#گزیدهگفتاراستاد
💥چرا فرهنگستانعلوماسلامی، تأسیس شد؟
✅ استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره):
1⃣ آنچه در ابتدا باعث شد که من متوجه نیاز مبرم جامعه اسلامی به تأسیس چنین مجموعهای (#فرهنگستانعلوماسلامی) بشوم، به سالهای اولیه آغاز انقلاب اسلامی باز میگردد. در سال 41 که امام (رحمة الله علیه) قیام کردند شرایط خاصی برای ایشان به وجود آمده بود و ایشان در فکر راه حلی اساسی برای #ادارهجامعهمسلمین بودند.
2⃣ در آن زمان خلاء وجود یک بینش تاریخی و جهانبینی که بتواند #شدن را به دست بگیرد، برای ما محرز شده بود. در عین حال مسئله #شدنغربی را هم به هیچ وجه مورد قبول نمیدانستیم.
3⃣ در سال 1342 حضرت امام (رحمة الله علیه)#فلسفهشدن به معنای «اسلام در عمل» را طرح نمودند. تا آن زمان فلسفه اسلامی تنها در مقابل سؤالات مربوط به بحث چرایی و چیستی عالم پاسخگو بود. اگردر بحث #چگونگی و شیوه عملکرد صحیح اجتماعی و حکومتی هم در آن زمان فلسفهای پاسخگو داشتیم، انحرافات فکری گروههایی همچون مجاهدین خلق، به لحاظ ریشهای به وجود نمیآمد و یا لااقل تا این حد عمق نمییافت.
4⃣ در اردیبهشت ماه سال 1359 که حضرت امام (رحمة الله علیه) مسئله #انقلابفرهنگی را مطرح فرمودند، جان تازهای گرفتیم و تقریباً پس از اتمام کار مجلس خبرگان قانون اساسی بود که کار اصلی خود را با تأسیس فرهنگستان علوم اسلامی آغاز نمودیم.
5⃣ خلاصه اینکه؛ به صرف داشتن اخلاق فردی و این نظر که همه را موظف کنید از یک سری انسانشناسی، جهانبینی، اخلاق آن هم از بهترینها مجهز شوند و خواسته قلبی آنها هم تابع خواستههای متعالی اسلام باشد؛ و بدون داشتن راهکارها، معادلهها و مدلهای جهت توزیع قدرت و ثروت در جامعه به شکل الهی و اسلامی به سرمنزل مقصود نخواهیم رسید.
@monir_ol_din
#گزیدهگفتاراستاد
💥به فلسفهچگونگی نیاز داریم.
✅ استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره):
1⃣ ...حوزه، #فلسفهچرائی یعنی بحث از اصل هستی را داراست. حوزه، فلسفهای دارد که درباره اصل اثبات اینکه هستی، ممکن الوجود است و به واجب الوجود محتاج هستند، را بحث مینماید. مثلاً وقتی سؤال میشود چرا این وجود دارد؟ این فلسفه اثبات میکند، این ممکن است و مخلوق واجب تعالی جلت عظمته است.... حوزه علاوه بر فلسفه چرایی، #فلسفهچیستی را نیز دارا میباشد. «چیستی» یعنی اینکه وقتی سؤال میکنند که این عالم چیست، میگوید: عالم دنیاست، بعد از آن، عالم آخرت میباشد و قبل از آن نیز عالم ذر بوده است یا هر تقسیمبندی دیگری که ذکر شود.
2⃣ .....علاوه بر فلسفه چرایی و فلسفه چیستی به فلسفه دیگری به نام #فلسفهچگونگی نیز محتاج هستیم. منظور از چگونگی هم «چگونگی شدن» میباشد و نه در شکل اصل حول و قوه و در چرایی حول و قوه بلکه در چگونگی حرکت و تبدیل. حوزه این «فلسفه» را ندارد و لکن حتماً باید آن را داشته باشد. اگر نداشته باشد دینداری در معرض مشکلات مهمی قرار میگیرد. چرا که «شبهه» همیشه «شبهه نظری» در اصل هستی و چیستی نیست.
@monir_ol_din
#گزیدهگفتاراستاد
💥 سهاحتمال درمواجهه باناهنجاریهای جامعه
✅ استاد سیدمنیرالدین حسینی(ره):
🔸ما با سه احتمال در عرصه عینیت مواجه هستیم:
اول؛ اینکه بگوییم وجود ناهنجاریهای جامعه، ناشی از #اغراضسوء افراد است. لذا اگر افراد اصلاح شوند و یا جای خود را به افراد دیگری بدهند، عملاً ناهنجاریهای جامعه نیز تحدید بلکه مرتفع میگردد.
دوم؛ اینکه بگوییم ریشه این معضلات، نه از افراد بلکه از #ابزار و #مفاهیم موجود است، هرچند بتوان بلحاظ عقلی این احتمال را مردود دانست اما فرض احتمال آن صحیح است.
سوم؛ اینکه بگوییم نه تنها احتمال دوم صحیح است، بلکه ابزار لازم برای رفع این معضل نیز در اختیار ماست. در اینجا هرچند احتمال کارآمدی این ابزار هم ضعیف باشد، ولی چون #محتمل قوی است و ممکن است خدای ناکرده کفار بر مسلمین #تسلط پیدا کنند که مقابله با این تسلط هم مشروط به هیچیک از احکام شرعی نیست، لذا نمیتوان فرض سوم را نادیده گرفت و از ادعای مطروحه بطور کلی صرف نظر کرد.
🔺طبیعی است که اگر احتمال ضعیف و محتمل قوی باشد #تنجزتکلیف، امری قابل دفاع خواهد بود. یعنی اهتمام به شناسائی - و نه اهتمام به تصدیق آن- امری صحیح و معقول خواهد بود.
@monir_ol_din
#گزیدهگفتاراستاد
💥فلسفه تاریخ اسلامی
✅استاد سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی(ره):
🔸 پس از «فلسفه حرکت» بزرگترین گامی که برای #پرورش برداشته میشود، تنظیم «فلسفه تاریخ الهی» است. به یاد بیاورید وقتی که فلسفه تاریخ دروغین در دستگاه مارکس برای عدالت اجتماعی درست شد، توانست سالها نصف دنیا را به خود مشغول کند.
🔸 «در فلسفه تاریخ اسلامی، مشت دشمن باز میشود» معلوم میشود که #کارآمدیانسان، بر کارآمدی ابزار حاکم است. حکومتش هم خیلی بالاتر است. کارآمدی جامعه و امت نیز بر کارآمدی انسان حاکم است. کارآمدی ابزار، تابعی از کارآمدی انسان است و کارآمدی انسان تابعی است از کارآمدی جامعه.
🔸 در دستگاه الهی «جامعه» برابر است با «امت» و #جامعهحسینی یک امت است. اگر یک جامعه بر این اساس شکل بگیرد، حرکت و رشدی خواهد داشت که بسیار عظیمتر از تمام تحرکاتی است که در تاریخ گزارش شده است. آنگاه خواهیم دید که آثار محبین حضرت اباعبدالله(سلاماللهعلیه) یا جامعه حسینی، در تاریخ چقدر است و این جوامع الهی هستند که در تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی محور واقع میشوند نه جوامع الحادی.
🔸 نکته آخر هم این است که گزارشهای بدست آمده از جوامع گذشته نیز، تازه معنادار میشود و انسان به مرتبه صحیحی از تحلیل دست پیدا میکند.
🔹ر.ک. مراقبه های عاشورایی، ص 43
@monir_ol_din
#گزیدهگفتاراستاد
💥 وجودمبارکسیدالشهداء بهمثابه شخصیتتاریخی
✅استادسیدمنیرالدین حسینی(ره):
1⃣ سخن گفتن دربارهي وجود مبارک حضرت سیّدالشّهداء(سلام الله علیه) به این معنا نیست که کسی بخواهد آن حضرت را همانگونه که هست بشناسد؛ چراکه فهم «تدریجی الحصول» ما، دربارهي شناخت موجودات ساده هم، مطلق و حقیقی نیست. فهم ما عاجز از فهمیدن حقیقت امور است، به ویژه فهم آنهایی که محور حقایق همهي جهانند. بنـابرایـن در سطحـی کـه مـا هستیم بـه آثار مادی وجود مبارک حضرت سیّدالشّهداء در سطوح نازلش اکتفا میکنیم؛ یعنی در سطوحی که البته آنها هم سطوح حقیقی آثار مادی ایشان نیست.
2⃣ برای معرفی وجود مبارک حضرت سیّدالشّهداء(سلام الله علیه) بسیار خوب است که ایشان را به عنوان یک #شخصیتتاریخی شناسایی کنیم. بنابراین عاشورا یک حرکت تکاملگرای ساده نیست، بلکه «فلسفهي تکامل اجتماعی» را در تاریخ تبیین میکند و لذا برای همهي عصرها و نسلها الگوی جاوید تکاملگرایی است. اما اولین سؤال این است که «شخصیت تاریخی» کیست و «تکاملگرایی تاریخی» چیست و چه تفاوتی با «تکاملگرایی اجتماعی» دارد؟ شخصیت تاریخی، شخصیتی است که در تحوّل تاریخی، مبداء و محور تأثیر باشد. وجود مبارک حضرت سیّدالشّهداء برحسب آثار ظاهری، نه فقط جامعه را، بلکه تاریخ را متحوّل کردند.
3⃣ برای شناخت تکاملگرایی تاریخی نیز میتوان از تفاوت آن با تکاملگرایی اجتماعی بهره برد. #تکاملگراییاجتماعی، بهدنبال ایجاد نظم و نظامی، متناسب با سیر بلوغ مبارزه است که هدف آن بهدست گرفتن قدرت و سقوط ساختار قبلی است. تکاملگرایی اجتماعی، همواره بهوسیلهي انقلابها ایجاد میشود.....اما جامعهای که فقط تا سطح تکامل اجتماعی را برای خود معنا کرده است و تکامل تاریخی را طراحی نکرده است، حتی اگر مدعی آشنایی با فلسفهي تاریخ نیز باشد، تکاملگرای تاریخی خوانده نخواهد شد. بنابراین #برنامهيتوسعهي خود در دويست سال آینده را نخواهد داشت؛ چراکه قدرت تحلیل او در حد شناخت «موضعگیریها» و «هماهنگسازی موضعگیریها» تا حد فروپاشی ساختار گذشته و ایجاد ساختار جدید است؛ نه «توسعه»ي وضع موجود به سمت وضع مطلوب. تکامل تاریخی چشم به پیروزی در «وهله» ندارد، بلکه برنامه او در کلیهي موضوعات «سخن گفتن با نهادینه¬ترین نظام عاطفهي انسان و جامعه» است.
ر.ک. مراقبه های عاشورایی، ص 17
@monir_ol_din