💥☄💥☄💥☄💥☄💥
☄
⭕️قرآن در مورد خشم و فرو بردن آن چه فرموده است؟
🔹 #خشم و غضب از خطرناكترين حالات انسان است كه اگر جلو آن رها شود، گاه به شكل يك نوع #جنون و ديوانگى و از دست دادن هر نوع كنترل بر اعصاب خودنمايى ميكند، و بسيارى از #تصميمهاى_خطرناك و جناياتى كه انسان يك عمر بايد كفاره و جريمه آن را بپردازد، در چنين حالتى انجام میشود. #خشم و #غضب همانند آتشى سوزان است كه گاه يك جرقّه آن، تدريجاً مبدل به دريايى از آتش میشود، و خانه ها و شهرهايى را در كام خود فرو مى برد. اگر تاريخ را ورق بزنيم و مشكلات عظيمى را كه در جوامع انسانى بر اثر آتش سوزان غضب و خشم به وجود آمده بررسى كنيم، مشاهده میکنیم كه سرچشمه بسيارى از ضايعات، ناملايمات و حوادث دردناك، همين #خشم و غضب میباشد و خساراتى كه دامن افراد و خانواده ها و اجتماعات را گرفته از بيشترين خسارات است. قرآن کریم با اشاره به اوصاف گروهى از مؤمنان پاكدل و مشمول عنايات حق، بعد از ذكر ايمان و توكل بر خدا، میفرمايد: «آنها كسانى هستند كه از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب میورزند، و هنگامى كه خشمگين شوند [خشم خود را فرو مى برند و] عفو میکنند ». [ترجمه آيه۳۷ سوره شوری] به تعبير ديگر آنها هنگامى كه #آتش_غضب در درونشان شعله ور میشود، خود را كنترل ميكنند و دست به انواع گناه و جنايت آلوده نمیسازند.
🔹ذكر اين صفت بعد از مسأله اجتناب از گناهان بزرگ و اعمال زشت، شايد به اين جهت است كه سرچشمه بسيارى از گناهان، حالت #غضب است كه #زمام_نفس را از دست عقل بيرون برده و آزادانه به هر سو مى تازد. جالب اينكه نمیفرمايد: آنها غضب نمیكنند، چرا كه #خشم و غضب به هنگام بروز ناملايمات سخت، برای هر انسانى طبيعى است، مهم آن است كه آنها بر غضب خويش مسلّطند و هرگز زير سلطه غضب قرار نمیگيرند، بخصوص اينكه وجود غضب در انسان هميشه جنبه منفى و ويرانگرى ندارد، گاه میشود كه بسيار سازنده است كه پرداختن به آن مجال دیگری می طلبد. همچنین در آيه ۱۳۴ سوره آل عمران، بعد از آنكه به #پرهيزكاران، وعده بهشت جاويدان را میدهد، آن هم بهشتی كه به اندازه آسمانها و زمين وسعت دارد، در بيان اوصاف آنها نخست مسأله انفاق را مطرح کرده و میفرماید: «اَلَّذينَ يُنْفِقُونَ فى السَّرّاءِ وَ الضَّرّاءِ؛ اين #پرهيزكاران كسانى هستند كه در وسعت و پريشانى انفاق میكنند»، سپس مى افزايد: «وَ الْكاظِمينَ الْغَيظِ؛ و #خشم_خود را فرو مى برند» و در نتيجه «وَالْعافِيْنَ عَنِ النّاسِ؛ از #خطاهاى_مردم میگذرند»، و در مجموع آنها #افرادى_نيكوكارند، «وَ اللّهُ يُحِبُّ الْمحسِنينَ؛ چرا كه خداوند #نيكوكاران را دوست دارد».
🔹جالب اينكه در آيه بعد از آن وعده آمرزش و مغفرت به آنها داده شده، كه اگر لغزشى براى آنها پيدا شود، و گناهى از آنها سر زند و به ياد خدا بيفتند و استغفار كنند، خداوند آنها را مشمول عفو خود قرار میدهد. اشاره به اينكه همانگونه كه آنها ديگران را عفو ميكنند و از خطاهايشان میگذرند، خداوند هم آنها را عفو ميكند و از خطاهايشان ميگذرد. به هرحال از «كظم غيظ»، یعنی #فرو_بردن_خشم، در اين آيه بعنوان يكى از #صفات_برجسته_پرهيزكاران یاد شده است.
و در آیه دیگر، سخن از خشم و غضب يكى از پيامبران الهى، يعنى «يونس» (ع) نسبت به امت خويش است. حضرت يونس (ع) از هدايت قوم خود نااميد و بر آنها خشمگين شد، اما خشمى كه در ظاهر مقدس بود، ولى در واقع از عجله و دستپاچگى نشأت میگرفت و به همين دليل خداوند به خاطر اين «ترك اولى» او را در تنگناى شديدى قرار داد و او از اين «ترك اولى» توبه كرد، میفرمايد: «و ذاالنُّون [يونس] را [به يادآور] در آن هنگام خشمگين [از ميان قوم خود] رفت، و چنين مى پنداشت كه ما بر او تنگ نخواهيم گرفت [اما هنگامى كه در كام نهنگ فرو رفت] در آن ظلمت هاى متراكم صدا زد خداوندا جز تو معبودى نيست، منزّهى تو، من از ستمكاران بودم». [ترجمه آيه ۸۷ سوره انبياء]
🔹سرانجام و بعد از تحمل سختیهاى فراوان، خداوند توبه او را پذيرفت و بى آنكه در شكم نهنگ هضم شود، او را بيرون فرستاد، با تنى بسيار رنجور، ضعيف و ناتوان. جايى كه چنين خشمى را [كه زياد هم بى دليل نبود] خداوند بر پيامبرانش نمى بخشد، چگونه شعله هاى خشمى را كه از كينه توزى، انتقام، حسد و خوى هاى زشت ديگر زبانه مى كشد خواهد بخشيد؟ بديهى است منظور از خشم در اينجا خشم بر قوم گنهكار است، و منظور از جمله «فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ» در خود آیه، اين است كه او گمان میكرد، هجرتش از ميان آن قوم گنهكار كار بدى نيست كه در خور سرزنش و كيفر باشد، و منظور از اعتراف يونس (ع) به ظلم و ستم، همان ظلم و ستم بر خويشتن است كه گرفتار مجازات «ترك اولى» شد.
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، چ اول، ج۳، ص۳۷۷
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)