حالا هر از گاهي، چيزي ـ انگار موجي، ماري، كِرمي ـ در كله ام مي پيچد. مي خواهد بزند بيرون. لاي مشتي كلمه. و من خسته ام. از اين موج ها و مارها و كرم ها. هربار با خودم مي گويم اين لعنتي آخري است. مثل مارهاي دوش ضحاك. قطع مي كنم كه نيايند. مي آيند باز. لعنت به كلمات. لعنت به نوشتن. لعنت به كسي كه شليك كرد. و چرا تمام نمي شود اين ماراتون نفس گير؟ كجاست خط پايان؟ مي خواهم بايستم. بايد بايستم. بايد متوقف شوم. بايد بهترين كتاب هستي را بردارم. بايد مقدس ترين داستان را بردارم و گوشه اي درنگ كنم. كجاست درنگ؟ چرا كسي يقه ام را نمي چسبد و نمي گويد: "بايست عوضي!؟ بازي تمام شد." مي خواهم بايستم و باز بخوانم آن كتاب را. آن داستان را كه بهترين داستان تاريخ بشريت است. كه زيباترين، انساني ترين مقدس ترين و معنادارترين متني است كه تا حالا خوانده ام. تا با خواندن اش، بعد از سال ها، از ته دل سير گريه كنم. آن جا كه كبري كتاب اش را پيدا مي كند. خيس. زير درخت. از باران ديشب. حسنك كجايي؟ من گرسنه ام.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
✨#داستان_های_بحار_الانوار
⚠️ برخویشتن بدی نکن!
🔸شخصی به اباذر نوشت: به من چیزی از علم بیاموز! اباذر در جواب گفت: دامنه علم گسترده است ولی اگر می توانی بدی نکن بر کسی که دوستش می داری.
🔹مرد گفت: این چه سخنی است که می فرمایی? آیا تاکنون دیده اید کسی در حق محبوبش بدی کند؟
🔸اباذر پاسخ داد: آری! جانت برای تو از همه چیز محبوب تر است. هنگامی که گناه می کنی بر خویشتن بدی کرده ای.
📚 بحار ج 22، ص 402
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
#داستان_پندآموز
داستان در مورد سربازیست که بعد از جنگیدن در ویتنام به خانه بر گشت. قبل از مراجعه به خانه از سان فرانسیسکو با پدر و مادرش تماس گرفت
" بابا و مامان" دارم میام خونه، اما یه خواهشی دارم. دوستی دارم که می خوام بیارمش به خونه
پدر و مادر در جوابش گفتند: "حتما" ، خیلی دوست داریم ببینیمش
پسر ادامه داد:"چیزی هست که شما باید بدونید. دوستم در جنگ شدیدا آسیب دیده. روی مین افتاده و یک پا و یک دستش رو از دست داده. جایی رو هم نداره که بره و می خوام بیاد و با ما زندگی کنه
"متاسفم که اینو می شنوم. می تونیم کمکش کنیم جایی برای زندگی کردن پیدا کنه
"نه، می خوام که با ما زندگی کنه
پدر گفت: "پسرم، تو نمی دونی چی داری می گی. فردی با این نوع معلولیت درد سر بزرگی برای ما می شه. ما داریم زندگی خودمون رو می کنیم و نمی تونیم اجازه بدیم چنین چیزی زندگیمون رو به هم بزنه. به نظر من تو بایستی بیای خونه و اون رو فراموش کنی. خودش یه راهی پیدا می کنه
در آن لحظه، پسر گوشی را گذاشت. پدر و مادرش خبری از او نداشتند تا اینکه چند روز بعد پلیس سان فرانسیسکو با آنها تماس گرفت. پسرشان به خاطر سقوط از ساختمانی مرده بود. به نظر پلیس علت مرگ خودکشی بوده. پدر و مادر اندوهگین، با هواپیما به سان فرانسیسکو رفتند و برای شناسایی جسد پسرشان به سردخانه شهر برده شدند. شناسایی اش کردند. اما شوکه شدند به این خاطر که از موضوعی مطلع شدند که چیزی در موردش نمی دانستند. پسرشان فقط یک دست و یک پا داشت.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#سبیلش_آویزان_شد
اصطلاح بالا در امثله سائره کنایه از
پکری و نکبت و ادبار است که در مورد افراد سر خورده و وارفته و ورشکسته به کار می رود.
سبیل درباریان و ملازمان دستگاه سلاطین و حکام صفوی برای ایرانیان هوشمند - بخصوص اصفهانی های زیرک و باریک بین -فی الواقع در حکم میزان سنج بود که از شکل و هیئت آن به میزان لطف و مرحمت سلطان و مافوق نسبت به صاحب سبیل پی می بردند . فی المثل سبیل پر پشت و شفاف که تا بنا گوش می رفت و در پایان چند پیچ می خورد و به سوی بالا دایره وار حلقه می زد دلیل بر شدت علاقه و مرحمت سلطان بود که هر روز صاحب سبیل را به حضور می پذیرفت و با او به مکالمه و مشاوره می پرداخت.
هر قدر که تعداد حلقه ها و شفافیت سبیل کمتر جلوه می کرد به همان نسبت معلوم می شد که میزان لطف و عنایت سلطان یا حاکم وقت نقصان پذیرفته است . چنانچه سبیلها به کلی از رونق و جلا می افتاد و به علت نداشتن چربی و چسبندگی به سمت پایین متمایل و یا به اصطلاح سبیل آویزان می شد این آویزان شدن سبیلها را بر بی مهری مافوق و کم پولی و احیانا مقروض و بدهکار بودن صاحب سبیل تلقی می کردند تا آنجا که بر اثر کثرت استعمال و اصطلاح به صورت ضرب المثل در آمد از آن در موارد مشابه که حاکی از نکبت و ادبار و افلاس باشد استشهاد و تمثیل می کنند.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
💠 #رانندگی_مقام_معظم_رهبری
صرفا جهت یه لبخند حلال .. 😄
محافظ آقا(مقام معظم رهبری) تعریف میکرد
میگفت رفته بودیم مناطق جنگی برای بازدید.
توی مسیر خلوت آقا گفتن اگه امکان داره کمی هم من رانندگی کنم.
من هم از ماشین پیاده شدم و آقا اومدن پشت فرمون و شروع کردن به رانندگی
میگفت بعد چند کیلومتر رسیدیم به یک دژبانی که یک سرباز آنجا بود ما نزدیک شدیم و تا آقا رو دید هل شد.😂😂
زنگ زد مرکزشون گفت:
قربان: یه شخصیت اومده اینجا..
از مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟ !!
گفت: قربان نمیدونم کیه ولی گویا که آدم خیلی مهمیه
گفتن چه آدم مهمیه که نمیدونی کیه؟!!
گفت:قربان؛نمیدونم کیه ولی حتما آدم خیلی مهمیه که حضرت آیت الله خامنه ای رانندشه!!😂😂😂
این لطیفه رو حضرت آقا توجمعی بیان کردند و گفتند که ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود.
📌بر گرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى مجله لثارات الحسین(ع)
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
دو شتر فربه را از یمن برای پیامبر اکرم (ص) هدیه آوردند.
آن حضرت به اصحاب خود فرمودند: آیا در بین شما کسی هست که در پیش چشم همه ما، دو رکعت نماز با تمام اجزا و خشوعِ تمام بجای آورد و ذرهای به دنیا و امور مادی نیندیشد، تا من یکی از شترها را به او هدیه بدهم؟
همه سکوت کردند و از میان اصحاب، فقط علیابنابیطالب (ع) حاضر شدند تا چنین نمازی را به جای آورند.
جبرئیل نازل شد و عرض کرد : ای محمد، خدا بر تو سلام میکند و امر میکند یکی از دو شتر را به علی (ع) عطا کن.
پیامبر (ص) فرمودند: ای جبرییل شرط آن بود که به امور دنیوی فکر نکند ولی علی (ع) در تشهد، در این اندیشه بود که کدام شتر را دریافت کند.
پیک وحی فرمودند: علی در این اندیشه بود که فربهتر و بزرگتر را بگیرد و نحر کند و برای وجهالله به مستمندان گوشتش را صدقه دهد. و این اندیشه الهی بود نه مادی و دنیوی.
نبی خدا گریستند و علی را به آغوش کشیده و هر دو شتر را به حضرت علی (ع) بخشیدند. آن حضرت نیز هر دو شتر را سر بریده و همه آن را به مستمندان شهر صدقه دادند.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
#ریا_در_عبادت
شیخی نیمه شب وارد مسجد شد و مشغول نماز شد، اتفاقا حیوانی برای در امان ماندن از سرما به مسجد وارد شد! مرد که صدایی را شنید، تصور کرد که شخص دیگری به مسجد آمده است! برای اینکه اخلاص خود را نشان دهد، نمازهایش را با قرائت و طمانینه تمام به جا می اورد! نزدیکی های صبح نگاه کرد تا ببیند آن فرد کیست که در کمال تعجب حیوان را مشاهده کرد و با خود گفت: "تف به این ریا ! از سر شب تا به حال به خاطر یک حیوان عبادت کردم نه به خاطر خدا!
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
#سوادزندگی
+ کسی که دربارۀ پول و دستمزدش زیاد اصرار نمیکند و خیال میکند دیگران انصاف و شعور دارند، احمق نیست، مناعت طبع دارد
+ کسی که به موقع می آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمیگذارد،
احمق نیست، منظم و محترم است.
+ کسی که برای حل مشکلات دیگران به آنها پول قرض میدهد یا ضامن وام آنها میشود و به دروغ نمیگوید که ندارم و گرفتارم،
احمق نیست. کریم و جوانمرد است.
+ کسی که معایب و کاستی های دیگران به رویشان نمی آورد و بدی ها را نادیده می گیرد،
احمق نیست. شریف است.
+ کسی که در مقابل بی ادبی و بی شخصیتی دیگران با تواضع و محترمانه صحبت میکند و مانند آنها توهین و بددهنی نمیکند،
احمق نیست. مودب و باشخصیت است...
انسان بودن هزینه سنگینی دارد !
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
راه نجات از شیطان
هنگامی كه شیطان به خداوند گفت...
من از چهار طرف جلو، پشت، راست و چپ انسان را گرفتار و گمراه میكنم...
اعراف آیه 17
فرشتگان پرسیدند...
شیطان از چهار سمت بر انسان مسلّط است پس چگونه انسان نجات می یابد...
خداوند فرمود
راه بالا و پایین باز است...
راه بالا نیایش و راه پایین سجده
و بر خاک افتادن است
بنابراین كسی كه دستی به سوی خدا بلند كند یا سری بر آستان او بساید می تواند شیطان را طرد كند...
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
#داستان_انبيا
#حضرت_الیسع
وی یکی از پیامبران بنیاسرائیل بود، که نام مبارکش دوبار، در دو سوره و دو آیه، در قرآن مجید ذکر شده است.131
فهرست سورههایی که در آن نام الیَسَع ذکر شده است:
انعام86 - ص48
طبرسی، نَسَب این پیامبر را چنین ضبط نموده:
«الیَسَع بن اخطوب بن العجوز»،1
و بعضی گویند سلسله نسب او به
« افرائیم بن یوسف» میرسد.
یسع بن اخطوب وصی و پسر عموی الیاس است، و به قولی از فرزندان حضرت یوسف علیهالسلام میباشد.
وی ۴۵۲۹ سال بعد از هبوط آدم علیهالسلام متولد شد و سرانجام در هفتاد و پنج سالگی وفات یافت،2
مدفن او در دمشق کشور سوریه است.3
عموم مورخین و اهل تفسیر حضرت الیَسَع را شاگرد الیاس میدانند،
الیَسَع در کودکی دچار بیماری سختی گردید و حضرت الیاس او را شفا بخشید و ملازم خود گردانید،
از آن حضرت معجزات زیادی از قبیل زنده کردن مردگان، شفا دادن بیماران و کرامات دیگری، ذکر شده است.
الیاس علیهالسلام او را به جای خود جانشین ساخت و خلیفه خود قرار داد،
ایشان پس از رحلت الیاس علیهالسلام به تبلیغ رسالت الهی پرداخته و به همان شیوه دین و آئین الیاس علیهالسلام، مردم را به خداپرستی دعوت میکرده است و در زمان آن حضرت، رخدادها و گناهان انجام پذیرفت.
قرآن جز در زمره مجموعه پیامبرانی که ایمان به آنان واجب است، درباره زندگی او مطلبی یادآور نشده است.4
#منابع:
1. دائرﺓ الفرائد جلد2 صفحه80
2. حبیب السِّیَر جلد1 صفحه109 به بعد
3. ناسخ التواریخ جلد2 صفحه362
4. سوره ص،48 – انعام،86
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
#يكي_ما_را_ميبيند
فقیری پسری کم سن و سال
داشت. روزی به او گفت: با هم برویم از میوه های درخت فلان باغ دزدی کنیم. پسر اطاعت کرد و با پدر به طرف باغ رفتند. با این که پسر می دانست که این کار زشت و ناپسند است ولی نمی خواست با پدرش مخالفت کند.
سرانجام با هم به کنار درخت رسیدند، پدر گفت: پسرم! من برای میوه چیدن بالای درخت می روم و تو پایین درخت مواظب باش و به اطراف نگاه کن، اگر کسی ما را دید مرا خبر بده.
فرزند در پای درخت ایستاد. پدرش بالای درخت رفت و مشغول چیدن میوه شد. بعد از چند لحظه، پسر گفت: پدر جان، یکی ما را می بیند. پدر از این سخن ترسید و از درخت پایین آمد و پرسید: آن کس که ما را می بیند کیست؟ فرزند در جواب گفت: «هو الله الّذی یری کلّ احد و یعلم کلّ شیء؛ او خداوند است که همه کس را می بیند و همه چیز را می داند». پدر از سخن پسر شرمنده شد و پس از آن دیگر دزدی نکرد
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
امام علی (علیه السلام) با جمعی از پیروان در معبری عبور می نمود.
پیرزنی را دید که با چرخ نخ ریسی خود مشغول رشتن پنبه بود.
پرسید پیرزن، خدا را به چه چیزی شناختی؟
پیرزن به جای جواب، دست از دسته چرخ برداشت.
طولی نکشید پس از چند مرتبه دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد.
پیرزن گفت چرخ بدین کوچکی برای حرکت احتیاج به چون منی دارد.
آیا ممکن است افلاک به این عظمت و کُرات به این بزرگی، بدون مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و علیم با نظم معینی به گردش افتد و از گردش خود باز نایستد؟
امام علی (علیه السلام) روی به اصحاب خود نمود و فرمود مانند این پیرزن خدا را بشناسید.
#داستانهاییازخدانوشتهاحمدمیرخلفزادهوقاسممیرخلفزادهجلد۱
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
صبـ🌤ـح
من و یک 🌾
دسته گل یاسمن و ناز🌾
یک شاخ نبات و
غزلـ📖 حـافـظ شیـراز
امروز دعـ🙏ــای غزلم
بدرقه تـو 🌾
زیـبا بشود روز تُـو🌸
از لحظه آغـاز🌾
سلام صبحتون شاد وپر امید 🌺 🍃
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
مؤمنان، تنها و بی مدافع نیستند.
یکی از وعدهها و سنّتهای خوشگلِ الهی، اینه که خدا از مؤمنین دفاع میکنه.
این هم یکی دیگه از ثمراتِ بیشمارِ ایمان هست:
إِنَّ اللّٰهَ یُدٰافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا (حج/۳۸)
قطعاً خداوند از کسانی که ایمان آوردهاند دفاع میکند...
حتّی خدا این دفاع و حمایت رو، به عنوان یک حقّ، بر خودش لازم و واجب فرموده:
وَ کٰانَ حَقًّا عَلَیْنٰا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ (روم/۴۷)
یاری مؤمنان، همواره حقّی است بر عهده ما!
یعنی کسی که ایمان داشته باشه،
محبوبِ خداست،
و خدا براش همه کار میکنه...
وقتی پشتت به خدا گرم است،
تمام هراسهای دنیا خندهدار است...
خدایا ممنونم از اینهمه محبّت...
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🔴حضرت ام البنین (سلام الله علیها ) بعد از کربلا
🔸مورخان مي نويسند: پس از واقعه كربلا #بشير در مدينه ام البنين را ملاقات مي كند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنين پس از ديدن وي مي گويد: از امام حسين علیه السلام مرا خبر بده. بشير مي گويد: عباس را كشتند. ام البنين بازمي گويد: از حسين علیه السلام مرا خبر بده و به همين ترتيب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او مي دهد.
✳️ام البنين با صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد: «يا بشير اخبرني عن ابي عبداللّه الحسين علیه السلام. اولادي و من تحت الخضراء كلهم فداءٌ لابي عبداللّه الحسين علیه السلام؛ اي بشير خبر از (امام من) ابا عبداللّه الحسين بده فرزندان من و همه آن چه زير اين آسمان مينايي است فداي ابا عبدالله علیه السلام باد».
🔸و آنگاه كه بشير خبر شهادت مولا و امام او، حسين بن علي علیه السلام را مي دهد آهي كشيده و با دنيايي از غم و اندوه مي گويد: آه كه بندهاي(رگهاي) قلبم را پارهپاره كردي.[۹]
✅بخشی از #زیارت_نامه_ام_البنین علیهاالسلام
🔹سلام بر تو ای همسر جانشین رسول اللّه علیه السلام ؛
🔹سلام بر تو که محبوب زهرایی؛
🔹سلام بر تو ای مادر ماه های درخشان؛
🔹خدا و رسولش را گواه می گیرم که تو با اهدای فرزندانت و قربانی کردن آن ها در راه آرمان های حسین علیه السلام جهاد نمودی؛
🔹گواهی می دهم که تو یار و یاور امام علی بن ابی طالب علیه السلام در سختی ها، مشکلات و مصیبت ها بوده ای ؛
🔹گواهی می دهم که به خوبی از عهده سرپرستی و نگه داری فرزندان زهرای اطهر علیهاالسلام و ادای امانت ایشان برآمدی؛
🔹تو در نزد خداوند از مقام و منزلت بالایی برخورداری؛ سلام بر تو و بر فرزندان شهیدت!
✅#عروج_عرشي
🔸زندگيِ سراسر مهر و عاطفه و مبارزه ام البنين رو به پايان بود. او به عنوان همسر شهيد، رسالت خويش را به خوبي به پايان رسانيد و فرزنداني تربيت كرد كه فدايي ولايت و امامت بودند و هر 4 تن در در كربلا قرباني آرمانهاي «ولي» و «امام» خويش شدند و بدين وسيله بر صحيفه تربيت ام البنين امضاي سبز مولاي متقيان علي علیه السلام قرار گرفت.
✳️پس از كربلا بار رسالت سياسي و اجتماعي خويش را به دوش گرفت و پيامهاي مهم كربلا را به فرداها صادر كرد و ارزشهاي معنوي اين حماسه عرفاني را زنده نگاه داشت. همسر شهيد، مادر چهار شهيد و طلايه دار پيام آوران كربلا پس از زينب سلام الله علیها كه لحظه لحظه عمر خويش را با خداي خود معامله كرد و لحظه اي خطا و انحراف در زندگي وي راه نيافت در سال 70 هـ.ق دارفاني را وداع گفت[۱۰] و در #قبرستان_بقيع در كنار سبط رسول خدا، امام حسن علیه السلام، و فاطمه بنت اسد و ديگر چهره هاي درخشان شريعت محمدي صلی الله علیه و آله به خاك سپرده شد.
🔸اگر چه جسم او در خاك است اما روح بلند او و صفات كريمه و عظيمه وي نام او را به بلنداي آفتاب زنده نگاه داشته است و در پرتو صفات اين بانوي فاضله انسانهايي تربيت شده اند كه در تاريخ مانا و ماندگار خواهد بود.
--------------------------------------------------
📙پانویس
۹- تنقيح المقال، ج 3، ص 70 و منتهي الآمال، حاج شيخ عباس قمی، ص 226.
۱۰-محدثات شيعه، دكتر شهلا غروي ناييني، ص 53.
--------------------------------------------------
📘 منابع
ن ـ طيبي، فرهنگ كوثر، شماره 21، تير 1377
راحله عطایی،ام البنین علیهاالسلام ؛
بانوی مردآفرین،مجله گلبرگ ، مرداد 1382، شماره 41 ،صفحه 50،در دسترس درپایگاه اطلاع رسانی حوزه، بازیابی: 24 فروردین 1393.
#وفات_حضرت_ام_البنین_علیهاسلام
#تاریخ
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
مال حرام توشه آتش جهنم
جهنم و عذابهای جهنم تجسم و نتیجه اعمال ما در دنیا هستند نه اینکه جریمه و تنبیهی از طرف خدا! بهعبارتدیگر هر چه در دنیا کشت میشود در آخرت درو میگردد. حضرت محمد (صلیالله علیه و آله) درباره مال حرام فرمودند:
کسی که مالی را از راه غیر حلال به دست آورد، آن مال توشه و مرکب او به طرف آتش جهنم خواهد بود. [1]
در روایت دیگری حضرت فرمودند:
خداوند متعال فرمود: کسی که برایش مهم نباشد که دینار و درهم (پول) را از چه راهی به دست میآورد، برای من هم مهم نخواهد بود که او را از کدام در جهنم وارد آتش دوزخ بکنم.[2]
پی نوشتها:
[1]. بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۱۰ حدیث ۴۵
[2]. بحارالانوار جلد ۱۰۳ صفحه ۵ حدیث ۱۷
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند:
غریبان جهان چهار چیزند:
1️⃣ قرآنی که در نزد ستمگر باشد.
2️⃣ مسجدی که در آن نماز نکنند و خلوت باشد.
3️⃣ قرآنی که در خانه باشد و آن را نخوانند (در سفر هر جا قرآنی در نمازخانهای دیدیم، آن را بخوانیم و از غربت درآوریم.)
4️⃣ مرد خداترسی که بینِ خدانترسان باشد.
#نهجالفصاحه
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
ابن ابى لیلى میگوید:
روزى به همراه نعمان کوفى که شخصی عالم و دارای نفوذ کلام بود به محضر مبارک حضرت صادق علیه السلام وارد شدیم.
حضرت خطاب به او فرمود: آیا مى شناسى کلمه اى را که اوّلش کفر و آخرش ایمان باشد؟جواب گفت: خیر.
امام علیه السلام پرسید:
آیا نسبت به شورى آب چشم و تلخى مایع چسبناک گوش و رطوبت حلقوم و بینی و بى مزّه بودن آب دهان شناختى دارى؟
اظهار داشت: خیر.
حضرت صادق علیه السلام فرمود:
1️⃣خداوند متعال چشم انسان را از پیه و چربى آفریده است ؛ و چنانچه آن مایع شور مزّه، در آن نبود، پیه ها زود فاسد مى شد.
و همچنین اگر چیزى در چشم برود به وسیله شورى آب آن نابود مى شود و آسیبى به چشم نمى رسد؛
2️⃣ و خداوند در گوش، تلخى قرار داد تا آن که مانع از ورود حشرات و خزندگان به مغز سر انسان باشد و اگر وارد گوش شوند،میمیرند.
3️⃣و بى مزّه بودن آب دهان،موجب فهمیدن مزّه اشیاء خواهد بود؛
4️⃣و در بینی رطوبت روان قرار داد به خاطر این که هیچ دردی و آفتی در سر پیدا نمی شود مگر آن که این رطوبت آن را خارج می کند و اگر این رطوبت نمی بود، مغز سفت و سخت می شد و کرم می گذارد.
5️⃣و امّا آن کلمه اى که اوّلش کفر و آخرش ایمان مى باشد: جمله (لا إ له إ لاّ اللّه) است، که اوّل آن (لا اله) یعنى ؛ هیچ خدائى و خالقى وجود ندارد و آخرش ((الاّ اللّه)) است، یعنى؛ مگر خداى یکتا و بى همتا.
#منابع:
بحارالا نوار: ج ۲، ص ۲۹۵، ح ۱۴، به نقل از علل الشّرایع.
چهل داستان و چهل حدیث از امام جعفر صادق علیه السلام
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
🌸🍃🌸🍃
حضرت صادق ( عليه السّلام ) فرمود: روزى على بن ابيطالب ( عليه السّلام ) مردى را مشاهده كرد كه همانند كلاغ ، منقار به زمين مى زند و نماز مى خواند، به او فرمود: چند وقت است كه اينگونه نماز مى خوانى؟
عرض كرد: از فلان زمان .
حضرت فرمود: عمل تو نزد خدا مانند كلاغى است كه منقار بر زمين مى زند، اگر با همين وضع بميرى ، بر غير ملت حضرت محمد ( صلّى اللّه عليه و آله) خواهى مرد
آنگاه فرمود :
دزدترين مردم كسى است كه از نمازش بدزدد.
#منابع:
پند تاريخ ، ج 5، ص 240-241
محاسن برقى ، ج 1، ص 82.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
⭐️قوي ترين انسان⭐️
روزي پيامبر اسلام از محلي مي گذشت، مشاهده كرد گروهي از جوانان سرگرم مسابقه وزنه برداري هستند. آنجا سنگ بزرگي بود كه هر كدام آن را به قدري توانايي خود بلند مي كردند. رسول خدا صلي الله عليه و آله پرسيدند: چه مي كنيد؟ گفتند:
- زورآزمايي مي كنيم تا بدانيم كدام يك از ما نيرومندتر است؟ فرمود: مايليد من بگويم كدامتان از همه قويتر و زورمندتر است؟
عرض كردند: بلي! يا رسول الله صلي الله عليه و آله. چه بهتر كه پيامبر سلام بگويد چه كسي از همه قويتر است؟ پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله فرمود:
از همه نيرومندتر كسي است كه هرگاه از چيزي خوشش آمد علاقه به آن چيز او را به گناه و خلاف حق وادار نكند و هرگاه عصباني شد طوفان خشم او را از مدار حق خارج نكند. كلمه اي دروغ يا دشنام بر زبان نياورد و هرگاه قدرتمند گشت به زياده از اندازه حق خود دست درازي نكند.
📚بحارالانوار ؛ جلد 75 صفحه 28
🌼کانال علامه سید علی قاضی (ره) 🌼
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
🌸
⏹خب بعدش؟⏹
یک ﺗﺎﺟﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﯾﮏ ﺭﻭﺳﺘﺎیی در ﻣﮑﺰیک ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﯾﮏ ﻗﺎﯾﻖ ﮐﻮﭼﮏ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺍﺯ ﺑﻐﻠﺶ ﺭﺩ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮﺵ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺎﻫﻰ ﺑﻮﺩ !
ﺍﺯ ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﮐﺸﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﻯ؟
ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﻣﺪﺕ ﺧﯿﻠﻰ ﮐﻤﻰ !
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺻﺒﺮ ﻧﮑﺮﺩﻯ ﺗﺎ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎﻫﻰ ﮔﯿﺮﺕ ﺑﯿﺎﺩ؟
ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﭼﻮﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﻯ ﺳﯿﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﺍﻡ ﮐﺎﻓﯿﻪ !
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺍﻣﺎ ﺑﻘﯿﻪ ﻭﻗﺘﺖ ﺭﻭ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻰ؟
ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺗﺎ ﺩﯾﺮﻭﻗﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻢ ! ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺑﺎ ﺑﭽﻪﻫﺎﻡ ﺑﺎﺯﻯ ﻣﯿﮑﻨﻢ ! ﺑﺎ ﺯﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﻣﯿﮕﺬﺭﻭﻧﻢ ! ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺮﻡ ﺗﻮ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﻣﯿﭽﺮﺧﻢ ! ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺑﻪ ﮔﯿﺘﺎﺭ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺧﻮﺷﮕﺬﺭﻭﻧﻰ ! ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺸﻐﻮﻟﻢ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﻉ ﺯﻧﺪﮔﻰ !
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﻣﻦ ﺗﻮﯼ ﻫﺎﺭﻭﺍﺭﺩ ﺩﺭﺱ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﻭ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﮐﻤﮑﺖ ﮐﻨﻢ ! ﺗﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺑﮑﻨﻰ ! ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﻣﯿﺘﻮﻧﻰ ﺑﺎ ﭘﻮﻟﺶ ﯾﮏ ﻗﺎﯾﻖ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺨﺮﻯ ! ﻭ ﺑﺎ ﺩﺭﺁﻣﺪ ﺍﻭﻥ ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﻗﺎﯾﻖ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻢ ﺑﻌﺪﺍ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﻣﯿﮑﻨﻰ ! ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﻗﺎﯾﻖ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﺩﺍﺭﻯ !
ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺧﺐ ! ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ؟
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺑﺠﺎﻯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﺎﻫﻰﻫﺎ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺑﻔﺮﻭﺷﻰ، ﺍﻭﻧﺎ ﺭﻭ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎ ﺑﻪ ﻣﺸﺘﺮی ها ﻣﯿﺪﻯ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﻮﺩﺕ ﮐﺎﺭ ﻭ ﺑﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻰ...
ﺑﻌﺪﺵ ﮐﺎﺭﺧﻮﻧﻪ ﺭﺍﻩ ﻣﯿﻨﺪﺍﺯﻯ ﻭ ﺑﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪﺍﺗﺶ ﻧﻈﺎﺭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻰ... ﺍﯾﻦ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺭﻭ ﻫﻢ ﺗﺮﮎ ﻣﯿﮑﻨﻰ ﻭ ﻣﯿﺮﻯ ﻣﮑﺰﯾﮑﻮ ﺳﯿﺘﻰ ! ﺑﻌﺪﺵ لس آنجلس ! ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﻧﯿﻮﯾﻮﺭﮎ... ﺍﻭﻧﺠﺎﺱ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﮐﺎﺭﻫﺎﻯ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﻫﻢ ﻣﯿﺰﻧﻰ...
ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ! ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﭼﻘﺪﺭ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ؟
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﭘﺎﻧﺰﺩﻩ ﺗﺎ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ !
ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﺍﻣﺎ ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ ﺁﻗﺎ؟
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻫﻤﯿﻨﻪ ! ﻣﻮﻗﻊ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﮐﻪ ﮔﯿﺮ ﺍﻭﻣﺪ، ﻣﯿﺮﻯ ﻭ ﺳﻬﺎﻡ ﺷﺮﮐﺘﺖ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﯿﻠﻰ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﻔﺮﻭﺷﻰ ! ﺍﯾﻨﮑﺎﺭ ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺩﻻﺭ ﺑﺮﺍﺕ ﻋﺎﯾﺪﻯ ﺩﺍﺭﻩ !
ﻣﮑﺰﯾﮑﻰ : ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﻬﺎ ﺩﻻﺭ؟؟؟ ﺧﺐ ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻰ؟
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﻰ : ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺑﺎﺯﻧﺸﺴﺘﻪ ﻣﯿﺸﻰ ! ﻣﯿﺮﻯ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﻫﮑﺪﻩ ﺳﺎﺣﻠﻰ ﮐﻮﭼﯿﮏ ! ﺟﺎﯾﻰ ﮐﻪ ﻣﯿﺘﻮﻧﻰ ﺗﺎ ﺩﯾﺮﻭﻗﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻰ ! ﯾﮏ ﮐﻢ ﻣﺎﻫﯿﮕﯿﺮﻯ ﮐﻨﻰ ! ﺑﺎ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻧﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺷﻰ ! ﻭ...
ﻣﮑﺰﯾﮑﯽ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻪ ﻣﺮﺩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﺧﺐ ﻣﻦ ﺍﻻﻧﻢ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻤﯿﻨﮑﺎﺭﻭ ﻣﯿﮑﻨﻢ !!!
ﺳﺮﮔﺸﺘﻪ ﭼﻮ ﭘﺮﮔﺎﺭ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﺩﻭﯾﺪﯾﻢ
ﺁﺧﺮ ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﻘﻄﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ
🔹ﺷﻌﺮﯼ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﻌﺎﺩﻩ ﺯﻳﺒﺎ ﺍﺯ ﺍﻗﺒﺎﻝ ﻻﻫﻮﺭی👇
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻭ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ی ﺍﻗﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ
ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺧﻮﺩﺕ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ
ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ ﻧﺨﻮﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯼ
ﺭﺍﺿﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻠﻢ ﻣﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ
ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ
ﭘﺮﻭﺍﺯ ﻗﺸﻨﮓ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﺑﯽ ﻏﻢ ﻭ ﻣﻨﺖ
ﻣﻨﺖ ﻧﮑﺶ ﺍﺯ ﻏﯿﺮ ﻭ ﭘﺮ ﻭ ﺑﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ
ﺻﺪ ﺳﺎﻝ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﯽ ﮔﺬﺭﺍﻧﯽ
ﭘﺲ ﺷﺎﮐﺮ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﻭ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
روزی عارف پیری یكی شاگردانش را دید كه زانوی غم بغل گرفته. پس نزد او رفت و جویای احوالش شد. شاگرد لب به سخن گشود و از بی وفایی یار صحبت كرد. اینكه دختر مورد علاقه اش به او جواب منفی داده.
شاگرد گفت كه سال های متمادی عشق دختر را در قلب خود حفظ كرده بود و با رفتن دختر باید برای همیشه با عشقش خداحافظی كند.
پیر گفت: اما عشق تو چه ربطی به دختر دارد؟
شاگرد با حیرت گفت: ولی اگر او نبود این عشق و شور و هیجان در من ایجاد نمی شد.
پیر با لبخند گفت: چه كسی چنین گفته است تو اهل دل و عشق ورزیدن هستی؟
هر كس دیگری هم بود تو آتش عشق را به سوی او می فرستادی. بگذار دخترك برود. سپس این عشق را به سویی دیگر بفرست مهم این است كه شعله عشق را در دلت خاموش نكنی.
دخترك اگر رفته پس با رفتنش پیغام داده كه لیاقت عشق تو رو ندارد. چه بهتر بگذار او برودتا صاحب واقعی این شور و هیجان فرصت جلوه گری و ظهور پیدا كند.
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
میگویند زنها در موفقیت و پیشرفت شوهرانشان نقش بسزایی دارند. ساعد مراغه ای از نخست وزیران دوران پهلوی نقل کرده بود: زمانی که نایب کنسول شدم با خوشحالی پیش زنم آمدم و این خبر داغ را به اطلاع سرکار خانم رساندم. اما وی با بی اعتنایی تمام سری جنباند و گفت: خاک بر سرت کنن؛ فلانی کنسوله اونوقت تو نایب کنسولی؟!
گذشت و چندی بعد کنسول شدیم و رفتیم پیش خانم؛ آن هم با قیافه ای حق به جانب. باز خانم ما را تحویل نگرفت و گفت: خاک بر سرت کنن مَرد، فلانی معاون وزارت امور خارجه است و تو کنسولی؟!
دست از پا درازتر رفتیم و شدیم معاون وزارت امور خارجه و برگشتیم، که خانم باز گفت: خاک تو اون سرت، فلانی وزیر امور خارجه است و تو...؟!
جان کندیم و شدیم وزیر امور خارجه. باز گفت: فلانی نخست وزیره و تو ... خاااک بر فرق سرت!!!
القصه آنکه شدیم نخست وزیر و این بار با گامهای مطمئن و سری بالا و سینه ای ستبر به خانه رفتم و منتظر بودم که خانم حسابی یکه بخورد و به عذر خواهی و دستبوسی بیافتد.
تا این خبر را دادم به من نگاهی کرد، سری جنباند و آهی جانگداز کشید و گفت: خاک عالم بر سر ملتی که تو نخست وزیرش باشی!!!!
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️
بیا بیا که شمیم بهار میآید
دل رمیده ما را قرار میآید
سر از افق به در آورد صبح آزادی
سرود فتح و ظفر زین دیار میآید
🌷چهل و یکمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مبارک باد
👳♂️ @mollanasreddin 👳♂️