سالها پیش یعنی اوایل دههی هفتاد که شروع دورهی پر آشوب روزنامهنگاری ما بود، عزیزی که مدتی مدیر یکی از روزنامههای پر تیراژ مملکت بود در محفل خصوصیمان تعریف میکرد یک روز از #وزارت_ارشاد با وی تماس گرفته و ضمن #توبیخ، ازش توضیحاتی راجع به یک آگهی در بارهی ضمیمهی نیازمندیهای روزنامه میخواهند.
دوستمان میگفت «گفتم چه توضیحی؟ مگر اتفاقی افتاده؟» نمایندهی وزارت ارشاد گفته بود «شما در نیازمندیهای روزنامهتان یک آگهی درج کردید با این مضمون؛ یک #گاوداری با ۲۷۰ رأس گاو شیرده و گوشتی، با قیمتی مناسب، یک جا به فروش میرسد.».
دوست مدیرمان میگفت «به طرف گفتم خب، مگر این ایرادی دارد؟ آگهی است دیگر.» و وزارت ارشادی جواب داده بود: «نه، ایراد ندارد، ولی شمارههای تماس با این گاوداری، شمارههای روابط عمومی #مجلس است. این ایراد دارد!»🙊🙊😂😂😂😂