💠 جهاد اوسط
🔹 كسی كه در صحنه جهاد حق علیه باطل است، سه حال دارد: این یا فاتح می شود یا تا آخرین نفس می جنگد یا اسیر می شود، بیش از سه حال كه نیست! یا فتح است یا شهادت است یا اسارت. شهادت و فتح از یك وادی اند، ﴿إِحدَی الحُسنَیینِ﴾[1] است، #شهید بشود حسنه دارد، #فاتح بشود حسنه دارد؛ اما اگر در اثر غفلت ـ نه در اثر نبودِ امكانات ـ در اثر #غفلت و #تساهل و #تسامح به اسارت برود، این شكست است.
🔹 همان طوری كه در صحنه جهاد اصغر یك جنگجو یا فاتح است یا شهید یا اسیر، در صحنه جهاد اوسط كه فضایل و رذایل با هم درگیرند همین سه حال است: یا انسان فاتح است مثل حضرت امیر و امثال حضرت امیر (علیهم الصلاة و علیهم السلام) كه حضرت فرمود: «هِی نَفْسِی أَرُوضُهَا بِالتَّقْوَى»[2] اینها فاتح اند! یا نه نظیر اكثری مؤمنانی كه در راه اند، اینها اگر معصیت یا غفلتی كردند فوراً توبه می كنند، اینطور نیست كه در تمام عمر یك بار گناه می كنند و یك بار توبه، گناهان و توبههای متعددی دارند، افت و خیز دارند، ریزش و رویش دارند تا بمیرند، اینها #شهیدند، برای اینكه تسلیم نشدند! #ایمانشان محفوظ، #ولایتشان محفوظ، علاقه شان به #قرآن محفوظ، علاقه شان به #اهل_بیت محفوظ، مومن و شیعه اند؛ منتها افت و خیز داشتند، هر وقت افتادند بالأخره برخاستند، این همان است كه در روایات ما دارد كه «مَنْ مَاتَ عَلَى حُبِّ آلِ مُحَمَّدٍ [(صلّی الله علیه و آله سلّم)] مَاتَ شَهِیداً»،[3] برای اینكه این محبّت را كه سرمایه است تا آخرین لحظه حفظ كرده است، چون «مات علی حبهم» به امامت آنها به عصمت آنها به حجیت آنها اعتراف دارد و تسلیم اعتقادی نشده است، اگر در مقام عمل چند بار لغزید چند بار هم توبه كرد. اگر مؤمنی در بستر بیماری بمیرد «مات شهیدا» این #شهادت_حكمی است؛ یعنی ثواب شهید را دارد. قسم سوم خدای ناكرده كسی است كه اسیر بشود این همان است كه در بیانات نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) است كه «وَکَمْ مِنْ عَقْل أَسِیر تَحْتَ هَوَى أَمِیر»[4] آنها كسانی اند كه گرفتار نفس اماره اند. پس همان طوری كه در جهاد اصغر سه حال هست یا فتح است یا شهادت یا اسارت، در جهاد اوسط یعنی فضایل و رذایل اخلاقی هم این چنین است.
[1] . سوره توبه، آیه52.
[2] . نهج البلاغه، نامهٴ 45.
[3] . جامع الاخبار (للشعیری)، ص166.
[4] . نهج البلاغه، حكمت 211.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره یوسف جلسه 48
تاریخ: 1383
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 روی سفید
🔸 #نماز ما را از هر سقوطی حفظ می کند، از هر بیراهه رفتن حفظ می کند، از هر کار بد حفظ می کند: ﴿تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنكَرِ﴾[1] است. در پایان عمر هم انسان با #روی_سفید می میرد، همه ما تلاش و کوشش ما در #بدن_سازی است. بدنسازی یک وقت این است که انسان #جوان است و می خواهد رشد بکند، این یک محدوده خاصی دارد، بعد از چند سالی هم رخت بر می بندد؛ اما آن بدنسازی که همه ما موظف هستیم و مشغول هستیم این است که ما در قیامت با یک بدنی محشور می شویم، این بدن یا زشت است یا زیبا، یا #سیاه_روی هستیم ـ خدایی ناکرده ـ یا #رو_سفید. در قرآن فرمود کسانی که در قیامت می آیند، بعضی رو سیاه هستند بعضی رو سفید، ﴿یوْمَ تَبْیضُّ وُجُوهٌ﴾،[2] امروز اگر کسی سیاه روی بود; نظیر برادران مسلمان آفریقایی، اینکه ننگ نیست، او در منطقه ای زندگی میکند که آفتاب بیشتر می تابد پوست اینها سیاه است، اینکه بد نیست او می شود مانند بلال حبشی. یکی در منطقه ای زندگی می کند که نژاد آنها سفید پوست است، اینکه فخر نیست; اما در قیامت بعضی #رو_سیاه می آیند، او معلوم می شود که کافر بود، منافق بود، فاسق بود، این #ننگ را آدم چه بکند؟! بعضی با چهره زیبا می آیند، مثل یوسف (سلام الله علیه) این یک فخری است.
🔸 ما الآن شبانه روز داریم بدن می سازیم! مگر ما نمی خواهیم در قیامت زیبا محشور بشویم؟ مگر بدمان نمی آید که سیاه روی باشیم؟ ما چه کنیم؟ چرا به ما گفتند وقتی #وضو می گیرید و آب را به صورت می پاشید، این دعا را بخوانید: «اللَّهُمَّ بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ»[3] ما داریم بدن می سازیم!
🔸هر جا هستید چه در ایران، چه در غیر ایران، تا ممکن است با خانه خدا #رابطه داشته باشید. اگر راه آسان بود این همه ضجّه علی و اولاد علی نمی زدند! کار ابدی است، ما داریم بدن می سازیم! کدام قدرت است که انسان را می تواند در قیامت مثل یوسف در بیاورد؟ همین نماز است! همین وضوست! چرا وجود مبارک #امام_حسن_علیه_السلام موقع نماز که می شد «تَرْتَعِدُ فَرَائِصُه»،[4] مثل اینکه آدم یک مار دَمان را می بیند دو پهلویش می لرزید، چرا؟ برای اینکه ما داریم خودمان را می سازیم. هیچ کس کسی را نمی شناسد. آن وقت خدایی ناکرده اگر کسی با یک صورت زشتی محشور بشود #رسوای_ابد است. اگر با جمال زیبا محشور بشود مورد اجلال و تکریم ابدی است; چه چیزی بهتر از این؟!
🔸 بدن خوب را هم #روح_خوب می سازد. آن روح وقتی که با خدای خودش گفتگو دارد: «اللَّهُمَّ بَیضْ وَجْهِی یوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الْوُجُوهُ وَ لَا تُسَوِّدْ وَجْهِی یوْمَ تَبْیضُّ فِیهِ الْوُجُوه» این بدن ساخته می شود، اینطور نیست که همین بدن هایی که با این شکلی که داریم همینطور محشور بشویم. اگر ـ إن شاء الله ـ مؤمن بودیم خیلی زیبا و همیشه هم #جوان! اگر به ما فرمودند ائمه الگو هستند، در چه چیز الگو هستند؟ در سوره مبارکه «احزاب» اینها را به عنوان مطهَّر معرفی کرد آیه تطهیر درباره اینهاست: ﴿إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾،[5] اینها طاهر و مطهَّر هستند. به ما فرمودند امام شما که طاهر است امام شما که مطهَّر است، مگر ما نمی خواهیم به #اهل_بیت نزدیک بشویم؟ مگر آنها الگوی ما نیستند؟ آن مقام شامخ عصمت که قله کمال است، البته مختص آنهاست؛ نه کسی به آن مقام می رسد، نه به ما دستور دادند؛ اما در دامنه آنها بودن، فرمود آنها مطهَّر الهی هستند، آنها معصوم هستند شما سعی کنید عادل باشید، اینکه ممکن است.
[1]. سوره عنکبوت، آیه45.
[2]. سوره آلعمران، آیه106.
[3]. الفقه المنسوب الی الإمام الرضا(علیه السلام)، ص69.
[4]. الأمالی(للصدوق)، ص178 و 179؛ «أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ(علیه السلام) كَانَ أَعْبَدَ النَّاسِ فِی زَمَانِهِ وَ أَزْهَدَهُمْ وَ أَفْضَلَهُمْ وَ كَانَ إِذَا حَجَّ حَجَّ مَاشِیاً وَ رُبَّمَا مَشَی حَافِیاً وَ كَانَ إِذَا ذَكَرَ الْمَوْتَ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْقَبْرَ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْبَعْثَ وَ النُّشُورَ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْمَمَرَّ عَلَی الصِّرَاطِ بَكَی وَ إِذَا ذَكَرَ الْعَرْضَ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی ذِكْرُهُ شَهَقَ شَهْقَةً یغْشَی عَلَیهِ مِنْهَا وَ كَانَ إِذَا قَامَ فِی صَلَاتِهِ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُه...».
[5]. سوره احزاب، آیه33.
#ولادت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#روی_سیاه_و_سفید
#بدن_سازی
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سخنرانی عمومی
تاریخ: 1395/06/26
🆔 @a_javadiamoli_esra
هدایت شده از کانال رسمی آیت الله العظمی جوادی آملی
💠 نسیم رحمت
🔹 فرمود: ﴿فِیهَا یفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ﴾؛[1] یعنی هر امر مُتقَن و بسته را ما در #لیله_قدر تفصیل می دهیم و جدا جدا می کنیم که می شود شب قَدْر و قَدَر، نه شب قضا! قضا نظیر اصل کلّی ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ﴾[2] یک اصل کلّی است، اما چه کسی و در چه لحظه ای و به چه حالتی برسد، این می شود قَدَر که ﴿كُلُّ شَیءٍ عِندَهُ بِمِقْدَارٍ﴾،[3] ﴿إِنَّا كُلَّ شَیءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ﴾،[4] پس شب قَدْر، شب قَدَر است نه شب قضا؛ لذا فرمود در شبی که ﴿فِیهَا یفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِیمٍ﴾ در آن شب و #لیله_مبارکه این قرآن را نازل کردیم که مقدّرات به این سبک نازل می شود.
🔹 ﴿أَمْراً مِنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِینَ ٭ رَحْمَةً مِن رَبِّكَ﴾؛[5] ما اصلاً برای #رحمت همه این کارها را انجام دادیم، از طرف ما رحمت است! منتها آنچه شما دریافت می کنید، دو گونه است؛ ما غضب نمی فرستیم! آنچه از طرف ذات اقدس الهی است #رحمت است که بعضی این رحمت را می گیرند؛ مثل نسیم که می وزد یا شمس که می تابد؛ اما در هر صورت هر کسی آنچه را که در درون خودش است را روشن می کند. آن نسیمی که می آید رحمت است، اگر بر بوستان بوزد بوی خوش پیدا می شود و اگر بر «کَنیف»[6] بوزد بوی بد پیدا می شود. آن نسیمی که می آید و آن بادی که می وزد رحمت است یا هستی و نوری که می آید این است؛ اگر این نور به جای بد بتابد آن منظره زشت ظاهر می شود و اگر به جای خوب بتابد منظره زیبا ظاهر می شود. فرمود آنچه از طرف ما میآید رحمت است.
🔹 ﴿رَحْمَةً مِن رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ﴾؛ ما این کار را کردیم! هر حرفی را بزنید ما می شنویم، هر کاری که بکنید ما می دانیم؛ ولی این کتاب ما هم #نور است، هم #مبین است، هم #تبیان است، هم #قصه_سراست و هم #سخنگو است. ببینید برای این «کتاب مُبین» این اسما را قائل شد؛ «کتاب مُبین» است که هم در این سوره آمده و هم در سوره قبلی؛ یعنی سوره «زخرف» ﴿تِبْیاناً لِكُلِّ شَیءٍ﴾ و هم در سوره دیگر هست؛ فرمود: این کتاب ﴿یقُصُّ عَلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ أَكْثَرَ الَّذِی﴾،[7] این هم هست. ﴿أَمْ أَنزَلْنَا عَلَیهِمْ سُلْطَاناً فَهُوَ یتَكَلَّمُ بِمَا كَانُوا﴾، این سلطان و سلطنت را برای کلام خودش نازل کرد، آیهٴ 35 سوره مبارکه «روم» این است: ﴿أَمْ أَنزَلْنَا عَلَیهِمْ سُلْطَاناً فَهُوَ یتَكَلَّمُ بِمَا كَانُوا بِهِ یشْرِكُونَ﴾؛ ما سلطانی فرستادیم که سخنگوی ما باشد؛ منتها این سخنگو را آن #سخن_شنو باید درک کند! در بیانات نورانی حضرت امیر در نهج البلاغه هست، اینکه فرمود قرآن «ینْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْض»،[8] بعد فرمود: «فَاسْتَنْطِقُوه»؛ شما اگر توانستید سؤال بکنید، استنطاق کنید و از آن بپرسید، «وَ لَنْ ینْطِق»؛ با شما که حرف نمی زند، «وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْه».[9] ما #سخن_شنو هستیم و قرآن هم سخنگوی خداست. شما اگر گوش داشته باشید، بله می شنوید؛ ولی حرف او را ماها می شنویم! اینکه گفتند به #اهل_بیت مراجعه کنید، برای همین است که واقعاً اینها #سخنگو هستند! بارها به عرض شما رسید که تنها فهم قرآن به این ظواهرِ کلمات نیست. آن کسی که می شنود می فهمد که گوینده چطور گفته و جبرئیل چطور آمده حرف زده است!
[1]. سوره دخان، آیه4.
[2]. سوره عنکبوت، آیه57.
[3]. سوره رعد، آیه8.
[4]. سوره قمر، آیه49.
[5]. سوره دخان، آیات 5 و 6.
[6]. لغتنامه دهخدا، کَنیف: ظرفی سفالین شبیه به گلدان که درون آن لعاب داده شده است و در گهواره میگذارند تا ادرار کودک در آن جمع شود.
[7]. سوره نمل، آیه76.
[8]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه133.
[9]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه158.
#اولین_شب_قدر
#قدر_و_قضا
#سخن_شنو
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه دخان ـ جلسه 2
تاریخ: 1394/11/11
🆔 @a_javadiamoli_esra
جرعه ای از کلام علامه بزرگ حضرت آیت الله جوادی آملی
💠 محبّت به اهل بیت علیهم السلام
▪️ ﴿رَضِی اللَّهُ عَنْهُ وَ رَضُوا عَنْهُ﴾؛[1] یعنی به تمام #قضا_و_قدر الهی راضی است و تمام كارهای او هم مرضی خداست؛ اما چطور می شود انسان به اینجا برسد؟ اگر كسی به غیر خدا دل نبسته است این گرایش خودش را به كجا گِره زده؟ به هر حال انسان دارای یك محبّت و گرایشی هست به كجا گِره زده؟ انسان همان طوری كه ترس دارد, رجا و امید دارد, عداوت و محبّت هم دارد، این محبّتش به كجا گِره خورده؟ آنها را كه دوست ندارد كسی كه ﴿حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ﴾[2] دوستی اش را به كجا گره زده؟ حالا اگر كسی تمام دوستی خود را به یك جا گره زده كلّ دوستی خود را به یك جا گره زده، آن وقت چیزی نمی ماند كه به دیگری بدهد. اگر كسی تمام سرمایه خود را به زید داد، دیگر چیزی ندارد به عمرو بدهد.
▪️ در سوره مباركه «شوریٰ» آنجا مشخص شد كه #مؤمن آن است كه تمام دوستی خودش را یكجا بده به #اهل_بیت، نه اینكه آنها را دوست داشته باشد آنها را خیلیها دوست دارند. شما كسی را در ایران می شناسید كه #حسین_بن_علی_سلام_الله_علیهما را بشناسد, قمر بنی هاشم را بشناسد و به او علاقه نداشته باشد؟ اینكه چنین آدمی پیدا نمی شود و این كافی نیست! آیه 23 سوره مباركه «شوریٰ» كه قبلاً ملاحظه فرمودید این بود: ﴿ذلِكَ الَّذِی یبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لاَ أَسْأَلُكُمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾ من همین را می خواهم! اكثری ماها عمل ما چه بدانیم چه ندانیم برابر این است كه این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ را مفعول واسطه می گیریم برای مودّت ﴿إِلاّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَی﴾, ﴿فِی الْقُرْبَی﴾، «فاء» حرف جرّ, «الْقُرْبَی» مجرور, این جار و مجرور متعلّق است به «المودة» تا ظرف, ظرف لغو باشد. این كفِ محبت است، این را خیلی ها دارند این مشكل را حلّ نمی كند؛ آن كه مشكل را حلّ میكند این است كه ما این ظرف را ظرف لغو نداریم #ظرف_مستقر بدانیم. اگر از ما سؤال كردند این آیه را تركیب بكن باید رویمان بشود که بگوییم این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق به «المودّة» نیست این ظرف, ظرف لغو نیست:
هر ظرف که آن حال، صفت یا خبر است ٭٭٭ البته مدان لغو که او مستقر است
▪️ این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق است به «المستقرة»؛ «الاّ المودة المستقرّة فی القربی» اگر تمام مودّت ما به #اهل_بیت وابسته شد دیگر ما چیزی نداریم به دیگری بدهیم، این را از ما می خواهند! با دیگری رفت و آمد داریم، ما با كفار خرید و فروش داریم؛ اما ذرّه ای علاقه نداریم مگر علاقه لازم است؟ پول می دهیم جنس میگیریم, جنس می دهیم پول می گیریم. اگر ما یكجا همه علاقه را دادیم به #خاندان_پیغمبر، آن وقت چیزی نداریم به دیگری بدهیم. اگر «المستقرّ» را ما پذیرفتیم كه صفت باشد برای مودّت و این ﴿فِی الْقُرْبَی﴾ متعلّق به «المستقرّة» باشد، كلّ مودّت ما یكسره برای اینهاست «الا المودة المستقرّة فی القربی» که این نتایج فراوانی دارد حالا گوشه ای از آن در [راهپیمایی] بیست میلیونی #اربعین و فلان از آنجا ظهور می كند، این جنگ هشت ساله را هم پیش برده است.
[1]. سوره مجادله، آیه22.
[2]. همان.
📚 سوره مبارکه مجادله جلسه 21
تاریخ: 1396/12/05
💠 مراتب قرآن
🔹 قرآن درجاتی دارد مراتبی دارد؛ در آغاز سوره «زخرف» فرمود: ﴿إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ٭ وَ إِنَّهُ فی أُمِّ الْكِتابِ لَدَینا لَعَلِی حَكیمٌ﴾ یك طرف آن عربی است، یك طرف آن نه عربی است نه عِبری است نه فارسی است، بلکه «عَلِی حَكِیم» است.
🔹 شما می بینید «ذریحِ مُحارِبی» رفته خدمت امام صادق (سلام الله علیه) عرض كرد: این آیه ﴿ثُمَّ لْیقْضُوا تَفَثَهُم﴾ یعنی چه؟ حضرت فرمود: «لِقَاءُ الْإِمَامِ». وقتی «ذرِیح» گفت من رفتم خدمت حضرت، حضرت فرمود این «لِقَاءُ الْإِمَامِ» است، برخی آمدند خدمت حضرت گفتند ما سالیانی است خدمت شما هستیم چنین تفسیری نكردید! فرمود: «مَنْ یحْتَمِلُ مَا یحْتَمِلُ ذَرِیح»؛ یعنی همان است كه فرمود برخی از احادیث ما «صعب» است «مستصعب» است «لَا یحْتَمِلُهُ إِلَّا نَبِی مُرْسَلٌ أَوْ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ أَوْ عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ»؛ فرمود شما شاگردی مثل «ذرِیح» پیدا كنید تا ما #اسرار را هم بگوییم؛ فرمود: «مَنْ یحْتَمِلُ مَا یحْتَمِلُ ذَرِیحٌ»؛ كسی كه #اسرار_ولایت_و_امامت را بتواند بشنود، چنین كسی است.
🔹 قرآن كتابی نیست كه مثل باران نازل شده باشد، خداوند قرآن را نینداخت، قرآن را آویخت؛ اینكه فرمود #حبل_متین است، اینكه فرمود یك طرف آن به دست شماست و یك طرف آن به دست خداست، خب اگر آدم قدری بالاتر برود مطلب دقیقتری را كسب می كند. آیا آنطوری كه پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می فهمد، دیگران می فهمند؟! آنطوری كه ائمه (علیهم السلام) می فهمند، علما می فهمند؟! آنطوری كه علما می فهمند، توده مردم می فهمند؟! مرحوم كلینی(رضوان الله علیه) در همان جلد اول كافی نقل كرد كه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در تمام مدت عمر به اندازه عقل خودش با كسی حرف نزد: «مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ(صلّی الله علیه و آله و سلّم) الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ»؛ البته اهل بیت مستثنا هستند و حضرت با كُنه عقل خودش با #اهل_بیت حرف می زد؛ حضرت به اندازه عقل خودش با هیچ كسی حرف نزد جز با خواص مثل اهل بیت و اهل بیت هم همینطور بودند. اینكه وجود مبارك حضرت امیر فرمود: «هَا إِنَّ هَاهُنَا لَعِلْماً جَمّاً» با چه كسی؟ گاهی دست كمیل را میگرفت به گوشه ای می برد و چند مورد را به او می گفت و می فرمود این سینه پر از علم است و من كسی را پیدا نكردم که بگویم! اگر كمیل پیدا شد یا افرادی مثل عمارِ یاسر و مقداد پیدا می شدند با آنها درد دل می كردند.
اینچنین نیست كه قرآن همین باشد كه ما در مسابقات و مانند آن نقل می كنیم، این كفِ قرآن است؛ ما اگر بالا بیاییم، از عربی مبین تا «عَلِی حَكِیم» خیلی راه است.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه ص جلسه 9
تاریخ: 1393/02/28
@monadianehag98