مجردان انقلابی
#خبر_خوش🎈 #عروس_داره_کانال #ارسالی_از_کاربران من این متن رو روز ولادت امام جواد علیه السلام شروع ک
غرض از مزاحمت اینکه شما یه متنی رو چند مدت پیش تو کانال گذاشته بودین که در مورد ازدواج بود👇👇
🎉🎊#هدیه_ویژه
#دعای_برای_ازدواج
از دیگر دعاهای مجرب برای امر ازدواج دعای توسل به امام جواد علیه السلام میباشد. برای رسیدن به حوائج و خصوصا فروش منزل و ازدواج کردن آن را ۱۴ مرتبه در ۹ روز بخوانید:«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِ وَلِیِّکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ إِلَّا جُدْتَ بِهِ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَى مَنْ وَسِعَکَ وَ وَسَّعْتَ عَلَیَّ رِزْقَکَ وَ أَغْنَیْتَنِی عَمَّنْ سِوَاکَ وَ جَعَلْتَ حَاجَتِی إِلَیْکَ وَ قَضَاهَا عَلَیْکَ إِنَّکَ لِمَا تَشَاءُ قَدِیرٌ»
#به_مناسبت_ میلاد_امام_جواد
#الهی_به_حق_امام_جواد
#مجردهای_کانال_به_جمع_متاهلین
#بپیوندن
#کانال به متاهلان انقلابی تبدیل بشه
#در_خواستی_اعضا
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#live
🔺گفتوگوی ویژه کرونایی
🔺امکان لایو ادمین کانال مجردان انقلابی با علی زکریایی
بیش فعال رسانه ای
🔻امشب دوشنبه ساعت 21:30 از صفحه پیج موج 👇
Instagram.mooj.ir
#پایگاه_سوادرسانه_استان_خراسان_رضوی 👇
📲 @nasrakhorasanrazavi
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی 👇
@mojaradan
👇
@siasi_mojaradan #تا_نابودی_اسرائیل
پیج علی زکریایی 👇
Instagram.alizakariaee5
پیج ادمین کانال مجردان انقلابی 👇
Instagram.rashidian_amirr
#اطلاع_رسانی
اگر #خانواده ای را میشناسید که در شرایط معیشتی #سختی هستند لطفا اطلاع رسانی کنید.
🕌کمک #معیشتی آستان قدس رضوی
📇اطلاعات خودشونو به شماره 3000138 پیامک کنن
🧾اطلاعات شامل:
۱.کد ملی شخص
۲.نام ونام خانوادگی
۳.تعداد افراد خانواده
۴.وضعیت تکفل و سرپرستی
۵.و یک شرح حال مختصر
🍱 #سبد_معیشتی آستان قدس رضوی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
✍ @mojaradan
میشه این روایت 👆 رو بخونی و برای #جوانان کاری نکنی؟!
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🌺🍃🌸🌹🌸🍃🌺
@mojaradan
❤️نکته های ناب" انتخاب:
❣❣❣❣
🔵هنگام ازدواج بیشتر با گوشهایت #مشورت كن تا با چشمهایت.
🔵 مردی كه به خاطر ”پول” زن میگیرد، به #نوكری میرود.
🔵لیاقت #داماد، به قدرت بازوی اوست.
🔵زنی سعادتمند است كه #مطیع ”شوهر” باشد.
🔵زن #عاقل با داماد ”بیپول” خوب میسازد.
🔵زن مطیع، فرمانروای قلب شوهر است.
🔵زن و شوهر اگر یكدیگر را بخواهند، در كلبه خرابه هم زندگی میكنند.
🔵 داماد #زشت و با شخصیت به از داماد خوشصورت و بیلیاقت.
🍀🍀🍀
نمونه ای از #ضرب_المثل های آلمانی ،ایتالیایی،انگلیسی و...
❣❣❣❣❣❣❣
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
😉 @mojaradan
خدمات آنلاین بانکی احتمال آلوده شدن به ویروس #کرونا را کاهش می دهد.
با فعال کردن #رمزپویا و خرید از سایت های دارای #نماداعتماد مطمئن خرید کنید.
#کرونا_را_شکست_میدهیم
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#مژده_مژده 🎈
#دومین_عروس_کانال
سلام منم شب نیمه شعبان نامزدیم بود😊
#ادمین_نوشت
الهی قسمت تمام مجردهای کانال بشه وبه زودی همه به متاهلین بپیوندیم
الهی خوشبخت و عاقبت بخیر و زیر سایه امام زمان باشن 🌹
امروز کلی خبرهای خوش شنیدیم
ان شاءالله در روزهای بعد بیشتر خبر ازدواج مجردان گل کانالمون بشنویم😉
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
مجردان انقلابی
🍁🍁🍁🍁 #داستان_شب قسمت هفتم🍃 راز میان چشم ها 💕 با یه صدای غم انگیزی که انگاری شبیه نواختن نی بود از
🍁🍁🍁🍁
#داستان_شب
قسمت هشتم🍃
راز میان چشم ها💕
با صدای محکم در از خواب پاشدم
+ای بابا سر صبح جمعه ایی اسایش نداریم به خدا
قدم کش به سمت در رفتم و با اخم در و باز کردم که دیدم خانم همسایه دم دره
همسایه :سلام آقا هاشم ببخشید مزاحم شدم
+سلام نه مراحمید چیزی شده؟
_والا راستش لوله های ظرفشویی ترکیدن و خونه مو آب برد. کنتور هم هرچی میبندمش بازم آب میاد بیرون دستم به دامن تون یه کمکی بهم برسونید
+برید من جعبه ابزار و بیارم الان میام
_ :تو رو خدا سریع تر پس
پریدم تو انباری و جعبه ابزار و برداشتم. خواستم برم بیرون که عزیز گفت :هاشم کجا میری؟
+عزیز لوله آب خونه همسایه روبه رویی ترکیده، میرم کمکش
عزیز:عه خانم محمدی؟
+آره
و در و بستم و رفتم داخل خونه شون
+یالله، یاالله
خانم محمدی :بیاین بالا آقا هاشم بفرمایید
کفشامو درآوردم و وارد خونه شدم. چشم چرخوندم و خانم محمدی رو دیدم که کنار ظرفشویی واستاده بود
+اجازه بدید یه نگاهی بکنم
محمدی :بله بفرمایید، نمیدونم چرا همش آب میاد بیرون
یکمی لوله ها رو وارسی کردم و گفتم :پوسیده، خدا رو شکر عین همین لوله رو دارم الان عوض میکنم براتون
محمدی :خیر ببینی پسرم
مشغول تابوندن پیچا بودم که صداش تو گوشم پیچید :مامان دیگه ملافه نداریم؟
محمدی :نه مادر نمیدونم دیگه با چی خشک شون کنم
_میخای از لباسام بردارم؟
محمدی :نه مادر برو بشین اینجا خیسه سر میخوری
دلم میخاست به یه بهونه ایی از تو کابینت بیام بیرون. به بهونه آچار کلاغی سرمو آوردم بیرون که دیدم به اپن تکیه داده و به دیوار روبه رو خیره شده.
داشتم زیرزیرکی نگاش میکردم که محمدی گفت :آقا هاشم چای میخورین؟
+نه دستتون درد نکنه
محمدی :من پس با اجازتون برم تا پیش عزیزتون ببینم میتونن آبگوشت منو رواجاقشون بزارن تا جوش بیاد، چون میترسم ظهر بی ناهار بمونیم
+بله برید اتفاقا عزیز خونه است
:ببخشید من همش اسباب زحمتم واسه شما
+اختیار دارید رحمتید
و رفت بیرون. یکمی اونجا دس دس کردم که دیدم گفت :سلام، آقا هاشم شمایید پس؟
+سلام از ماس، بله هاشم منم
_همون آقایی که تو کوچه بهم کمک کردید؟
+بله درسته
_ممنون که الانم به مامانم کمک میکنید آخه این کارا بیشتر مردونه اس
+خواهش میکنم انجام وظیفه اس
_لطف دارید من توی اتاقم اگه چیزی لازم بود صدام کنید
داشت میرفت که گفتم :عه... ببخشید.. من چی صداتون بزنم؟
برگشت و گفت :محمدی..
انگاری تیرم خطا رفته بود. با خودم گفتم :گند زدی هاشم، درست رفتار کن، اومدی تو خونه مردم چشماتو درست بچرخون
لوله ها رو عوض کردم و داشتم واشر و میبستم که دوباره همون صدا رو شنیدم
اونقدر نزدیک که حتم بردم از اتاق خودشه
ناخودآگاه به سمت اتاقش رفتم. در اتاقش کمی باز بود. کنترل خودمو از دست داده بودم. نگاهی بهش کردم که دیدم کنار پنجره رو تختش نشسته بود و با نی کوچیکی داشت همون صدا رو تولید میکرد.
یه آن به خودم اومدم و برگشتم به
آشپزخونه.
تصور صدای نی و اون خاکستری چشماش باعث لرزش دستام شده بود اونقدر که نفهمیدم چند باری واشر و اشتباه بستم.
ادامه دارد...
#نویسنده_هانیه_فرزا
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan