eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
2.1هزار دنبال‌کننده
194 عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 آیه‌ای که پیامبراکرم(ص) را زود پیر کرد❗️ 📌در شأن نزول آيه مي‌نويسند وقتي آيه نازل شد به پيغمبراکرم(ص) و تلاوت کرد آن را، ایشان فرمود: «شَمِّرُوا! شَمِّرُوا!». آماده شوید! آماده شوید! بعد از این جریان هم «فَمَا رُؤِیَ ضَاحِکاً»؛ دیگر کسی پیغمبراکرم(ص) را خندان ندید. ابن عبّاس می گوید: «مَا نَزَلَ عَلَى رَسُولِ اللهِ(ص) أَشَدُّ عَلَیهِ وَ لا أشَقُّ مِنْ هَذِهِ الاݦݨݖیݨݧݧَةِ»1️⃣؛ هیچ آیه ای شدیدتر و سخت تر از این آیه بر پیغمبراکرم(ص) نازل نشد. لذا بعضی ها به پیغمبراکرم(ص) گفتند: چه چیزی کهولت و پیری را زود بر شما آورد؟ به قول ما چرا پیری زودرس پیدا کردید و آثار پیری در شما زود نمایان شد؟ حضرت در جواب فرمودند: «شَیَّبَتْنِی»؛ سورۀ هود «لِمَ کانِ هَذِهِ الاݦݨݖیݨݧݧَةِ»؛ سورۀ هود مرا پیر کرد؛ فقط برای همین آیه؛(فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا ۚ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ) 2️⃣؛این آیه مرا پیر کرد! 1️⃣بحارالأنوار، ج 17، ص 52 2️⃣سوره مبارکه هود، آیه 112 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 امام‌خمینی(ره) فرمودند علّت پیر شدن پیامبراکرم(ص) مسؤلیت پایداری امّت بود❗️ 📌استاد ما، حضرت امام(ره) از استادشان نقل می کردند که ایشان می فرمود: در استقامت پیغمبراکرم(ص)، شبهه ای وجود ندارد؛ چه استقامت در ابلاغ و چه استقامت در عمل. امر به این استقامت هم در دو سوره آمده است؛ هم سورۀ شوری و هم سورۀ هود. حال چطور شد که آیۀ سورۀ هود، ایشان را پیر کرد؟ در سورۀ شوری داشت: (فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ) 1️⃣ ؛ در اینجا هم همین دستور را دارد: (فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ) 2️⃣ هر دو تا، یکی است. امّا حضرت می گوید: آیۀ سورۀ هود مرا پیر کرد. قضیه از چه قرار است؟ ایشان می فرمود: جهت این است که در سورۀ هود در دنبالۀ آیه، آمده است: وَ مَنْ تَابَ مَعَک. یعنی چه؟ یعنی خداوند تنها پایداری پیغمبراکرم(ص) را نمی خواهد، استقامتِ امّت را هم از پیغمبر(ص) می خواهد. به این نکته توجّه داشته باشید که استقامت، یعنی پایداری عملی و عمل به احکام. این، کارِ بسیار مشکلی است که رسول خدا(ص) را پیر کرد. امر الهی این است که هم خودت به دستورات الهی عمل کن و هم تمام کسانی که با تو ایمان آوردند و تحت سرپرستی تو هستند؛ این ها هم نباید تخلّف عملی کنند. آیه، این را از پیغمبراکرم(ص) خواسته است؛ یعنی تو باید کاری کنی که آن ها تخلّف نکنند! برای این است که این آیه پیغمبراکرم(ص) را پیر کرد و بعد از آن، دیگر پیغمبر(ص) خندان دیده نشد. 1️⃣ سوره مبارکه شوری، آیه 15 2️⃣ سوره مبارکه هود، آیه 112 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم @mojtabatehrani_ir
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 امام‌خمینی(ره) فرمودند علّت پیر شدن پیامبراکرم(ص) مسؤلیت پایداری امّت بود❗️ 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِيَ‏ عَنْ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ وَ آلِهِ‏ وَ سَلَّمَ‏ قال: «اَلدُّنْيَا دُوَلٌ، فَمَا كَانَ لَكَ مِنْهَا أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ، وَ مَا كَانَ عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ، وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ‏ اسْتَرَاحَ‏ بَدَنُهُ، وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ» ترجمه: از رسول خدا (ص) منقول است که فرمود: دنيا متحوّل است و ثبات و قرار ندارد. آنچه كه براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسيد، گرچه در نهايت ضعف و ناتوانى باشى؛ و آنچه كه به ضرر و زيان تو باشد باز هم به تو خواهد رسيد، گرچه در كمال قدرت و نيرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. و هر كس كه اميد خود را از آنچه كه از دست رفته قطع كند، بدنش آسايش خواهد داشت و آن كس كه راضى باشد به آنچه كه خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد. شرح: روایت از پیغمبر اکرم منقول است که حضرت فرمودند: امور دنیایی یعنی مادّیّت، این ها در گردش است؛ یعنی یک امر ثابتی نیست. فرق بین نشئه دنیا و آخرت هم در همین است و آن این است که آخرت ثابت است ولی دنیا، از نظر علمی اش هم این جوری است. این در گردش است، هیچ چیزش ثابت نیست، نه خوشیش ثابت است، نه ناخوشیش ثابت است؛ نه نفعش ثابت است، نه ضررش ثابت است. «اَلدُّنْيَا» قانون کلّی اوّل حضرت می فرماید. «اَلدُّنْيَا دُوَلٌ»؛ این را بدانید، هیچ چیز ثابت نیست. خب حالا اگر ما بخواهیم کلّیش را بگوییم راجع به اینکه در گردش است، و آن این است به این که هم درش چیزهایی هست که به نفع انسان است، هم به ضرر است. پس نمی شود از اوّل که به دنیا می آیی تا آخرش خوش باشی یا همه اش به نفعت باشد. نه خیر این جوری نیست. «فَمَا كَانَ لَكَ مِنْهَا أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ»؛ آنی که به نفع تو بود و بناست آن به دستت برسد در تقدیر الهی به تو می رسد، چه توانمند باشی چه ناتوان باشی. «فَمَا كَانَ لَكَ مِنْهَا»؛ آنی که به نفع توست از دنیا «أَتَاكَ» می آید. به تو می رسد؛ امّا « عَلَى ضَعْفِكَ»؛ جایی که ناتوان هم باشد. از آن طرف، «وَ مَا كَانَ عَلَيْكَ»؛ آنجایی را که باید به قول ما ضررت هست، در آنجا «لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ»؛ خیال نکنی با زورت می توانی او را دفعش بکنی، بناست که پس گردنی بخوری، می خوری هیچ شکّی درش نیست. همین دو تا جمله معنایش این است به این که این را بدان! اساس کار دست دیگری است، توجّه می کنید؟ شد! نافع دیگری است، ضار، دیگر است؛از دیدگاه تو،که نفع و ضرر را ارزیابی می کنی، دست تو نیست، خیال بکنی،که با زورت تو بتوانی نفع به خودت. خودت،منهای آن؛ گوش کنید! نه خبری نیستش، تو نمی توانی کاری کنی، دست یکی دیگر است. بله از او بخواهی نفع را می رساند، از او بخواهی دفع را به قول ما، چون دفع دارد.دفع و ضرر را، دفع می کند برایت. خودت، توجّه می کنید چه می خواهم بگویم؟ زورت، نه ضعفت، نه قوّتت کارساز نیست. نگاه کنید اوّلی می فرماید: ضعف، دوّمی می فرماید قوّت.خیال نکنی اینجا ضعف و قوّت تو کارساز است؛ این کار ساز نیست.ضعیف باشی، بناست نفع برسد؛ یعنی او تقدیر کرده است، به تو می رسد. اگر قوی باشی، بخواهی دفع بکنی ضرر را نمی توانی. درست است؟ این برای خاطر چی؟ برای این که تو سرنخ درونت را با دیگری پیوند بدهی و از او بخواهی، درست است؟ نفع را برساند و ضرر را دفع کند. این قسمت اوّل.
بعد: «وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ‏ اسْتَرَاحَ‏ بَدَنُهُ»؛ یک امور مادّی داشتی در دستت رفتش، حالا هرچی بود، درست است یا نه؟ حالا این غصّه خوردن برای تو فایده ندارد؛ می خواستی، اگر خدا پس گردنی به تو زد ازت گرفته، می خواستی نکنی. «وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ‏ اسْتَرَاحَ‏»؛ نه، اگر نعوذبالله، بر اثر خلاف کاریت بود، بنشین غصّه بخور برای خلاف کاریت. نه اینکه او از دستم رفت. این ها را خوب دقّت کنید چه تعبیری می فرماید: «وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ»؛ این را بدان غصّه برای آن از دست رفته نخور. امور دنیاست، اوّلش نگاه کنید امور معنوی نیست، یک وقت اشتباه نکنید. چون گفت، حضرت اوّل فرمود: «اَلدُّنْيَا دُوَلٌ»؛ بحثش روی چی آمده، دنیاست. به اینکه دیگر امیدت را از آن قطع کن، دیگر گرفتش بردش، برد دیگر؛ توجّه کنید چه می خواهم بگویم. این دیگر ضعف اعصاب برای خودت درست نکن برای از دست رفتۀ دنیایی. از این طرف «وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ»؛ اگر کسی راضی بشود و راضی باشد به آن چه را که او داده است به اش، این چشمش روشن می شود؛ یعنی چیه؟ کیف می کند توی دنیا. آنی را که برای تو، خوب است از نظر چیزی، راحتیت، عبارت از رضا به چی؟ آن چه را که او روزی کرده است. توجّه کنید! حالا سرجمع خواستم این را بگویم: زندگی ما توی دنیا مشحون از این دو تا چیز است، توجّه کنید چه می خواهم بگویم. ضرر و نفع و... این تعبیر های که ما می کنیم، درست است؟ یک کدام از این دو تاست دیگر؛ اولاً بدان! تو خودت کارۀ به آن معنا نیستی تو یک وظیفه ای داری یک تلاشی بکنی؛ درست است یا نه؟ زورت، بی زوریت، گوش می کنی؟! این ها مدخلیت ندارد اینها را بگذارش کنار؛ درست؟! باید بروی یک جای دیگر؛ چون بعدش می آید سراغ چی؟ خدا؛ آخر سر دیدی که! رسیدی شما به عرض من؟ «وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ»؛ آخر کار این است .تو آنجا رابطه را برقرار کن از او بخواه، چه نفعش را چه دفع ضررش را، از او بخواه. از این طرف هم نسبت به امور مالی که از دست داده ای غصّه بی خود، ضعف است، بدن دارد، «‏اِسْتَرَاحَ‏ بَدَنُهُ»؛ یعنی ضعف اعصاب نمی گیرد. بحارالأنوار، جلد 68 صفحه139 قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) الدُّنْيَا دُوَلٌ، فَمَا كَانَ لَكَ مِنْهَا أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ، وَ مَا كَانَ عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ، وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ‏ اسْتَرَاحَ‏ بَدَنُهُ، وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ‏ 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
16.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ رُوِيَ‏ عَنْ‏ رَسُولِ‏ اللَّهِ‏ صَلَّى‏ اللَّهُ‏ عَلَيْهِ‏ وَ آلِهِ‏ وَ سَلَّمَ‏ قال: «اَلدُّنْيَا دُوَلٌ، فَمَا كَانَ لَكَ مِنْهَا أَتَاكَ عَلَى ضَعْفِكَ، وَ مَا كَانَ عَلَيْكَ لَمْ تَدْفَعْهُ بِقُوَّتِكَ، وَ مَنِ انْقَطَعَ رَجَاؤُهُ مِمَّا فَاتَ‏ اسْتَرَاحَ‏ بَدَنُهُ، وَ مَنْ رَضِيَ بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ قَرَّتْ عَيْنُهُ» ترجمه: از رسول خدا (ص) منقول است که فرمود: دنيا متحوّل است و ثبات و قرار ندارد. آنچه كه براى تو مقرّر شده است به تو خواهد رسيد، گرچه در نهايت ضعف و ناتوانى باشى؛ و آنچه كه به ضرر و زيان تو باشد باز هم به تو خواهد رسيد، گرچه در كمال قدرت و نيرومندى باشى و هرگز جلوی آن را نتوانى گرفت. و هر كس كه اميد خود را از آنچه كه از دست رفته قطع كند، بدنش آسايش خواهد داشت و آن كس كه راضى باشد به آنچه كه خدا روزى او نموده دل و چشمش روشن خواهد شد. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 حاکمان مسئول پایداری و عمل کسانی هستند که تحت سلطۀ آنان قرار دارند❗️ 📌 سرّ مسئله چيست؟ در ابتدا، بدانید که ما نظیر این مضامین را در روایات هم داریم. این روایت را زیاد شنیده اید که «کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسؤُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»1️⃣؛ این یعنی چه؟ من با یک بخش کوتاه از نهج البلاغه آن را توضیح می دهم. در خطبۀ دویست و ده آمده است: «وَإِنَّمَا النَّاسُ مَعَ الْمُلُوکِ وَ الدُّنْیَا إِلَّا مَنْ عَصَمَ اللهُ»2️⃣؛ همانا همۀ مردم به دنبال دنیا و بر روش سرانشان هستند، مگر کسی که خدا نگاهش دارد. کسانی که از نظر اجرایی نه ابلاغی، در جامعه سرپرستی دارند، در هر محیطی، بحث کوچک و بزرگ نیست، این ها مسئول عمل کسانی هستند که تحت سلطۀ آنان قرار دارند. من طبق قرآن و روایات، کلّی بحث می کنم. اینکه سرپرست اجرایی خودش به دستورات الهی عمل کند، کافی نیست؛ اینکه تنها ابلاغ کند، کافی نیست؛ پس باید چه کند؟ باید بستر را برای اینکه افراد تحت سرپرستی او به دستورات الهی عمل کنند، فراهم سازد. در قالب تعبیر و اصطلاح باید بگوییم: سرپرست اجرایی باید «مقتضیات را موجود» و «موانع را مفقود» کند. من نمی توانم به صورت جزئی وارد توضیح مقتضیات و موانع شوم. بحث را کلّی می گویم. سرپرست اجرایی هر محیطی «وظیفه دارد» و «باید» این کار را بکند. یک وقت نگویید: وظیفۀ ما ابلاغ است. کاری به بقیّه اش نداریم! اگر خواستند، عمل کنند و اگر نخواستند، عمل نکنند! تو وظیفه داری که شرایط عمل به وظیفه را برای افراد تحت سرپرستی خود، فراهم کنی. پیغمبر اکرم (ص) نیز، هم وظیفۀ ابلاغ داشت و هم سرپرست اجرایی جامعه بود. حضرت، حکومت تشکیل داده بود و حاکم جامعه بود. از نظر اجرایی، سرپرست اجرایی امور بود. خداوند هم به او فرمود: چون سرپرست اجرایی هستی، وظیفه ات این است و تو مسئول پایداری امّت هستی. 1️⃣بحارالأنوار، ج 72، ص 38 2️⃣نهج البلاغه، خطبۀ 210 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم @mojtabatehrani_ir
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 حاکمان مسئول پایداری و عمل کسانی هستند که تحت سلطۀ آنان قرار دارند❗️ 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 یزید هم غاصب حکومت بود و هم ترویج کنندۀ فساد و لاابالی گری در جامعه❗️ 📌شما به خطبه های امام حسین(ع) نگاه کنید! باید کسی بر همۀ حرف های حضرت احاطه داشته باشد تا بتواند این مطلب را بفهمد که وقتی ایشان می فرماید: به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی شود، منظورش چیست. حضرت یک وقت بحث خودِ حکومت را که فلانی غصب کرده مطرح می کند، یک وقت وظیفۀحاکم را هدف گیری کرده و می فرماید: او مردم را به فساد می کشاند. این ها دو بحث جدا است. یک بحث این است که یزید خلافت را غصب کرده است و چون لایق این جایگاه نیست باید پایین بیاید؛ بحث دوّم آن است که او به وظایف حکومتی اش عمل نمی کند و جامعه را به تباهی می کشاند. حضرت هر دو مورد را مدّ نظر داشت. این قضیه برای امام علی(ع) هم مطرح بود با این تفاوت که هرچند امیرالمؤمنین(ع) هم با کسانی مواجه بود که خلافت را غصب کرده بودند، امّا حضرت مکرّر به آنان تذکّر می داد و تا آنجا که ممکن بود، از نظر اجرایی، راه را اصلاح می کرد. بحث دیگری که مطرح است این است که مسئول مقابلۀ با فساد جامعه، سرپرست جامعه است. فساد به این معنا که گفتم، عدم روحیۀ تعبّد و تنسّک و به تبع آن لاابالی گری در جامعه. لاابالی گری های عملی مردم، مربوط به کسانی است که به نوعی سلطۀ اجرایی دارند. اگر مسئول اجرایی جامعه فاسد باشد و ترویج فساد کند که وامُصیبتاه! داستان یزید از این دست بود. لذا امام حسین (ع) دیگر چاره ای ندید جز اینکه قیام کند. امام حسین(ع) گفت: اگر فردی مثل یزید سر کار باشد، «وَ عَلَی الإسْلامِ السَّلامِ!» 1️⃣؛ باید فاتحۀ اسلام را خواند. این یعنی چه؟ یعنی اگر او بر سر کار باشد، فساد را ترویج می کند و با لاأبالی گری، اسلام از بین می رود. 1️⃣بحارالأنوار، ج 44، ص 326 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم @mojtabatehrani_ir
9.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 یزید هم غاصب حکومت بود و هم ترویج کنندۀ فساد و لاابالی گری در جامعه❗️ 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم 🎞 @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 رفع لاابالی گری و فساد در جامعه به عهدۀ مسئولین جامعه است❗️ 📌البتّه این را بدانید قبلاً هم گفته ام که دشمن، اوّل از شبهه افکنی در فروع عملیّه شروع می کند، بعد سر از انکار اصول اعتقادی درمی آورد. مسئله این است. امام حسین(ع) می دانست که با ماندن یزید، دیگر اسلام نمی ماند. در جلسۀ گذشته گفتم که دشمنان اسلام این مطلب را خوب فهمیده اند؛ می دانند که ترویج لاابالی گری عملی، روح تعبّد و تمسّک را از بین می برد و آنان به هدف خود می رسند؛ یعنی دیگر این ها در ارتباط با احکام عملی اسلام که همه چیز در آن وجود دارد؛ از جمله ظلم ستیزی، و ذلّت ناپذیری، تعصّب و غیرت نشان نمی دهند؛ لذا می آیند و ناموست را هم می گیرند، غیرتت را هم از بین می برند، شرفت را هم از بین می برند. همه چیز در این جمله است که «أَلَاتَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَایُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَایُنْتَهَى عَنْهُ»1️⃣. آن ها می خواهند حریم الهی را بشکنند؛ می خواهند کسی متعبّد به دستورات الهی نباشد. دست آخر هم جریان به آنجا کشیده می شود که گفتم. لذا خدا به پیغمبرش که مسئول اجرایی جامعه اسلامی است، می گوید: (فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ) 2️⃣؛ حضرت هم می فرماید: این آیه، پیرم کرد. خودم که هم به دستورات خدا عمل می کنم و هم به بقیه می گویم. ولی خدا می گوید: نه، این کافی نیست. آنان هم باید عمل کنند و تو مسئول این کار هستی! «تو» مسئول «عمل آن ها» هستی! این دستور خدا یعنی اینکه تمام لاابالی گری های جامعه، بر عهدۀ کسانی است که می توانند مقتضیات را فراهم کرده و موانع را برطرف کنند، ولی بی تفاوت هستند و از کنار این مسئولیّت، بی تفاوت می گذرند. بی تفاوت هستی؟ پس داری گناه می کنی. دقّت کنید! من نمی گویم: اگر فساد را ترویج نکنی، دیگر مسئولیّت نداری؛ بی تفاوتی جرم است و بالاترین جرم یک مسئول همین بی تفاوتی نسبت به فضای حاکم بر جامعه است. چه رسد به اینکه در برخی موارد، رهبران مذهبی تذکّر هم بدهند ولی آنان بی اعتنایی کنند. برای یک مسئول اجرایی، بی تفاوتی بزرگ ترین جرم است. ما در طول تاریخ موارد فراوانی داشتیم که کسانی از عواطف مذهبی مردم استفاده کردند و بعد هم نعوذبالله به خاطر شهرت طلبی، جاه طلبی و چه وچه از وظایفشان دور شده و جامعه را به انحراف کشیده اند. مسئله این است. 1️⃣بحارالأنوار، ، ج 75، ص 116 2️⃣ سورۀ مبارکۀ هود، آیۀ 112 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم @mojtabatehrani_ir
11.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ 📍 رفع لاابالی گری و فساد در جامعه به عهدۀ مسئولین جامعه است❗️ 〰〰〰〰〰 📚 منزل پنجم 📕 🏷 جلسه یازدهم 🎞 @mojtabatehrani_ir