مرثیه حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)...
مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند
همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند
او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف
با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند
اول او را به میانِ خودشان بُرده و بعد..
..خنجر از پُشت زدند و به مُصلی کُشتند
لب تشنه به سر بام کشیدند او را
رو به پایین هولش داده و در جا کُشتند
کوفیان راه رسیدن به تو را فهمیدند
اینچنین شد که تو را سید و مولا کُشتند
بعد مسلم، همه سرْ بخت شما آمده اند
همچو گرگان درنده لبِ دریا کُشتند
تو که فرزند رسول دو سرا بودی، پس
پسرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
علقمه، ساقی و آب آورتان را ارباب
از پس چشم تَرِ زینب کبری کُشتند
عاقبت قلب مرا واقعه بر درد آورد
عده ای بی سر و پا خون خدا را کُشتند
تنِتان را به قفا کرده و ذبحت کردند
خولی و شمر تو را در دل صحرا کُشتند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110
مرثیه حضرت مسلم علیه السلام
نامه نوشتم که بیا امّا، نیایی
جان منِ غم دیده ای مولا، نیایی
کوفه پر از نامردی و بُخل و حسد شد
دریای رنگارنگ خوبی ها، نیایی
غیرت، وفا، مردانگی از بین رفته
شد کوفه در بند بَدِ دنیا، نیایی
دِرهم گرفتن تا تو را دَرهم نمایند
آدم فروشی میکنند اینجا، نیایی
بازار تیر و نیزه اینجا پا گرفته
رسم است بر نیزه زنند سر را، نیایی
شمشیر هاشان را زِ رو بستند اینها
از پشت خنجر میزنند آقا، نیایی
آخر تو را رو سوی صحرا می کشانند
غوغای محشر می شود برپا، نیایی
دنبال تو مادر هم از جنّت بیآید
ای یوسف آشفته ی زهرا، نیایی
تا که نگردد ارباً اربا جسم یارت
با آن علیِ اکبر رعنا، نیایی
آقا عجیب است، از حسن هم کینه دارند
با نوجوانِ مجتبی سیما، نیایی
شش ماهه ات را با خودت آوردی آیا؟
او کودک است، با کودک نوپا، نیایی
گرچه امان نامه برایش داده امّا
دارد عنادی شمر با سقّا، نیایی
حالا که میآیی نیاور دخترت را
حق همان دردانه ی بابا، نیایی
یک حرف مانده در دلم، آهسته گویم
ناموس تو اینجا شود تنها، نیایی
یک روز بعدِ کربلا کوفه میآید
با دستِ بسته زینب کبری، نیایی
بالای دار و با زبان بی زبانی
شد التماس مسلمت یارا، نیایی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110
مرثیه حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)...
مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند
همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند
او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف
با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند
اول او را به میانِ خودشان بُرده و بعد..
..خنجر از پُشت زدند و به مُصلی کُشتند
لب تشنه به سر بام کشیدند او را
رو به پایین هولش داده و در جا کُشتند
کوفیان راه رسیدن به تو را فهمیدند
اینچنین شد که تو را سید و مولا کُشتند
بعد مسلم، همه سرْ بخت شما آمده اند
همچو گرگان درنده لبِ دریا کُشتند
تو که فرزند رسول دو سرا بودی، پس
پسرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
علقمه، ساقی و آب آورتان را ارباب
از پس چشم تَرِ زینب کبری کُشتند
عاقبت قلب مرا واقعه بر درد آورد
عده ای بی سر و پا خون خدا را کُشتند
تنِتان را به قفا کرده و ذبحت کردند
خولی و شمر تو را در دل صحرا کُشتند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110
مرثیه حضرت مسلم علیه السلام
نامه نوشتم که بیا امّا، نیایی
جان منِ غم دیده ای مولا، نیایی
کوفه پر از نامردی و بُخل و حسد شد
دریای رنگارنگ خوبی ها، نیایی
غیرت، وفا، مردانگی از بین رفته
شد کوفه در بند بَدِ دنیا، نیایی
دِرهم گرفتن تا تو را دَرهم نمایند
آدم فروشی میکنند اینجا، نیایی
بازار تیر و نیزه اینجا پا گرفته
رسم است بر نیزه زنند سر را، نیایی
شمشیر هاشان را زِ رو بستند اینها
از پشت خنجر میزنند آقا، نیایی
آخر تو را رو سوی صحرا می کشانند
غوغای محشر می شود برپا، نیایی
دنبال تو مادر هم از جنّت بیآید
ای یوسف آشفته ی زهرا، نیایی
تا که نگردد ارباً اربا جسم یارت
با آن علیِ اکبر رعنا، نیایی
آقا عجیب است، از حسن هم کینه دارند
با نوجوانِ مجتبی سیما، نیایی
شش ماهه ات را با خودت آوردی آیا؟
او کودک است، با کودک نوپا، نیایی
گرچه امان نامه برایش داده امّا
دارد عنادی شمر با سقّا، نیایی
حالا که میآیی نیاور دخترت را
حق همان دردانه ی بابا، نیایی
یک حرف مانده در دلم، آهسته گویم
ناموس تو اینجا شود تنها، نیایی
یک روز بعدِ کربلا کوفه میآید
با دستِ بسته زینب کبری، نیایی
بالای دار و با زبان بی زبانی
شد التماس مسلمت یارا، نیایی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110
مرثیه حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)...
مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند
همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند
او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف
با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند
اول او را به میانِ خودشان بُرده و بعد..
..خنجر از پُشت زدند و به مُصلی کُشتند
لب تشنه به سر بام کشیدند او را
رو به پایین هولش داده و در جا کُشتند
کوفیان راه رسیدن به تو را فهمیدند
اینچنین شد که تو را سید و مولا کُشتند
بعد مسلم، همه سرْ بخت شما آمده اند
همچو گرگان درنده لبِ دریا کُشتند
تو که فرزند رسول دو سرا بودی، پس
پسرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
علقمه، ساقی و آب آورتان را ارباب
از پس چشم تَرِ زینب کبری کُشتند
عاقبت قلب مرا واقعه بر درد آورد
عده ای بی سر و پا خون خدا را کُشتند
تنِتان را به قفا کرده و ذبحت کردند
خولی و شمر تو را در دل صحرا کُشتند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110
مرثیه حضرت مسلم علیه السلام
نامه نوشتم که بیا امّا، نیایی
جان منِ غم دیده ای مولا، نیایی
کوفه پر از نامردی و بُخل و حسد شد
دریای رنگارنگ خوبی ها، نیایی
غیرت، وفا، مردانگی از بین رفته
شد کوفه در بند بَدِ دنیا، نیایی
دِرهم گرفتن تا تو را دَرهم نمایند
آدم فروشی میکنند اینجا، نیایی
بازار تیر و نیزه اینجا پا گرفته
رسم است بر نیزه زنند سر را، نیایی
شمشیر هاشان را زِ رو بستند اینها
از پشت خنجر میزنند آقا، نیایی
آخر تو را رو سوی صحرا می کشانند
غوغای محشر می شود برپا، نیایی
دنبال تو مادر هم از جنّت بیآید
ای یوسف آشفته ی زهرا، نیایی
تا که نگردد ارباً اربا جسم یارت
با آن علیِ اکبر رعنا، نیایی
آقا عجیب است، از حسن هم کینه دارند
با نوجوانِ مجتبی سیما، نیایی
شش ماهه ات را با خودت آوردی آیا؟
او کودک است، با کودک نوپا، نیایی
گرچه امان نامه برایش داده امّا
دارد عنادی شمر با سقّا، نیایی
حالا که میآیی نیاور دخترت را
حق همان دردانه ی بابا، نیایی
یک حرف مانده در دلم، آهسته گویم
ناموس تو اینجا شود تنها، نیایی
یک روز بعدِ کربلا کوفه میآید
با دستِ بسته زینب کبری، نیایی
بالای دار و با زبان بی زبانی
شد التماس مسلمت یارا، نیایی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110
مرثیه حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام)...
مسلم اَت را به میانِ یَمِ غم ها کُشتند
همه بودند ولی یکه و تنها کُشتند
او سفیر پسر فاطمه بود، اما حیف
با دلی حُبِ به مولا و به زهرا کُشتند
اول او را به میانِ خودشان بُرده و بعد..
..خنجر از پُشت زدند و به مُصلی کُشتند
لب تشنه به سر بام کشیدند او را
رو به پایین هولش داده و در جا کُشتند
کوفیان راه رسیدن به تو را فهمیدند
اینچنین شد که تو را سید و مولا کُشتند
بعد مسلم، همه سرْ بخت شما آمده اند
همچو گرگان درنده لبِ دریا کُشتند
تو که فرزند رسول دو سرا بودی، پس
پسرت را پیش چشم تو و طاها کُشتند
علقمه، ساقی و آب آورتان را ارباب
از پس چشم تَرِ زینب کبری کُشتند
عاقبت قلب مرا واقعه بر درد آورد
عده ای بی سر و پا خون خدا را کُشتند
تنِتان را به قفا کرده و ذبحت کردند
خولی و شمر تو را در دل صحرا کُشتند
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110
مرثیه حضرت مسلم علیه السلام
نامه نوشتم که بیا امّا، نیایی
جان منِ غم دیده ای مولا، نیایی
کوفه پر از نامردی و بُخل و حسد شد
دریای رنگارنگ خوبی ها، نیایی
غیرت، وفا، مردانگی از بین رفته
شد کوفه در بند بَدِ دنیا، نیایی
دِرهم گرفتن تا تو را دَرهم نمایند
آدم فروشی میکنند اینجا، نیایی
بازار تیر و نیزه اینجا پا گرفته
رسم است بر نیزه زنند سر را، نیایی
شمشیر هاشان را زِ رو بستند اینها
از پشت خنجر میزنند آقا، نیایی
آخر تو را رو سوی صحرا می کشانند
غوغای محشر می شود برپا، نیایی
دنبال تو مادر هم از جنّت بیآید
ای یوسف آشفته ی زهرا، نیایی
تا که نگردد ارباً اربا جسم یارت
با آن علیِ اکبر رعنا، نیایی
آقا عجیب است، از حسن هم کینه دارند
با نوجوانِ مجتبی سیما، نیایی
شش ماهه ات را با خودت آوردی آیا؟
او کودک است، با کودک نوپا، نیایی
گرچه امان نامه برایش داده امّا
دارد عنادی شمر با سقّا، نیایی
حالا که میآیی نیاور دخترت را
حق همان دردانه ی بابا، نیایی
یک حرف مانده در دلم، آهسته گویم
ناموس تو اینجا شود تنها، نیایی
یک روز بعدِ کربلا کوفه میآید
با دستِ بسته زینب کبری، نیایی
بالای دار و با زبان بی زبانی
شد التماس مسلمت یارا، نیایی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مرثیه_حضرت_مسلم_ع
@moltames110