✔️ #زنان_در_نهضت_عاشورا
🏴حضرت سكينه سلام الله علیها بنت الحسین علیه السلام
دختر بزرگوار #سيد_الشهدا«ع»، كه در علم، معرفت، ادب، توجّه به حقّ و جذبۀ پروردگار، كم نظير و مورد توجّه خاصّ پدرش ابا عبد الله الحسين «ع» بود.
نام اصلى او را آمنه، امينه، اميمه يا امامه هم نوشتهاند.
لقب سكينه (يا سكينه) از طرف مادرش «#رباب» به او داده شد.
او كه خواهر «#على_اصغر» هم بود، در #كربلا حضور داشت و در #عاشورا، سنّ او حدودا ده تا سيزده سال بوده است.
اين را از آنجا گفتهاند كه #امام_حسين«ع» روز #عاشورا به او لقب «خيرة النّسوان» (برگزيدۀ زنان) داده است و اين با كودك بودنش نمىسازد.
شرح آنچه به مصيبتهاى او در حادثۀ #كربلا مربوط مىشود، در كتابهاى مقتل (از جمله در نفس المهموم) آمده است.
روز #عاشورا، چون #سيد_الشهدا«ع» هنگام وداع با اطفال و زنان، ديد كه دخترش سكينه از زنان كنار گرفته و در حال گريستن است، به او فرمود:
سيطول بعدى يا سكينة فاعلمى منك البكاء اذا الحمام دهانى
لا تحرقى قلبى بدمعك حسرة مادام منّى الرّوح فى جسمانى
فاذا قتلت فانت اولى بالّذى تأتينه يا خيرة النسوان ١
اين دختر بزرگوار، كه به تعبير شيخ عباس قمى «زنى با حصافت عقل و اصابت رأى و افصح و اعلم مردمان به زبان عرب و شعر و فضل و ادب» بوده است، ٢ پس از بازگشت از سفر كوفه و شام، در خانۀ پدر خود، تحت كفايت #امام_سجّاد«ع» قرار گرفت.
وى، محضر سه امام (امام حسين، امام سجاد و امام باقر) عليهم السلام را درك كرد.
نوشتهاند: خانهاش مركز تجمّع شعرا و محلّ مناقشه و بحث و نقد ادبى بود.
به شاعران بزرگ همچون فرزدق و جرير، صله عطا مىكرد.
سكينه همچنان در مدينه مىزيست، تا آنكه در پنجم ربيع الاول سال ١١٧ هجرى در زمان هشام بن عبد الملك پس از هفتاد سال، در مدينه در گذشت. قبر او نيز در مدينه است.
🔘مقام روايى سكينه عليها السلام
سكينه از پدرش امام حسين(ع) و عمهاش ام كلثوم روايت كرده است.
فاطمه بنت علىبن الحسين و فائد مولى عبيدالله از او روايت كردهاند.
احاديثى از پدرش از رسولالله درباره فضيلت حاملان قرآن؛ و ستايش شيعيان حضرت على در شب معراج پيامبر نقل شده است.
#وفات_حضرت_سکینه
@mola_amiralmomenin_as
✔️سكينه بنت الحسين عليه السلام
حضرت سكينه بانويى بوده با جلالت، اديب و شاعر كه گاهى داورى در زمينۀ بهترين شعر و برگزيدۀ شاعران به او واگذار مىشده است.
خيابانى مىنويسد: آن خاتون معظّمه از پردگيان خانوادۀ رسالت و بانوان بزرگ اسلام به شمار مىرود. از حيث اخلاق فاضله، آداب مرضيّه، صفات حميده و وفور عقل و دانش در مقامى بس بلند و در فنون فصاحت و بلاغت و سخنسنجى از اساتيد وقت و سيدۀ زنان عصر خود و اجمل و اكمل ايشان بود.
حضرت سكينه عليه السلام زنى شجاع و بىباك بوده، ابن عساكر مىنويسد:
هنگامى كه مروان بن حكم، على بن ابيطالب عليه السلام را ناسزا مىگفت:
حضرت سكينه بىباكانه مروان و پدر و جد او را نفرين و لعن مىكرد.
مادر سكينه رباب دختر امرءالقيس مشهور است كه خود بانويى فاضله بوده و اشعارى در خصوص حادثۀ كربلا و حسين عليه السلام از او منقول است كه اشعار ذيل، از آن جمله است:
«آن كه از پرتو جمالش بهرهها گرفته مىشد در دشت كربلا بدون دفن، افتاده است.»
«او همان نوادۀ پيامبر است. خداوند از جانب ما به تو پاداش نيك دهد، اى سبط پيامبر و از زيان و خسران دور باشى.»
«تو براى من همچون كوه با صلابت بودى كه در پناه تو مىآرميدم و رفتار تو با ما مهربانانه و متديّنانه بود.»
«پس از تو يتيمان و مسكينان بيچاره و بينوا را چه كسى پناه خواهد داد؟!»
امام حسين عليه السلام نيز احترام سكينه، دخت گراميش را بسيار نگاه مىداشت و در مهر و محبت آن امام رؤوف و مهربان، اشعار ذيل كه به او منسوب است، شاهد مناسبى است:
«به جانم سوگند، من خانهاى را كه سكينه و رباب در آن باشند و آن خانه، ايشان را پذيرا باشد دوست مىدارم.»
«من به آنان مهر مىورزم و داراييم را به ايشان مىبخشم و سرزنش احدى را در اين مورد توجّه ندارم.»
«و تا زندهام، هرگز به ملامت ملامتگران اعتنا نمىكنم تا از جهان خاكى رخت بربندم.»
حضرت سكينه عليها السلام پس از آن كه به سن رشد و بلوغ رسيد با پسر عمويش عبداللّه بن حسن ازدواج كرد.
برخى معتقدند كه حضرت سكينه در شام وفات يافته و در باب الصغير به خاك سپرده شده است.
در مقبرۀ منسوب به حضرت سكينه، ضريحى وجود دارد از چوب درخت گردو كه آية الكرسى به خط كوفى در جانب آن حك شده، و ظاهراً از آثار دورۀ فاطميان مىباشد.
به هر حال ترديدى نيست كه حضرت سكينه از بانوان محدّثه بوده و از پدر بزرگوارش حديث روايت مىكرده است. او در همين باب الصغير زيارت مىشود.
📓کتاب سرزمین پیامبران، نوشته ابراهیم سید علوی، صفحه ١٣٥
#وفات_حضرت_سکینه
@mola_amiralmomenin_as
✔️رؤياى سَكينه عليها السلام
الملهوف - به نقل از سَكينه(س) :
روز چهارم اقامتمان [در شام]، در عالم رؤيا ديدم كه... زنى سوار بر هودج است و دستش را بر سرش نهاده است.
از [نامِ] او جوياشدم. به من گفتند: فاطمه دختر محمّد، مادر پدرت است.
گفتم: به خدا سوگند، به سوى او مىروم و آنچه را كه با ما كردهاند، به او خواهم گفت.
بلافاصله، به سوى او دويدم تا به او رسيدم و پيشِ رويش ايستادم و مىگريستم و مىگفتم:
اى مادر! به خدا سوگند، حقّ ما را انكار كردند.
اى مادر! به خدا سوگند، جمع ما را پراكنده كردند.
اى مادر! به خدا سوگند، حريم ما را ناديده گرفتند و حلال شمردند.
اى مادر! به خدا سوگند، پدرمان حسين را كُشتند.
او به من گفت: «بس كن، اى سَكينه! دلم را پاره كردى و جگرم را سوزاندى. اين، پيراهن پدرت حسين است كه آن را از خود، دور نمىكنم تا با آن، خدا را ديدار كنم!».
📓دانشنامه امام حسین علیه السلام بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ - 8، صفحه 356
#وفات_حضرت_سکینه
@mola_amiralmomenin_as
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله_الحسین
✔️مقام مودّت
🔘مقدار محبت حضرت امام حسین (ع) به سكينه(س) تا حدّى است كه به او مىگويد: دل مرا با اشك خود آتش مزن !
✔️ ببينيد:
مقام مودّت حضرت در عالم كثرات براساس محبت عالم وحدت تا چه اندازه عالى و راقى و صحيح است كه قطرات اشك نازدانه دخترش دل وى را به افسوس آتش مىزند.
✔️ اينها همه نكته و حكمت است .
مرحوم محدّث قمى و مرحوم آية الله شعرانى آوردهاند: در بعض مقاتل روايت شده است كه :
حسين عليه السّلام چون هفتاد و دو تن از خاندان و یاران خود را كشته ديد روى به جانب خيمه كرد و گفت :
يَا سُكَيْنَةُ! يَا فَاطِمَةُ! يَا زَيْنَبُ! يَا امَّ كُلْثُومَ! عَلَيْكُنَّ مِنِّى السَّلَامُ!
پس سكينه(س) فرياد زد: يَا أبَهْ أسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟! «اى پدر جان ! آيا تن به مرگ دادهاى ؟!»
فرمود: كَيْفَ لَا يَسْتَسْلِمُ لِلْمَوْتِ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِينَ؟! «چگونه تن به مرگ ندهد كسى كه ياورى و كمك كنندهاى ندارد؟!»........
فَأقْبَلَتْ سُكَيْنَةُ وَ هِىَ صَارِخَةٌ وَ كَانَ يُحِبُّهَا حُبًّا شَدِيداً.
«سكينه در اين حال روى بدان حضرت آورد در حالى كه فرياد مىزد، و حضرت به او محبّت شديدى داشت .»
حضرت او را در آغوش گرفت و اشكهايش را پاك كرد و گفت:
سَيَطُولُ بَعْدِى يَا سُكَيْنَةُ فَاعْلَمِى مِنْكِ الْبُكَاءُ إذَا الْحَمَامُ دَهَانِى 1
لاَ تُحْرِقِى قَلْبِى بِدَمْعِكِ حَسْرَةً مَا دَامَ مِنِّى الرُّوحُ فِى جُثْمَانِى 2
فَإذَا قُتِلْتُ فَأنْتِ أوْلَى بِالَّذِى تَبْكِيَنهُ يَا خَيْرَةَ النِّسْوَانِ 3
1- «اى سكينه بدان كه: گريۀ تو بعد از من بسيار طول خواهد كشيد، در آن وقت كه داهيۀ مرگ به من مىرسد.
2- دل مرا با سرشك ريزانت به افسوس و حسرت مسوزان تا هنگامى كه جان من در بدن من است .
3- و چون كشته شدم، تو از همه سزاوارتر مىباشى به گريستن براى كسى كه اينك براى او گريه مىكنى اى برگزيدۀ تمام زنان !»😭
📓منبع: کتاب امام شناسی،
📝 نويسنده: محمدحسین حسینی طهرانی،
#وفات_حضرت_سکینه
@mola_amiralmomenin_as