eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
236.7هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
جریان حضرت علی علیه السلام و قصاب روزى حضرت امیرالمؤمنین على صلوات الله علیه از جلوى مغازه قصّابى كه داراى گوشت‌هاى خوبى بود عبور نمود، همین كه چشم قصّاب به آن حضرت افتاد، عرضه داشت: یا امیرالمؤمنین! گوشت خوب و مناسبى دارم، مقدارى از آن را براى منزل خریدارى نمائید. امام على علیه السلام فرمود: پول همراه خود ندارم، قصّاب گفت: مشكلى نیست، من بابت پول آن صبر مى‌كنم؛ و هر موقع توانستى پولش را بیاور. حضرت فرمود: خیر، من نسبت به خرید گوشت صبر مى‌نمایم؛ و نسیه نمى‌خرم، و بدون آن كه گوشت خریدارى نماید به حركت خود ادامه داد و رفت. 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره تکان دهنده استاد قرائتی از حسابرسی اعمال 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
┄┅◈🌼☘🌼◈┅┄ نیمه‌های شب بود سوز سرما با تاریکی شب عجین شده بود. داشتیم با خانواده از مهمانی برمی‌گشتیم. در مسیر، دیدم استاد، لحافی بر دوش گرفته و از کوچه بیرون می‌آید. در جست‌وجوی کرسی و منقل بود. رفتیم به منزل من و آنچه لازم داشت برداشتیم. کرسی، لحاف و منقل را به در خانه مرد مریض و فقیری برد. همه چیز را با دستان خودش رو به راه کرد. صدایش را می‌شنیدم که می‌گفت: بروید زیر کرسی و از گرمایش کیف کنید. از شادی دیگران خوش بود! استاد علی صفایی حائری ┄┅◈🌼☘ 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ من! ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﺍﻫﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻭﻟﯽ ﺗﺎ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺷﺪﻥ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ! ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ‌ﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿ‌‌ﺸﻮﺩ، ﻣﺎ ﺑﯽ‌ﺳﻠﯿﻘﻪ‌ﺍﯾﻢ و ﻃﻠﺐ ﻧﺎﻥ و دنیا میکنیم! ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺍﯼ ﺧﺰﺍﻧﻪ‌‌ﺩﺍﺭ بخشش‌ها، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ‌ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﻤﺎﻥ در این شب عزیز ﻣﻘﺪﺭ کن.. شبی که و فرود می آیند.. و زمین به نور فرشتگان روشن میشود.. 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میدانيد قشنگترین جای زندگی کجاست؟ آنجاست که به دلتان فرصت میدهيد! به دلتان این جرأت را میدهيد که دوباره به زندگی اعتماد کند، بدى‌ها را فراموش کند، دوباره منتظر يك اتفاق ناگهانی خوب باشد، منتظر يك آدم تازه كه به او فرصت میدهيد گذشته را با همه بدى‌هايش ببخشد و بگذارد اتفاقات گذشته، در گذشته بماند. اینجا قشنگ‌ترین جای زندگی است، جایی که از صفر شروع ميكنيد، جایی که دوباره متولد مى‌شويد... صبح بخیر 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
┅⊰༻🌸🍃 شنیده بودم که بچه‌ی یکی از دوستانمون، اولین سال روزه‌ گرفتنش رو توی تابستون تجربه کرده و از قضا یکی از روزا که خیلی تشنه‌اش می‌شه و بعدازظهر در اوج تشنگی خوابش می‌بره، خواب می‌‌بینه که از عالم غیب، بهش آب خنک دادن و وقتی از خواب بیدار شده، دیگه تشنه‌اش نبوده و سیراب شده.😌 بعد از یادآوری این خاطره، با خودم گفتم حالا که نوبت به روزه گرفتن من رسیده و خیییلی هم حس تشنگی بر من چیره شده، بیام امتحان کنم که همچین چیزی برای من هم اتفاق می‌افته یا نه؟!😏 خلاصه در عصر یکی از روزهای گرم ماه رمضان، دراز کشیدم که با همین حس تشنگی خوابم ببره به امید محقق شدن اون ماجرا در حقم! چشمامو بستم و توی خیالم تصور کردم که قراره وقتی خوابم برد، بهم آب بدن! به خاطر همین، توی خواب دهنمو نیمه‌باز گذاشتم که فرشته‌ها بتونن دقیق‌تر آب رو بریزن تو حلقم.😁 توی همین فکر بودم که یک دفعه یه چیزی چسبید تهِ حلقم... صدام در نمی‌اومد! هرکاری می‌کردم گلوم صاف نمی‌شد! مثل این بود که یه دونه برنج پریده باشه تو گلوم که نه راه پس داره و نه راه پیش؛ نه می‌تونستم قورتش بدم چون روزه‌ام باطل می‌شد و نه در می‌اومد! 😰 خلاصه بعد از کلی تلاش و ممارست، تونستم درش بیارم. چشمتون روز بد نبینه.... فرشته‌ها به جای یه لیوان آب خنک، یک عدد پشه رو راهی حلقم کرده بودن که حساب کار دستم بیاد و بهم بفهمونن که «کار هر بز نیست خرمن کوفتن»🤦‍♀ از اون به بعد سعی کردم که چشمم به عنایاتی که در حق دیگران شده، نباشه و سعی کنم فاصله‌ی افطار تا سحر بیشتر مایعات بخورم که دیگه لازم نباشه از قوه‌ی خیالم برای سیراب شدن استفاده کنم.😅 ┅⊰༻🌸🍃 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
💠🌿 ، یک داستان هوای خنک قصر در میان درختان می‌دوید. خسرو مثل همیشه مغرور در قصر راه می‌رفت و با نخوت از کنار خدم وحشم و اطرافیانش می‌گذشت. رویش را به همسرش شیرین کرد و گفت: «چه خوش است پادشاهی، اگر دائمی باشد.» شیرین بانو، خنده‌ای کرد؛ چشم‌هایش را به چشم‌های مغرور شاه دوخت و استوار گفت: اگر قرار بود پادشاهی، دائمی باشد به تو هم نمی‌رسید.» بادی وزید و برگ‌های درختان بر زمین ریخت. انگار ندایی در آسمان می‌پیچید: وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ وَكَانَ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ مُّقْتَدِرًا ﺑﺮﺍی ﺩﻧﻴﺎﻃﻠﺒﺎﻥ ﻏﻔﻠﺖﺯﺩﻩ، ﺯندگی ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﺍنی ﺗﺸﺒﻴﻪ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ می‌ﻓﺮﺳﺘﻴﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺁﻥ، ﮔﻴﺎﻫﺎﻥ ﺯﻣﻴﻦ می‌ﺭﻭﻳﻨﺪ ﻭ ﺭﻭی ﻫﻢ ﻣﻮﺝ می‌ﺯﻧﻨﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪتی، ﺧﺸﮏ ﻭ ﺧﺰﺍﻥ می‌ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺳﻮ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩﺷﺎﻥ میﻛﻨﻨﺪ. سوره کهف، آیه ۴۵. 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
✍️عارف سخنوری، با یک قاری قرآن در مجلسی وارد شدند. قاری قرآن شروع به تعریف از اخلاق و علم دوست سخنورش کرد و همگان مشتاق شنیدن سخنان مرد سخنور بودند. وقتی وارد مسجد شدند، در جلسه، قرآن تلاوت می‌کردند. سخنور تا رسید قرآن دادند تا بخواند و یک کلمه را اشتباه خواند و مصحح بدون رودربایستی و بلند غلط او را گرفت. نوبت تلاوت به قاری رسید، قاری دو کلمه را سقط کرد و نخواند و بلند مورد ایراد واقع شد. سخنور سخنرانی کرد و مجلس تمام شد. وقتی با دوست قاری‌اش از مجلس بیرون آمدند، سؤال کرد، چرا دو کلمه را به عمد، سقط کردی و انداختی؟ طوری که کسی از تو ایراد گرفت که یک صدم تو قرآن وارد نبود؟ قاری گفت: تو استاد منی و استاد سخن، وقتی تو یک غلط خواندی من باید دو غلط می‌خواندم تا مردم باور کنند این صفحه تلاوتش دشوار بود و وجهه ظاهری تو حفظ شود تا مردم به سخنانی که از تو می‌خواستند بشنوند، تردید بر علم تو نداشته باشند. از تو می‌خواستند مطلبی یاد بگیرند اما من جز صوت خوش چیزی نداشتم به آن‌ها بدهم. سخنور دست دوست قاری‌اش را بوسید و گفت: تو استاد اخلاق منی! چون وقتی که تو قرآن می‌خواندی شیطان در دل من نفوذ کرد و آرزو می‌کردم غلط بخوانی تا آبروی من به من برگردد. چیزی که شیطان در دل من گذاشته بود، رحمان در دل تو نهاد❤️ 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
رعایت عدالت امام جعفر صادق صلوات الله علیه حكایت می‌فرماید: روزى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام به غلام خود، قنبر دستور داد تا بر شخصى كه محكوم به حدّ شلاّق بود، هشتاد ضربه شلاّق بزند. و چون قنبر ناراحت و عصبانى بود؛ سه شلاّق، بیشتر از هشتاد ضربه بر او وارد ساخت. حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام شلاّق را از دست قنبر گرفت و سه ضربه شلاّق بر او زد. شایان ذکر است حضرت علی علیه السلام بسیار زیاد به رعایت حقوق دیگران توجه داشتند و در این امر به این که فرد خطاکار از نزدیکان و اصحابم هست نگاه نمی‌کردند. هر کس برخلاف عدالت عمل می‌کرد باید مجازات می‌شد و هر کس که حقی را پایمال می‌نمود باید تقاص پس می‌داد. پس این عمل عین عدالت و مهربانی امیرالمومنین بود . 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
5.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ سخنرانی دانشمند درباره حضرت علی(ع) و عمر 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍
┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ ، یک داستان ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ خداوند به حضرت یعقوب _علیه‌السلام_ وحی کرد: می‌دانی چرا بین تو و یوسف جدایی انداختم؟ برای آن که گفتی: «وَ أَخافُ أن یَأکُلَهُ الذئبُ وَ أنتُم عَنهُ غافلون؛ می‌ترسم از او غافل شوید و او را گرگ بخورد.»* چرا از گرگ بیم داشتی و به من امیدوار نبودی؟ و چرا به غفلت برادرانش نظر کردی و به حفظ من نظر نداشتی؟ کتاب گنجینه معارف، صفحه ۱۳۶ *(یوسف/۱۳) ┈••✾•🌿🌸🌿•✾••┈ 👳‍♂️‍ @mollanasreddin 👳‍♂️‍