#گزیده‌کلام‌استاد 🔸استاد علامه سیدمنیرالدین حسینی(ره): 🔺 «تغایرفی‌الجمله» آن است که انکارش ممتنع است. یعنی از بدیهیاتی است که کسی نمی‌تواند برایش تعریف ارائه کند، تکیه به قدر متیقن اطلاع است. یقین عمومی است نه یقین فردی. 🔺 می‌گویید اینکه این لیوان فی‌الجمله با این قلم مختلف است، مختلف با این ضبط است، این یا مورد تأیید است یا مورد تأیید نیست. اگر بگویید مورد تأیید نیست فی‌الجمله هم مختلف نیست،‌ یعنی یکسانی محض است، اگر یکسانی محض است با حرکت ممتنع می‌شود، مقابله ممتنع می‌شود. حرف من با حرف خاص اگر یکسان محض باشد, پس باید از حرف من تبعیت کنید. اما اگر گفتید که تغایرفی‌الجمله قبول شد آن وقت باید رفت دنبال اینکه مورد تغایر به چه چیز برمی‌گردد تا رسید به اینکه سه تا روش می‌خواهیم. #اصول‌غیرقابل‌انکار #تغایرفی‌الجمله ➖دوره پژوهشی «بحث منطق» @monir_ol_din

#گزیده‌کلام‌استاد 🔸استاد علامه سیدمنیرالدین حسینی(ره): 🔺 ما اول کار در فلسفه می‌آمدیم «تغایر فی الجمله» را ملاحظه‌می‌کردیم، اینجا صحبت از «تغییر فی الجمله» است. تغییر فی الجمله یعنی اجمالا از هر فلسفه‌ای که باشد، مادی یا الهی باشد، این اطلاع باید برای بشر روشن شود که تغییراتی در انسان در توانایی مادی انسان هست به نحو فی الجمله. ➖دوره پژوهشی «مقایسه مبنایی سیستمهای اقتصادی شرق و غرب با اسلام» 🔺در اینجا «تغایرفی‌الجمله» امری است که سوفیست هم نمی‌تواند به آن اشکال کند. و غیر سوفیست هم نمی‌تواند در آن اشکال کند. سنگ اولیه‌ی استدلال شروع از «تغایرفی‌الجمله» است و ما وارد نشدیم در اینکه بگوییم بدیهیات چنین و چنان است تا تردید بکنند و بگویند مصداق بداهت چیست، بلکه از مصداق خاصی شروع کردیم که اساس مفاهمه بر آن قرار دارد. 🔺 بعد از این قسمت عرض می‌کنیم که «تغییرفی‌الجمله» هم قابل انکار نیست. اگرتغییر‌فی‌الجمله قابل انکار باشد حرکت ممتنع است، البته همانگونه که گفتیم تغایرفی‌الجمله ضروری است جهت زمینهی اختلاف پتانسیل. 🔺 اگر اشیاء را در مرحله‌ی تغایر ملاحظه کنیم آن اساسی است که تغییر می‌تواند بر آن اساس بنا بشود، ولی اگر یکسانی محض بود تغییر نمی‌توانست در آن واقع شود. در یکسانی محض هیچگونه تغییری قابل قابل تصور نیست. ➖دوره پژوهشی «فلسفه ربط» #اصول‌غیرقابل‌انکار #تغییرفی‌الجمله @monir_ol_din

#گزیده‌کلام‌استاد 💥اَصالت ربط ♻ استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره): 🔺 آیا اینکه می‌گویید این کیفیت مختلف است، یعنی هستی این کیفیت - در مرتبه کیفیت و نه در مرتبه هستی و اصل وجود- غیر از کیفیت دیگر است، آیا این غیریت را جز به #ارتباط به چیزی می‌توانید نسبت دهید؟ اگر رابطه‌ای نداشته باشد چگونه می‌توانید بگویید غیر است؟ این که می‌گویید: ماقضیه را اینگونه بحث می‌کنیم که «اگر ربط پیدا کند غیر از آن رابطه‌ها است و آن را فرض می‌کنیم» در این صورت می‌گوییم که «تاوقتی رابطه پیدا نکند شما چگونه می‌توانید بگویید غیر است؟» ✔ دوره پژوهشی فلسفه اصول روش تنظیم، دوره اول، کد جلسه؛ ۸۰۶ 🔺رابطه چیست؟ آن موقعی که هویت شیء هنوز تحت رابطه قرار نداشت و در دید ما اصل قرار می‌گرفت می‌گفتیم؛ دو تا شیء داریم و بین اینها انفصال و اتصال مطلق نیست و رابطه هست و اگر رابطه هم بخواهد شیء باشد تسلسل پیدا می‌کند؛ زیرا بعد سه تا شیء خواهیم داشت که شیء «الف» و شیء «ب» و ربط آنها «ج» مطرح است و در این صورت سه تا چیز داریم و دوباره بین اینها حداقل دو تا رابطه لازم دارد و باز اگر بین آنها هم شیء باشد، این مرتباً تا آخر ادامه پیدا می‌کند و تسلسل حاصل می‌شود. اما حالا که می‌گوییم تعین شیء، شیئیت شیء به وسیله رابطه هست بدان معنی است که «کجایی» شیء تحت رابطه هست و حاصل حرف را علی فرض دنبال می‌کنیم. ✔ دوره پژوهشی فلسفه اصول روش تنظیم، دوره اول، کد جلسه؛ ۸۱۰ #اصالت‌رابطه @monir_ol_din