eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
2.1هزار دنبال‌کننده
194 عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ رُوِیَ عَن عَلِیٍ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ: «اِتَّقُوا خِدَاعَ‏ الْآمَالِ‏ فَكَمْ‏ مِنْ‏ مُؤَمِّلِ‏ يَوْمٍ لَمْ يُدْرِكْهُ وَ بَانِي بِنَاءٍ لَمْ يَسْكُنْهُ یا يَسْكُنُهْ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ يَأْكُلْهُ» ترجمه: بپرهیزید و مراقب باشید که گرفتار آرزوهای فریبنده نشوید. و چه بسیار انسان هایی که خانه هایی را ساختند که در آن سکونت کنند ولی هرگز در آن ساکن نشدند؛ چه بسیار انسان هایی که آرزوی رسیدن به روزی را داشتند ، ولی هرگز به آن آرزوها نرسیدند؛ چه بسیار انسان هایی که اموالی را جمع کردند، ولی هرگز آن ها را نخوردند. شرح: البته تعبیرِ ، چون لم دارد همه رو، به قول ما جزمش می دهد، روایت از امیرالمؤمنین صلوات الله علیه، منقول است که حضرت فرمودند: بپرهیزید و مراقب باشید از فریب آرزوها. من این را بگویم، این آیه شریفه داریم که«وَذَکِّر فَإِنَّ ٱلذِّكرَى تَنْفَعُ الْمُؤمِنین» بزرگان ما می فرمودندکه: این روایاتی که شما از ائمه؟عهم؟ می بینید، این جور نبوده یک مرتبه امیرالمؤمنین این جمله را گفته باشد. بعضی از روایات ما داریم که مثلا فرض کنید: «کان علی علیه السلام یقول»؛ یعنی صریح است که مکرر می فرمودند؛ ولی یک روایتی است که این ها توش نیست. این معنایش این نیست که یک بار گفتند. یک وقت اشتباه نکنید. این جملات، به خصوص از علی علیه السلام، این یک نکته‌ای است که من دارم می‌گویم. خیال نکن مثلا، یک دفعه این را حضرت گفتند در تمام عمرشان، تمام شد، یادداشت کردند مثلا مثل حالا، رفتند. نه! آن موقع که این حرف‌ها، این جور نبوده، توجّه می‌کنید، چه می‌خواهم بگویم؟! به قول ما این وسائل نوشتاری به قول ما، نبود. توجّه می‌کنید چه می‌خواهم بگویم؟ چه بسا، یک روایتی که از یک امام، شما می بینید، گفت با کم و زیادش، چند هزار بار چه بسا گفته باشند. این را خوب دقّت کنید حرف‌های من رو. و جهتش را هم حالا من عرض می‌کنم. این جور هم نیست که به یک نفر، یک بار گفته باشند. این‌ها یک مطالبی دارد، گفتم بهتان بگویم. چه بسا به یک نفر، ده بار این جمله را گفتند. جهتش هم همان آیه شریفه است «وَذَکِّر فَإِنَّ ٱلذِّكرَى تَنْفَعُ الْمُؤمِنین». ذکر؛ برای این که یادآوریش کنی. یک چیزی را قبلا بهش گفته بودی، یادش رفته است. فهمیدی؟ بگو، هی بگو، هی بگو، هی بگو... .حالا من نمی‌خواهم وارد یک سنخ از مسائل معرفتی بشوم. تکرار گفتار، بر روی نفس و قلب اثر دارد. تکرار گفتار بر روی نفس، روح ،قلب اثر دارد. می‌فهمی چه می‌خواهم بگویم؟ تکرار. فهمیدی؟! آدم یک لقمه که نمی‌خورد، این لقمه‌ای را که می‌خورد. لقمه که می‌بینی همان است، موادّش همان نان است. درست است؟! خب یک دفعه بخور، برو دنبال کارت دیگر. هر روز می‌نشینی، نان می‌خوری، بی خود می‌خوری!. چه بگویم من! این حرف‌ها که اهل معرفت می زنند، حساب شده است. هر روز می‌بینم که نان می‌خوری، خب این که یک دفعه خوردی، بس است دیگر، برو دنبال کارت. نه! این تکرارش تو را تغذیه می‌کند. بفهم. می‌خواستم این را عرض کنم. «اِتَّقُوا خِدَاعَ‏ الْآمَالِ» بپرهیزید، خودتان را حفظ بکنید. تقوا یک نوع حفاظت هم هست.گوش کنید. از فریب آرزوهای بی‌جا. چرا؟ بعد حضرت به قول ما، می آید، مسئله را از نظر برخوردی، کاربُردیش می‌کند. فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ تطبیقیش می‌کند به اصطلاح روز، تطبیق می‌دهد. «فَكَمْ‏ مِنْ‏ مُؤَمِّلِ‏ يَوْمٍ لَمْ يُدْرِكْهُ» یا «لا» بگذاری «یُدرِکُهُ» است، لم بگذاری جزم می‌خورد. من این را ادبیش را هم بگویم. دیدید که وسط حرف هم گفتم. «لَمْ يُدْرِكْهُ»آن قدر آدم‌ها داشتیم، نه یکی، دو تا، ده تا، صد تا، هزار تا، میلیون تا، فهمیدی؟ آن قدر آدم‌ها داشتیم که این‌ها آرزوی آمدن یک روزی را می‌کردند که بهش نرسیدند. فهمیدی؟! آرزوی یک روزی را می‌کردند که بهش برسند و نرسیدند. «فَكَمْ‏ مِنْ‏ مُؤَمِّلِ‏ يَوْمٍ لَمْ يُدْرِكْهُ» از آن طرف، آرزوهایی که معمولا به قول ما، در دست وبال ماست. «وَ بَانِي بِنَاءٍ لَمْ يَسْكُنْهُ» آن قدر آدم ها بودند، خانه‌ها ساختند، بروند تویش راحت زندگی کنند که، هان؟! نتوانستد. سکونت نکردند. خانه را ساخت و چی کرد و همه چیزش را هم درست کرد که یک نفس راحت بکشی، شد؟! باید بروی! بعدش داد رفت. خانه گذاشت، ساخت با آن همه زحمت، حالا بگذریم از مقدّماتش، که چقدر حرام و حلال کرد و دروغ گفت نعوذبالله، حالا ما به آن ها فعلا کار نداریم. شد؟! «وَ بَانِي بِنَاءٍ لَمْ يَسْكُنْهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ يَأْكُلْهُ» کسان بسیاری بودند، پول جمع کردند؛ نتوانستند بخورند. حواست را جمع کن . -1 غرر الحکم و درر الکلم شماره ص 157 سورۀ مبارکۀ ذاریات، آیۀ 55
اتَّقُوا خِدَاعَ‏ الْآمَالِ‏ فَكَمْ‏ مِنْ‏ مُؤَمِّلِ‏ يَوْمٍ لَمْ يُدْرِكْهُ وَ بَانِي بِنَاءٍ لَمْ يَسْكُنْهُ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ يَأْكُلْهُ وَ لَعَلَّهُ مِنْ بَاطِلٍ جَمَعَهُ وَ مِنْ حَقٍّ مَنَعَهُ أَصَابَهُ حَرَاماً وَ احْتَمَلَ بِهِ آثَاماً 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
29.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ رُوِیَ عَن عَلِیٍ عَلَیهِ السَّلامُ قالَ: «اِتَّقُوا خِدَاعَ‏ الْآمَالِ‏ فَكَمْ‏ مِنْ‏ مُؤَمِّلِ‏ يَوْمٍ لَمْ يُدْرِكْهُ وَ بَانِي بِنَاءٍ لَمْ يَسْكُنْهُ یا يَسْكُنُهْ وَ جَامِعِ مَالٍ لَمْ يَأْكُلْهُ» 〰️〰️〰️〰️〰️ شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 در تمامی حاجات، پناهگاه، «ربّ» است❗️ 📌صفتی که در آن لحاظ داعی شده و در آیه هم هست، مربوط به من و تو است، و آن، «ربّ»؛ یعنی پرورش‏دهنده است. «ربوبیّت» یک امر اضافی است؛ یعنی مضافٌ‏الیه می‎خواهد. وقتی گفتی «ربّ»، پای «مربوب» به میان می‏آید. اینجاست که پای من و تو به میان می‏آید. این را هم بدان که احتیاج من و تو به ربوبیّت، تنها در یک بُعد نیست؛ بلکه ما در تمام ابعاد وجودی، چه مادّی و چه معنوی محتاج به ربوبیّت او هستیم؛ لذا وقتی به‏طور مطلق گفتیم: «ربّ»، این تنها در یک بُعد نیست؛ بلکه پرورش دهنده در جمیعِ ابعادِ وجودیِ ما است. «ربّ» هم مثل همان «الله» در باب حاجات، فراگیر می‎شود؛ زیرا سراپای ما احتیاج است. باید کسی را صدا بزنیم و به او پناه ببریم. حالا به چه کسی پناه ببریم؟ به کسی که همه چیز ما در یدِ قدرت اوست، و او همهٔ امور ما را اداره می‎کند؛ به او پناه ببریم و از او بخواهیم. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 دعا در خواست فقیر از غنی است ❗️ 📌جهت این است که دعا «درخواست» است؛ دعا «پناه‏بردن» است. در قالب اصطلاح، درخواستِ فاقد از واجد؛ فقیر از غنی و نادار از دارا است. ما باید این معنا را در نظر بگیریم. که نسبت عبد با پروردگارش چه نسبتی‎ است. آیهٔ شریفه می فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد». ای مردم! همه بدانید! رابطهٔ‎تان با خدا رابطۀ ندار با دارا است؛ رابطهٔ فاقد با واجد است؛ رابطهٔ تهی‏دست با غنی است. این خطاب قرآن به همه است: «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَميد». چه بسا این کلام ‏که مخلوق، فقیر است، مسامحه باشد؛ چرا که مخلوق، «فقر محض» است. سراپای من و تو هیچ است. هرچه هست از او است. سراپای من و تو فقر است؛ نه اینکه من خودم یک چیزی هستم و خدا یک چیزی و من فقیرهستم و او غنی؛ خیر، همین که گفتی من کسی هستم، همین‏جا اشتباه کردی. تو کسی نیستی. اصلاً هستیِ تو برای اوست. به تعبیر معروف، قرآن خیلی به ما احترام گذاشته که فرموده است. 1️⃣سورهٔ مبارکۀ فاطر، آیهٔ 15 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه چهارم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 نوع ربوبیّت پدر و مادر❗️ 📌لذا آیات قرآن چه در بُعد فردی و چه در بُعد اجتماعی «ربوبیّت» را مطرح می‎کند؛ زیرا در مفهوم ربوبیّت، چند مفهوم نهفته است: «پرورش‏دهنده»، «پرورش‏شونده» و «پرورش». اینکه پرورش‏دهنده قادر است و پرورش شونده عاجز است؛ در معنای ربوبیّت نهفته است. وقتی گفتی «ربّ»، همهٔ این مفاهیم در آن هست. معنای دعا هم همین است. دعا؛ یعنی من ندارم و تو داری؛ لذا من از تو می‎خواهم. تو به من بده. در آیهٔ شریفه‎ نسبت به ابَوین در سورهٔ مبارکهٔ اسرا با ظرافت همین معنای ربوبیّت را مطرح می‎فرماید: «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ»1️⃣؛ می‎خواهی برای پدر و مادرت دعا کنی بگو : «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني‏ صَغيرا». خدایا! رحمتت را به پدر و مادرم فرو فرست، چون آنها نسبت به من یک نوع ربوبیّت به خرج دادند، آن موقعی که من عاجز بودم و آن‏ها قادر، دست من را گرفتند! لذا در ادعیهٔ مأثورهٔ ما، هم اسم جلاله و هم «ربّ» به کار می‎رود. مفهوم دعا این است که به خدا بگویی: تو غنیّ بالذّات هستی و من فقیر بالذّات هستم. به همین جهت، من جز تو کسی را ندارم و از تو درخواست می‎کنم. 1️⃣و از سر مهربانى، بالِ فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند. سورهٔ الإسراء، آیهٔ 24 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه چهارم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 تقدّم دعای برای خود در رابطۀ آمرزش❗️ 📌خواسته‎های انسان از خداوند، خواسته‎های مختلفی است. با نگاه به آیات در می‌یابیم جایی که داعی اوّل برای خودش دعا می‎کند، خواسته‎ و مضمون دعا، مسئلهٔ «غفران» است: «رَبَّنَا اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَیَّ». پس در غفران، باید خود را بر دیگران مقدَّم کنیم. قرآن می فرماید: خدایا! اوّل من را بیامرز. بعد پدر و مادرم را و بعد سایر مؤمنین و مؤمنات را بیامرز! امّا علت چیست؟ اگر انسان بخواهد دعایش مستجاب شود، ابتدا باید خودش را از گناهان تطهیر کند و بعد دعا کند. من این نکته را غالباً، به‏خصوص در لیالی قدر تذکّر می‎دهم که اوّل صلوات بفرستید، بعد استغفار کنید، بعد دوباره صلوات بفرستید و بعد حاجات خود را بخواهید. اوّل خودتان را تمیز کنید، آمرزش بخواهید تا خدا گناهانتان را ببخشد؛ حالا اگر با این زبانی که آمرزیده شده دعا کنی، دعایت مستجاب می‎شود. چرا اوّل می‎گویم: من را ببخش؟ چون می‎خواهم برای شخص دیگری دعا کنم و شرط استجابت دعای من این است که اوّل خودم را تطهیر کرده باشم. بعد از این درخواست، سراغ دیگران می‎رود، و علّت اینکه برای آن‏ها هم از خدا غفران می‎طلبد، بیان می‌شود. باید توجّه کرد که تقدیم خود در دعا مطلق نیست؛ زیرا فقط در مسئلهٔ غفران، انسان باید خود را مقدّم کند؛ امّا در مسائل دیگر به‏طور مطلق نیست مثلاً می‎فرماید: «رَبَّنَا اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَیَّ»1️⃣. در مرتبهٔ بعد مشاهده می‌کنیم خاندان و وابستگان و فرزندان انسان مقدّم بر دیگران هستند. 1️⃣سورهٔ مبارکۀ ابراهیم، آیهٔ 41 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه پنجم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 علّت دعا کردن برای فرزندان❗️ 📌در رابطه با جهت این تقدیم‎ها به سراغ بحثی که در باب تربیت داشتم می‌روم که با بحث دعا هم کمالِ ارتباط را دارد. انسان پس از مرگ از این نشئه به نشئه دیگر می‎رود، و تنها خودش هست و اعمالش؛ لذا باید ابتدا برای خود دعا کرد و غفران و مغفرت و رحمت الهی را طلبید. امّا از عالم دنیا که به نشئه برزخ برویم، انقطاع کلّی از این نشئه پیدا نمی‎کنیم؛ زیرا ابتدا به نشئۀ برزخ و بعد از آنجا به نشئه قیامت می‎رویم. ما در نشئه برزخ، انقطاع کلّی از این عالم نداریم؛ و لذا یک سنخ تعلّقاتمان مثل فرزندان‎ و خاندان‎مان هنوز باقی است و تا حدودی رابطه با این نشئه برقرار است. از طرفی چون این رابطه هست و فرزند، دنبالهٔ وجودیِ انسان در این عالم است، گویا بخشی از هستی‎ام را در اینجا گذاشته‏ام و رابطه‎ام با نشئهٔ دنیا قطع نشده است؛ لذا میراث حقیقی، فرزند است نه مال؛ چون با مرگ، انقطاع کلّی از مال پیدا می‎کنم. ریاست هم همین‏طور است؛ زیرا یک رابطهٔ اعتباری بود و با مرگ تمام می‌شود، هیچ رابطهٔ دیگری نیست، فقط رابطه با فرزندانمان هست و چون این رابطه هست، میراث حقیقی برای انسان همان فرزندان او هستند. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 🏷 جلسه پنجم @mojtabatehrani_ir