eitaa logo
مجردان انقلابی
14.2هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.7هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 فقط جهت تبلیغات پیام دهید 👇 @mojaradan_bott متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 t.me/mojaradan 👈آدرس تلگرام sapp.ir/mojaradan 👈آدرس سروش eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5774165281261748376.mp3
2.03M
۴ "خیابان ها شـ🎊ـادند؛ برای میلادت" اما مـن این روزها سرمستم؛ آقا مــن؛ دوباره پیدایت کرده ام . طعم جشن آشـ💞ـتی کنان من و تو، شیرین ترین مزه دنیاست ♡اللـ℘ـم‌؏ـجل‌‌لولیڪ‌الفـࢪج♡ ʝơıŋ➘ 『♡◉@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「‌‌‌‌ 𝓗𝓮𝓼 𝓐𝓻𝓪𝓶𝓮𝓼𝓱 」 - من حسابم ز همه مردم این شهر جداست من امیدم به خدا، ♥️ بعد خدا هم به خداست 「‌‌‌‌𝓣𝓪𝓵𝓪 𝓑𝓪𝓷𝓸 」 ❥︎❈•••••••••••••••••••••• 𝓶𝔂 𝓬𝓱𝓷𝓵 ↷ 🤍 @mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #تواب💗 #پارت۸۹ وارد فروشگاه که شدیم روجا با ذوقی به وسایل نگاه میکرد که کل حواسش رفته.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۹۰ یه ذوق شوق خاصی تو چشماش بود ولی زیاد طول نکشید که گفت: به مامان گفتم ولی گفت: برات از همون عروسکا برداشتم. فکر کنم دیگه اینو واسم نمیخره! اینو گفت: رفت سمت مادرش عروسک رو برداشتم و به فروشنده گفتم: _کادوکنید لطفا بعد از حساب کردن و بردن وسایلها داخل ماشین نگاهم به روجا بود که نگاهش به همون عروسک کادو پیچ میخ شده بود. دلم طاقت نیاورد منتظر نگهش دارم رو زانو روبه روش نشستم عروسک رو به طرفش گرفتم و گفتم: _تاحالا کسی منو به زیبایی تو عمو صدا نکرده وقتی میگی عمو من خیلی خوشحال میشم. کمی سرمو چرخوندم رو به دختر حاجی گفتم: با اجازه ی شما خانم من برای روجا خانم کادو خریدم تا ازش تشکر کنم اشکالی که نداره؟ روجا یه نگاه به کادوی توی دستم میکرد یه نگاهی به مادرش منتظر اجازه ی مادرش بود _اشکالی نداره؟ _نه ولی... همین که گفت: نه کادو رو سمت روجا گرفتم و گفتم: _بفرما عموجون روجا با خوشحالی کادو رو گرفتو بوسه ای به.گونه.ام زد _ممنون عمو تو خیلی خیلی خوبی دستی به روی گونه ام کشیدم با لبخندی از ته دلم روجا رو به بغل گرفتمو. فشردم و سمت ماشین‌رفتیم. @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۹۱ باصدای مشتهایی.که.به.در.کوبیده.میشداز خواب پریدم ساعتو که نگاه کردم هنوزهفت هم.نشده.بود یعنی این وقت صبح کی میتونه باشه؟ از آیفون چهره ی برزخی نازنین رو که دیدم دوهزاریم.افتاد که انگشتشو گذاشته بود روی زنگ وبا یک دستش هم میکوبید به در... در رو زدم باز.شد خودم برای پوشیدن لباس مناسب به اتاقم برگشتم. _کجایی؟ _ سر.صبحی چه خبرته.مگه.سر.آوردی؟ نازنین به محض دیدنم مثل بمب منفجر شد _اول زود بگو ببینم دیروز کجا بودی؟ _خونه! _آهان ؛ که.خونه.بودی.هان؟ _ اونوقت چرا گوشیتو جواب نمیدادی؟ _شارژ نداشت خاموش شده بود دیر متوجه شدم حالا چی.شده.مثلا.چرا.توپت.اینقدر.پره؟ چون گوشی رو جواب ندادم باید اول صبح تو ملکه عذابم بشی؟ _نه ؛ واسه جواب ندادن گوشی نیست واسه پیچوندن ماست! _متوجه نمیشم چه پیچوندنی؟ شما که هر کار میگید من انجام میدم ! _هر کاری که ما گفتیم؟ بعد دقیقا ما کی گفتیم با روجا و دختر حاجی برید دور دور؟ دستی رو صورتم کشیدم تا کمی بتونم تمرکز داشته.باشم که ادامه داد: _ گوشیتو که بی جواب گذاشتی! چقدر هم عروسک خریده بودید چه قدرخوشکل براخودت.در دل روجا جاباز کردی.چه.ماچه.بوسه.هم.میکرد ؛الهی فداش بشم چه چه.قدر.بامزه.اس دست دل باز شدی برا روجا عروسک هم.میخری فقط مونده.بود.یه رستوران که اونم.به برنامه ات اضافه میکردی عالی میشد! نازنین سکوت منو که دید به حال خرابم پی.بردو. پوزخندی زد و جدی و سرد گفت: _احمق فکر کردی به این راحتی تو رو به حال خودت ول.میکنند تا هر غلطی خواستی بکنی؟؟ یک درصد فقط.یک.درصد احتمال بده اگر دست از پا خطا کنی چه اتفاقی می افته ! حالا باید تاوان این حماقتو.هم بدی! دیگه.پاهام.تحمل.وزنمو.نداشتن.وایستادن.برام سخت بود... روی اولین مبل نشستم و فکرم.پر.کشید سمت دختر عمو و زن عمویی که طول این سالها خواهر و مادرم بودن. به سختی و باحال.خرابم گفتم؛ _ مَ... مَ... من فقط کاریو که شما گفتیدو انجام دادم! _کاری که ماگفتیم... _ توباید هماهنگ میکردی.میرفتی جلو وقتی پنهون کاری.میکنی یعنی کار ما نبوده کار خودت بوده.من با تمام رفاقتی که با تو دارم مجبورم گزارش کنم . @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗 ۹۲ نازنین حال خرابم رو که دید دیگه هیچی نگفت با صدایی که به.سختی.ازته.گلوم.خارج.میشد روبه.نازنین گفتم: _حالا چی میشه؟ _نمیدونم فقط میدونم تا ظهر خبرش بهت میرسه منم الان فقط خبرت کنم و بهت بگم اون گوشیتو روشن کن تا اگر خبری گرفتم بهت بگم تا بتونی این گندی.رو.که.زدی جمع کنی. فعلاااا... با.کوبیده.شدن.صدای در به.خودم.اومدم اولین کاری که کردم گوشیمو.برداشتمو روشنش کردم . بعد سریع شماره ی دختر عموم رو گرفتم و بعد از احوال پرسی برنامش رو تا ظهر پرسیدم که خدارو شکر تو خونه بود کمی خیالم راحت شد ولی باز هم توصیه کردم در رو برای غریبه ها باز نکنه و تا میشه از خونه بیرون نره دلم مثل سیر و سرکه میجوشید. لباس بیرون پوشیدم و گوشی به دست بی هدف در خونه راه.میرفتم و مدام خودمو لعنت میکردم که چرا دیروز اینقدر بی فکر عمل کردم و اونا رو این همه دست کم گرفته بودم. ساعت رو نگاه کردم ساعت ده بود. برای چهارمین به دختر عموم زنگ زدم برای اینکه.بوی.نبره.وسوال.پیچم.نکنه.بهش گفتم خواب بدی دیدم دلم آشوبه... چه طور میتونستم بگم با بی فکری من قراره تو دردسر بی افتید ! زن عمو ازم خواست نهاربرم پیششون منم.از.خدا.خواسته قبول کردم اگر خودم کنارشون باشم خیالم راحت تره سوار ماشین که شدم تازه.به.راه.افتاده.بودم.کهگوشیم زنگ خورد باز نازنین بود. سریع ماشینو کنار کشیدمونگه داشتم به.تماسش.حواب.دادم... _الو الو نازنین ... _سلام _سلام چی شده؟ خبری گرفتی؟ _آره ؛ کجایی تو؟ _دارم میرم سمت خونه ی عموم چی شده ؟ _برو پیش روجاااااا دستی به صورتم کشیدم گوشهام.از.شنیدن.اسم.روجا سوت کشید باورم.نمیشه روجا؟ آخه اون بچه؟ خدای من چه بلایی میخواد سرش بیاد تمام استرس و فشاری که روم بود رو کنار گذاشتم و گفتم: _مطمئنی؟ میخوان چیکار کنن ؟ آخه اون فقط یه بچه است! @mojaradan 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
6023087575.mp3
10.88M
「‌‌‌‌ 𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂 」 - ۶ 🔥 حسادت در محبت ، و تمایل به پیشتاز بودن در نگاه کسی، ارتباط انسان را با بقیه‌ی اطرافیان به نجاست می‌کشاند. ☆ کسانی در ارتباطات خود و جذب محبت دیگران موفقند که؛ می‌توانند برای محبوبیت دیگران ، راه باز کنند؛ حتی در قلب کسی که برایشان بسیار مهم است. ‌‌‌@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♥️ کربلایم شده مهر تربت شما صد شکر که قسمت شده هر روز بگیریمـ ما اِذنِ نفس از پسرِ شـاهِ نجف را @mojaradan
21.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••|💚🦋|•• * مولا جانم... * دردهایم شده تکرار، بهم ریخته ام... * غم شده بر سرم آوار، بهم ریخته ام... * آخر سال شد و درد فراقت مولا... * شده در سینه تلمبار، بهم ریخته ام... @mojaradan
💞💞💍💍💞💞 💢هرگز بدون شناخت و منطق نباید وارد رابطه شد در اینجا به شما کمک میکنیم تا با پرسیدن برخی سوالات در مراسم خواستگاری به شناخت نسبی برسید تا زندگی پربارتر و مستحکم تری تشکیل بدید. نظرت در مورد زندگی مشترک و مستقل از خانواده هاچیست؟؟ خانواده تو نظرشون راجب مستقل شدن ما چیه؟ ممکن بخاطر رها شدن از محدودیتها بخواید ازدواج کنید؟ ممکنه بخاطر نگرانی از بالا رفتن سن یا گریز از تتهایی میخوای ازدواج کنی؟ هدفهات توی زندگیت چی بوده؟ بنظرت همسر ایده ال کیه ؟ سابقه بیماری خاص؟! خواستگاری رفتید دلیل ردشون چی بوده؟ چه ارزوهایی دارید؟ چه چیزهایی برات مهمن؟ به چه چیزهایی علاقه داری؟ نظرت راحب بچه دار شدن ؟ چقد مذهبی هستی ؟ درامد ماهانه ات چقده؟ در مورد کار کردن زن نظرتون چیه؟ چندتا دوست صمیمی داری؟ آیا قصد رفت آمد باهاشون دارید ؟ بین خانواده و همسر کیو انتخاب میکنی در مورد تقسیم کار منزل نظرت چیه ؟ اگر در چگونه گذروندن تعطیلی اخر هفته اختلاف پیش بیاد چیکار میکنید؟ چقد توی زندگی مشورت میکنی و از همسرت کمک میخوای؟ چه اشکالی در طرف مقابلت نمیخوای باشه؟ راهای نشان دادان علاقه و محبت کدوما هست نظرت در مورد جایگاه زن و مرد از کسی ناراحت میشی چیکار میکنی جذابیت های ظاهری و باطنی؟! در مورد مراسم و تشریفات نظرت چیه؟ خصوصیات ظاهری چاقی لاغری چقد برات مهمه؟ چند درصد تصمیماتو خودت میگیری؟ نظرتون در موردروابط جنسی چیه؟! از محل کار و تحصیل تحقیق کنید گذشته فرد چقد مهمه؟ تردید در مورد ازدواج داری؟ اگر تضاد و اختلافی پیش بیاد چیکار میکنی؟ نقاط قوت و ضعف یکدیگر چقد همدیگرو دوست دارید؟ بنظرت نشانه های علاقه همسرت به تو چیه؟(چگونگی ابراز علاقه) با منطق و احساسات ازدواج کنید موفق و سربلند باشید 🌸❤️ محبوبه پالیزوان مشاور و روانشناس خانواده @mojaradan