتباط می گرفتم از بچه های نوجوان گرفته تا دوستان جوان سعی میکردم که واقعاً یه دختر مذهبی خوشرو خوش خنده خوش اخلاق و مهربون تو جمع باشم دوباره تاکید می کنم قیافه ام یه قیافه کاملاً معمولی بود جالب بود من فقط یک سال بود که با مسجد محلمون آشنا شده بودم میرفتم اونجا در طی یکسال خدا میدونه که اکثر پسرایی که تصمیم میگرفتن ازدواج کنن مادرانشون منو معرفی میکردند برای ازدواج هم طلبه و غیر طلبه واقعاً رسمی اومدن خواستگاری اصرار رو اصرار
در حالیکه خیلی دختران زیبایی بودن تو مسجد که میتونستن کیس مناسب باشند ولی برام جالب بود و همه میگفتند که معروف بودن به آدم خنده روی خوش اخلاق و این اخلاق بود که به نظر من همه جذب شدند و این خواستگاران هم که داشتم واقعاً میگم به دلایل مختلف قسمت نمیشد یا استخاره گرفتن یا دلائل مهم مثل اختلافات فرهنگی یا هر دلیل دیگری ولی جالب اینجا بود که وقتی مثلاً آقا پسر می اومدن خواستگاری ما با هم صحبت میکردیم من اصلاً تو جلسه خواستگاری آرایش نمیکردم با کاملا پوشش ساده اصلا دست به صورتم نمیبردم گاهی وقتا هم که از فشار خستگی شبایی که من امتحان داشتم با چهره کاملا خسته وارد جلسه خواستگاری می شدم ولی انقدر سرحال و خوب برخورد میکردم با خانواده شون و جلسات خواستگاری خیلی حواسمو می دادم که خوب رفتار کنم و به عنوان یک دختر مذهبی در واقع خوش اخلاق شناخته بشم تا اینکه قسمت شد سال ۹۷ پرونده مجردی من بسته بشه و با یک پسر مذهبی ازدواج کنم وقتی همسرم به خواستگاری من آمدند وقتی که ولایی بودن ایشون و به اعتقادات مذهبی اطمینان حاصل کردم پای سفره عقد نشستم با ۱۴ عدد سکه برای مهریه
همسرم موقعی که به خواستگاری اومدن ایشون شغل آزاد داشتن و حتی قرار بود من برای ازدواج ه شهری دور از شهر محل سکونت خودم برم ولی چون واقعا ملاک های مذهبی من رو داشتن من قبول کردم و واقعا همسرم همیشه میگن که ملاک من فقط و فقط ایمان و تقوا بوده در صورتی که همسرم تو شهر خودشون خیلی خواستگاری رفتن واقعاً اما چون براشون بحث ولایت خیلی مهم بود و بحث قنائت و ساده زیستی مهم بود باصلاً تو ملاکاشون زیبایی رو در نظر نگرفتن در صورتی که خودشان واقعی آقای مذهبی به تمام معنا هستند و وقتی که با هم ازدواج کردیم و خدا را شکر که یک سال و نیمه که زندگی مشترکمون شروع کردیم همیشه اینو همیشه هم خودشون هم خانواده شون می گن که شما از همه دخترانی که به خواستگاریشون رفتیم یه سر و گردن بالاترین در صورتی که واقعاً یک من قد متوسطی دارم یک قیافته معمولی دارم واقعا اخلاق اخلاق اخلاق خیلی مهم تو زندگی اخلاق فداکاری گذشت مهربون بودن
دلسوزی قناعت درک متقابل خیلی درک کردن مهمه
خیلی مهمه همکاری کردن
همیار بودن روزهای سخت واقعا برای شروع زندگیمون ما یک سال بعد از ازدواج ما نتوانستیم یخچال بگیریم چون خیلی برامون مهم بود که کالای ایرانی تهیه کنیم اون موقع همه کالای ایرانی تو تحریم بود مخصوصاً یخچال ما از یخچال قدیمی خانواده همسرم استفاده کردیم تا اینکه سالگرد عقدمون بهمون یخچال هدیه دادن و اینکه 6 ماه اول زندگیمون تلویزیون نداشتیم چون همسرم دوست داشتن خودشون تامین کنند این وسایل رو واقعاً براشون امکانپذیر نبود ما
مورد های دیگری هم بود که واقعاً به من فشار می آورد از نظر مالی
وسیله نقلیه نداشتیم خونه هم از خودمون نداشتیم و همسرم دانشجو بودند ولی با این شرایط من با همه وجودم توکل کردم به خدا و چون