پس از شنیدن خبر#باب_هفتمِ_جهنم که جایگاهِ اهل کبائراز امت بود.. و نزول آیه شریفه «وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعینَ لَها سَبْعَةُ أَبْوابٍ لِکُلِّ بابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ» رسول خدا(صلوات الله علیه وآله) حالشان تغییر کرد وبیهوش شدند جبرائیل سر ِرسول خداص را بدامن گرفت پیامبرص بهوش آمد . آنگاه فرمود: ای جبرائیل مصیبت من بزرگ‌و اندوهم بسیار گشت 😭آیا از امّتِ من هم‌کسی داخل آتش می شود؟؟ جبرائیل گفت: بلی اهل کبائر از امت شما وارد آتش می شوند. باز رسول خدا گریست.. وجبرائیل هم‌گریست..😭 سپس پیامبرخدا ص به منزل خود رفت و در را به رویِ خودبست وحز برای نماز خارج‌نمی شد. ونماز را هم‌که بجای می آورد بدون این‌که با کسی سخنی بگوید بمنزل خودبازمی گشت.. 💔ودرنماز بسیار گریه وزاری می نمود . چون روز سوم شد ابوبکر به درخانه ی آن حضرت رفت و گفت: سلام علیکم یا اهل بیت الرحمه آیه اجازه ی دیدار رسولخداص را دارم❓ کسی جوابش را نداد واو گریان بازگشت. دیگری رفت وهمین شد. سلمان ع هم رفت وکسی جواب اورانیز نداد.. . 👇👇ادامه