هدایت شده از مَتنـِــــستان ✒️موثرباش
💙وام دار مهربانی
#متن_مجری #فن_بیان #سخنرانی #روز_پرستار
بوی تو در تمام اتاقها میپیچد.
صدای قدمهایت را میشناسند این اهالی رنجور.
طنین گامهای تو ضربآهنگ امیدواری است برای بیماران.
غیر از خدا و تو در دل این تاریکی شب، چه کسی به فکر رنجها و دردهای آنهاست؟
به تمام اتاقها سر میکشی و نگاه منتظر بیماران را به سلامهای آسمانی و لبخندهای دلنشینت میهمان میکنی.
خستگی در چشمهایت موج می زند؛ ولی لبهایت همیشه میخندد.
شبیه نسیم، پاورچین پاورچین، میوزی؛ حتی در رویاهای بیمارانت.
تو از قرنها پیش زاده شدی از یک مهربانی عمیق و در تمام روزگاران تکثیر شدی.
تو را ساده میشود شناخت، نه از روپوش یکدست سفیدت؛ تو را از عاطفه سرشاری از شانههایت که سرازیر است، از طعم دست هایت که نوازش های مادرانه ایثار میکند، میشود شناخت.
شبها، تنها فانوسهای روشن چشم های تو سو سو میزند.
تو گل شب بویی هستی که شب ها، عطر آرامش می پراکنی.
ای کوهوار صبر در این عصر دلتنگی و غریبگی، چقدر بوی آشنا میدهی!
چه بسیار روزنههای امیدی که از نگاه تو، به دنیای ناامید بیماران گشوده شده است!
هر شب، ستارههای روشن چشمهایت را بر در هر اتاق و راهرویی میآویزی و تو، شبها، در خواب بیماران، زلال و آرام جاری میشوی.
نبض حیات میگیری و نور در رگهایشان جاری میکنی.
تو که قدم میزنی، پلک ها، اسوده می خوابند.
باید تو را ستود؛ تو را که وام دار مهربانی زینبی علیهاالسلام .
امروز، روز توست.
دلتنگیهایت را به من ببخش؛ من قدردان لحظههای عمیق عشق توام.
✍خدیجه پنجی
@matnestan | مَتنـِــــــستان