eitaa logo
سبک و شعر ملتمس
1.3هزار دنبال‌کننده
771 عکس
101 ویدیو
31 فایل
ارتباط، تبادل سبک، ارسال صوت اجرا شده و سفارش کتاب ها.. از طریق آیدی ایتا زیر صورت پذیرد. مجتبی دسترنج(ملتمس): @mojtaba_dastranj_moltames آثار منتشر شده ملتمس: 1. کتاب اشک ملتمس 2. کتاب اشک ملتمس ٢ 3. کتاب شوق ملتمس (عروسی خوانی) و...... التماس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک زمینه، شور پایانی مناجات امام حسین علیه السلام تو خاطره‌ی    زیبای  منی آرامشه تو    شب‌های منی آقای‌ منی دنیای‌ منی ای‌.. حضرت‌عشق، هیچ‌جا برام، شبیه کرببلات نمیشه هیچ منظره ای، برای من، نگا به گنبدطلات نمیشه هی‌.. میگم حرم، آخه برام، هیچ جایی صحن و سرات نمیشه ارباب.. یادته که یه روزی پیش تو بودم حالا چی شده که آقا دور افتادم خودم میدونم که آقا من آلودم.. کاش به حرم تو برسه فریادم.. من حرم میخوام آقا... من حرم میخوام کاش بازم بیام آقا... کاش بازم بیام حسین...... وای حسین........ دلتنگِ توأم دلتنگِ حرم دستم رو بگیر ای شاه کرم ارباب دلم ای صاحْب علم تو.. نفسمی.. ، نفسمو..، بُریده آقا بَدیِ دنیا من..تورو میخوام،میدونی که، همه‌ی دنیایِ منی آقا باز.. دستِ منو، بگیر آقا، حق رقیه اَت،بحقِ سقا ارباب.. یادمه که دمِ ضریحت ایستادم روضه ی وداعِ تورو خوندم آقا.. مادر تو بود که رسید به فریادم منو به حرم تو رِسوندَم آقا.. باز منو بِخر آقا... باز منو بِخر کربلام بِبَر آقا... کربلام بِبَر من حرم میخوام آقا... من حرم میخوام کاش بازم بیام آقا... کاش بازم بیام حسین........ وای حسین........ @moltames110
3-12.mp3
4.76M
﷽ 🎶 شور پایانی| کربلایی مجتبی دسترنج تو خاطره ی زیبای منی @moltames110
سبک و شعر های ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
السلام علیک یا زینب الکبری دلبران را دل اسیرِ دلبری زینب است عاشقان را سر فدایِ سروری زینب است جن و انسان و ملائک را نگر چون یک به یک بر کف آنها مدال نوکری زینب است جای بحثی در مقام او نمی ماند دگر تا خداوند تبارک مشتری زینب است بر سر کل خلایق از ازل تا به ابد سایه ی چادر سیاهِ مادری زینب است چادر او پرده ی عرش و حجاب عرش شد ای بسی فرش بهشتی پادری زینب است هر که نزدش مس رَوَد درجا طلایی می شود یک نگاه ویژه ای در زرگری زینب است جنس او از نور و روح پاک او روح خداست این نشان از امتیاز و برتری زینب است حضرت طاها، علی، زهرا، حسن، زینب، حسین در میانِ خانواده محوری زینب است او فقط از نان دست فاطمه نان می خورد ورنه..اطعام بهشتی حاضری زینب است ساقی کوثر اگر چه حضرت حیدر بُوَد لیک حیدر مست جام کوثری زینب است در کلاس فضل و جود و غیرت و عشق و ادب حضرت عباس هم پامنبری زینب است نطق او ترفند او، انوار او شمشیر اوست این روش شیواترین جنگ آوری زینب است کِی شود در جنگ با کفر و ستم مغلوب، کِی؟ تا رقیه همدم و همسنگری زینب است حیدرِ زهرا تبارِ کوفه و شام بلاست اعتبارش هم صدای حیدری زینب است قافله سالارِ بعد از کربلا زینب شده ست قافله تحت پناه و رهبری زینب است باعث پیروزی روز دهم جز این نبود خطبه هایی که همه روشنگری زینب است از مقاماتش بُوَد بوسه به رگهای حسین از محالاتش همین بی معجری زینب است ارث شاه بی کفن از فاطمه پیراهن و.. ارث او هم صورت نیلوفری زینب است زَد به محمل سر زِ داغ سرورش سر را شكست سرّ اين صحنه گمانم بی سری زینب است پیکر پاک برادر را بغل کرد و بگفت: بارالها این جزای خواهری زینب است @moltames110
السلام علیک یا عقیلة العرب یازینب بی قرارِ عقیلة العربم روضه دارِ عقیلة العربم می زنم جار، جارِ يا زينب مستِ جارِ عقيلة العربم در مسيرش نمی‌شوم گم تا در مدارِ عقيلة العربم كار من نوکریِ اجدادش گرمِ کار عقیلة العربم شكر حق از تولّدم همه دم جيره خوار عقيلة العربم مادر من كنيز و بابم عبد از تبار عقيلة العربم چون تمام مدافعان حرم سر بدارِ عقيلة العربم تا نفس می‌کشم چونان اکبر در كنار عقيلة العربم جان زِ كف می‌دهم بِپای غمش جان‌نثارِ عقيلة العربم مثل عباس نه..، مثال حبیب پیرِ دارِ عقيلة العربم حيدريم به عشق او، زِ وفا ذوالفقار عقیلة العربم هر کجای جهان که باشم در سایه سار عقیلة العربم سرخوش و خرم و شكوفايم در بهار عقيلة العربم سرفرازم به روز محشر هم من که خوار عقیلة العربم پر زدم چون کبوتری به دمشق در جوار عقیلة العربم گر شدم گریه کن برای حسین افتخار عقیلة العربم همچو مهدی به بَندِ غربت او لاله بار عقیلة العربم چشمه‌ی اشک و خون فشان غمِ چشم تار عقیلة العربم در غم كوفه و جسارت شام سوگوار عقیلة العربم «ملتمس» بر عقيله، شاکر آن كردگار عقیلة العربم @moltames110
بانوی برتر با چادرش قیامت عظما رقم زده بانویِ برتری که جهان را بهم زده در علقمه علم به زمین زَد برادرش در شام و کوفه اوست که حالا علم زده با«یاحسین»گفتن خود عشق می کند او که فقط زِ عشق حسین آه.. دم زده غم های او چو کوه بلند است و اُستوار با صبر خود چه طعنه بر این کوهِ غم زده از کودکی به غصّه و غم مبتلا شده لطمه به صورتش زِ همان سنّ کم زده زینب عفیفه ایست که در راه عفتش معجر نداده، بوسه به دست قلم زده از آسمان بپرس چه شد عاقبت، که او.. در کربلای خونِ خدایش قدم زده! ای«ملتمس»قیام خدا زنده شد از او، او زیرِ تازیانه دَم از این ستم زده.. @moltames110
-در مدح شهدای تیپ زینبیون (شیعیان پاکستانی مدافع حرم) زینبیون نمادِ ایثارند مردِ جنگ و جهاد و پیکارند زینبیون محافظِ حرمند.. بَهرِ زینب مدافع و یارند زینبیون به وقت رزم و خطر مثل مولایشان جگر دارند زینبیون به اوجِ مکر و فِتَن نکته سَنج و غیور و بیدارند زینبیون محبِ آلِ نبی دشمنِ داعشیِ خون خوارند زینبیون علی علی گویند.. حیدری اَند و شیرِ کرارند زینبیون مثالِ میثم هم.. شيعه ی زينبند و بَر دارند زینبیون نَه فخر اين دوران بلکه فخرِ تمامِ اَدوارند زينبيون علم به دوشِ نَبَرد رهروانِ رَهِ علمدارند زینبیون شهیدِ راهِ حسين زائرِ کربلای دلدارند زینبیون اسیرِ روضه شام از اسیریِ زن، بی زارند زينبيون رقيه ای هستند سینه زن های طفلِ غمدارند زینبیون غمینِ فاطمه اند روضه دارِ درند و دیوارند زینبیون به روضه حساسند کُشته روضه های مسمارند «ملتمس» مدح زینبیون گوی.. زینبیون نمادِ ایثارند @moltames110
مربع ترکیب مدح و مرثیه حضرت زینب سلام الله علیها آسمانی پر از بلا دارم سینه ای غرق ربنا دارم بر دلم آه بی صدا دارم در سرم شور نینوا دارم زینبم من عصاره ی زهرا دخت محبوبِ حضرت مولا کودکی با بلا عجین بودم در صبوری چو بی قرین بودم اسوه‌ی صبر صابرین بودم اینچنین شد که برترین بودم بالِ جبریل پا خورم باشد پرده‌ی عرش چادرم باشد آمدم زینت پدر باشم راویِ ضرب میخ در باشم شاهد پاره‌ی جگر باشم کربلا راهی خطر باشم من شب تیره را سحر هستم بَهرِ مولای خود سپر هستم مادر دو شهید خوش نامم بانوی پاکِ دین اسلامم سر پرست و بزرگِ ایتامم شهد غربت چکیده در کامم کربلا سنجشِ غرورم بود قتلگاهش که اوج شورم بود لحظه‌ی سخت من همان دم شد لحظه ای که فضا پُر از غم شد ..وَ غمی در نهاد عالم شد آسمان ناگهان جهنم شد این ندا آمد و زمین لرزید شمر دون رأس شاه را بُبْرید رأس او را بروی نی بردند چه بگویم کجا و کی بردند تا که بردند، بر او پی بردند سوی بزم حرام و می بردند سر آقا کجا و تشت طلا لب آقا کجا و چوب جفا از سرش بگذریم ، پیکر او در کنارش فتاده مادر او خون رَوَد از رگ و زِ حنجر او زخم شمشیر شد سراسر او نعل اسب و تن مطهر شاه نیزه‌ی غارتی و پیکر شاه بعد او نوبت حرم آمد چه بگویم، چه بر سرم آمد آتشی سوی معجرم آمد تازیانه به پیکرم آمد چون کبوتر اسیرِ در دامم برده اند سوی کوفه و شامم کوفی و بی حیایی و پستی خطبه های من و می و مستی سنگِ از روی بام و یک دستی ..بُرده از من تمامیِ هستی کوفه شادی و هلهله دارد کوفه خولی و حرمله دارد شامی و سیلی و کبودی ها بزم شام و غم حسودی ها آتش و کینه و یهودی ها چشمِ هیزِ کلاهخودی ها وجه مجهول شد سرت را شام عاقبت کُشت دخترت را شام @moltames110
مژده ای دل که شده وقتِ نشاط آمده  بانویی  والا  دَرَجات... زینِ اَب، دُختِ بَتول، اُختِ حسین زینب است او، به مقامش صلوات @moltames110