فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا در جاده های
تنهای بی انتها نیست
آنجا به دنبالش نگرد
خدا در قلبی است
که برای او می تپد
خدا در دستی است
که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
و در لبخندی است که
برای شـاد کردن
دلی به لب می نشانی
خدا را در کوچه
پس کوچه های درویشی
و دور از انسان ها
جست و جو مکن
خدا در قلب توست
سلام صبح جمعه تون ب خیر🌹
👳 @mollanasreddin 👳
خدا در جاده های
تنهای بی انتها نیست
آنجا به دنبالش نگرد
خدا در قلبی است
که برای او می تپد
خدا در دستی است
که به یاری می گیری
در قلبی است که شاد می کنی
و در لبخندی است که
برای شـاد کردن
دلی به لب می نشانی
خدا را در کوچه
پس کوچه های درویشی
و دور از انسان ها
جست و جو مکن
خدا در قلب توست
سلام صبح جمعه تون ب خیر🌹
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌈 شما نه زیاد هستید ونه کم 🌈
شما خودتـان هستید و این زیباست .
شما خـالق را در درونتان دارید و این یعنی کاملید و می توانید خلق کنید هر آنچه را که دوست دارید . مگر می شود او در وجودتـان باشد و شما دوست داشتنی نباشید؟
هر آنچه در زندگی انجام دادید توصیفی از دوره ی خـاص زندگیتان بوده است و چـالشی در مسیر رشد.
خودتان را سرزنش نکنید.
درد کشیدید تا خودتـان را بیابید . از سر ترس زندگی نکنید ،شهامت بیان خودتان را داشته باشید . شما بی نظیرید ،بـاور کنید ...
👳 @mollanasreddin 👳
قدیم را یادت هست؟
چراغ نفتی و علاءالدین را؟
بشکههای نفت را؟
شب های سرد جنگ و بی برقی با همانها روشن و گرم می ماند،
قابلمه غذا از صبح زود روی آن بار گذاشته می شد تا صلات ظهر،
غذای داغ خوشمزه برای بچه مدرسهای هایی که شلوارشان تا زانو از برف و باران خیس شده آماده بود.
خودشان یک تنه، هم اجاق گاز بود، هم شوفاژ، هم مایکروویو، هم شمع، هم لامپ، هم از صد تا چای ساز چای خوش طعم تری تحویل آدم میداد.
🔺یادت هست؟ بوی دود و نفتش را؟
یادش بخیر! روزهایی که
زندگی بودند و خاطره شدند❣️
👳 @mollanasreddin 👳
خیاطی می گفت:
اگه شبا جیبای لباسارو خالی کنین
لباسا زیباتر میمونن
خالی کردن ذهن هم همینه
در طول روز مجموعه ای از
آزردگی، پشیمونی و... رو جمع میکنیم...
پس ذهنمون رو پاک کنیم تا دنیای زیباتری بسازیم ♡
👳 @mollanasreddin 👳
#داستانک 📚
شیوانا به همراه چند تن از شاگردان از شهری عبور می کرد. در حین عبور متوجه شدند که با وجودی که افراد ثروتمند در شهر زیاد بودند اما تعداد افراد فقیر و نیازمند نیز در آن بسیار زیاد بود و تمام کوچه ها و محله های شهر پر از آدم های فقیری بود که در شرایط بسیار سختی زندگی می کردند. شیوانا به همراهانش گفت: «بیائید زودتر از این شهر برویم. بیماری و بلا به زودی این شهر را فرا خواهد گرفت!»
همه با شتاب از شهر بیرون رفتند و چندین هفته بعد به دهکده شیوانا رسیدند. بلافاصله خبر رسید که بیماری سختی تمام آن شهر فقیرنشین را فرا گرفته و بسیاری افراد حتی ثروتمندان نیز از این بیماری جان سالم به در نبرده اند و آن شهر اکنون توسط سربازان در قرنطینه کامل قرار دارد.
روز بعد یکی از شاگردان که در سفر همراه شیوانا بود از او پرسید: «آیا به خاطر بی عدالتی و بی اعتنایی ثروتمندان به اوضاع فقیران بود که این مصیبت و بلا بر مردم آن شهر نازل شد و شما برای همین به ما گفتید که از آنجا برویم!»
شیوانا آهی کشید و گفت: «آنچه من دیدم آلودگی و عدم رعایت بهداشت و نداشتن آب شرب سالم و پاکیزه و غذای مناسب برای اهالی شهر بود. هر جا این چیزها باشد بیماری بلافاصله به آنجا خواهد آمد. مهم نیست تعداد ثروتمندان آن منطقه چقدر است و آنها چقدر به فقیران کمک می کنند. آلودگی بیماری می آورد و بیماری فقیر و غنی نمی شناسد. برای دیدن بسیاری از چیزها دیدگاه معرفتی لازم نیست. اگر چشم باز کنیم به راحتی می توانیم دیدنی ها را ببینیم.»
👳 @mollanasreddin 👳
به قولِ سیمین بهبانی:
دوری راه به نزدیکی دل
چاره شود:)
👳 @mollanasreddin 👳
میگفت :
هر بامداد که بیدار میشوم میدانم که چه کسی لقمه حلال خورده و یا حرام؟
پرسیدند چگونه ؟
گفت : آنکه حرام خورده باشد
مرتب صحبتهای بیهوده و لغو کرده و فحش و غیبت میگوید
و آنکس که حلال خورده زبان به شُکر و ذکر دارد.
عطار نیشابوری ، تذکره الاولیا
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا فکر میکنید که
خدا صدای شما رونمیشنوه...
ببینید عااااااالیه👌
🌷الا بذکر الله تطمئن القلوب🌷
👳 @mollanasreddin 👳
#آیا_می_دانستید 💡
عبارت "صفحه گذاشتن پشت کسی" از اصطلاحات بسیار معمول و متعارف است که عارف و عامی از آن در مواقع شوخی و جدی استفاده می کنند. صفحه گذاشتن مترادف با منبر رفتن و غیبت کردن و بر شمردن نقاط ضعف و پرده دری است یعنی کسی که پشت سر دیگری به جد یا هزل مطلبی بگوید و احیانا راز پنهانیش را فاش کند .
سابقا در نواحی جنوب ایران که اغلب بین روسای ایالات و قبایل و خوانین محلی رقابت و هم چشمی و احیانا دشمنی و خصومت وجود داشت معمول بود که یک نفر رییس قبیله با خان متنفذ پس از آنکه به اسرار مکتوم و رازهای پنهان حریف خویش پی می برد دستور می داد در آن باب با شاخ و برگهای فراوان آهنگ و تصنیف بسازند و مطربان و خوانند گان محلی آن ترانه را با دف و نی و با آواز بلند در هر کوی و برزن و گذرگاههای عمومی بخوانند و بنوازند و از این رهگذر اذهان و انظار عابرین را به شنیدن شرح رسوایهای خان حریف جلب کنند.
بدیهی است خان حریف بیکار نمی نشست و برای متفرق کردن خوانند گان و نوازندگان دست به اقدام متقابل می زد و از این سوی نیز به حمایت و پشتیبانی از آنان بر می خاستند . در نتیجه جنگ مغلوبه می شد و جریان قضیه به گوش همگان می رسید و خان متنفذ به مقصود خویش که همان رسوایی حریف بوده است نایل می آمد.
👳 @mollanasreddin 👳
سه چيز از
خصلتهای نيک دنيا و
آخرت است:
از کسیکه
به توستم
کرده است گذشت کنی...
به کسی که از تو
بريده است بپيوندی...
و هنگامی که با تو به نادانی
رفتار شود، بردباری کنی...
👳 @mollanasreddin 👳
قدیما اینطوری نبود ...
برای همه چیز بیشتر وقت میذاشتن ، برای خونواده ، فامیل ، رفقا ...
اگر برای کسی اتفاقی میفتاد
به شب نکشیده همه کنارش بودن
نه مثل الان که بچت رو هم
با تو اشتباه میگیرن ...
شاید بعضی کارا سخت تر بود اما با ارزش ...
مثلا برای رفع دلتنگی
تا پای باجه تلفن باید کلی وقت
صرف میکردی راه میرفتی سکه
خرج میکردی ...
آخه میدونی اون وقتا حتی دلتنگیا هم قیمتی بود ....
حیف از قدیمها که تو قدیم موندن.....
👳 @mollanasreddin 👳