eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
236.6هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
💢توصیه های امام صادق عنوان بصرى مى گويد: از امام صادق عليه السلام خواستم به من پند و اندرز بدهند. فرمود: - تو را به انجام نه چيز سفارش مى كنم ، آن سفارش ها نه تنها براى شما بلكه به همه كسانى است كه مى خواهند در راه خداوند قدم بردارند و از خداوند مى خواهم تو را نيز در انجام آنها يارى فرمايد. سه تاى آنها در تهذيب اخلاق و تربيت نفس است . و سه تاى ديگر در صبر و شكيبايى است . و سه تاى هم در علم و دانش است . به آنها مواظب باش هرگز آنها را سبك مشمار! عنوان بصرى مى گويد: خود را براى ياد گرفتن آنها آماده كردم . آنگاه امام عليه السلام فرمود: اما آن سه چيز كه در رياضت و تهذيب نفس است ، عبارتند از: 1. بپرهيز! از خوردن چيزى كه به آن ميل ندارى . زيرا باعث نادانى و كودنى مى گردد. 2. هرگز غذا نخور! مگر وقتى كه گرسنه هستى . 3. همواره غذاى حلال بخور! و هنگام خوردن نام خدا را ببر! (بسم الله بگو!) همواره فرمايش رسول خدا صلى الله عليه و آله را در نظر داشته باش ! كه درباره مذمت پرخورى فرمود: انسان هيچ ظرفى را پر نكرده كه بدتر از شكم باشد. چنانچه به ميل غذا ناگزيرى ، شكم را سه قسمت كن ! يك قسمت آن را به خوراك و يك قسمت ديگرش را به نوشيدنى و قسمت سومش را براى نفس كشيدن اختصاص بده ! اما آن سه چيز كه در حلم و بردبارى است ، عبارتند از: 1. هرگاه كسى به تو گفت : اگر يك حرف دشنام و ناسزا بگويى در مقابل ده تا مى شنوى ، تو در جواب بگو: اگر ده تا سخن زشت بگويى يك حرف از من نخواهى شنيد. 2. هرگاه كسى تو را فحش داد و بد گفت ، در پاسخ بگو: اگر آنچه را كه گفتى راست است از خداوند مى خواهم مرا ببخشد و از تقصيراتم بگذرد و اگر آنچه را كه گفتى دروغ است و ابدا در من نيست از خداوند مى خواهم تو را ببخشد. 3. هر كس تو را وعده فحش و دشنام داد، تو به او وعده پند و اندرز و احترام بده ! و اما آن سه چيز كه در علم و دانش است ، عبارتند از: 1. آنچه را كه نمى دانى از دانشمندان بپرس و بپرهيز از اين كه پرسش تو به قصد اذيت و يا امتحان آنان باشد. 2. در هيچ چيز تنها را راءى و عقيده خود عمل نكن (با مشورت كارها را انجام بده ) و در تمام كارها اجانب احتياط را رعايت كن ! 3.از فتوى دادن فرار كن همانندى كه از شير فرار مى كنى و خودت را پلى براى سود و زيان مردم قرار نده ! امام صادق عليه السلام پس از بيان اين پند و موعظه هاى حكمت آميز، به عنوان بصرى فرمود: حقا تو را نصيحت كردم ، بلند شو برو! وقت عبادت من است ، وقتم را بيشتر از اين نگير! زيرا من بر نفس خود تنگ نظرم و حاضر نيستم وقت خود را تلف كرده و بيهوده بگذرانم و سلام و رحمت خداوند بر كسى باد كه از ارشاد و راهنمايى پيروى مى كند. 📚بحار : ج 1، ص 226. 👳 @mollanasreddin 👳
💢نفس بادکنک پسر کوچولو بادکنکش را به مادر بزرگ داد تا آن را باد کند. مادر بزرگ که بر تراس خانه نشسته بود، شروع به دمیدن در بادکنک کرد. هی در آن می‌دمید و هر قدر باد بیشتری در بادکنک می‌رفت پسرک خوشحالی‌اش بیشتر می‌شد. مادر بزرگ نیز از این که نوه‌اش را خوشحال می‌کرد خوشحال بود. بالاخره مادر بزرگ به سختی بادکنک را پر از باد کرد، آن را گره زد و خواست تا به پسرک بدهد که بادکنک از دست او رهید و به هوا رفت. برای مادر بزرگ حادثه آن قدر ناگوار بود که قلبش گرفت و نفسش بند آمد. پسرک که دید نفس مادر بزرگش تمام شد به دنبال بادکنک دوید تا نفس دمیده در بادکنک را به او باز گرداند، کوچه به کوچه دنبال بادکنک دوید، اما بادکنک با نفس مادر بزرگ بیشتر اوج می‌گرفت تا آن قدر بالا رفت که از دیدگان او ناپدید شد. پسرک هنوز هم که پدر بزرگ است به دنبال بادکنکی است که نفس‌های مادر بزرگ در آن حبس شد. ✍ مجموعه داستان: حسرت‌های کوچک 👳 @mollanasreddin 👳
سلام ای عشق من، ای نازنینم سلام ای تاج سر، ای مه جبینم خبر از حال و روز خویش داری؟ سلام ای مأمن و مأوای دینم فرشته هستی و انسان نمایی سلام ای آسمانی در زمینم تویی آرامش روح و روانم سلام ای این و آن، ای آن و اینم به هر سو رو بچرخانم تو هستی سلام ای آن که جز تو من نبینم مرا ناید که روزی بی تو مانم سلام ای همسفر، ای همنشینم 👳 @mollanasreddin 👳
‌💢قاضی یا معلم شخصی آشنا از معلمی پرسید : شما که قاضی بوديد ، چرا قضاوت را رها كرديد و معلم شديد ؟! ايشون جواب دادند : چون وقتی به مراجعين و مجرمينی كه پيش من می آمدند دقيق ميشدم ، ميديدم اکثرأ كسانی هستند كه يا آموزش نديده اند و يا دیدگاه درستی ندارند بخودم گفتم : بجايی پرداختن به شاخ و برگ ، بايد به اصلاح ریشه بپردازیم و ما به معلم دانا ، بیش از قاضی عادل نیازمندیم 👳 @mollanasreddin 👳
💢همدردی‌ امام علی‌‌علیه‌السلام رمیله یکی از اصحاب امیرالمومنین علیه السلام، بیمار شده بود. تب سختی داشت. می گوید: روز جمعه شد. حس کردم کمی سبک شده ام. با خود گفتم : به نماز جمعه بروم و از خطبه های حضرت استفاده کنم. در بین خطبه ها تب عود می کند به سختی تا پایان نماز خود را نگه می دارد. پس از نماز پشت سر حضرت از مسجد کوفه خارج می شود. حضرت می پرسند: رمیله چه شد که آن طور ناراحت بودی؟ عرض می کند : در بین خطبه تبم عود کرد. حضرت می فرمایند: ای رمیله، هر مومنی که بیمار شود، ما هم به خاطر بیماری اش بیمار میشویم. اگر محزون شود ، ما به خاطر اندوهش اندوهگین می شویم و دعا نمی کند، مگر این که ما آمین می گوییم، و ساکت نمی شود، جز این که برایش دعا می کنیم. 📚 مجموعه شهر حکایات 👳 @mollanasreddin 👳
💢تنها پرنده ای که جرئت میکنه عقابو نوک بزنه تنها پرنده ای که جرئت میکنه عقابو نوک بزنه دورنگوی سیاهه، اون پشت عقاب می شینه و گردنشو گاز می گیره. با این حال عقاب هیچ واکنشی نشون نمیده و با دورنگو نمیجنگه! اون وقت و انرژی خودشو تلف نمیکنه، فقط بالاشو باز می کنه و شروع میکنه به بالاتر پرواز کردن تو آسمون. هرچی پروازش بالاتر باشه نفس کشیدن برای دورنگو سخت تره و سرانجام برای کمبود اکسیژن سقوط میکنه! زندگی عقابو سرلوحه زندگیتون قرار بدید... نیازی نیست به همه ی قضاوتا و نبردا واکنشی نشون بدید؛ فقط کافیه تمرکزتون بذارید رو خودتون و آیندتون و پیشرفت کنید و ارتفاع بگیرید تا همچین مسائلی براتون ریز و بی اهمیت بشن. 👳 @mollanasreddin 👳
درهوای عشق تا، پامی زنم. ، خویش را برموج، دریا می زنم گامهایم خم نگردد هیچ دم تا نفس، با نام زهرا می زنم 👳 @mollanasreddin 👳
💢آیت الله العظمی جوادی آملی: «فرمود: اگر خواستيد جايی برويد قبلاً وقت ملاقات را تعيين کنيد و اگر بدون تعيين وقت قبلی رفتيد و صاحبخانه عذری داشت و شما را نپذيرفت، بدتان نيايد فوراً برگرديد؛ اين در طهارت روح سهم تعيين کننده دارد. اگر رفتيد جايی و در زديد صاحبخانه گفت: ببخشيد من الآن کار دارم بدتان نيايد. اگر رفتيد به قصد ملاقات «و لم يأذوک»، ﴿وَ إِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَی لَكُمْ﴾؛ اين قرآن که برای تعليم از يک سو و تزکيه از سوی ديگر آمده است که ﴿يُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُزَكِّيهِمْ﴾، مسئله ملاقات را و غرورکُشی را و وارستگی را خودش متعرض است؛ اما فروعات نماز را احکام جزئی نماز را به وسيله روايات مشخص کرد. چقدر اين دين عزيز و عظيم و شيرين است! فرمود: بدتان نيايد اگر صاحبخانه گفت برگرديد، ﴿وَ إِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَي لَكُمْ﴾؛ يعنی اگر ما آمديم گفتيم: ﴿يُزَكِّيهِمْ﴾، تزکيه تنها در عبادت و نماز و مناجات و زيارت نيست؛ در ادب اجتماعی هم نهفته است. شما که وقت قبلی نگرفتيد او هم کار دارد، چه اصراری داريد که برويد، چرا بدتان مي‌آيد؟» ‌📚سوره نور آیه ۲۸ 📚سوره بقره آیه ۱۲۹ 📚درس اخلاق، آذرماه ۹۶ 👳 @mollanasreddin 👳
💢کارگر حمام شیخ عباس قمی(ره) می گوید: در دوران مشروطه غوغای عجیبی بود و بحث پیرامون مشروطه و استبداد بالا گرفته بود. پیرمردی در حمام بود که شاید هفتاد سال از عمرش گذشته بود. محاسن بلندی داشت و کارگر حمام بود. . گفتم: پدر، من میخواهم سرم را بتراشم و کیسه و صابون بزنم. گفت بسیار خوب و مشغول کار سر تراشیدن و کیسه کشیدن شد. . در ضمن کیسه کشیدن گفتم: پدر شما مشروطه ای هستی یا مستبد؟ گفت: من دلاک و کارگر حمام هستم. کار دلاک و کارگر حمام این است که سر بتراشد، کیسه بکشد، و صابون بزند، آشیخ اگر تو هم طلبه هستی، درس بخوان، و مباحثه کن. کار تو مطالعه و نوشتن است ما بقیش زیادی است. . این یک کلمه حرف و موعظه، درس آموزنده ای شد برای من. . از حمام آمدم بیرون، یکسره رفتم حجره و استاد پیدا کردم و شروع کردم به تصنیف و نوشتن و کتاب تألیف کردن. . این مطلب را ایشان در اواخر حیاتشان برای فرزندشان نقل کرده بود و می گفت: به برکت موعظه آن پیرمرد من موفق شدم هشتاد و چهار جلد کتاب تألیف کنم. 👳 @mollanasreddin 👳
💢 حسن معاشرت یک عالم شیعی در میان اهل سنت یکی از بزرگان نقل می ‏کند که: مرحوم سید محسن امین عاملی را در تشییع جنازه یکی از بزرگان علماء سنی در بازار جمعه حمیدیه شام دیدم. با سرعت به سویش شتافتم سلام کرده و دستش را بوسیدم. و دنبال او حرکت کردم تا آنکه به مسجد اموی رسیدیم. مسجد مملو از جمعیت شد. سید بر آن جنازه نماز خواند. پس از نماز مردم می‏ خواستند دست سید را ببوسند تا آنجائی که گاهی یک نفر دست سید را می‏ بوسید و می ‏رفت و جهت بوسیدن دست سید دوباره بر می‏ گشت. می ‏گوید: من از این مقام سید تعجب کردم و با خود گفتم چرا این همه سنی دست یک عالم شیعی را می‏ بوسند؟ از سید از این همه احترام که نسبت به او شده است سوال کردم. سید فرمودند: این نتیجه ده سال خوش رفتاری و معاشرت و سلوک با مردم است. بعداً فرمودند: من وقتی به شام آمدم بعضی از نادانها سخت‏ترین دشمنان را بر من شوراندند و هر وقت در خیابان راه می ‏رفتم فرزندان خود را دستور می ‏دادند که به من سنگ بزنند. بعضی اوقات عمامه ‏ام را از عقب می‏ کشیدند و من بر همه آزارها صبر می‏ کردم. با آنها خوش رفتاری کرده، آنها را احترام نمودم، در تشییع جنازه آنها شرکت می‏ کردم، به عیادت مریض های آنان می ‏رفتم جویای احوال آنها می‏ شدم، با آنها با خوش رفتاری و مهربانی صحبت می‏ کردم تا آنکه دشمنی آنها مبدل به دوستی شد.(پندهایی از رفتار علما،ص60) منبع: مردان علم در میدان عمل، سید نعمت الله حسینی، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم)، جلد 1. 👳 @mollanasreddin 👳
در این شب زیبـا🌸🍃 مے سپارمتان به اون ڪسـے ڪـہ تـو دیـار بـے ڪسے بین همہ ی دلـواپسے هـا مـونـس 🌸🍃 و هـمدممـان اسـت شبتون در پناہ خـدا🍃 شب شنبتون بخیر🍃🌸💫 👳 @mollanasreddin 👳
سلام صبح زیباے یکشنبه تون بخیــــ❤️ـــــر روزے پر از آرزوهاے زیبا و معجزه هاے قشنگ را برایتان خواهانم... روز و روزگارتون خــــــــــوش... خوشے هایتان بادوامــــــ.. یکشنبه تون زيبــ🌸ـا 👳 @mollanasreddin 👳