eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
237.5هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
[اتفاقِ نیفتاده] حتماً هنوز در راه‌ست آن اتفاق ساده که یک ‌روز پشت اناری قرمز/ می‌افتد و ناگزیر تا حالا شکلِ عجیبی به خود گرفته از بسکه زیر درخت سیب و/ پشت شاخه‌ی انگور و در کنار تو با این حساب اصلاً به فکر پس زدن رنگ‌های مانده بر اشیا و پرده‌ی کشیده بر انگور و سیب و انار/ نباش حتماً هنوز تازه کسی چه می‌داند شاید همین فردا از خانه رو به کوچه/ که طی می‌کنی آن راه مقرر را در ابرها که سرزده می‌آیند در چترها که غالباً از روی احتیاط در پاکتی که روی میز اداره‌ست اما سوای این همه حدس و گمان چیزی که می‌گریزد دائم از حلقه‌ای به حلقه‌ی دیگر چیزی که پیش از این‌ها نیز سیگار تا به سیگار ده بار/ دست کم پشتِ اناری قرمز/ اتفاق نیفتاده‌ست، تا این دقیقه/ به ناچار شکل عجیبی به خود گرفته از بسکه بی تو/ با تو/ در کنار تو دور از تو زیر درخت سیب و/ چه بگویم؟ در عین حال/ وَ با یک حساب ساده امروز برگِ آخر تقویم تو نیست حداقل/ سیصد و شصت و سه چار مرتبه‌ی دیگر حبه‌ی قندی آفتاب عالم تابی، در ته فنجانِ تو حل می‌شود با قاشق لجوج چایخوری. پس با خیال راحت شب در خیال‌های مه‌آلود/ چرخی بزن و روز/ در چترهای خیس و آن اتفاقِ ساده که چیزی‌ست چیزی که ما نمی‌شنویم ما نمی‌بینیم یک روز عصر تا که ورق می‌زنی در آینه ته مانده‌ی تقویم را در بادها که سرزده می‌آیند در برگ‌ها که یکشبه در برف‌ها که یکسره 👳 @mollanasreddin 👳