🌸🍃🌸🍃
مردی از بنی اسراییل در جزیره ای سرسبز و خرم به عبادت خدا مشغول بود . یکی از فرشتگان وقتی عبادت های زیاد او را مشاهده نمود از خدا خواست که او را از میزان و مقدار ثواب های این مرد آگاه سازد . هنگامی که این فرشته ثواب های مرد را مشاهده کرد ، تعجب نمود . خدا هم برای اینکه فرشته به راز این موضوع پی ببرد او را همنشین آن مرد کرد . هنگامی که فرشته به صورت انسان نزد او ظاهر شد گفت: چه مکان خوبی را برای عبادت برگزیده ای ! مرد عابد گفت : تنها یک عیب دارد . فرشته پرسید : چه عیبی ؟ عابد گفت : در این جزیره گیاهان و علف های زیادی روییده است و ای کاش ! خدا دارای الاغی بود تا ازاین گیاهان تغذیه نماید . در این لحظه خدا به فرشته وحی نمود : هرکس را به اندازه عقلش پاداش می دهیم.
#قصصالانبیا
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
امام صادق(علیه السلام ) فرمودند : مردی در میان بنی اسراییل ذکر"الحمدلله رب العالمین و العاقبه للمتقین" را زیاد بر لب جاری می ساخت . ابلیس از این کار او خشمگین شده بود یکی از شیاطین را مامور نمود تا به او القاکند که پایان خوش و عاقبت از آن ثروتمندان است .اما مامور ابلیس در ماموریت خود موفق نشد و کار به دعوا و مرافعه کشید تا اینکه تصمیم گرفتند برای پایان دادن به دعوا از کسی بخواهند که میانشان داوری نماید و هر کس مغلوب شد دستش بریده شود . آن دو، شخصی را به عنوان داور برگزیدند اما حق را به مامور ابلیس داد و پایان خوش را از آن ثروتمندان دانست بدین ترتیب یکی از دستان عابد بریده شد . ولی مرد عابد باز ذکر شریف را زمزمه نمود . مامور ابلیس که از سخت ورزی عابد خشمگین شده بود برای رهایی از دست او پیشنهاد کرد فردی دیگر را در میان خود حاکم سازند تا هرکس مغلوب شد گردنش زده شود . عابد نیز قبول کردو این بار مجسمه ای را میان خود به عنوان داور قرار دادند . در این هنگام مجسمه به اذن خدا بر محل بریده شدن دستان عابد دست کشید و دستانش را به او بازگرداند آن گاه ضربه ای سنگین بر گردن مامور ابلیس وارد کرد و او را به قتل رساند . مرد عابد با تماشای این حادثه گفت : این چنین است پایان خوش و عاقبت از آن متقین است.
#قصصالانبیا
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️