اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
قصیده میلاد امام هادی علیه السلام
نسیمِ سامرایت مینوازد گونههایِ ما
چه این دنیا چه آن دنیا تو میمانی برایِ ما
زیارت آمدیم و دستهجمعی جامعه خواندیم
خدایی با نفسهایِ خودت شد سامرایِ ما
به مسکینی قناعت کرده بودیم و نگاهِ تو
به شاهی میکند تبدیل در عالم بهایِ ما
تمامِ آرزویِ ما شده این که فقط یکبار
بپیچد باز هم در صحنتان مولا صدایِ ما
درِ این خانه که هستیم ما هنگامِ دَقُّالباب
بگو با دیگران در میزند حتماً گدایِ ما
بده نانی به سائل با دو دستِ حیدریِ خود
نگیری وقتِ نان دادن نگاه از چشمهایِ ما
الهی تا خودِ محشر نمکگیرِ خودت باشیم
بگیرد آب و رنگی با دعایت ربّنایِ ما
اگر هادی تو باشی راهِ ما هموارِ هموار است
چراغِ روشنِ راهی وُ مصباحُالهدایِ ما
تویی اِبنُالرّضا حکمِ حرم امضایِ جدِّ توست
بده در سامرا امشب براتِ کربلایِ ما
عزیزِ جانِ سلطانی تویی فرزندِ جود وُ نور
تو روشن کن به نورِ خطبههایت روزهایِ ما
اگر همراهِ ما در این شبِ جمعه حرم رفتی
بده با آه و گریه یک سلام آقا به جایِ ما
بخوان روضه دَمی که در حرم پیچید بویِ سیب
بگو از پیکری دَرهم بگو از بوریایِ ما
ببین دلشورهها را بویِ ماهِ عشق میآید
دعا کن اِی نوایِ تو دوایِ ما شفایِ ما
الهی پایِ روضه جان دهیم امسال آقا جان
به رویِ نیزه شد وقتی که رأسِ دلربایِ ما
به پایِ نیزه سهمِ ندبهخوانِ خیمه سیلی بود
بگو الغوث وُ أدرکنی که میآید دعایِ ما
#قصیده #میلاد #امام_هادی_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/mojtabasheikhi_110