رسانه ای شدن مفاد توافق احتمالی ایران و 4+1، دفاع یا انتقاد از مذاکرات بیش از آن که نشان دهنده دغدغه دلسوزانه باشد حاکی از کنشگری ناشیانه است؛ لکن میتوان با مقایسه شرایط کنونی کشور و زمان انعقاد برجام، دورنمایی از مختصات توافق احتمالی به دست آورد؛ تفاوت هایی که بالطبع باید منجر به تفاوت در قرارداد نهایی شود؛ در این یادداشت به چند مورد از تفاوت های دو بازه مذکور اشاره میشود. بخوانید؛
1⃣فضای رسانه ای و عمومی کشور
از سال 92 که دولتی با شعار «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد و هم چرخ اقتصاد» روی کار آمده بود تا سال 94 و زمان انعقاد برجام، با بمباران تبلیغاتی که توسط غربگرایان داخلی صورت میگرفت، تعداد نسبتا قابل توجهی از مردم پذیرفته بودند که راه حل مشکلات کشور، مذاکره با کشورهای غربی می باشد؛ خود دولت هم نقش بسزایی در ایجاد این تلقی اشتباه ایفا می کرد؛ به عنوان مثال در جریان توزیع سبد کالا که با بیتدبیری های آزاردهنده همراه بود یکی از خبرگزاری های حامی دولت در تحلیل آورده بود:
«توزیع سبد کالا با شیوهای که انجام شد، نه یک اتفاق بود و نه عملی که تبعات آن برای روحانی و مردانش غیر قابل پیشبینی باشد. روحانی دقیقاً همین - ازدحام، دعوا و مرافعه و احیانا له شدن زیر دست و پا- را پیشبینی میکرد و اصلا آن را لازم داشت.
نگاه کنیم به اظهارات وندی شرمن که گفته «شما در اخبار دیدید ایران غذا بین مردم فقیرش توزیع کرده تا نشان دهد کاهش محدود تحریمها، تأثیر مستقیم داشته.». این دقیقاً همان نتیجه و نمایشی بود که روحانی نیازمند بود؛
اینکه مردم حاضرند برای چند کیلو مرغ و برنج با هم درگیر شوند. درست است که روش توزیع چندان مناسب نبود، اما اگر بتوان جایزه فستیوال جهانی را به خود گرفت، به تحقیر چند روزهای که بازیگران آن شدند، می ارزید»!
واقعیت این است که یکی از مزایای «دولت عبرت» همین بود که با ارتقای بینشی عموم مردم، در حال حاضر کمتر کسی راه برون رفت از مشکلات را مذاکره میداند و در نتیجه تیم مذاکره کننده نیز ملزم به توافق به هر قیمتی نیست.
2⃣وضعیت اقتصادی کشور
نگاهی به شرایط اقتصادی کشور در دوسال منتهی به برجام به وضوح حکایت از تفاوت شگرف آن دوران با شرایط کنونی است؛ دولت وقت با بی عملیِ خاصی، کشور را در رکود سنگین فرو برده بود و تمام ارکان اقتصادی کشور را معطل مذاکره و توافق احتمالی با کشورهای 5+1 نموده بود؛ کشور در حال تعلیق قرار داشت و همه منتظر اخبار هتل کوبورگ نشسته بودند!
لکن در شرایط فعلی علاوه بر قطع پیوند مذاکرات با اقتصاد کشور، شاخص هایی همچون کاهش نرخ تورم، افزایش رشد اقتصادی، کاهش رشد نقدینگی، افزایش جذب سرمایهگذاری خارجی و... چشم انداز روشنی برای اقتصاد کشور رقم زده که دست بالاتر ایران در مذاکرات را در پی خواهد داشت.
3⃣نگاه دولت به مذاکرات
دولتی که بعدها به دولت «برجام دیگر هیچ» معروف شد تا آب خوردن مردم را نیز به توافق گره زده بود و معتقد بود هر توافقی بهتر از عدم توافق است! همین پالس ها بود که طرف مقابل را به امتیاز گیری هرچه بیشتر تشویق میکرد تا جایی که
وبسایت رادیو فرانسه در تحلیلی آورده بود: "ارزیابی غرب از دولت روحانی، تعامل با #فروشنده_بدهکار و مشتاقی است که خود را ناگزیر از #فروش_حقوق_ملی میبیند. طبق این جمعبندی اگر خریدار صبور باشد، فروشنده، قیمت را کمتر خواهد کرد".
لکن در حال حاضر دولت با اعلام اینکه هیچ عجله ای برای رسیدن به توافق ندارد تصریح کرده است عدم توافق بهتر از توافق بد است
4⃣قیمت نفت
ایران به عنوان یکی از کشورهای صادر کننده نفت تأثیرپذیری قابل توجهی از نوسانات آن داشته و دارد؛ در سال ۹۴ قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقه خود قیمت نفت را به نصف و کمتر از آن کاهش دادند و به سبب آن درآمدهای جاری کشور به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرد؛رهبر انقلاب نیز در سخنرانی نوروزی سال ۹۴ با اشاره به این واقعیت فرمودند:
«شما وقتی که به امید قدرتهای خارجی نشستید تا آنها بیایند اقتصاد شما را رونق بدهند و با زیر بار آنها رفتن، اقتصاد را رونق بدهید، آنها به حدّ کم قانع نیستند. وقتی که شما نگاه میکنید به بیرون، مواجه میشوید با یک مسئلهای مثل کاهش قیمت نفت؛ ناگهان قدرتهای مستکبر با همراهی ایادی منطقهای خودشان متأسّفانه به این نتیجه میرسند که قیمت نفت را به نصف و گاهی کمتر از نصف برسانند؛ شما مواجه میشوید با یک چنین مشکلی؛ وقتی نگاه به بیرون باشد، این است. وقتی شما نگاه به درون کردید، #دیگر_اینجور_نیست.»
✅قدر مسلم توافق احتمالی متفاوت با قراردادی خواهد بود که در سال 94 منعقد شد ولی باید منتظر ماند و دید که این #توافق_متفاوت چه مقدار از منافع ملی را تأمین خواهد کرد؟!
#مذاکرات_وین
#توافق_متفاوت
╔═••⚬🇮🇷⚬••═╗
@moje30
╚═••⚬🆕⚬••═╝