eitaa logo
پسرفاطمه(عج)
6.2هزار دنبال‌کننده
12.4هزار عکس
13.8هزار ویدیو
81 فایل
﷽ ❤ #اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ ‍ ⚠️ تبادل فقط باکانالهای مذهبی وآموزشی بالای 2 کا ادمین نظرات ، پیشنهادات و تبادل ⬅️ @SeydAli_Alavi تبلیغات ارزان ⬅️ @tabtarefe
مشاهده در ایتا
دانلود
#امام_زمانت_دنبال_رفیقه❗️ 🔹شیخ رجبعلی خیاط(ره) : امام زمان(ع) دنبال رفیق می گرده ، خوب شو ؛ خودش میاد و پیدات می کنه ✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️ رو کسی بجز حسین حساب نکن 👌 🎤 #حاج_حسین_سیب_سرخی ✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۵ ســيد حسين طحامي)کشتي گير قهرمان جهان( به زورخانه ما آمده بود و با .بچه ها
۶ ! بعد هم گفت: من کشتي نمي گيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين !حرف ها وكارها ارزش داره .بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتي ها را اعام کرد .شــايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود وقتي هم مي خواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟ ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين .کاري که امروز ديديد .ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد ابراهيم به خاطر خدا با اون ها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا .را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد ٭٭٭ داستان پهلواني هاي ابراهيم ادامه داشت تا ماجراهاي پيروزي انقاب پيش .آمد بعد از آن اکثر بچه ها درگير مســائل انقلاب شدند و حضورشان در ورزش .باستاني خيلي کمتر شد تا اينکه ابراهيم پيشــنهاد داد که صبح ها در زورخانه نماز جماعت صبح را .بخوانيم و بعد ورزش کنيم و همه قبول کردند بعد ازآن هر روز صبح براي اذان در زورخانه جمع مي شديم. نماز صبح را به جماعت مي خوانديم و ورزش را شروع مي کرديم. بعد هم صبحانه مختصري .و به سر کارهايمان مي رفتيم ابراهيم خيلي از اين قضيه خوشــحال بود. چــرا که از طرفي ورزش بچه ها .تعطيل نشده بود و از طرفي بچه ها نماز صبح را به جماعت مي خواندند هميشــه هم حديث پيامبر گرامي اســام را مي خواند:» اگر نماز صبح را به ».جماعت بخوانم در نظرم از عبادت و شب زنده داري تا صبح محبوبتر است با شروع جنگ تحميلي فعاليت زورخانه بسيار کم شد. اکثر بچه ها در جبهه .حضور داشتند ابراهيم هم کمتر به تهران مي آمد. يکبار هم که آمده بود، وســائل ورزش باســتاني خــودش را برد و در همان مناطق جنگي بســاط ورزش باســتاني را .راه اندازي کرد زورخانه حاج حســن تــوکل، در تربيت پهلوان هاي واقعــي زبانزد بود. از بچه هاي آنجا به جز ابراهيم، جوان هاي بســياري بودند که در پيشگاه خداوند !پهلوانيشان اثبات شده بود آن ها با خون خودشان ايمانشان را حفظ کردند و پهلوان هاي واقعي همين ها .هستند ،دوران زيبا و معنوي زورخانه حاج حسن در همان سال هاي اول دفاع مقدس با شهادت شهيد حسن شهابي)مرشــد زورخانه( شهيد اصغررنجبران)فرمانده تيپ عمار( و شــهيدان ســيدصالحي، محمدشــاهرودي، علي خرّمدل، حسن ،زاهدي، ســيد محمد سبحاني، سيد جواد مجد پور، رضاپند، حمدالله مرادي رضا هوريار، مجيد فريدوند، قاســم كاظمي و ابراهيم و چندين شهيد ديگر و همچنين جانبازي حاج علي نصرالله، مصطفي هرندي وعلي مقدم و همچنين .درگذشت حاج حسن توکل به پايان رسيد مدتــی بعد با تبديل محل زورخانه به ســاختمان مســکوني، دوران ورزش .باستانی ما هم به خاطره ها پيوست 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خیلی مقاومید لامصبا تانک بود تا حالا ترکیده بود 😂 #طنز 🆔 @montazar 🔥
☀️ #حدیث_مهدوی☀️ 💎امام على عليه السلام : 🔔 إنتَظِرُواالفَرَجَ ولاتَیأَسوا مِن رَوحِ الله ☘ در انتظار فرج باشید و از رحمت خداوند نومید نشوید. 📚 #بحارالانوار ✅ @montazar
از چیست؟ ❌ رفع حصر، ورود زنان به ورزشگاههای مردانه، سند 2030، خشونت علیه زنان، تعامل با دنیا و...؟ همه بهانه است ⬅️هدف مجادله ها روشن است ←تضعیف نظام ولایی ✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 دانلود #کلیپ 📝 موضوع : #عروس_زهرا (مادر امام زمان) «« قسمت اول »» 📌خلاصه سخنرانی استاد #رائفی_پور در روایت عهد ۴٩ ✅ @montazar
#سه_شنبه ‌ها و دلم #جمڪرانی از احساس سه ‌شنبه ‌ها و نسیمی پـراز شمیم یاس چڪیده اشڪ فراقت به روی گونه ی من چه قیمتی شده اشڪم، شبیہ یڪ الماس ✨ #اَللّهُمَّ_عَجِّلْ_لِوَلَیَّکَ_الْفَرَج ✨ ✅ @montazar
آیت‌الله مجتهدی‌(ره) : در حدیث داریم که #اجابت_دعا در #لقمه _حلال است لقمه حلال بخور آنوقت آهسته هم بگویی الهی العفو خدا قبول می‌کنه ✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_صوت_مهدوی 💽 #داستان جالب از عنایت امام زمان(؏ـج) به شخصی که آقا متوسل شد.... ❣ #یا_اباصالح ❣ 👌 #بسیار_زیبا 🖥 ببینید و نشر دهید📡 ✅ @montazar
⚫️امام هادي«ع» 🌺اگر قبر عبد العظيم را در شهر ری زيارت كني چنان است كه گويي امام حسين عليه السلام را زيارت كرده اي 📚كامل الزيارات،ص۳۲۴ #وفات_حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع #تسلیت_باد💔 ✅ @montazar
4_5886753970570921330.mp3
4.35M
🎧🎧 👆 ✅زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی 🔴 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ 🔹 🔹 @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۶ ! بعد هم گفت: من کشتي نمي گيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا كمي مكث كرد و به
۷ بازوان قوي ابراهيم از همان اوايل دبيرســتان نشــان داد که در بســياري از .ورزش ها قهرمان اســت. در زنگ هاي ورزش هميشــه مشــغول واليبال بود .هيچکس از بچه ها حريف او نمي شد يک بار تک نفره در مقابل يک تيم شش نفره بازي کرد! فقط اجازه داشت .که سه ضربه به توپ بزند همه ما از جمله معلم ورزش، شــاهد بوديم که چطور پيروز شد. از آن روز .به بعد ابراهيم واليبال را بيشتر تک نفره بازي مي کرد .بيشتر روزهاي تعطيل، پشت آتش نشاني خيابان 17 شهريور بازي مي کرديم .خيلي از مدعي ها حريف ابراهيم نمي شدند ،اما بهترين خاطره واليبال ابراهيم بر مي گردد به دوران جنگ و شهرگيانغرب .در آنجــا يک زمين واليبال بود که بچه هاي رزمنــده در آن بازي مي کردند يک روز چند دســتگاه ميني بوس براي بازديــد از مناطق جنگي به گيان .غرب آمدند که مســئول آن ها آقاي داودي رئيس ســازمان تربيت بدني بود .آقاي داودي در دبيرستان معلم ورزش ابراهيم بود و او را کامل می شناخت ايشان مقداري وسائل ورزشي به ابراهيم داد و گفت: هر طور صاح مي دانيد مصرف کنيد. بعد گفت: دوســتان ما از همه رشته هاي ورزشي هستند و براي .بازديد آمده اند ابراهيم کمي براي ورزشــکارها صحبت کرد و مناطق مختلف شــهر را به .آن ها نشان داد. تا اينکه به زمين واليبال رسيديم .آقــاي داودي گفت: چند تــا از بچه هاي هيئت واليبال تهران با ما هســتند نظرت برای برگزاري يك مسابقه چيه؟ ســاعت ســه عصر مسابقه شروع شــد. پنج نفر که سه نفرشــان واليباليست حرفــه اي بودند يک طــرف بودند، ابراهيم به تنهائــي در طرف مقابل. تعداد .زيادي هم تماشاگر بودند ابراهيم طبق روال قبلي با پاي برهنه و پاچه هاي بالا زده و زير پيراهني مقابل .آن ها قرار گرفت. به قدري هم خوب بازي کرد که کمتر کسي باور مي کرد بازي آن ها يک نيمه بيشتر نداشت و با اختاف ده امتياز به نفع ابراهيم تمام .شد. بعد هم بچه هاي ورزشکار با ابراهيم عکس گرفتند آن ها باورشان نمي شــد يک رزمنده ساده، مثل حرفه اي ترين ورزشکارها .بازي كند يكبــار هم در پادگان دوكوهــه براي رزمنده ها از واليبــال ابراهيم تعريف كردم. يكي از بچه ها رفت وتوپ واليبال آورد. بعد هم دو تا تيم تشــكيل داد .و ابراهيم را هم صدا كرد او ابتدا زير بار نمي رفت و بازي نمي كرد اما وقتي اصرار كرديم گفت: پس !همه شما يكطرف، من هم تكي بازي مي كنم ،بعــد از بازي چند نفر از فرماندهان گفتند: تا حــالا اينقدر نخنديده بوديم ابراهيم هر ضربه اي كه مي زد چند نفر به سمت توپ مي رفتند و به هم برخورد !مي كردند و روي زمين مي افتادند .ابراهيم درپايان با اختاف زيادي بازي را برد 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◻️💛◻️ ❣سلام مولای من 🎋بیا که لعل و گهر در نثار مقدم تو 🎋ز گنج خانه دل می‌کشم به روزن چشم ◻️جانم ◻️ز فِراق ◻️بی ◻️قرار است: بیا 🌹 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌹 ✅ @montazar
4_5785260620601362689.mp3
4M
◽️🔹◽️ ▪️به مناسبت وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام (15 شوال)؛ الله مرعشی نجفی. @montazar ◽️🔹◽️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ویدئو فوق العاده دلنشین❣ 🎼 شهادت دادن حمزه سیدالشهدا بر ولایت حضرت علی( ع ) 🎤 #استاد_پناهیان #شهادت_حمزه_سیدالشهدا_تسلیت🏴 🖥 ببینید و نشر دهید📡 ✅ @montazar
✨﷽✨ ✅ واقعی مرد دهاتی با ✍اسمش علی بود و از سادات، صدایش می کردند آ سید علی، دهاتی بود و کم سواد، اما عجيب صفای باطنی داشت، همشهری و هم دهاتی همین شیخ حسنعلی نخودکی خودمان خودش تعریف می کند جمعه صبحی اول طلوع خورشید به بالای تپه ای رفتم کنار چشمه ای و عریضه ای، نامه ای،نوشتم برای امام زمانم که آی آقا جان! سنم دارد بالا می رود و هنوز صاحب فرزندی نشدم... کاغذ را که نوشتم پرت کردم سمت چشمه، باد گرفت و نامه را چسباند به عبایم، دو سه باری آمدم کاغذ را به داخل چشمه بیاندازم اما هر بار نمی شد، به دلم افتاد کاغذ را بردارم و بخوانم، برداشتم، نگاه كردم ديدم كه جواب من همان وقت آمده است؛ قبل از اينكه به آب برسد؛ داخل کاغذ نوشته است: خداوند دو فرزند نصيب شما ميكند كه يكي از آن ها منشأ خدمات خواهد بود. 💥قربانشان رَوَم برایشان فرقی نمی کند مدیر باشی، تاجر باشی یا یک روستایی بی سواد، دلت که پاک باشد تحویلت می گیرند و آبرومندت می کنند،در این قحطیِ محبت یک رفيقِ بی غلُّ غش می خواهند امام زمان تا رفاقت را در حقش تمام کنند. چقدر نگاه زهرایی تان را می خواهم آقا جان دلم برایِ کسی می تپد بیا ای دوست بیا که من به تو بیش از همیشه محتاجم 📚برداشتی آزاد از سخنان استاد اخلاق شیخ جعفر ناصری 💕join ➣ @montazar ❣ سهم تبلیغی شما: حداقل ارسال به یک نفر❣
📜 #آیه_گرافی ✨رَبِّ اَدخِلنی مُدخَلَ صِدقِِ ✨وَ اَخرِجنی مُخرَجَ صِدقِِ ✨وَجعَل لی مِن لَدُنکَ سُلطاناً نَصیرًا پروردگارا؛ مرا در هر کاری به درستی داخل کن و به درستی از آن خارج ساز و از جان خود برای من نیرویی غالب قرار ده که یاریم کند. ✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ_استاد_رائفی_پور 🔮 « عروس زهرا (مادر امام زمان)» قسمت دوم 🔺خلاصه سخنرانی استاد در روایت عهد ۴٩ ✅ @montazar
🔄 لوح| به اسلام برگردید! 🔻 رهبرانقلاب: امروز مسئله‌ی #فلسطین جزو مسائل درجه‌ی اوّل بلکه مسئله‌ی اوّل دنیای اسلام است، آن وقت اجلاس تشکیل میدهند به دستور آمریکا برای نابود کردن مسئله‌ی فلسطین! حکام بحرین و سعودی اگر توبه کنند، راه برگشتن باز است: اِلَّا الَّذینَ تابوا وَ اَصلَحوا؛ (بقره:۱۶۰) اگر اصلاح کنند و آن فسادهایی را که ایجاد کردند اصلاح کنند. ✅ @montazar
✍آیت‌‌الله مجتهدی: 💫شخصی شنید که غیبتش را کرده اند ، کت و شلوار ، و شیرینی خرید و به عنوان چشم روشنی برای غیبت کننده فرستاد. 💠شخـص غیبت کننده پرسید: چرا به من چـشم روشنی داده ای؟! 💥جـواب داد: شما ۴٠ روز ، تمامی نـماز و روزه و عباداتت را به مـن دادی و من به جایش این هـدیه را برای شما فرستادم! #باعلماء 💠 @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۷ بازوان قوي ابراهيم از همان اوايل دبيرســتان نشــان داد که در بســياري از .و
۸ تقريباً سال 1354 بود. صبح يک روز جمعه مشغول بازي بوديم. سه نفرغريبه جلو آمدند و گفتند: ما از بچه هاي غرب تهرانيم، ابراهيم کيه!؟ بعد گفتند: بيا بازي سر 200 تومان. دقايقي بعد بازي شروع شد. ابراهيم تک .و آن ها سه نفر بودند، ولي به ابراهيم باختند همان روز به يكي از محله هاي جنوب شــهر رفتيم. ســر 700 تومان شــرط بستيم. بازي خوبي بود و خيلي سريع برديم. موقع پرداخت پول، ابراهيم فهميد .آن ها مشغول قرض گرفتن هستند تا پول ما را جور كنند يكدفعه ابراهيم گفت :آقا يكي بياد تكي با من بازي كنه. اگه برنده شــد ما پول نمي گيريم. يكي از آن ها جلو آمد و شــروع به بازي كرد. ابراهيم خيلي !ضعيف بازي كرد. آنقدر ضعيف كه حريفش برنده شد همه آن ها خوشحال از آنجا رفتند. من هم كه خيلي عصباني بودم به ابراهيم :گفتم:آقا ابــرام، چرا اينجوري بازي كردي؟! باتعجــب نگاهم كرد وگفت !مي خواستم ضايع نشن! همه اين ها روي هم صد تومن تو جيبشون نبود هفتــه بعد دوباره همان بچه هاي غرب تهران با دو نفر ديگر از دوستانشــان .آمدند. آن ها پنج نفره با ابراهيم سر 500 تومان بازي کردند ابراهيم پاچه هاي شلوارش را بالا زد و با پاي برهنه بازي مي کرد. آنچنان به !توپ ضربه مي زد که هيچکس نمي توانست آن را جمع کند آن روز هم ابراهيم با اختاف زياد برنده شد شــب با ابراهيم رفته بوديم مسجد. بعد از نماز، حاج آقا احکام مي گفت. تا :اينكه از شرط بندي و پول حرام صحبت کرد و گفت: پيامبر مي فرمايد هر کس پولي را از راه نامشروع به دست آورد، در راه باطل و حوادث سخت« و نيز فرموده اند: »کسي که لقمه اي از حرام بخورد نماز چهل شب و دعاي .»از دست مي دهد .»چهل روز او پذيرفته نمي شود ابراهيــم با تعجب به صحبت ها گــوش مي كرد. بعد با هم رفتيم پيش حاج آقا وگفت: من امروز ســر واليبال 500 تومان تو شــرط بندي برنده شدم. بعد هم ماجــرا را تعريف کرد و گفت: البته اين پول را به يك خانواده مســتحق !بخشيدم .حاج آقا هم گفت: از اين به بعد مواظب باش ، ورزش بکن اما شرط بندي نکن :هفته بعد دوبــاره همان افراد آمدند. اين دفعه با چند يار قوي تر، بعدگفتند !اين دفعه بازي سر هزارتومان ابراهيم گفت: من بازي مي کنم اما شــرط بندي نمي کنم. آن ها هم شــروع کردند به مســخره کردن و تحريک کردن ابراهيم و گفتند: ترسيده، مي دونه ...مي بازه. يکي ديگه گفت: پول نداره و ابراهيم برگشت وگفت: شرط بندي حرومه، من هم اگه مي دونستم هفته هاي ،قبل با شــما بازي نمي کردم، پول شما رو هم دادم به فقير، اگر دوست داريد .بدون شرط بندي بازي مي کنيم .که البته بعد از کلي حرف و سخن و مسخره کردن بازي انجام نشد دوســتش می گفت: بــا اينكه بعد از آن ابراهيم به ما بســيار توصيه كرد كه شــرط بندي نكنيد. امــا يكبار با بچه هاي محله نازي آباد بــازي كرديم و مبلغ ســنگيني را باختيم! آخــرای بازي بود كه ابراهيم آمد. به خاطر شــرط بندي .خيلي از دست ما عصباني شد از طرفي ما چنين مبلغي نداشــتيم كه پرداخت كنيم. وقتي بازي تمام شــد ابراهيم جلو آمد وتوپ را گرفت. بعدگفت: كســي هســت بياد تك به تك بزنيم؟ از بچه هاي نازي آباد كســي بود به نام ح.ق كه عضو تيم ملي وكاپيتان تيم برق بود. با غرور خاصي جلو آمد وگفت: سَرچي!؟ .ابراهيم گفت: اگه باختي از اين بچه ها پول نگيري. او هم قبول كرد ابراهيــم به قدري خوب بازي كرد كه همه ما تعجب كرديم. او با اختاف !زياد حريفش را شكست داد. اما بعد ازآن حسابي با ما دعوا كرد 💕join ➣ @montazar 🔹 🔹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا