" توسن پانزده سالگی بود برای کمک به #مسجد جمعه شبها میرفت #بهشت زهرا، توسن نوجوانی وغرور !
وقتی بهش میگفتم مامان اذیت نمی شی بری پول جمع کنی، میگفت مامان خیلی لذت داره برا خدا گدایی کردن ...
#مصطفي ازهمان نوجوانی درحال خودسازی بود و خیلی زجرکشید و اجرش رو دید ... امیدوارم اون دنیا دست ماروهم بگیره ان شاالله."
.
- مادر #شهید_صدرزاده .
📌 فرمانده ایرانی گردان عمار تیپ #فاطمیون در #سوریه
🆔 @mokhlesein
هیئت نباید بری!
- چرا؟؟؟
- مگه نگفتی من سوریه نرم.من سوریه نمیرم،اسم تو هم سمیه نیست ،اسم جدیدت آزیتاست. اسم منم مصطفی نیست، کوروشه.
اسم فاطمه رو هم عوض می کنیم.هیئت و مسجدم نمیریم و فقط توی خونه نماز می خونیم. تو هم با #زنان_کوفی محشور میشی!!
- اصلا نگران نباش، هیئت نمیریم!
بعد از ظهر نرفتم.شب که شد دیدم نمی شود هیئت نرفت.
گفتم: "پاشو بریم هیئت !"
- قرار نبود #هیئت بریم آزیتاخانم!
- چرا اینجوری میکنی آقا مصطفی؟؟
- قبول میکنی من #سوریه برم و تو اسمت سمیه باشه و اسم من مصطفی و اسم دخترم فاطمه و پسرم محمدعلی؟؟ در آن صورت هیئت و #نماز و مسجد هم میری!!
- من رو با هیئت #تهدید میکنی؟؟؟؟
-بله یا رومی روم یا زنگی زنگ.
کمی فکر کردم و گفتم : " قبول! #اسم_تو_مصطفاست "
🌷شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده
[ســید ابراهــیم ]
📖 کتاب اسم تو مصطفاست
🆔 @mokhlesein