eitaa logo
حاج آقا مجتبی تهرانی رحمة الله علیه
2.1هزار دنبال‌کننده
194 عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) @masabiholhoda_77652134
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ رُوِیَ اَنَّهُ جاءَ رَجُلٌ اِلیَ الصّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ: «فَقَالَ لَهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِّمْنِي مَوْعِظَةً فَقَالَ لَهُ (ع): إِنْ كَانَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ تَكَفَّلَ‌ بِالرِّزْقِ‌ فَاهْتِمَامُكَ‌ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الْحِسَابُ حَقّاً فَالْجَمْعُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الثَّوَابُ عَنِ اللَّهِ تعالی حَقّاً فَالْكَسَلُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الْخَلَفُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْبُخْلُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الْعُقُوبَةُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ فَالْمَعْصِيَةُ لِمَاذَا ... » ترجمه: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادر فدای تو باد؛ مرا پندی بیاموزید. حضرت فرمودند: اگر خداوند تبارک و تعالی ضامن روزی تو شده است، پس برای چه غصّه می‌خوری ؟ و اگر قبول داری که خداوند روزی تو را تقسیم می کند، پس برای چه حرص می‌ورزی؟ و اگر حسابرسی خداوند حق و درست است، پس برای چه این همه مال روی هم جمع و انباشته می‌کنی؟ و اگرپاداش از خداوند متعال حق است، برای چه احساس خستگی و کسالت می‌کنی و اگر هر چه در راه خداوند بدهی، خداوند جای آن را حتماً پُر می‌کند، پس برای چه بُخل می‌ورزی؟ و اگر کیفر خداوند در مقابل عمل زشت و گناه، آتش است پس برای چه معصیت می‌کنی؟! ... شرح: دارد: شخصی آمد خدمت امام صادق صلوات الله علیه، عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما باد، پسر پیغمبر! (ص)به من یک پندی بیاموزید. «جاءَ رَجُلٌ اِلیَ الصّادِقِ ؟ع؟: فَقَالَ لَهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِّمْنِي مَوْعِظَةً »؛حضرت شروع کردند جملاتی بهش فرمودند ،که حالا من پنج، شش تایش را خواندم، بیشتر هم هست. بهش فرمودند به این که: اگر خدا متکفّل روزی و رزق شده، «إِنْ كَانَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ تَكَفَّلَ‌ بِالرِّزْقِ»؛ اگر او آمده تعّهد کرده و تکفّل کرده، من روزیت را به تو می‌دهم. درست است؟ پس غصّه واسه چی می‌خوری؟ هان! حالا من یک مثال می زنم؛ گرچه خیلی پایین است، چاره‌ای ندارم. بابا‌ گفت:باباجان من خرجیت را به تو می‌دهم، هان! این بچّه غصّه دارد، هان؟! واسه خرجی. هان؟ بابا به بچّه‌اش بگوید، نگاه کن، نه خدا،ها! بابا به بچّه‌اش بگوید من تو را اداره‌‌ات می‌کنم، برو دنبال کارت. بچّه غصّه می‌خورد دیگر این جا؟ واسه چی؟ واسه خرجیش؟! نه. «إِنْ كَانَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ تَكَفَّلَ‌ بِالرِّزْقِ‌ فَاهْتِمَامُكَ‌ لِمَاذَا»؛ می فهمی؟ این یک چیزی که هست، همّ بگیرد، غصّه، به اصطلاح اهتمام، می‌فهمی؟ اندوه. «وَ إِنْ كَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَاذَا»؛ اگر واقعاً قبول داری این را که خداست که سهم بندی می‌کند روزی را. درست است یا نه؟ حرص واسه چی می زنی تو؟هان! بی‌خود چرا اعصابت را خراب می‌کنی؟هان؟ من تقسیم می‌کنم، درست است یا نه؟ این جور نیست، تو بخواهی برای خودت چکار بکنی؟ سقف روزی درست کنی. من سقف بندیش می‌کنم. درست است؟! «فَالْحِرْصُ لِمَاذَا»؛ این در و آن در می زنی، حلال و حرام ، هرچی. می‌فهمی چی می‌گویم؟! از هر راهی دست می‌اندازد. «وَ إِنْ كَانَ الْحِسَابُ حَقّاً»؛ حضرت بهش فرمود: اگر قیامتی در کار است، حسابی در کار است. کتاب و حساب، آن جا باید حساب پس بدهی. درست است؟«في حَلالِها» چی؟؛ تازه فی حلالش را حضرت حساب کرد، نه فی حرام‌ها، حلالش را فقط گرفته حضرت. «وَ إِنْ كَانَ الْحِسَابُ حَقّاً» اگر به این اعتقاد داری؟ «فَالْجَمْعُ لِمَاذَا»؛ چرا رو هم انباشته می‌کنی؟هان؟ چیزی که احتیاج هم نداری. هان؟ هی روی هم
می‌گذاری. اگر واقعاً اعتقاد داری آن جا باید برای همین حلال‌هایش، فرض کنیم از شیر مادرت هم حلال‌تر، دیگر بالاتر از این که نداریم. هان؟ «فَالْجَمْعُ لِمَا ذَا»؛ هان؟ آن جا هی باید حساب پس بدهی دیگر، درست است یا نه؟ گذاشتی هم رفتی. «وَ إِنْ كَانَ الثَّوَابُ عَنِ اللَّهِ تَعالی حَقّاً»؛ اگر پاداش برای کارهای اطاعتی تو، به تعبیر من، می‌فهمی؟ آن جا که داری اطاعت خدا می‌کنی. درست است یا نه؟ «حَقّاً»؛ درسته؟ یعنی قبول داری که خدا به تو پاداش می‌دهد، راجع به این کارهایی که می‌کنی، کارهای نیک، عمل صالح. به قول ما، شد؟«فَالْكَسَلُ لِمَاذَا»؛ چرا بعد از آن خستگی احساس می‌کنی؟ چرا کسل می‌شوی؟ فهمیدی؟! چرا کسل می‌شوی؟ کسی که اطاعت می‌کند باید بعدش خوشحال بشود. چرا؟چون می‌داند، پاداش هست آن جا بهش می‌دهند، هان؟! یک کسی کار می‌کند برای دیگری، می‌داند یک پول حسابی می‌خواهد بهش بدهد؛ بعد آخر سر، آن قدر خوشحال می‌شود که کار را کردیم؛ بعد به ... {پول را بهمان می‌دهد}. ای دنیا! ای دنیا! خیلی شوخی ما می‌کنیم تو دنیا، یکی از شوخی‌هایش هم همین است. «وَ إِنْ كَانَ الْخَلَفُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْبُخْلُ لِمَاذَا»؛ اگر این را قبول داری؛ هرچه در راه خدا بدهی، جایش را پُر می‌کند، دیگر بالاتر از این نیست، هان؟خَلَف یعنی جایش را پُر می‌کند. شد؟! بگو ببینم اینجا«فَالْبُخْلُ لِمَاذَا»؛ چرا چیزی هان! نمی‌دهی؟ بخل معنایش چیه؟ امساک کردن، جایی را که سزاوار است شرعاً، عقلاً انسان چکار بکند؟ از آن چه را که دارد، انفاق بکند. جلویش را بگیریم، این را بهش می‌گویند بخل. فهمیدی؟ «فَالْبُخْلُ لِمَاذَا»؛ «وَ إِنْ كَانَ الْعُقُوبَةُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ»؛ اگر این را اعتقاد داری که خدا، اگر عمل زشت انجام بدهی، تو را کیفر می‌کند. درست است؟ و کیفرش هم آتش جهنّم است، «فَالْمَعْصِيَةُ لِمَاذَا»؛ پس چرا داری گناه می‌کنی تو؟ خیلی هست، من دیگر بیش از این نمی‌گویم. یک، دو، سه توجّه می‌کنید چه می‌خواهم بگویم؟ همه‌اش تنبّه بود. همه هم راجع به امور اعتقادیت بود. درست است؟ که اگر تو به این‌ها اعتقاد داری؛ پس این ها، چی چیه؟ هان!؟ اگر راست می‌گویی، این کارها دیگر چی هست؟ هان؟! بنشینید فکر کنید خودتان . بحار جلد 75 صفحه 190 عَنْ أَبَانٍ الْأَحْمَرِ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (ع)‌ أَنَّهُ جَاءَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِّمْنِي مَوْعِظَةً فَقَالَ لَهُ (ع) إِنْ كَانَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ تَكَفَّلَ‌ بِالرِّزْقِ‌ فَاهْتِمَامُكَ‌ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الْحِسَابُ حَقّاً فَالْجَمْعُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الثَّوَابُ عَنِ اللَّهِ حَقّاً فَالْكَسَلُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الْخَلَفُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْبُخْلُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الْعُقُوبَةُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ فَالْمَعْصِيَةُ لِمَا ذَا ... وَ إِنْ كَانَ الْمَوْتُ حَقّاً فَالْفَرَحُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الْعَرْضُ عَلَى اللَّهِ حَقّاً فَالْمَكْرُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الشَّيْطَانُ عَدُوّاً فَالْغَفْلَةُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ الْمَمَرُّ عَلَى الصِّرَاطِ حَقّاً فَالْعُجْبُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ بِقَضَاءٍ وَ قَدَرٍ فَالْحُزْنُ لِمَا ذَا وَ إِنْ كَانَتِ الدُّنْيَا فَانِيَةً فَالطُّمَأْنِينَةُ إِلَيْهَا لِمَا ذَا. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث @mojtabatehrani_ir
20.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ رُوِیَ اَنَّهُ جاءَ رَجُلٌ اِلیَ الصّادِقِ عَلَیهِ السَّلامُ: «فَقَالَ لَهُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَلِّمْنِي مَوْعِظَةً فَقَالَ لَهُ (ع): إِنْ كَانَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قَدْ تَكَفَّلَ‌ بِالرِّزْقِ‌ فَاهْتِمَامُكَ‌ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الرِّزْقُ مَقْسُوماً فَالْحِرْصُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الْحِسَابُ حَقّاً فَالْجَمْعُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الثَّوَابُ عَنِ اللَّهِ تعالی حَقّاً فَالْكَسَلُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الْخَلَفُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَقّاً فَالْبُخْلُ لِمَاذَا وَ إِنْ كَانَ الْعُقُوبَةُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ النَّارَ فَالْمَعْصِيَةُ لِمَاذَا ... » ترجمه: ای فرزند رسول خدا! پدر و مادر فدای تو باد؛ مرا پندی بیاموزید. حضرت فرمودند: اگر خداوند تبارک و تعالی ضامن روزی تو شده است، پس برای چه غصّه می‌خوری ؟ و اگر قبول داری که خداوند روزی تو را تقسیم می کند، پس برای چه حرص می‌ورزی؟ و اگر حسابرسی خداوند حق و درست است، پس برای چه این همه مال روی هم جمع و انباشته می‌کنی؟ و اگرپاداش از خداوند متعال حق است، برای چه احساس خستگی و کسالت می‌کنی و اگر هر چه در راه خداوند بدهی، خداوند جای آن را حتماً پُر می‌کند، پس برای چه بُخل می‌ورزی؟ و اگر کیفر خداوند در مقابل عمل زشت و گناه، آتش است پس برای چه معصیت می‌کنی؟! ... 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani.ir
﷽ 📍 اثر خشنودی و ناراحتی درونی در مکان گناه❗️ 📌امام‌باقر(ع) می‌فرماید: «مَنْ‏ شَهِدَ أَمْراً فَكَرِهَهُ‏ كَانَ‏ كَمَنْ‏ غَابَ‏ عَنْهُ»1️⃣؛ اگر انسان جایی باشد و در آنجا گناهی انجام شود و توان نهی از منکر را در هیچ مرتبه‌ای نداشته باشد، ولی از نظر درونی ناراحت باشد، مثل این است که در آن مکان نمی‌باشد. یعنی به خاطر همین ناراحتی درونی که دارد و باید هم داشته باشد گویی از آن‌ها دور است. عکس آن چنین است: «مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَهُ كَانَ كَمَنْ شَهِدَهُ»؛ اگر کسی از کاری خشنود باشد و آن را بپسندد، کار زیبا و خوب باشد یا زشت، مثل این ا‌ست که او آنجا بوده است. 1️⃣ وسائل‌الشیعه، ج 16، ص 138 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 اثر رضا و ناراحتی درونی وقت خروج امام زمان(عج)❗️ 📌عبدالسلام‌بن‌صالح الهروی‌ که چه بسا بعضی او را به عنوان اباصلت هروی نام می‌برند، از امام‌رضا(ع) نقل می‌کند. مسئله‌اش هم این است که وقتی امام‌زمان(عج) خروج می‌کند، طبق روایت، قتلۀ امام‌حسین را می‌آورند و کسانی که ذراری آن‌ها هستند و آن‌ها را به‌خاطر خشنودی فعل پدرانشان مجازات می‌کنند. سپس آیه را مطرح می‌کند که «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ اُخْرَی». حضرت می‌فرماید: «وَ مَنْ‏ رَضِيَ‏ شَيْئاً كَانَ‏ كَمَنْ‏ أَتَاهُ». عبارت «کَمَن» اشاره به ریشۀ حرکت است. حرکت بیرونی هر چه باشد کسی هم که به آن رضا داده است، مثل اوست نه خود اوست. «وَ لَوْ أَنَّ رَجُلًا قُتِلَ بِالْمَشْرِقِ فَرَضِيَ بِقَتْلِهِ رَجُلٌ بِالْمَغْرِبِ»؛ اگر کسی در مشرق کشته شود و دیگری در مغرب از کشته شدن او خشنود باشد، با توجّه به این فاصله، «لَكَانَ الرَّاضِي عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ شَرِيكَ الْقَاتِلِ»1️⃣؛ شخص راضی نزد خداوند شریک قاتل است. حال اگر کسی که کشته شد، از زنادقه بود و قتل او واجب بوده و به قاتل ثواب می‌دهند، پس به آن شخص راضی هم ثواب می‌رسد، و اگر کسی که کشته شده از اولیای خدا بود و موجب عقاب باشد، برای او هم عقاب خواهد بود. 1️⃣ وسائل الشيعه، ج‏16، ص 139 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 در نزول عذاب به قوم نوح؛ سرنوشت اطفال چگونه شد❗️ 📌عبدالسلام‌بن‌صالح الهروی نقل شده که ، به امام‌هشتم(ع) عرض می‌کند: «قُلْتُ لَهُ لِأَيِّ عِلَّةٍ أَغْرَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّنْيَا كُلَّهَا فِي زَمَنِ نُوحٍ (ع) وَ فِيهِمُ الْأَطْفَالُ وَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ»؛ چه زیبا مطرح می کند. در ماجرای غرق شدن قوم نوح(ع) اطفال را مطرح می‌کند که از بین رفتند، در حالی که گناهی نکرده بودند؛ «فَقَالَ مَا كَانَ فِيهِمُ الْأَطْفَالُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَعْقَمَ‏ أَصْلَابَ‏ قَوْمِ‏ نُوحٍ‏- وَ أَرْحَامَ‏ نِسَائِهِمْ‏ أَرْبَعِينَ‏ عَاماً فَانْقَطَعَ نَسْلُهُمْ فَغَرِقُوا وَ لَا طِفْلَ فِيهِمْ»؛ حضرت فرمود: در بین ایشان هیچ طفلی وجود نداشت؛ زیرا مردان آن‌ها تا چهل سال عقیم شدند و زن‌هایشان زایمان نداشتند؛ لذا هنگام غرق شدن قوم نوح(ع)، طفلی در بین ایشان نبود. در مورد غرق شدن بقیه فرمودند: «أَمَّا الْبَاقُونَ مِنْ قَوْمِ نُوحٍ (ع)فَأُغْرِقُوا بِتَكْذِيبِهِمْ لِنَبِيِّ اللَّهِ نُوحٍ (ع)»؛ امّا بقیه‌ای که غرق شدند، به خاطر تکذیب کردن نبوّت حضرت نوح(ع) بود و عملاً با حضرت نوح(ع) برخورد خارجی کردند. «وَ سَائِرُهُمْ أُغْرِقُوا بِرِضَاهُمْ بِتَكْذِيبِ الْمُكَذِّبِينَ»؛ و بقیه‌ که با نوح(ع) رویارویی نکردند، نسبت‌به حرکت کسانی که با او رویارویی می‌کردند موافق بودند؛ یعنی از نظر خارجی حرکت بیرونی نداشتند، امّا از نظر درونی راضی بودند. «وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِيَ بِهِ كَانَ كَمَنْ شَاهَدَهُ وَ أَتَاهُ»1️⃣؛ و اگر کسی در جایی که عملی انجام می‌شود حضور نداشته باشد، ولی نسبت‌به آن کار راضی باشد و از انجام آن کار خوشش بیاید، مثل کسی‌ است که آنجا بوده و مشغول به انجام آن عمل بوده است. 1️⃣ وسائل الشيعه، ج‏16، ص 139 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 سقف ناراحتی مؤمن نسبت‌به بالاترین منکر❗️ 📌پیغمبراکرم(ص) می‌فرماید: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ يَأْتِي‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ زَمَانٌ‏ يَذُوبُ‏ فِيهِ‏ قَلْبُ‏ الْمُؤْمِنِ‏ فِي جَوْفِهِ»؛ زمانی بر مردم می‌آید که دل مؤمن در درونش ذوب می‌شود، «كَمَا يَذُوبُ الْآنُكُ فِي النَّارِ يَعْنِي الرَّصَاصَ»؛ چگونه سرب سخت در کوره از سفتی خارج می‌شود که می‌گوییم وا شد، آب شد. در اصطلاح هم می‌گوییم: دل آب می‌شود، ذوب دل مؤمن هم این‌گونه است.«وَ مَا ذَاكَ إِلَّا لِمَا يَرَى مِنَ الْبَلَاءِ وَ الْأَحْدَاثِ فِي دِينِهِمْ»؛ این حالت نیست مگر به‌خاطر ضربه‌هایی است که به دین می‌زنند، نوآوری‌ها و بدعت‌هایی است که در دین می‌گذارند، «وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ لَهُ غَيْراً»1️⃣؛ و او نمی‌تواند آن را تغییر بدهد. سقف ناراحتی نسبت‌به منکر این‌گونه است. البته منکری که در روایت مطرح شده، ضربۀ به دین است، و الّا یک وقت ناراحتی مؤمن به‌خاطر کسی‌ است که لاابالی‌گری می‌کند و عمل معصیتی مرتکب می‌شود. منظور اینجا نیست، امّا یک وقت ضربه به دین می‌زنند، بدعت در دین می‌گذارند، به نام اسلام، ضربه به اسلام می‌زنند، اینجاست که باید انسان ببیند در درونش چه حالتی دارد. حضرت اِخبار کرده که چنین روزی می‌آید، ولی مؤمن در یک چنین شرایطی دلش این‌گونه ا‌ست. اگر از نظر درونی بی‌تفاوت باشد که گفتیم از نظر فقهی حرام است، و اگر یک ناراحتی سطحی گذرا داشته باشد، کافی نیست؛ بلکه باید روی عمق جانش اثر بگذارد. 1️⃣وسائل الشيعه، ج‏16، ص 140 - بحار الأنوار، ج‏28، ص 48 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 عذاب برای شصت هزار نفر از اخیار❗️ 📌امام باقر(ع) می‌فرماید: خداوند به حضرت شعیب(ع) وحی کرد که من بر قوم تو عذاب نازل می‌کنم. در این روایت آمده است که تعداد ایشان صد هزار نفر بود که چهل هزار نفر از ایشان، اشرار بودند و سزاوار عذاب. و شصت هزار نفر هم از اخیار بودند. در روایت این‌گونه آمده است: «أَنِّي‏ مُعَذِّبٌ‏ مِنْ‏ قَوْمِكَ‏ مِائَةَ أَلْفٍ‏ أَرْبَعِينَ أَلْفاً مِنْ شِرَارِهِمْ وَ سِتِّينَ أَلْفاً مِنْ خِيَارِهِمْ فَقَالَ (ع) يَا رَبِّ هَؤُلَاءِ الْأَشْرَارُ فَمَا بَالُ الْأَخْيَارِ»؛ عرض کرد وضعیّت اشرار را خودت می‌دانی امّا مسئلۀ اخیار چه می‌شود؟ «فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي وَ لَمْ يَغْضَبُوا لِغَضَبِي‏‏»1️⃣؛ خداوند فرمود: آن‌ها با همین اشرار برخورد چاپلوسانه داشتند – معادل فارسی مداهنه، چاپلوسی است- با آنان کنار می‌آمدند و هرگز برخورد خشمگینانه و از روی ناراحتی نداشتند؛ بلکه کنار هم می‌نشستند. مانند بازیگران تعزیه که در پایان کار می‌بینی شمر و امام‌حسین(ع) دستشان در یک کاسه است. البتّه در گذشته این‌‌گونه نبوده؛ بلکه الآن این‌چنین است؛ چون تعزیه سیاسی شده است. هر چیز که سیاسی شود، همین‌طور می‌شود. پشت پرده می‌بینی هر دو نفر دست در یک کاسه دارند و سر من و تو کلاه گذاشتند. «دَاهَنُوا أَهْلَ الْمَعَاصِي» این شصت هزار تا واسه این است. این‌ها خشمگین نشدند برای چنین خشم خداوند. 1️⃣وسائل الشيعه، ج‏16، ص 146 - بحار الأنوار، ج‏97، ص 93 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه سوم @mojtabatehrani_ir