eitaa logo
زندگی مومنانه
51.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
12 فایل
✨ ﷽ ✨ 💚مبلغ سبک زندگےاسلامےباشیم💚 🌷زندگی بدون طعم گناه🌷 💠خادم کانال: @abozar_zaman 💠فروشگاه کانال: @tebshia_store 💠تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2574319627C71f3adb31c
مشاهده در ایتا
دانلود
✅درمان اضطراب ✍️بوی گلاب تاثیری مستقیم بر آرامش روان دارد و کسانی که استرس و هیجانات منفی دارند بایستی بر روی متکای خوابشان مقداری گلاب بپاشند که این مسئله بسیار در بهبود استرس‌ها و اختلالات عصبی آن‌ها مفید خواهد بود. ✍🏻از حضرت رسول نقل شده که: ریختن گلاب بر صورت، آبرو را زیاد می‌کند و پریشانی را برطرف می‌سازد. علت اینکه در مراسم عزا از گلاب استفاده می‌شود به دلیل این است که گلاب غم‌زداست و ضد استرس می‌باشد. 📚توصیه‌های پزشکی عارفان، آیت الله بهجت، ص141 💠: @momenane313🌷
✍امام صادق عليه السلام: از نيك بختى مَرد، اين است كه تكيه گاه خانواده اش باشد. 📚الکافی جلد۴ صفحه۱۳ 💠: @momenane313🌷
✨﷽✨ 🔴عاقبت مردی که به زیارت امام حسین (علیه‌السلام) نمی رفت! ✍شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد.در این مدت هیچگاه داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت قصد زیارت داشت، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می‌کرد و او را زیارت می‌نمود. تا اینکه سرگذشت او را به «سید مرتضی» که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب‌الاشراف» بود رساندند.سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهل‌ بیت (علیه‌السلام) این است که داخل حرم شوی و عتبه و ضریح را ببوسی.این روشی که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور می‌باشند و دستشان به حرم مطهر نمی‌رسد.» آن مرد چون این سخن را شنید گفت: ای «نقیب‌الاشرف»، از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت می‌دانم و نهی از منکر واجب است.»وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پردردش کشید. سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید...نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود می‌لرزید و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت می‌کرد تا اینکه وارد کفش کن شد. دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید. سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟» «آیا اینجا جای افتادن امام حسین(علیه‌السلام) است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است...؟»پس از شدت غم و اندوه فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست...» مَن مات مِن العشق فقد ماتَ شهیدا ... بأبي أنت و أمي یا أباعبدالله الحسین ... 📘 داستان‌های علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✅نحوه برخورد صحیح ✍️امام صادق (ع): هر که تو را تکریم نمود، تکریمش کن و هر کس به تو اهانت روا داشت، با اهانت نکردن به او، خود را گرامی بدار. 📚نزهة الناظرو تنبیه الخاطر، ص111 💠: @momenane313🌷
8.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️سخنرانی استاد عالی 🎬موضوع: دنیا می‌خوای؟ این کارو انجام بده ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✨﷽✨ ✅راه حل رفع سردی روابط عاطفی خانواده‌ها ✍️استاد محمد شجاعی: یکی از دلایل ظلم اعضاء خانواده نسبت به همدیگر، سرد شدن روابط عاطفی است. فرزند نسبت به پدر و مادر، همسر نسبت به همدیگر و خود فرزندان نسبت به هم. اما وقتی که من می‌دانم زمینه ظلم در یک اجتماع کوچکی مثل خانواده فراهم است، باید تلاش کنم این آفت را در خانواده از بین ببرم. حال چگونه ممکن است زمینه ظلم در خانواده را از بین ببریم؟ یک راهکار مهم این است که هر عضوی از خانواده باید زمینه‌های عاطفی و مهر و محبت را در خانواده بالا ببرد و قانون «هو أنت» را رعایت کند. یعنی سعی کند دیگران را مثل خودش ببیند و مثل خودش دوست داشته باشد و خودش را به جای آن‌ها بگذارد تا بتواند انصاف و عدالت را رعایت کند. برای این که بتواند روابط عاطفی‌اش را تقویت کند و انرژی مهرورزی داشته باشد، باید ارتباط معنوی با غیب و آسمان داشته باشد و معنویت‌اش را زیاد کند. امکان ندارد کسی با خدا و اهل بیت خلوت نداشته باشد و بتواند انرژی‌های محبت‌آمیز هزینه کند. گاهی افرادی که اطراف ما هستند انرژی‌مان را کم می‌کنند. وقتی انرژی خالی شد، ما باید مثل تلفن که شارژش تمام می‌شود و برای راه‌اندازی دوباره باید آن را شارژ کرد، ما هم باید خودمان را شارژ کنیم. انسان بدون جذب معنویت، امکان ندارد زندگی خوب و شیرینی داشته باشد. کسانی که می‌خواهند شادی و آرامش داشته باشند، در فضایی که پر از تنش است؛ مثل خانواده، محیط، اجتماع، سختی‌ها باید برای حفظ انرژی‌شان از آسمان انرژی بگیرند. مثل زینب کبری که در یک فضای پر تنشی مثلِ عاشورا، بی‌نظیر بودند و فرمودند: ما رأیت الا جمیلا؛ جز زیبایی هیچ چیز ندیدم. ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://telegram.me/joinchat/PBT1azBkqtOPKyK5
✅هیچ دعایی را کوچک نشمارید ✍️آیت الله مجتهدی تهرانی (ره):‍ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند، هیچ دعایی را کوچک نشمارید، شاید استجابت در همان دعا باشد. هر کس بعد از نماز، یک دعا پیش خدا محل دارد که حاجت بگیرد، آن وقت بلند می‌شود و می‌رود.‍ تا نماز را خواندی بلند نشو و نرو، تعقیبات بخوان، دعا بخوان. همانطور که بادبادک بدون دنباله بالا نمی‌رود، نماز هم بدون تعقیبات بالا نمی‌رود.‍ بعد از نماز حتما تعقیبات بخوان. بنشین در خانه خدا و گدایی کن و حاجت بخواه. شاید همین امشب دعایت گرفت.‍ انسان باید در گدایی از خدا سماجت کند. خود خدا می‌فرماید: شما بخوانید مرا، من مستجاب می‌کنم دعایتان را. 💠: @momenane313🌷
✍امام علی علیه السلام: خوشبخت، كسى است كه به آنچه از دست رفته بى اعتنا باشد. 📚 میزان الحکمه، ج ۵ ص ۲۹۸ 💠: @momenane313🌷
✨﷽✨ ✅ارزش زمان ✍سه مسافر به شهری رسیدند که پیری دانا آنجا زندگی می‌کرد. نزد او رفتند و خواستند که به آن‌ها پندی دهد. پیر پرسید: چقدر اینجا می‌مانید؟ اولی گفت: تقریبا سه ماه. جواب شنید: به گمانم نتوانی تمام مناطق دیدنی شهر را ببینی. دومی گفت: شش ماه. جواب شنید: شاید تو از آن دوستت هم کمتر شهر را ببینی. سومی گفت: یک هفته. جواب شنید: تو از آن دو بیشتر شهر را خواهی دید!! سپس گفت: زمانی که آدم‌ها فکر می‌کنند زمان زیادی در اختیار آن‌هاست به راحتی آن را تلف می‌کنند اما آن هنگام که اطمینان داشته باشند وقتشان اندک است ارزش زمانشان را به خوبی درک می‌کنند. 💢 راستی ما چقدر وقت داریم؟ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✍مولاعلی(ع) آنکه عاشق چیزی باشد، به ذکر آن خو می گیرد. 📚غرر7851 💠: @momenane313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍️سخنرانی استاد عالی 🎬موضوع: هر چقدر عبادت کنند به مقصد نمی‌رسند ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✨﷽✨ ✅امانت داری ✍️عبدالرحمن بن سیابه می‌گوید: هنگامی که پدرم از دنیا رفت، یکی از دوستان پدرم به منزل ما آمد و بعد از تسلیت گفت: آیا از پدرت ارثی باقی مانده است تا بتوانی به وسیله آن امرار معاش کنی؟ گفتم: نه. او کیسه‌ای که محتوی هزار درهم بود به من تحویل داد و گفت: این پول را بگیر و از سود آن زندگی خود را اداره کن. بعدا اصل پول را به من برگردان! من با خوشحالی پیش مادرم دویدم و این خبر را به وی رساندم. هنگام شب پیش یکی دیگر از دوستان پدرم رفتم و او زمینه تجارت را برایم فراهم کرد. به این ترتیب که با یاری او مقداری پارچه تهیه کرده، در مغازه‌ای به تجارت پرداختم. به فضل الهی کار معامله رونق گرفت و من در اندک زمانی مستطیع شدم و آماده اعزام به سفر حج گردیدم. قبل از عزیمت پیش مادرم رفتم و قصد خود را با او در میان گذاشتم. مادر به من سفارش کرد که پسرم! قرض‌های فلانی را (دوست پدرم) اول بپرداز، بعد به سفر برو! من نیز چنین کردم. با پرداخت وجه، صاحب پول چنان خوشحال شد که گویا من آن پول‌ها را از جیب خودم به وی بخشیدم و به من گفت: چرا این وجوه را پس می‌دهی، شاید کم بوده؟ گفتم: نه، بلکه چون می خواهم به سفر حج بروم، دوست ندارم پول کسی نزدم باشد. عازم مکه شدم و بعد از انجام اعمال حج در مدینه به حضور امام صادق (ع) شرفیاب شدم. آن روز خانه امام(علیه السلام) خیلی شلوغ بود. من که آن موقع جوان بودم، در انتهای جمعیت ایستادم. مردم نزدیک رفته و بعد از زیارت آن حضرت، پاسخ پرسش‌هایشان را نیز دریافت می‌کردند. هنگامی که مجلس خلوت شد، امام (علیه السلام) به من اشاره کرد و من نزدیک رفتم. فرمودند: آیا با من کاری داری؟ عرض کردم: قربانت گردم من عبدالرحمن بن سیابه هستم. به من فرمودند: پدرت چه کار می‌کند؟ گفتم: او از دنیا رفت. حضرت ناراحت شد و به من تسلیت گفت و به پدرم رحمت فرستادند. آنگاه از من پرسیدند: آیا از مال دنیا برای تو چیزی به ارث گذاشت؟ گفتم: نه. فرمودند: پس چگونه به مکه مشرف شدی؟ من نیز داستان آن مرد نیکوکار و تجارت خود را برای آن بزرگوار شرح دادم. هنوز سخن من تمام نشده بود که امام پرسیدند: هزار درهم امانتی آن مرد را چه کردی؟ گفتم: یا بن رسول‌الله (صلی الله علیه و آله)! آن را قبل از سفر به صاحبش برگرداندم. امام با خوشحالی گفتند: احسنت! سپس فرمودند: آیا سفارشی به تو بکنم؟ گفتم: جانم به فدایت! البته که راهنماییم کنید! امام (علیه‌السلام) فرمودند: عَلَیک بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ تَشْرَک النَّاسَ فِی أَمْوَالِهِمْ هَکذَا وَ جَمَعَ بَینَ أَصَابِعِه؛ بر تو باد راستگویی و امانتداری، که در این صورت شریک مال مردم خواهی شد. سپس امام انگشتان دستانش را در هم فرو بردند و فرمودند: اینچنین. عبدالرحمن بن سیابه می‌گوید: در اثر عمل به سفارش امام، آنچنان وضع مالی من خوب شد که در مدتی کوتاه سیصد هزار درهم زکات مالم را به اهلش پرداختم. 📚بحارالأنوار، ج47، ص384 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e