965.4K
#پرسش_پاسخ
📎تجربه تلخ یکی دیگه از کاربران فضای مجازی . . .
➖از رابطه ای ک تبدیل به اخاذی شد تا پی ریزی روابط دیگر . . .
📎پی نوشت
پدر مادرها باید جدای از پدر و مادر بودن رفاقت با فرزند هم داشته باشند در بحث تعلیم و تربیت اسلامی وقتی ب محیط پرداخته میشه برا تربیت چندتا محیط مورد بحث قرار میگیرع ک یکی از اونا محیط خانواده هست و توی تقسیم بندی ک شده عبارت اند از ۱.محیط خشک و سخت گیرانه
۲.محیط سهل و اسان
۳.محیط گسسته و پریشان
۴.محیط سالم و متعادل
🌱حال میپردازیم ب برخی ویژگیهای محیط خشک و سختگیرانه و برخی نتایج تربیتی فرزندان در این خانواده ها . . .
ویژگیها: عموما در همچین محیطهایی مسئولیت ب فرزندان داده نمیشود تصمیم گیریها صرفا با پدر خانواده هست
والدین با فرزندان همانگونه رفتار میکنند ک با خودشان رفتار شده است
در حضور دیگران انها را تحقیر میکنند
و ...
و اما آثار و نتایج این شیوه در مدیریت خانواده:
۱.فرزندانی بی مسئولیت بی تفاوت و بدون احساس مسئولیت تحویل جامعه خواهند داد
۲.چنین فرزندانی ب سرعت جذب گروه های بیرونی خواهند شد " مث همین دختر خانم ک برای حل مسکلش ب دیگران پناه میبره و پی ریزی میشه رابطه های دیگش"
۳.ب علت حساسیت بالای والدین و کنترول و نظارت شدید بیشترین آمار اضطراب افسردگی وسواس و ناامیدی مربوط ب این خانواده هاست
۴.بعلت عدم مسئولیت دادن و رشد کردن عزت نفس از این فرزندان گرفته میسود
۵. بعلت ترس از تنبیه دروغ میگویند و ...
➰اما بهترین شیوه تربیتی متعادل و سالم هست ک ان شاء الله بعد ب ویژگیها و اثار ان خواهیم پرداخت.
𝑴𝒐𝒖𝒔𝒂𝒗𝒊|گاه نوشت
@mojtahedie71
✍#پرسش_پاسخ
#جبر_و_اختیار
⁉️ شخصی که می خواهد از بین دو یا چند راه یکی را انتخاب کند چه عاملی باعث می شود که در این انتخاب به سراغ غیر حق یا حق برود؟ مثلا نقش وراثت و محیط و اقتصاد و... زیاد هست یا نقش اختیار؟؟
🔰 بحث عوامل مؤثر در تصمیم گیری، اراده و تربیت انسان از مباحث بسیار مهم در کلام و فلسفه است؛ عواملی مثل محیط، وراثت، فرهنگ، حکومت، مذهب، اقتصاد و غیره که عواملی بدیهی و قطعی و انکارناپذیر هستند. از طرفی اختیار هم امری بدیهی است.
🔹 ما قائل به اختیار مطلق برای انسان نیستیم و قائلیم که انسان در بسیاری از اعمالش مثل مرد یا زن بودن، مکان و زمان تولد،اصل وجود، انسان بودن و حتی در همین مختار بودن هم مجبور است.
🔸 انسان در برخی افعالش برخی عوامل تصمیم گیرنده در اختیار انسان است. به بیان دیگر، «جزء اخیر علة تامه» اراده خود انسان است.
برای این که معلولی به وجود بیاید ممکن است هزاران جزء دست به دست هم بدهند. این اجزاء که شامل محیط، وراثت، فرهنگ، آموزش و عوامل دیگر است را نمی توان انکار کرد اما در فعل اختیاری اراده انسان هم جزء همین عوامل و آخرین عاملی است که باعث به وجود آمدن یا نیامدن آن معلول می شود. تمامی این عوامل (وراثت، محیط، اقتصاد، حکومت و غیره) هر کدام به تنهایی علت ناقصه هستند -نه علت تامه- مجموع تمام این ها روی هم باز علت ناقصه هستند که نیاز به یک جزء دیگر هم دارد که همانا اراده انسان است.
✳️ در مورد مثال ها هم باید گفت آیا واقعا یزید مجبور بوده و هیچ نقشی در این تصمیم نداشته است؟!
اگر این گونه است پس چرا پدرش به او وصیت کرد که با امام حسین علیه السلام نجنگد؟ اگر یزید مجبور بود که این وصیت معنا نداشته است.
♻️بنابراین؛
اختیار امری بدیهی و وجدانی است ولی نه به صورت نامحدود بلکه به صورت محدود.
بهترین راه حل فهم آن هم در عمل است. یعنی اگر کسی اختیار را انکار کرد باید در عمل به او اختیار را فهماند مانند همان داستان معروف مولوی.
💢 عوامل متعدد دیگری هم وجود دارند که قطعاً در تصمیم سازی، اراده و اختیار انسان نقش دارند. هر کدام از این عوامل بخشی از اختیار انسان را محدود می کنند تا جایی که ممکن است هیچ اختیاری برای انسان باقی نماند که در این صورت هم هیچ مجازاتی متوجه انسان نخواهد بود
💯 مانند کسی که او را مجبور می کنند تا شراب بخورد.
💠 اگر انسان اختیار نداشته باشد مسئولیتی متوجه او نخواهد بود فلذا فرستادن پیامبران و کتب آسمانی و تعلیم و تربیت و جزا و پاداش و غیره تماماً بی اساس خواهد بود.
معنا ندارد به کسی که مجبور است به او بگویند فلان کار را انجام بده چون او مجبور است و یک راه بیشتر پیش رو ندارد. اگر سنگی به شیشه بخورد و شیشه را بشکند کسی این سنگ را مؤاخذه نمی کند چون فاعل مختار نیست علی رغم این که فاعل مباشر هست ولی آن دستی که این سنگ را پرتاب کرده است مؤاخذه می کنند چون فاعل مختار است.
🔸 میزان پاداش و کیفر هم به میزان اختیار بستگی دارد. هر چه اختیار انسان بیشتر باشد پاداش و کیفر او بیشتر خواهد بود. فلذا اگر کسی در یک محیط بسیار بدی بوده یک کار نیک و پسندیده و یک عبادت معمولی او از جانب خداوند متعال پذیرفته خواهد شد در حالیکه همین عبادت از شخصی که در یک محیط سالم و خوب رشد کرده است پذیرفته نخواهد شد.
🔰 خداوند متعال برخی پیامبران را به واسطه ترک اولی هایی به شدت مجازات کرده است که اگر یک انسان معمولی صد بار مرتکب آن اعمال می شد یک بار هم مجازات نمی شد؛ چون شرایطی که در اختیار پیامبران بوده در اختیار دیگران نبوده و از این جهت مسئولیت آنها را بسیار سنگین کرده است.
🔹 همین طور نسبت به عالم و جاهل، که در روایت آمده است: «حَفْصِ بْنِ غِيَاثٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ: يَا حَفْصُ يُغْفَرُ لِلْجَاهِلِ سَبْعُونَ ذَنْباً قَبْلَ أَنْ يُغْفَرَ لِلْعَالِمِ ذَنْبٌ وَاحِدٌ.» (کافی/ج1، ص 47) یعنی ممکن است خداوند گناهان بسیاری را از شخص جاهل ببخشد ولی یک گناه را هم از شخص عالِم نبخشد چرا که آن امکانات و عواملی که در اختیار عالم بوده در اختیار او نبوده است.
✳️ پس خداوند متعال همه انسان ها را با یک چوب نمی راند بلکه تمام عوامل محدود کننده اختیار شخص و میزانی که خود او در این فعل مؤثر بوده را در کیفر و پاداش افراد لحاظ می کند.
🔵 مثال دیگر آیه شریفه سوره احزاب است که می فرماید: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ»(سوره مبارکه احزاب/32) یعنی زنان پیامبر از این جهت که در خانه پیامبر هستند مثل بقیه نیستند و با اینان مانند بقیه رفتار نمی شود بلکه اگر گناه کنند مجازاتشان مضاعف است و اگر هم تقوا داشته باشند پاداششان مضاعف است.
✅ پاسخ: #حجت_الاسلام_محمدی
#پرسش_پاسخ
⁉️بهترين و محكمترين پيوندها كدام است؟
پاسخ: در ميان پيوندهاى سببى و نسبى و قبيلهاى و حزبى و اقتصادى و نژادى و حكومتى،محكمترين آنها،پيوند مكتبى است؛زيرا:
پيوند مكتبى،گستردهترين پيوندهاست،چنانكه ما در هر نماز مىگوييم:«السلام علينا و على عباد الله الصالحين»هر روز چند بار به همفكران خود سلام مىكنيم(زنده باشند يا مرده،از هر قوم و قبيلهاى كه باشند)و قرآن مىفرمايد: «إِنَّ أَوْلَى النّاسِ بِإِبْراهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ» ٥سزاوارترين مردم به حضرت ابراهيم، همفكران و پيروان او هستند.
پيوند مكتبى،سلمان فارسى را به اهل بيت پيامبر ملحق مىكند.«سلمان منا اهل البيت» ١و پسر نوح را از پدر جدا مىكند. «إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ» ٢
قرآن صحنههايى را از سرانجام روابط و دوستىهاى ناسالم در قيامت بيان مىكند:
گاهى مىگويد: «يا وَيْلَتى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاناً خَلِيلاً» ٣واى بر من! اى كاش! فلانى را دوست خود برنمىگزيدم:
گاهى مىگويد: «لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» ٤دوستان تنگاتنگ احوال يكديگر را نمىپرسند.
گاهى مىگويد: «اَلْأَخِلاّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ» ٥دوستان امروز،دشمنان فردا هستند.
گاهى مىگويد: «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ. وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ» ٦از همديگر فرار مىكنند.
«لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنّا مُؤْمِنِينَ» ٧گاهى گناهان خود را به گردن يگديگر مىاندازند.
«يا لَيْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ» ١گاهى از يكديگر برائت مىجويند.
كوتاه سخن آنكه؛پايدارترين و جامعترين و عميقترين پيوندها،پيوند مكتبى است.
پيوند مكتبى،مىتواند انسانها را در پاداش يكديگر شريك كند؛در يكى از جنگها كه مسلمانان پيروز شدند،شخصى به حضرت على عليه السلام گفت:اى كاش! برادرم با ما بود و اين پيروزى را مىديد.حضرت على عليه السلام فرمودند:اگر قلب او با ما باشد،در پيروزى ما شريك است.
پرسش ها و پاسخ های قرآنی - 2، صفحه 12
#پرسش_پاسخ
✍ چرا نماز برای بعضی ها #تلخ و سنگین است؟
💊 مثل داروی تلخ! 💉
👈#دارو تلخ است؛ خاصیت آن هم به تلخی است، اما شیرینی سلامت و بهبود در پی دارد.
به شرط اینکه در #وقت و زمان خود مصرف شود، و دیر یا زود نشود.
و دیگر آنکه اندازه آن هم مراعات شود و کم یا زیاد نشود،
اگر گفتهاند شربتی را دو پیمانه مصرف کن و دیگری را سه یا چهار پیمانه،
به همان میزان باید مصرف شود.
⁉️از طرفی هم البته باید #پرهیز را مراعات کرد، یعنی در کنار آن هر چیزی را نباید خورد.
♨️حال، #نماز چیزی دقیقاً شبیه داروست.یعنی مثل دارو تلخ است، هر کس بگوید شیرین است شیرینعقل است.
💢مگر میشود صبح #سرمای زمستان توی جاده از اتوبوسی پیاده شوی،
و در هوای سرد وضویی بسازی و با لرز و سرما نماز بخوانی و شیرین باشد؟
💢یا غرق #فیلم یا غرق گفتگو باشی و مؤذن اذان بگویدو بلند شوی و راهی مسجد شوی و شیرین باشد؟
✅البته نه فقط نماز بلکه هر عبادت دیگری هم همینطور است.اساساً #حق، اینگونه است.
👈امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:
الحق مُرّ، یعنی حق تلخ است.
✅نماز هم که حق است پس تلخیهای خود را دارد.بله، اگر انسان نسبت به حقیقت نماز فهم و معرفت پیدا کند
تلخی آن شیرین و آسان میشود.
🙏از این رو در دعا از خدا میخواهیم، خدایا #شیرینی ذکر خودت رابه ما بچشان. یعنی خدایا به ما معرفت کرامت کن!
🕚دیگر آنکه نماز مثل دارو زماندار است و باید زمان آن رارعایت کنیم، یعنی در #وقت خود بخوانیم.
چون فلسفه نماز احساس #عظمت حق است و این احساس برای کسی
اتفاق میافتد که نماز را در اول وقت خود بخواند.
⚠️کسی که با تأخیر، نماز خود را میخواند در حقیقت با #تأخیر خود فریاد میکندکه خدایا! تو عظیم نیستی، پول عظیم است، کسب و کار عظیم است،تفریح و تفرج عظیم است.
اگر تو عظیم بودی که من همان ابتدا حرف تو را گوش میدادم.
⚠️دیگر اینکه مثل دارو باید کنار نماز #پرهیز هم باشد،پس اگر نماز حق است باید از باطل فاصله گرفت،یعنی نباید به منکر و فحشایی آلوده شد.
وگرنه خاصیت نماز را از بین میبرد.
🔺شما وقتی یک فضا را با وسایل #گرمایشی گرم نگه میداری بایدتمام روزنهها و دریچهها و درها را ببندی،
و گرنه انرژی را هدر دادهای.
⁉️چرا نماز برای ما #حرارت و گرمایی ایجاد نمیکند، چون #پنجره گوش،
پنجره چشم، پنجره دهان باز است و هر چیزی را میشنویم،هر چیزی را میبینیم، هر چیزی را میگوییم.
اینجاست که همه چیز طعمه موش و مور و ملخ شده و از دست می رو.
✅خلاصه اینکه هر کس میخواهد از اندوخته نماز خود و از حرارت
و گرمای آن برخوردار باشد باید این پنجرهها و روزنهها را یکی پس از
دیگری بسته نگه دارد و تنها به ضرورت باز کند،نه اینکه پیوسته از سر هوا و هوس و میل،چشم و زبان و گوش خود را باز بدارد.
#پرسش_پاسخ
💠برای مراقبه و توجه در نماز چه دستوری می فرمایید؟
✏️برای حضور قلب در نماز مطابق دستورات شرع مقدس باید به اموری دقت کرد.
1⃣ مواظبت در روز نسبت به اعمال که واجبات انجام شده و محرمات الهی ترک شود و هر مقدار این مراقبت قوی تر باشد تأثیرش در نماز بیشتر است مانند مراعات مسائل اخلاقی در روابط اجتماعی و رسیدگی به نیازمندان و رفع گرفتاری مؤمنان.
2⃣ توجه به اهمیت و جایگاه نماز در کمال حقیقی انسان،برای آگاهی از این امر مطالعۀ کتابهایی که در نماز نوشته شده لازم است مانند کتابهای حاج آقا قرائتی،آداب الصلاة و سرالصلاة حضرت امام خمینی(رضوان الله علیه)
3⃣ استغفار قبل از نماز با توجه به غفلت ها و لغزش های خود.
4⃣ مراعات کردن آداب نماز که مقداری در مفاتیح الجنان و مقداری در رساله های عملیه آمده است.
5⃣ توجه به مفاهیم نماز و معانی و حرکات و و اذکار نماز
با توجه به این که این امور را باید ادامه داد و ابتداء توقع نداشت که حضور قلب به طور صد در صد حاصل شود که اگر حاصل نشد مأیوس گردید و آن را رها کنیم بلکه چون مسئله حضور قلب خیلی مهم است و آثار زیادی دارد(اساسا هر امری که این گونه است)باید برای دسترسی به آن ابتدا به حد اقل اکتفا کرد اگر چه باید همت بلند باشد و به طور صد در صد و تمامی مراتب حضور قلب را(چون مراتبی دارد اگر چه ما آن ها را درک نمی کنیم)بخواهیم،لکن امور تربیتی تدریجی است باید از کم شروع شود و در آن استقامت پیدا کرد و شرایطش را همواره فراهم کرد و موانعش را نیز برطرف کرد تا آثارش ظاهر شده و کم کم زیاد شود،و در نهایت توکل بر خداوند متعال و استعانت از او و استعاذة به او از غلبه خطورات به ویژه خطورات شیطانی و نفسانی و توسل به ائمه (علیهم السلام)همواره لازم است.
📔برگــرفته از کــتاب طریـــق سـعادت