🔹استاد میرباقری: ما نیز ضربههای کاری وارد کردهایم...
https://eitaa.com/monir_ol_din
🔹از مناظره امشب، باید عمق دریافتهای طرفین از اقتصاد را درک کرد؛
اقتصاد، ابزار است یا هدف؟ سیاست، حاکم بر آن است یا خیر؟ در اقتصاد، به فرهنگ توجه میشود یا نه؟
https://eitaa.com/monir_ol_din
اندیشه انقلاب اسلامی
🔹از مناظره امشب، باید عمق دریافتهای طرفین از اقتصاد را درک کرد؛ اقتصاد، ابزار است یا هدف؟ سیاست، حا
❇️درباره مناظره
🔹جدای از ضعفهایی که در مناظره جاری بود، آنچه که در این مناظره برجستگی یافت، مسئله «لیبرالیسم» بود. آقای دکتر درخشان برای اینکه این موضوع را برجسته سازد، انتحار نمود و انصافاً هم موفق شد. و شاید همین مقدار توفیق برای ایشان در این مناظره کافی باشد. اما ما چه باید بکنیم؟
🔹این مناظره، روی دیگری هم دارد که شاید توصیه ای و نصیحتی باشد برای جریان انقلابی؛ اگر قرار است، نقادی غرب و مدرنیته را رسالت خود قرار دهیم، متوقف بر فهم و مطالعه غرب و مدرنیته و از جمله «لیبرالیسم» است. باید به گونهای خواند و فهمید و تعمق کرد که بتوان لیبرالیسم را نه با استناد به مبانی خود، بلکه با استناد به مبانی لیبرالیسم به چالش کشید.
🔹همانطور که منطق اسلام آنقدر مستحکم است که بتواند خود را اثبات نماید، منطق مدرنیته و لیبرالیسم نیز آنقدر سست است که نتواند از خود دفاع کند، اما همین منطق سست را باید به شیوه مطهری و مصباح فرا گرفت و نقد نمود، نه به روش پرخوانان سست بنیان.
🔹هرگاه قوت فکری و علمی لازم حاصل شد، باید به مصاف لیبرالیسم رفت که در این صورت است که، پوچی و بطلان درونی خود را عیان میسازد. و کسانی که ضعیفند و به نقد لیبرالیسم مینشینند، بیشتر مایه تقویت آن میگردند.
@monir_ol_din
❇️اگر رد و اثباتها، بیپایه و بیمبنا باشند، یک روز صورت افراط و روز دیگر صورت تفریط به خود میگیرد؛ «نمیبینی جاهل را یا در افراط یا در تفریط.»
https://eitaa.com/monir_ol_din
1646635394_ليبراليسم- نهايي- 15 اسفند 1400.pdf
1.01M
🔹مقدمه دکتر درخشان بر کتاب دستبرد ناپیدا با عنوان «لیبرالیسم ریشه فساد و چپاول»
عناوین مطرح شده در این مقدمه عبارتند از:
1ـ طرح موضوع
2ـ لیبرالیسم چیست و ویژگی اصلی آن كدام است؟
3ـ ریشههای تاریخی لیبرالیسم
4ـ توماس هابس و لیبرالیسم؟
5ـ جان لاك: حقایق مغفول در بارۀ پدر لیبرالیسم
6ـ لیبرالیسم و ماتریالیسم: دو ركن فلسفۀ غرب
7ـ لیبرالیسم اقتصادی
8ـ لیبرالیسم فرهنگی: الحاد و مبارزه با ارزشهای الهی و اخلاقی
9ـ الحاد و لیبرالیسم: نمونههایی از فلاسفه و اقتصاددانان مُلحد
10ـ جمعبندی و نكات پایانی
https://eitaa.com/monir_ol_din
🔹برای سلوکالی الله، اعتقاد و باور به ولایت امیرالمومنین (سلامالله علیه) ضرورت و موضوعیت ندارد، مخالفین هم میتوانند به مراتب بالای معنویت برسند.....
#عرفان_اسلامی
https://eitaa.com/monir_ol_din
چرا اینقدر عصبانی؟
ما فقط عبارة اخرای پرسش و پاسخ مذکور را که منتشر نمودهاید، بدون هیچ طعنه و توهینی نوشته ایم. اگر به اعتقاد خود هستید، دیدگاه مذکور را شرح داده و عبارت ما را نقد کنید.
قطعا از نقد استقبال کرده و پاسخ علمی خواهیم داد.
https://eitaa.com/monir_ol_din
❇️نقش امام معصوم در سیر الی الله
🔹در کانال فلسفه و عرفان، پرسش و پاسخی با عنوان «نقش امام معصوم در سیر الی الله» مطرح شده، که در پاسخ به پرسش سائل درباره وضعیت «سنی اهل سلوک به مقصد رسیده» چنین آمده است:
«سنیها به مقام امام توجه دارند، اگر چه غفلت دارند که این مقام، مقامِ امام است و این حقیقت که درک میکنند حقیقتِ امام است.»
درباره این عبارت، نکاتی تقدیم میشود:
الف) سنی؛ کسی است که ولایت امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) را نپذیرفته و ولایتِ اعداء ایشان را به عنوان خلیفه بلافصل رسول الله (صلی الله علیه و آله) پذیرفته است.
سنیِ عارف؛ کسی است که به مسئله خلافت بلافصل آگاهی داشته، نزاع میان حضرت امیر و سایر خلفا در این مسئله را دانسته، با این علم و آگاهی است که دیگران را مقدم بر حضرت کرده و آنها را جانشین رسولالله میپذیرد. چنین فردی، به هیچ وجه «مستضعف» نیست.
سنیِ محب؛ کسی است که محبت به حضرت امیر و اولاد ایشان دارد، اما بنای بر تبری از اعداء ایشان را هم ندارد؛ یعنی محبت حضرت را با محبت اعداء او جمع کرده است.
با این توصیف؛ ویژگی اصلی تشیع «تولی و تبری» است که در «سنی» موجود نیست.
پس، سنی عارفی که در سیر و سلوک به مقصود رسیده است؛ کسی است که تولی به ولایت حضرت امیر و تبری از اعداء او ندارد، لیکن در سیر و سلوک الی الله طی طریق میکند.
ب) اگر در سیر و سلوک الی الله، امام معصوم (سلام الله علیه) نقش محوری داشته باشد، به این معناست که، تولی به ولایت امام برای سیر و سلوک «موضوعیت» داشته باشد، و بدون تولی و تبری، سیر و سلوک هیچ معنایی نداشته باشد؛ در این صورت، چگونه میتوان «سنی عارف» را به مقصد رسیده دانست؟
لاجرم، پاسخ باید این باشد که، هرچند سنی عارف، تولی و تبری ندارد، لیکن به آن حقیقتی که توجه میکند، حقیقتِ مقام امام است؛ یعنی، او تکویناً دارد با توجه به حقیقتِ مقام امام حرکت میکند، هرچند خود نمیداند و از آن غافل است.
ج) اگر، مناطِ سلوک، توجه به حقیقتِ مقام امام باشد، این امر درباره سایر عرفا نیز قابل تصور است؛ عارفان هندی، یهودی، مسیحی و... چنانچه درباره این عارفان ادعای وصول به مقصد بشود، همین مقدار کافی است که با «توجه به حقیقتِ امام» وصول آنها توجیهپذیر گردد؛ زیرا برای وصول به مقصد در سیرالی الله، تولی و تبری ظاهری که یک «شیعه» دارد، موضوعیت ندارد و ضروری نیست. آنچه برای سیر لازم است، توجه باطنی به حقیقتِ امام است که سنی عارف دارد و قابل جمع با غفلت از شخص امام است.
د) در پاسخ مذکور، وصول سنی عارف به مقصود پیشفرض گرفته شده و سپس این وصول توجیه گردیده است. درحالیکه، اگر مبنای تحلیل عرفان چنین باشد که، در ذات سیر و سلوک «تولی و تبری» موضوعاً اخذ شده و بدون تولی و تبری، سیر و سلوک الی الله واقع نمیشود، به هیچ وجه وصول یک سنی به مقصود، قابل قبول نخواهد بود. اما چون از عامه کسانی هستند که به عرفان و تصوف شهرت دارند، پس با تصرف در ناحیه مبنا و طرح «توجه به باطن امام»، تولی و تبری ظاهری را از موضوعیت انداخته و جایی برای آنها باز میکنند.
@monir_ol_din