eitaa logo
اندیشه انقلاب اسلامی
834 دنبال‌کننده
407 عکس
22 ویدیو
128 فایل
انتشار همه یادداشتهای مرتبط با #اندیشه_انقلاب_اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
💢روشنفکرانی که از ابتدا اشتباهی بوده‌اند💢 📝در نقد متن «چرا حکومت با روشنفکران برخورد نمی‌کند؟» از دکتر محسن رنانی 🌀اشاره جناب دکتر رنانی که از توسعه گرایان بوده و چندوقتی است که لبه تیز قلم خود را به روی حکومت گشوده و با متن «سقوط» به گمان خویش، ساک زندان خود را هم بسته بود، در پاسخ به نقد یکی از منتقدین آن یادداشت، این پرسش را مطرح میکند که، با وجود نگارش متنی مانند متن «سقوط»، چرا حکومت با او و امثال او برخورد نمیکند؟ او خود در مقام پاسخ به این پرسش برآمده و نکاتی گفته است که اصل متن را میتوان در سایت او مشاهده نمود. رنانی در این یادداشت بر آن است که، حکومت دیگر از روشنفکران نمیترسد، زیرا میداند که آنها مخاطبینی دارند که هم سهم جمعیتی‌شان پایین است و هم سن‌شان بالاست و هم تجربه و سواد بالاتر از متوسط جامعه دارند. و مخاطبان حرفهای دانشگاهی و روشنفکری، این نسلِ جوانِ کنشگر و معترض که آماده است به خیابان بریزد، نیستند. اما امروز حکومت از دو چیز می‌ترسد که هیچ‌کدام را روشنفکران و دانشگاهیان ندارند: یکی «قدرت بسیج‌گری شبکه‌ای» و دیگری «کنش‌های الگو آفرین». او برای قدرت بسیج گری شبکه ای از «جمعیت امام علی» مثال میزند و درباره کنش های الگوآفرین هم به میرحسین موسوی. 💠 نقد این بیان از رنانی، خود گویای آن است که چرا حکومت با روشنفکران کاری ندارد و یا به عبارت دیگر از آنها نمیترسد؟ زیرا، اساساً رنانی و امثال او «اشتباهی» هستند و به «اشتباه» هم مانده اند. اشتباه نه به معنای غلط، بلکه به معنای «امر مشتبه». بر ایشان مشتبه شده است که، واقعاً جامعه خود را و «انسان ایرانی» را می شناسند. به دردهای او آگاهی دارند و میدانند راه چیست و چاه چیست؟ نه اینگونه نیست؛ ایشان از آغاز «مشروطه» امر برایشان مشتبه شد که دنیای جدیدی شکل گرفته و آنان پیشرانان دنیای جدید هستند. گاهی، نشانه ای و شاهدی پیدا میکردند بر تغییر جامعه ایرانی به سمت دنیای جدید، اما باز هم در صحنه ای و پیچ مهم تاریخی از جامعه بازمی ماندند. اگر، ایرانی به دنبال توسعه بود و حکومت پهلوی (به گفته مدافعان دولت مدرن) تمام مشخصات و مختصات دولت مدرن را در ایران تأسیس کرده بود، پس چرا همین ایرانی، تاریخ خونینی از ۱۵خرداد و ۱۷شهریور و .... به یادگار میگذارد و حاضر نیست با آن جریان توسعه و مدرنیته همراه شود و اتفاقاً به ندای برخاسته از قم و مرجعیت شیعه توجه میکند؟ رنانی، اشتباهی است. او تمنای دنیای مدرن را دارد و میخواهد همان دنیا در ایران برپاشود؛ چه امکاناتی برای تأسیس آن دنیا در این سرزمین باشد چه نباشد. و چون تمنای آن را دارد، در «وهم» به سرمیبرد و هر حادثه ای را نشانه ای برای عبور ایرانی به سمت مدرنیته و هم آواز شدن او با توسعه میداند. او از شورش سال 1401 به «جنبش مهسا» نام برده و از برخاستن نسلی معترض سخن میگوید که بیدار شده و میخواهد جریان را تغییر دهد. اما او یا نمیداند و یا نمیخواهد بداند که، اسس و اساس هر انقلابی بر «تحول اراده» است. تا اراده تحول نیابد، هیچ جنبشی به انقلاب ختم نخواهد شد و این جنبش نام، هم هیچ نشانه ای از اراده در آن نبود. اراده؛ یعنی «آرمان» و «روح الله». آیا چنین کسانی در آن جنبش سراغ دارید؟ رنانی، اشتباهی است. حتی آنجایی که میخواهد از شاخصها بهره بگیرد تا بگوید که حکومت به بن بست رسیده، رد پای خود را میگذارد. او با شاخصهای علوم انسانی و نظریات روان شناسی، جامعه شناسی، مدیریت، علوم سیاسی، اقتصاد، سیستم به تحلیل می نشیند. شاخصهایی که نه تنها نتوانستند «انسان غربی» را تحلیل کنند، بلکه او را در «بحرانی عظیم» فروغلطاندند. خیلی پیشتر است که، غرب فروریخته، نه خانواده ای دارد، نه مردمی که از آینده اش بیم نداشته باشد، نه اخلاقی و نه عقلانیتی و نه صلحی و سازشی با دنیا. اما رنانی، با تکیه بر داشته های همان غرب فروریخته، از شاخصهای علوم انسانی میگوید. شاخصهایی که برای قامت همان غرب دوخته شده بود و نهایت شد؛ بحران مدرنیته. رنانی، اشتباهی است. حتی آنجایی که به گمان باطل خویش، رهبری را خط قرمزی میداند که اگر بر علیه او بنویسی، دیگر حکومت تاب و توان خود را از دست داده و بر علیه تو میشورد. گویا خبر ندارد که سردمداران شورش مبتذل و شهوانی مهسا، چه قلم فرسایی ها و درفشانی هایی علیه رهبری داشته اند و هیچ گزند و آسیبی به ایشان نرسید. از قضا، آنها هم دنبال آنند که حکومت دستگیرشان کند که نخواهد کرد. و نمیدانند که چرا چنین نمیشود؛ زیرا اساساً نمیشناسند. ادامه در فرسته بعدی👇👇👇
ادامه از فرسته پیشین 👆👆👆 رنانی، اشتباهی است؛ زیرا افسرده است، زنده نیست و انتهای مبارزه اش، سکوت و خودکشی فکری است. اما چرا مبارزه مبارزان انقلاب اسلامی، هیچ به افسردگی نیانجامید و آنها در درون زندان، بینش هایشان عمیق، اراده هایشان پولادین، عزمهایشان بر انقلاب استوارتر میگردید؟ او اگر برای اعتلاء کلمه حق برمیخواست، بینش و اندیشه مبارزه را هم داشت، اینگونه به انتهای خط نمیرسید و به سکوت مرگبار فکر نمیکرد. جان کلام اینکه؛ جمهوری اسلامی به غلط راه رفته، اما نه آنگونه که رنانی وهم کرده، بلکه به این تفسیر که برای تمنیات انسان ایرانی مسلمان، دولتی برپانساخته؛ دولتی برآمده از آرزوهای انقلاب اسلامی 57: نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی. دولتها آمدند و از ظن خود یار ایرانی مسلمان شدند و چه غلط ها که نکردند و چه هزینه ها که بر جای نگذاشتند. ریل باید برگردد، اما به سویی دیگر و به راهی دیگر. باید ترمز مدرنیزاسیون کشیده شده و سودای تحقق اسلام به سرها بیافتد و نقشه راه برای آن ترسیم گردد، بلکه «ایران اسلامی» باشد که پیشران «عدالت و پیشرفت» در دنیا گردد. https://eitaa.com/monir_ol_din
💤توهم شبه فیلسوف 🔹اخیراً دکتر مصطفی ملکیان در گفتگویی که با عنوان «آینده ایران» برگزار گردیده، مدعی «حذف» گزینه حکومت دینی از ذهن ایرانیان شده است. به زعم او، این گزینه هرچند برای کشورهای منطقه همچنان مطرح است لیکن برای مردم ایران دیگر تمام شده است. 🔹اگر با منطق و شیوه نقد او، با دیدگاهش برخورد کنیم، کلماتی را که بر زبان آورده، باید «مهمل» و «بی معنا» خواند. مهمل از آن جهت که، بدون بررسی های آماری، بدون بهره گیری از استقراء تام، بدون مطالعات مردم شناختی، بدون مطالعات لازم درباره کشورهای مسلمان منطقه، ادعایی را طرح کرده و دیگران را به زحمت انداخته است. گوئیا، عاقبت شبه فیلسوفان غربی، جز این نیست که بعد از عمری فلسفه درائیدن، باید عاقبت و سرانجام خود را به «لاطائلات» ختم کنند. 🔹اما یک نکته کوتاه درباره این ادعا کافی است و آن هم اینکه؛ تا زمانی که مردم ایران از حاکمیت مطالبه «عدل علی» را دارند و حسین بن علی را نیز همچنان به «امر به معروف و نهی از منکر» و «مبارزه با ظلم و فساد» می شناسند، پس همچنان این مردم خواهان «حکومت دینی»اند. آری، تصور ایشان از حکومت دینی، مباحث پیچیده فلسفه سیاست نبوده و نیست. اما همان تصور بسیطی که موجب و سبب ساز انقلاب ۵۷ شد، همان تصور بسیط همین امروز با ادبیاتی نوین خواهان دارد. https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️نمونه‌ای دیگر از روشنفکری اشتباهی 🔹در متن قبلی، با عنوان نقد سخنان دکتر رنانی، از روشنفکرانی سخن رفت که اساساً در این مرز و بوم، «اشتباهی» هستند. اشتباهی، به این معنا که امر ایران، برایشان مشتبه شده است. آنها خواهان تحقق مدرنیته در این بلادند که از بنیاد و ریشه، با آن مرز و بوم فرهنگی تفاوت دارد. یکی دیگر از نمونه‌های «روشنفکری اشتباهی» میرزا ملکم خان ناظم الدوله، از روشنفکران عصر مشروطه و مروج «نظم تقنینی» است. عبارتی از «دفتر تنظیمات» او که به «کتابچه غیبی» هم شهرت دارد و به منظور سر و سامان بخشیدن به ایران، با محوریت «دستگاه دیوان» نوشته شده است، را نقل میکنم تا اشتباهی بودن این جماعت وضوح بیشتری پیدا کند. 👈 «راه ترقی و اصول نظم را فرنگی‌ها در این دو سه هزار سال، مثل اصول تلغراف پیدا کرده اند و بر روی قوانین معین ترتیب داده اند. همانطوری که تلغراف را میتوان از فرنگ آورد و بدون زحمت در طهران نصب کرد، به همانطور نیز میتوان اصول نظم ایشان را اخذ کرد و بدون معطلی در ایران برقرار ساخت و لیکن چنان که مکرر عرض کردم و باز هم تکرار خواهم کرد، هرگاه بخواهید اصول نظم را شما خود اختراع نمایید، مثل این خواهد بود که بخواهید علم تلغراف را از پیش خود پیدا نمایید.» 📚رساله‌های میرزاملکم خان ناظم الدوله، ص ۳۰/ نشر نی 🔹او میگوید: اصول نظم مانند اصول تلغراف است، همانطور که میتوان آن را بدون زحمت در طهران نصب کرد، به همانطور میتوان اصول نظم فرنگی را در ایران برقرار ساخت. همسان‌سازی او میان «اصول تلغراف» با «اصول نظم»، خود نشان از سطحی بودن و فقدان نگرش عمیق در میان کسانی دارد که به عنوان «طلایه داران مشروطه» مطرح بودند. وقتی اصول نظم را که امری اجتماعی-سیاسی بوده، کاملاً با بافتهای فرهنگی و اجتماعی جامعه ایرانی گره خورده با تکنولوژی تلگراف یکسان میبیند، میتوان فهمید که‌ چرا ملکم خان ناظم الدوله، فردی «اشتباهی» است؟ مشکل ریشه جریان روشنفکری یا توسعه گرایان، در همین فقدان «انسان شناسی» و «جامعه شناسی» است. آنها انسان ایرانی و جامعه ایرانی را نمیشناسند. تصوری از موضوعات زندگی اجتماعی دارند که آن را در بستر توسعه غربی درک کرده اند، و چنین گمان برده اند که، همه جا انسان همان «انسان توسعه» است و هر جامعه ای هم پذیرای «توسعه مدرن». https://eitaa.com/monir_ol_din
🌀زوال اندیشه 🔹در بیشتر موضوعات، پدیده‌ها و وقایعی که در جامعه حادث میشود، اصحاب علوم انسانی، وارد میدان شده و اظهار نظر میکنند. این رفتار، رفتاری طبیعی از جانب کسانی است که موضوع دانش و اندیشه ایشان، همانا انسان و جامعه است. آنچه محل اشکال و شگفتی است این است که، چرا ایشان میان موضوعات تفصیل قائل شده و برخی را متعلق تحلیل و پژوهش خود قرار داده و برخی دیگر را به سکوت از کنار آنها عبور میکنند؟ 🔹پدیده اربعین که بحق «معجزه اربعین» باید نامیده شود، مهمترین موضوعی است که، مورد بایکوت اصحاب علوم انسانی قرار گرفته است. ایشان که در کوچکترین و کم اهمیت ترین حوادث اجتماعی دست به قلم بوده و رأی‌پردازی میکنند، در مواجهه با این حادثه بزرگ جهانی وامانده و تحلیلی ارائه نمیکنند. گویا، چهار میلیون نفری که از ایران عازم این سفر معنوی شده اند، موضوعات قابل گفتگو و تأملی نیستند. رفتار و سلوک جمعی ایشان نتوانسته اندیشمندان علوم اجتماعی را به اندیشه وادارد. 🔹این سکوت و بایکوت، هر انگیزه ای که داشته باشد، حکایت از یک چیز دارد و آن هم «زوال اندیشه» در میان اهالی علوم انسانی و اجتماعی است. و ریشه این زوال اندیشه هم، «ایدئولوژیک بودن» علوم انسانیِ اجتماعی است. از آنجا که این دانشهای غربی، اساساً ایدئولوژیک هستند، نمیتوانند و نباید به این موضوعات پرداخته و به آن دامن بزنند. و اتفاقاً اگر از «جهتداری علم» صرف نظر هم نماییم و بلندگوی «علم علم است» را بلند کنیم، بسیار روشن است که، باید به پدیده اربعین پرداخت و حال که پرداخته نمیشود، پس معلوم میگردد که، علوم انسانیِ اجتماعی ایدئولوژیک بوده و رهایی علم و وحشی بودن و بی وطن بودن آن هم شعاری بیش نیست. https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️پرسش محوری گفتمان امتداد حکمت 🔹گفتمان امتداد حکمت و فلسفه که خواهان امتداد سیاسی- اجتماعی اندیشه فلسفی اسلامی است، دارای پرسشهایی محوری است که، آن گفتمان را تبدیل به «نظریه» میسازد. یعنی، «امتداد حکمت» را از حالت فرهنگ عمومی فلسفی درآورده و به فرهنگ تخصصی فلسفی تبدیل میسازد. 🔹به نظر میرسد، پرسش محوری و اصلی این گفتمان که باید پژوهشهای فلسفی براساس آن انجام گیرد، پرسش از «چگونگیِ شدن» است. پرسش از چگونگیِ شدن در برابر پرسش از چیستیِ شدن و چرایی شدن. 🔹یکی از موانع امتداد فلسفه اسلامی که به گونه ای امتداد آن را به انسداد کشانیده، این است که پرسش محوری آن همچنان «چیستی» و «چرایی» است. با پرسش از «چیستی» خواهان وصول به «ذات» اشیاء، موضوعات و پدیده هاست. و با پرسش از «چرایی» به دنبال کشف علل و عوامل. این دو پرسش، فلسفی هستند و باید طرح گردند، اما بدون پرسش از «چگونگی» که پاسخ آن، بیان «قانون شدن» است، آن دو پرسش راه به جایی نبرده و نمیتوانند امتداد را به معنای واقعی محقق سازند. 🔹به عبارت دیگر، تا زمانی که فیلسوف مسلمان، در سطح پرسش از چگونگیِ شدن، خواهان دستیابی به قانون صیرورت و شدن در اشیاء نیست، نمیتواند راهی پیدا کند برای ورود مفاهیم بنیادین فلسفی به متن عینیت. و هر پرسش دیگری، تنها بافته های فلسفی ذهنی او را پرخواهد نمود، بدون اینکه، واقعاً و واقعیاً بتواند راه به عینیت داشته باشد. https://eitaa.com/monir_ol_din
🔹کتاب «تحلیل مبانی فلسفی ظهور بحران محیط‌زیست» نوشته سید حسین حسینی به‌تازگی توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر و راهی بازار نشر شده است. 🔹سید حسین حسینی نویسنده این‌کتاب می‌گوید: دانش، تکنولوژی، فرهنگ، سیاست، اقتصاد، جامعه، و تمدن، دست یازیده انسان هستند. اما نمی‌شود به این‌مساله توجه نکرد که انسان معاصر در چارچوب چنین بسترهای اجتماعیِ پُرافسونی، به سان مومی به بازی درآمده و به دست خود، موجود/موجوداتی خلق کرده که اینک، مربوب این ربّ/ارباب متفرق شده است. 🔹کتاب «تحلیل مبانی فلسفی ظهور بحران محیط‌زیست» در واقع حاصل پژوهشی چندضلعی درباره روش‌شناسی مطالعات علوم دینی است که در دهه ۱۳۹۰ انجام شد. فاز اول پژوهش درباره ضرورت و اهمیت نقش علم دینی از منظر بحران محیط زیست بود که نتیجه‌اش در قالب این‌کتاب چاپ شده است. به این‌ترتیب، کتاب مورد نظر به بررسی ارتباط و نسبت بحران زیست‌محیطی جهان معاصر با مبانی و نگاه‌های فلسفی می‌پردازد تا راهی به‌سوی طرح دیدگاه‌های دینی در مساله موردبررسی باز کند. 🔹کتاب پیش‌رو ۶ فصل دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «ساختار تحلیل مساله»، «مبانی و ریشه‌های فلسفی بحران محیط زیست»، «نقش علم و تکنولوژی در ظهور بحران محیط زیست»، «تحلیل سیستمی (نظام‌مند) بحران محیط‌زیست»، «اهمیت علم دینی در حل بحران محیط‌زیست» و «نتیجه‌گیری». https://eitaa.com/monir_ol_din
💢تعمیرگاه، محل کار فیلسوفان می شود💢 🔹نشست خانه اندیشمندان در باره فلسفه کاربردی 🔸خانه اندیشمندان علوم انسانی از سلسله نشست های وضعیت تفکر در ایران معاصر که از سوی گروه فلسفه برگزار می شود، نشست ما و فلسفه کاربردی را برگزار می کند؛ در این نشست فاطمه دلاوری، مالک شجاعی و کمیل سوهانی، دیدگاه های خود را در باره فلسفه کاربردی بیان می کنند و کتاب «فیلسوفی در تعمیرگاه» نوشته «متیو بی کرافورد» را مورد ارزیابی و نقد قرار می دهند؛ کتابی تحقیقی و ارزشمند که درباره ارزش کار است و توسط کمیل سوهانی ترجمه و به بازار نشر عرضه شده است. https://eitaa.com/monir_ol_din
📚فلسفه بحران کرونا 🖋دکتر مسعود امید، دانشیار دانشگاه تبریز - سه پرسش دشوار و مهم کنونی ما از این قرار است: - تعبیر فلسفی زندگی ما چیست؟ - تفسیر فلسفی زندگی در این زمانه چیست؟ - توصیف فلسفی زندگی کنونی ما در این سال های عسرت در ایران و در دو سال اخیر یعنی سال 98 و 99 کدام است؟ این کتاب، درصدد پاسخ به پرسش سوم است؛ بدین معنی که: زیست اکنونی بحران زده ما چه تعبیر فلسفی را برمی تابد؟ این اثر تمرکز و توصیفی فلسفی از زندگی در سال های اخیر ایران است. البته در بخش هایی از این اثر به وضعیت فلسفه در این جهان نیز پرداخته شده است. سال های زیست ما سال های بحران است اما در این میان فیلسوفان بحران کجایند و فلسفه بحران چیست؟ - فیلسوفان و فلسفه در این زمانه بحران چه سخنی برای گفتن و چه افقی برای نمودن دارند؟ - تعبیر فلسفی حال و هوای ما در این زمانه عسرت چیست؟ - اهل فلسفه امروزه چه نا امیدی ها و امیدهایی را می توانند برانگیزانند؟ - امروز، فهمیدن زندگی مان به نحو فلسفی چیست و نحوه راه بردن آن کدام است؟ این کتاب، زندگی کنونی ما و عالم فلسفه را تحت تاثیر بحران کرونا به بحث می نشیند. فلسفیدن در سال های عسرت را در نسبت به زندگی دو مقام است: توصیف وضعیت فلسفی آن و توصیه برای مواجهه ای اندیشیده و مدبرانه با این وضعیت، برای کنترل و جهت بخشی بدان و... https://eitaa.com/monir_ol_din
https://behdashtemanavi.com/6360-2/ ملکیان خره! 👌توصیف بسیار دقیق و غیرتمندانه استاد ابراهیمی دینانی درباره توهمات مصطفی ملکیان. @monir_ol_din
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتگویی کوتاه در یک گروه مجازی پیرامون نظریه معرفت شناسی فرهنگستان. در این گفتگوی کوتاه سعی کردم: انتساب ایده بسیار غلط «تقدم اراده بر ادراک» را به فرهنگستان نفی کنم، و به دو رکن نظریه فرهنگستان اشاره کنم. https://eitaa.com/monir_ol_din