زمان:
حجم:
72.8K
بنظرم هیئت امشب خیلی شرمندگی داره تا شب های قبل 😔💔
با سرِ آستین اشکاشو پاک کرد ؛ عَبا رو از سَرِ دوشِش برداشت
پهن کرد رو زمین ...
+میچینَمَت اگرچه منظم کنار هم
اما دوباره #اکبرِلیلا نمیشوی..🥀
عمر سعد به عبدالله بن مسعود کوفی گفت برو
برو ببین حسین زنده ست یا نه ؟!
#فَمکثَمکثاًطویلا
سلام کرد..
مولا سر بلند کرد..
گفت مسعود دیدی پسرم رو کشتند!؟💔
کار #ابیعَبدللّه به جایی رسید که داشت با دشمنش هم درد دل می کرد🥀🚶♂
#آخبمیرمبرایدلتآقا
میدونید ..
جیگرم آتیش میگره واسه این یه خط ..
+پدر آمد به یاریاش برود
من بمیرم ؛ رکاب را #گُم کرد💔