eitaa logo
زندگی مومنانه
47.5هزار دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
2.8هزار ویدیو
11 فایل
✨ ﷽ ✨ 💚مبلغ سبک زندگےاسلامےباشیم💚 🌷زندگی بدون طعم گناه🌷 💠خادم کانال: @abozar_zaman 💠فروشگاه کانال: @tebshia_store 💠تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/2574319627C71f3adb31c
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم ♦️پنج‌شنبه(98/10/12) - دمشق ساعت 7 صبح ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! ساعت 3 عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... ساعت حدود 9 شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. «در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر» ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✨﷽✨ 🔴 اعتراف تلخ شاهد با مُقرّ خیلی فرق می‌ كند؛ اگر خود متّهم حرف بزند می ‌گویند اقرار كرده است و اگر دیگری علیه متهم حرف بزند می ‌گویند شهادت داده است. آن ‌كه متهم است اگر حرف بزند كه نمی ‌گویند شهادت داد، معلوم می ‌شود شهادت برای دیگری است. اِسناد شهادت به پوست بدن و دست و پا برای این است كه آنها بی‌گناه ‌اند، انسان است كه گناه می ‌كند؛ اما فرمود اینها ﴿شَاهِدِینَ عَلَی أَنْفُسِهِم بِالْكُفْرِ﴾ هستند؛ می‌ دهند. اینكه شهادت می‌دهند، چطوری شهادت می ‌دهند، با اینكه اینها مقرّند، چون اگر متّهم اقرار بكند كه نمی ‌گویند شهادت داد؟! اینجا احتمال دادند مطابق ذیل آیه ﴿فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً﴾ كه فریقین از وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل كردند که عده ‌ای به صورت حیوان در می‌ آیند باشد، زیرا اگر انسان تبهكاری به صورت حیوان در آمد، این دارد شهادت می ‌دهد؛ مثلاً اگر كسی به صورت گرگ در آمده است، تمام که من درنده ‌ام، دیگر لازم نیست حرف بزند. اِسناد شهادت به یك موجود كه متهم است باید با توجیه همراه باشد. متهم اگر اقرار كرد، باید بگوییم: ﴿فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ﴾، خب این درست است؛ اما بگوییم شهادت داد، این یعنی چه؟ اعضا و جوارح شهادت می‌ دهند را می ‌فهمیم، برای اینكه اعضا و جوارح گناه نمی‌ كنند، این انسان است كه گناه می ‌كند و آنها ابزار كارند؛ دست كه گناه نمی ‌كند، این را می‌ فهمیم؛ اما آنجا كه دارد خود اینها شهادت می‌ دهند، این یعنی چه؟ یا ناچاریم بگوییم شهادت به معنی اقرار است نظیر ﴿فَاعْتَرَفُوا بِذَنبِهِمْ﴾ یا مطابق ذیل آیه ﴿فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً﴾ كه حضرت فرمود عده ‌ای به صورت حیوانات در می ‌آیند است. اگر انسانی به صورت حیوان در آمد، تمام هویت او دارد شهادت می‌ دهد كه حیوان است. 📚 سوره مبارکه سبأ جلسه 13 تاریخ: 1392/07/15 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e
✨﷽✨ ✅ شهود شهادت ▫️ وقتي که در جلسه کوفه، ابن زياد گفت: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ؟» زينب کبری (سلام‌الله‌عليها) فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا» ابن زياد گفت کاری که خدا با شما کرد را چگونه يافتی؟ زينب کبری فرمود: خيلی جميل و زيبا بود. ✨سرّش آن است که او را می‌بيند. شهادت، آب زندگانی است و هرگز انسانی که شهيد شد نمی‌ميرد و برای هميشه زنده است. گرچه هيچ انسانی از بين نمی‌رود و هميشه زنده است؛ ولی به هر تقدير حيات خاصّی که بهره شهداست، بهره ديگران نيست. در آنجا زينب کبری فرمود: ما که در اين سفر جز خوبی چيزی نديديم: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا» آن مسئله را و مسئله باطن انسان را که در هنگام مرگ ظهور می‌کند، زينب کبری می‌بيند که فرشتگان می‌آيند و سلام عرض می‌کنند. اين چشم ملکوتی‌ای که دارد، هم و حقيقت شهادت را می‌بيند و هم و حقيقت اسارت را می‌بيند. لذا فرمود: «مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلا» | 📚 پیام تاریخ: 1403/08/01 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://eitaa.com/joinchat/1284702208C7c11ed722e