10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب اول قبر از چه کسانی سوال میشود؟
🔹فرازی از سخنان مرحوم آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا
⚰ #یاد_مرگ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حجت الاسلام رفیعی
🌷 چهار عمل که عذاب قبر رو از انسان بر میداره؟!
⚰ #یاد_مرگ
موضوع داستان: اخلاقی و پندانه
مرحوم ملا احمد #نراقی گوید: در کنار فرات صیادان زیادی برای ماهیگیری مینشستند.
نوجوانی با پای معلول، کنار فرات میآمد و مبلغی میگرفت و دست به هر تور ماهیگیری که میخواست میزد و تور او پر ماهی میشد.
این نوجوان هر روز برای یک نفر این کار را میکرد و بیشتر انجام نمیداد. گمان کردم علم طلسم بلد است. روزی او را پیدا کردم، دیدم حتی سواد هم ندارد.
علت را جویا شدم. گفت: من مادر پیری داشتم که برای درمان او مجبور بودم در همین مکان ماهیگیری کنم، روزی تمساحی پای مرا گرفت و قطع کرد. نزد مادر آمدم و گریه کردم.
او دعا کرد و گفت: «خدایا پسر مرا بدون نیاز به وجودش روزی آسانی بده که او سلامتی خود را به خاطر من از دست داد.» بعد از مرگ مادرم وقتی من در فرات تور میاندازم، از بین همه صیادها ماهیها وارد تور میشوند. و حتی وقتی که من تور در فرات نمیاندازم، کافی است دستم را به توری بزنم، همه ماهیهای روزی من که بهخاطر دعای مادر من است در آن تور جمع میشوند.
چقدر به مادرمان اهمیت میدهیم؟
⚰ #یاد_مرگ
🍃"اَلْمَوْتُ أَلْزَمُ لَكُمْ مِنْ ظِلِّكُمْ وَ أَمْلَكُ بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُم"
📝روایت داریم که از حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله پرسیدند قریب چیست؟ فرمودند مرگ است، پرسیدند از مرگ نزدیکتر چیست؟ فرمودند: الله تبارک و تعالی.
🍃اینها با عمل کردن به #برنامههای_تربیتی، انشاءالله کمکم مشهود و باعث میشود از ظواهر دور شده و یک نفسی کشیده و از خدا هم یک طعمی داشته باشیم.
"وَ أَمْلَكُ بِكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُم": از شما به شما مِلکیّتش بیشتر است، اینجا مراد از نفس، ظاهراً روح است. ما یک روح داریم و یک جسم. این روح چه #مالکیتی بر جسم ما دارد؟ روح محیط به جسم است، با رفتن روح جسم میافتد.
♻️اینها اگر برای ما حل نشود، در حوزه هزار سال هم فقه و اصول و فلسفه بخوانیم و نمیدانم کتاب بنویسیم و بحثهای عقلی را تکرار کنیم و کتب روایات و آیات خوانده و حفظ کنیم، حل نمیشود که چطور مرگ #اَملک باشد از روح ما به جسم ما؟
🔻کار به این نداشته باشید که حفظ کرده و برای دیگران بگویید، استاد پرخاش کرد که بگذار نفست باور کند، اگر نفس باور و عمل کرد نیازی به هیچکدام از این چیزها نیست، شما بخندید هم، دیگران توبه میکنند، از اثر خندۀ شما #توبه میکنند، از اثر خوردن شما توبه میکنند، از اعمال شما استفاده میکنند، از زن و بچه گرفته تا دیگران. اینها را مطمئن باشید باور کنید،
🔻این دردی است که به جان ما افتاده، متاسفانه تا میآییم یک چیزی را خودمان استفاده کنیم، گرم بشویم، #شیطان وسوسه میکند که خوب است این را برای دیگران هم بگوییم! دیگران ارزششان بیشتر است یا خود ما؟!!! ما خود بدبخت و محروم و بیچارهایم.
🔸نمیخواهم جنبۀ علمی و فکری به آن بدهید، نه، جنبۀ تنبّه و تذکّر انشاءالله داشته باشید.
⚰ #یاد_مرگ
✨﷽✨
✅روایتی تکان دهنده و زیبا
🔴شب اول قبر آیتالله #حائری و عنایت امام رضا علیه السلام
بعد از مرگ آیت الله حائری شبی او را در خواب دیدم.
کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنیایی چه خبر است؟!
پرسیدم:
آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر میآمد، شروع کرد به تعریف کردن:
وقتی از خیلی مراحل گذشتیم،همین که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگی و سبکی از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت.
درست مثل اینکه لباسی را از تنت درآوری. کم کم دیگر بدن خودم را از بیرون و به طور کامل میدیدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، این بود که رفتم و یک گوشهای نشستم و زانوی غم و تنهایی در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پایین پاهایم، صداهایی میآید. صداهایی رعبآور وحشتناک!
به زیر پاهایم نگاهی انداختم. از مردمی که مرا تشیع و تدفین کرده بودند خبری نبود!
بیابانی بود برهوت با افقی بیانتها و فضایی سرد و سنگین و دو نفر داشتند از دور دست به من نزدیک میشدند.
تمام وجودشان از آتش بود.
آتشی که زبانه میکشید و مانع از آن میشد که بتوانم چشمانشان را تشخیص دهم. انگار داشتند با هم حرف میزدند و مرا به یکدیگر نشان میدادند.
ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزیدن. خواستم فریاد بزنم ولی صدایم در نمیآمد. تنها دهانم باز و بسته میشد و داشت نفسم بند میآمد.
بدجوری احساس بیکسی غربت کردم: خدایا به فریادم برس! خدایا نجاتم بده، در اینجا جز تو کسی را ندارم….همین که این افکار را از ذهنم گذرانیدم متوجه صدایی از پشت سرم شدم.
صدایی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زیباتر از هر موسیقی دلنشین!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگریستم، نوری را دیدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من میآمد.
هر چقدر آن نور به من نزدیکتر میشد آن دو نفر آتشین عقبتر و عقبتر میرفتند تا اینکه بالاخره ناپدید گشتند. نفس راحتی کشیدم و نگاه دیگری به بالای سرم انداختم.
آقایی را دیدم از جنس نور. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نمیتوانستم حرفی بزنم و تشکری کنم،
اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زیبایش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسید:
آقای حائری! ترسیدی؟
من هم به حرف آمدم که:
بله آقا ترسیدم، اگر یک لحظه دیرتر تشریف آورده بودید حتماً زهره ترک میشدم و خدا میداند چه بلایی بر سر من میآوردند.
راستی، نفرمودید که شما چه کسی هستید.
وآقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من مینگریستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) هستم.
آقای حائری! شما ۳۸ مرتبه به زیارت من آمدید من هم ۳۸ مرتبه به بازدیدت خواهم آمد، این اولین مرتبهاش بود ۳۷ بار دیگر هم خواهم آمد..
📘ناقل آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی(ره)
⚰ #یاد_مرگ
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
استاد ما حضرت حاج شیخ علی اکبر برهان (ره) مےفرمودند: آن قدر درقبر بخوابیم که استخوان هایمان بپوسد، یك شب هم بلند شو ببین چه خبر است.
پیامبر اکرم صلےالله علیہ وآله می فرمایند:
«وقتی بنده ای از خواب شیرینش و از رختخوابش برخیزد در حالیكه خواب آلود است،» برای این كه به سبب نماز شبش می خواهد كه خداوند را راضی كند، خداوند متعال به سبب آن بنده ، بر ملائكه مباهات می کند و می گوید :
این بنده ام را می بینید كه بلند شده و خواب شیرینش را ترك كرده تا كاری را انجام دهد كه بر او واجب نكرده ام؟
شاهد باشید كه من او را آمرزیدم .
⚰ #یاد_مرگ
❇️ انسان وقتی در حال احتضار قرار می گیرد، سه چیز از مقابلش رژه می روند: اول دوستان و اولاد و زن و بچه، دوم مال و ثروت، مثل باغ رامسر و باغ کلاردشت و ویلای آبعلی و خانه و ماشین بنز، سوم هم اعمال مثل نماز و روزه و عبـادت و کارهای خوب و بد.شـخص محتضر رو می کند به خانواده می گوید : شما کی هستید؟»
❇️ آنها می گویند: «ما اولاد و زن و بچه توییم.»شخص محتضر به فرزندانش می گوید :«من خیلی نسبت به شما حریص بودم، شما را به دبیرستان و دانشگاه فرسـتادم. ... حالا الان به چه درد من می خـورید؟»آنها می گویند: «ما تو را کـنار قبرت می بریم و تـوی قبر می گذاریم، بعد هم می رویم دنبال (کارمان) . . . !» بعد شخص محتضر رو به مال و ثروتش می کند و می گوید: «شما کی هستید؟»
❇️ مال و ثروت جواب می دهند: «ما دارایی های تو هستیم، من باغ رامسر هستم یا من باغ آبعلی هستم.»شخص محتضر می گوید: «من خیلی نسبت به شما حریص بودم، عمرم را روی شما گذاشتم، به خاطر جمع کردن شما به بانک می رفتم و... حالا شما در این لحظه برای من چه کار می کنید؟» مال و ثروت هم می گویند: « خُذْ مِنّی کَفَنَک! » «کفنت را از من بردار!» یعنی یک کفن بیشتر حق نداری از من برداری! بعد شخص محتضر رو به اعمالش می کند و می گوید: «جنابعالی که باشید؟»
❇️ در این وقت عمل انسان حرفی به او می زند که پدرش را در می آورد، می گوید:«من اعمال تو هستم، تو نسبت به آن دو تای دیگر شش دانگ حواست جمع بود، با آن ها خیلی رفیق بودی، اما با ما خیلی میانه ای نداشتی. نماز اول وقتت را رها می کردی و دنبال پول بودی تا برای زن و بچه آپارتمان بسازی ، خانه بخری، اما فکر من نبودی.»
❇️ اعمال این حرف ها را به انسان می زند و شخص محتضر خجالت زده می شود و خجالت زدگی بدترین چیز است:
به آتشم بیفکن و نام گنه مبر
که آتش به گرمی عرق انفعال نیست
[ #گلپایگانی، محمود ، درمحضر مجتهدی ج 2 ، صص290 تا 293 ،تهران، 1390 ]
⚰ #یاد_مرگ
💐💐آیتــ الله مجتهدی تهرانی (ره):
🍁 هفت چیز پس از مرگ برای انسان جاری است( برای نوشتن ثواب، نامه عملش باز مےماند )🍁
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله فرمود: هفت چیز برای بنده بعد از مرگ در جریان است:
✅❶ دانشی که بیاموزد که دیگران از آن بهره مند شوند؛
✅❷ رودی به جریان اندازد تا همه مردم به خصوص طبقه کشاورزان و باغداران و دیگر اصناف از آن استفاده نمایند؛
✅❸ چاهی را حفر کند که دیگران از آن آب بهره برداری کنند؛
✅❹ درخت خرما ( و سایر درختان ) بنشاند که از میوه ها و سایۀ آن بهره مند گردند؛
✅❺ مسجدی بنا کند ( که با اقامۀ نماز در آن و رفع مشکلات جامعه و نیز با برگزاری جلسات مذهبی جهت تعالی معارف اسلام از آن به کار گیرند )؛
✅❻ قرآن ( و متون و کتب دینی دیگری ) را به ارث گذارد؛
✅❼ فرزندی صالح از او بماند که برای او طلب مغفرت نماید
📔 نهج الفصاحه، ص ۳۶۶
⚰ #یاد_مرگ
🔴 مرگ راحت
✍ فاضل اردکانی از علمای بزرگوار باتقوا و مقدس معاصر میرزای شیرازی بود. پس از نماز مغرب و عشا شامش را خورد و با همان لهجة یزدی اش گفت: نماز خوبی خواندیم، شام خوبی هم خوردیم، یک مردن خوبی هم بکنیم و همان شب از دنیا رفت؛ آماده و آسان. اگر حق الناس بر گردن داریم، آبرویی از کسی برده ایم، یا حقی از او ضایع، یا اذیتی کرده ایم و... معطل نکنیم.
امام راحل به مرحوم حاج احمدآقا در نصیحتهایش میفرمود: احمد، پس از مرگ آنجا که حساب ما با خداست، او ارحم الراحمین است. ولی آنجا که حسابمان با مردم و مربوط به آن هاست، دیگر مردم ارحم الراحمین نیستند و تا چیزی نگیرند، رها نمی کنند.
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
⚰ #یاد_مرگ