eitaa logo
منـتــظـران‌الـمـه‍ــدی(عـج)
84 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
27 فایل
مولای من🌹 چشمان توپایان پریشانی هاست دست توکلیدقفل زندانی هاست ای یوسف گمگشته کجایی برگرد؟!دیدارتوآرزوی کنعانی هاست🙏 ارتباط با مدیر: @Sarbazemamzaman14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظات آخر زندگی مولایمان حسین بن علی (ع)😭 و حالا او تنها شد😢 تنها ترین امیر سپاه😔 به راست نگاه میکند به چپ نگاه میکند هیچ کس نیست همه رفتند و او با ۷۲ گل پر پر به معراج میرود😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯️امشب به صحرا بی کفن جسم شهیدان است 🕯️شام غریبان است 🕯️امشب نوای کودکان بر بام کیوان است 🕯️شام غریبان است 🕯️امشب به دشت کربلا نالان یتیمانند 🕯️تا صبح گریانند 🕯️امشب به روی کشته ها در ناله مرغانند 🕯️چون نی در افغانند 🕯️بر خاک بی غسل و کفن رعنا جوانانند 🕯️خوابیده عریانند 🕯️بر غربت اجسادشان عالم پریشان است 🕯️شام غریبان است -غریبان
ببار ای بارون ببار..mp3
5.04M
▪️ای امان.. ای امان.. ای امان.. عمه جان.. عمه جان.. عمه جان.. ای عمه... -غریبان
خیمه ها می سوزد و شمع شب تارم شده در شب بیماری ام آتش پرستارم شده ما که خود از سوز دل آتش به جان افتاده ایم از چه دیگر شعله ها یار دل زارم شده -غریبان -ماسک-میزنم
4_5823350520886068525.mp3
9.56M
🏴نوحه هفتادو دو پروانه🦋 🥀شام غریبان تسلیت🏴 ارباب بی کفن
🥀 در مغربی که طبل اسارت دمیده شد کار حرم دگر به جسارت کشیده شد مشعل به دست‌ها به حرم حمله‌ور شدند ناگه تمام آل عبا دربه‌در شدند غارت‌گران هنوز کفایت نمی‌کنند نعش حسین را که رعایت نمی‌کنند برقی به ساربان زد و در قتلگه دوید انگشت را به‌خاطر انگشتری برید ارباب بی کفن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨شب شام غریبان است حسین جانم 😭🕯 ✨دلم پیش تو سرگردان است💔😭 ✨شب بخیر ای حرمت شرح پریشانی من 🙏😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️🏴 هیئت تمــام شد ، همـه رفتند و تــو هنوز یک گوشه نشسته ای و خون گریه میکنی😢 شما هم برای جدت حسین علیه السلام شمع روشن کردی🕯 💔 الهی ، الهی ، الهی 🙏 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج✨🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴فتنه تکفیری در لبنان با آتش‌زدن پرچم عزای امام حسین(ع) 🔹شهر «الخلده» در جنوب بیروت از دو روز گذشته شاهد فتنه عناصر تکفیری و ضدشیعه است. ماجرا از آن جا شروع شد که روز پنج‌شنبه تعدادی از عناصر مشکوک با یورش به فروشگاه زنجیره‌ای «شبلی» اقدام به پاره کردن بنر عزاداران امام حسین(ع) کردند. 🔹پس از آن، عناصر مسلح، فروشگاه را به رگبار بسته و به آتش کشیدند تا اینکه درگیری میان آن‌ها و کارکنان فروشگاه آغاز شد. تاکنون در این درگیری‌ها دو تن از عناصر تروریستی کشته و سه تن دیگر زخمی شده‌اند.  🔹سرکردگی این تروریست‌ها را فردی با سابقه عضویت در داعش به دست دارد که اکنون در بازداشت نیروهای امنیتی است. او برای خود منطقه شبه‌خودمختاری تشکیل داده و بارها گفته که می‌خواهد این شهر را از شیعیان پاکسازی کند. 🔹علی‌رغم فتنه‌انگیزی سفارت‌خانه‌های عربستان و امارات مبنی بر اینکه حزب‌الله برای به راه انداختن جنگ فرقه‌ای اصرار دارد، منابع نزدیک به حزب‌الله گفته‌اند که بخشی از این درگیری‌ها نیستند و در آنها دخیل نبوده‌اند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درود بر شما به دوشنبه خوش آمدید ☀️ ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ خورشيدی 🎄 ۳۱ اوت ۲۰۲۰ 🌙 ۱۱ محرم ۱۴۴۲ قمری 🌸به نام آن خداوندی که 💜نور است رحیم است و 🌸کریم است و غفور است 💜خـــدای صبـح و ایـن 🌸شــور و طــراوت 💜که از لطفش دل ما 🌸در سُرور است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در رکاب حسین_۱۱.mp3
9.02M
💫 ۱۱ شب یازدهم؛ زینَب کبری، حضرت سجاد و من... ▪️با خوانش: مژده لواسانی ▪️به قلم: حاتمه سیدزاده ▪️تنظیم: پارسا کمالی ▪️طراح: محمدحسین ثباتی
‍ ✅احضار روح عمرسعد و معاویه توسط برادر علامه طباطبایی حاج سیدمحمد الهی فرزند آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی، برادر حضرت علامه می‌گوید: «یک روحانی بنام ادیب العلما در تبریز بود که به بنده نیز مأنوس بود و درعلوم غریبه نیز سر رشته داشت که اخیراً فوت نموده است. یک روز آمده بود به خانه‌مان و من نیز آن موقع در کبریت سازی مشغول بکار بودم عصر که به خانه برگشتم والده‌ام فرمودند که والد بزرگوارم (آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبایی) حال خوشی ندارد خانه‌مان آن موقع در دانشسرا قرار داشت طبقه دوم پیش پدرم رفتم و جویای حالشان شدم فرمودند: چیزی نشده فقط حالم کمی منقلب شده بود که درست شد. بالاخره چیزی نگفتند و من هم نفهمیدم. چند روز بعد که جناب ادیب العلما را دیدم ایشان از من در مورد اتفاقات آن روز پرسیدند گفتم بنده که بی خبرم. ادیب العلما برگشت گفت آن روز که آمده بودم خانه‌تان، پدرت در حالی که نشسته بود به این فکر می‌کرده که روح عمربن سعد را احضار نمایند ببینند که این ظالم چگونه تیپ و قیافه‌ای داشته و این غلط بزرگ غیرقابل بخشش را در مورد امام حسین (ع) و اهل بیت اش در صحرای کربلا مرتکب شده است. ادیب العلما می‌گوید در یک لحظه خانه‌ای که در آن نشسته بودم به یک ظلمتکده تبدیل شدو همه جای خانه را تاریکی فرا گرفت من از ترس پا به فرار گذاشتم یک آن فهمیدم که در پل منجم هستم بعداً برگشتم و در مورد ماوقع سؤال پرسیدم آقا فرمودند که روح عمرسعد ترسید و پا به فرار گذاشت. مادر بنده نیز به خیال اینکه فرار ادیب العلما از خانه به واسطه حال ناخوش پدرم بوده لذا با یکی از پزشکان تبریز به نام دکتر نقشینه برای مداوای پدرم تماس گرفته بود و دکتر پس از معاینه پدرم، حال پدرم خوب شده بود و بدین صورت همه چیز در خانه بهم خورده بود. در یکی از روزها یکی از این افرادی که پدرم می‌خواست در حضور وی یکی از ارواح را احضار نماید حاج میرستارآقا میر محمدی نامی بود. وی تعریف می‌کرد که یک روز با پدرم تصمیم گرفتند روح معاویه را احضار نمایند که در حین این جریان یکی از دوستان از درب خانه می‌خواست وارد شود خطاب به ما گفت که در اینجا چه خبر است این بوی بد مشمئز کننده از کجا می‌آید چگونه در این فضای آلوده نشسته‌اید؟ در این حالت رفت و فوراً یکی از پنجره‌ها را باز نمود. در حالیکه در اتاق چیز خاصی نبود فقط بوی روح کثیف معاویه بود که بواسطه احضارش همه جا را دربرگرفته بود. بله احضار ارواح یکی از کارهایی بود که پدرم می‌توانست آن را انجام دهد. در برابر احضار ارواح انسانهای ملعون، پدرم روح انسانهای بزرگ را نیز احضار می‌نمود مثلاً بارها خود شاهد بودم که چگونه روح مرحوم سیدعلی آقاقاضی را فرا می خواندو از ایشان پاسخ برخی از سوالاتش را می‌گرفت و با حاج سیدمحمد الهی طباطبائی فرزند حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائیاحضار ایشان، عطر و بوی خوشی در داخل اتاق می‌پیچید. یکبار یک ضایعه‌ای پوستی روی پای پدرم ظاهر شده بود به هر دکتر مراجعه نمود نتوانست برای آن چاره‌ای بیابد یکبار اراده نمود تا روح شیخ ابوعلی سینا را بخواند و از او بخواهد تا پایش را در میان جمع مداوا نماید ابوی می‌گفت بنده سؤالات علمی زیادی از ارواح علما و دانشمندان بزرگی همچون بوعلی سینا، سقراط، افلاطون، ارسطو و... کرده‌ام سوالاتی که اصلاً در حد و اندازه آنها هم نبود ولی آنها به درستی به این سؤالات پاسخ داده و پدرم همه این سؤال و جواب‌ها را در یک دفترچه‌ای یادداشت نموده و ثبت کرده است و دانشگاه علامه طباطبایی هم اکنون بر روی سرگذشت پدرم حضرت آیت الله سیدمحمدحسن الهی طباطبائی برنامه ریزی جامعی انجام داده قرار بر این شده است تا بصورت کتابی چاپ و منتشر گردد و بنده همه این سؤال و جواب‌ها را در اختیار این عزیزان قرار داده‌ام و آقای دکتر اسماعیل زاده از ارومیه در این مورد کار جامعی شروع نموده است.» ___________
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 داستان عجیب اولین کسی که با ولایت امیر المومنین مخالفت کرد یکی از مسائلی که در واقعه غدیر کمرنگ جلوه داده شده و در منابع اهل سنت هم هست، قضیه حارثه بن نعمان فهری است. در کتب تفسیر و حدیث وارد شده که وقتی رسول خدا(ص) در غدیر خم، امام علی(ع) را به ولایت منصوب کرد، خبر آن در اطراف پراکنده شد تا به گوش حارث بن نعمان فهرى رسید، حارث بى درنگ شتر خود را سوار شد و شرفیاب حضور رسول اللَّه(ص) شد، حضرت(ص) آن موقع در ابطح بود. حارث از شتر خود فرود آمد، بعد رو به پیامبر کرد، در حالى که حضرت(ص) میان جمعى از اصحابش بود، گفت: از ناحیه پروردگارت به ما دستور دادى که به وحدانیت خداوند و رسالت تو شهادت دهیم، ما نیز پذیرفتیم، آنگاه به ما گفتى چه و چه (و همه احکام را ذکر کرد) و ما قبول کردیم و این همه اطاعت از ما تو را کفایت نکرد تا دو بازوى پسر عمت را کشیده و او را بر همه ما سرورى دادى و گفتى: هر که من مولاى اویم، على مولاى او است! اینک آمده ‏ام از تو بپرسم، داستان سرورى پسر عمت از ناحیه خود تو است یا از ناحیه خداست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود: سوگند به خدایى که جز او معبودى نیست! آن نیز مانند همه دستوراتم از ناحیه خداست. حارث به سوى شتر خود برگشت و در حالى که مى ‏گفت: بار الها! اگر این مطلب حق است و از ناحیه تو است، سنگى از آسمان بر ما بباران و یا عذابى دردناک بر ما نازل کن! هنوز به شتر خود نرسیده بود که خدا او را هدف سنگ ریزه‏اى قرار داد، به طورى که از فرق سرش فرو رفت و از پائین تنش بیرون آمد و مرد. برخی گویند درباره همین واقعه در سوره معارج این دو آیه «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ» نازل شد. 📚 تفاسیر قرآن - سوره معارج