#سیاحتغرب ۱۵
برگشتم به نزد هادی، دیدم اسبی با زین مرصّع (گوهر نشان) و لجام طلا در قصر بسته شده. از هادی پرسیدم: این اسب از کیست؟
هادی تبسّم نموده گفت: عیالت برای تو فرستاده، و این همان رحمت حقّ است که به صورت اسب درآمده است، و دراین منازل که پیاده رفتن صعوبت دارد، هیچ چیز بهتر از اسب سواری نیست، خصوص منزل اوّل.
و دعای تو نیز درباره آنها مستجاب شد و آنها بعد از این در رفاه و آسایش خواهند بود.
ببین یک رفتن تو چطور برای جمعی سبب خیرات شد، ولی در جهان غفلت غالباً از خواصّ مراوده غافلند، با آن تأکیدات پیغمبرصلی الله علیه وآله در این موضوع که اگر سه روز بگذرد و از حال یکدیگر نپرسند، رشته اخوّت ایمانی بین آنها پاره می گردد.
هادی گفت که باید حرکت نمود. برخاستم اسب را سوار شدم و عصا را به دست گرفتم و سپر را به پشت علاقه (آویزان) نمودم.
هادی تذکره و جواز راه را به من داد و حرکت نمودیم.
از حدود شهر که خارج شدیم، در اراضی گِل و باتلاق واقع شدیم، و در دو طرف راه تا چشم کار می کرد به شکل بوزینه جانورانی بودند، ولی همه آدم بودند، زیرا بدنشان مو نداشت و دم نداشتند و مستوی القامه بودند، ولی به شکل بوزینه و از فرج هایشان (آلت تناسلی) چرک و خونِ جوشیده بیرون می شد.
از هادی پرسیدم: این چه زمینی است؟
و این جانوران کیانند که از دیدن آنها و تعفّن و کثافات شان دل آدم به شورش می آید و نَفَس قطع می شود؟
گفت: زمین، زمین شهوت است و اینها زناکارانند، از راه بیرون نشوی که گرفتار می شوی.
مرا وحشت گرفت، لجام اسب را محکم گرفتم که مبادا از راه جادّه مستقیم بیرون رود، گرچه راه مستقیم و هموار بود، ولی پر گِل و لجن بود و گاهی اسب تا ساق فرو می رفت.
با خود گفتم: چه خوب شد که اسب در این منزل به من داده شد، وخدا رحمت کند عیالم را که آن را برایم فرستاد! «راست گفت رسول خداصلی الله علیه وآله: هر کس ازدواج کند، قطعاً نصف دین خود را حفظ کرده است.»
و خداوند فرموده است:
🌱 «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ» (بقره/۱۸۷)؛ همسرتان برای شما پوشاننده عیوب و بازدارنده از بدی های است و شما نیز برای همسرتان اینگونه اید.
می دیدم بعضی از جانوران به کلّه از دار آویخته شده اند و مذاکیر (آلت های تناسلی) آنان با میخ های آهنین به دار کوبیده شده است، و بعضی ها را علاوه بر این، با شلّاق های سیمی می زنند و آنها مانند سگ صدا می کنند و کسانی که آنان را می زنند، می گویند:
🔸 «إِخْسَئُوا فِیها وَلا تُکَلِّمُونِ» (مؤمنون/۱٠۸)؛ [ای سگان] دور شوید و با من سخن نگویید.
🔸 «وَلَوْ تَری إِذِ المُجْرِمُونَ ناکِسُوا رُؤُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ، رَبَّنا أَبْصَرْنا وَسَمِعْنا فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً إِنّا مُوقِنُونَ» (سجده/۱۲)؛ و ای کاش می دیدی وقتی مجرمان در پیشگاه پروردگارشان سر به زیر افکنده و می گویند: پروردگارا! دیدیم و شنیدیم، پس ما را [به دنیا]بازگردان تا کار شایسته انجام دهیم، ما [اینک به قیامت]یقین داریم!
دیدم که سیاهان رسیدند، بعضی حمله می کردند که مسافرین را از راه بیرون کنند، و بعضی مرکوبان را رم می دادند، و بعضی را وانمود می کردند که از خشکی زمین کنار راه بروند.
و من می دیدم زمین کنار راه که سواره سیاهان از آنجا می رفتند، به طوری خشک بود که جای سمّ اسب های شان پیدا نمی شد، حتّی انسان میل می کرد که از کثرت لجن میان راه از کناره راه برود، مع ذلک ملتزم بودیم به همان کلام هادی، لجام اسب ها را محکم داشتیم که مبادا از راه بیرون روند.
و می دیدیم بعضی از مسافرین که به وسیله سیاهان از راه بیرون رفتند، پس از چند قدمی تا گردن به لجن ها و باتلاق ها فرو می رفتند، به طوری که بیرون شدنشان مشکل بود و اگر کسی هم با زحمت بسیار بیرون می شد، بدنشان به لجن های سیاه آلوده بود و پس از دقیقه ای، لجن ها گوشت بدنشان را آب می کرد و از داغی و حرارت به زمین می ریخت و معلوم می شد که این نه تنها لجن است، بلکه همچون قلیاب و قیر و یا قطران است.
از وحشت، در گرفتن لجام اسب احتیاط می کردم و می گفتم: «خدا را ستایش که مرا از گروه هلاک شدگان قرار نداد.» و می شنیدم که مسافرین به آواز بلند تشکّر می کنند.
به هادی گفتم: گفته پیغمبر است که: اگر مبتلا را دیدی، آهسته شکر حق گوی که او نشنود و دلش نسوزد.
هادی گفت: آن حکم دنیا بود که اهل لا إله إلّا اللَّه در ظاهر محترم بودند، ولی در اینجا که روز جزا و سزاست، باید بلند تشکّر نمود که افسوس و غصّه شخص مبتلا بیشتر شود، و کلّیه آنچه در غیب و مستور بوده، تدریجاً ظاهر و روشن گردد.
... ادامه دارد
#معاد #آخرت #زندگی_پس_از_زندگی
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
12.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال دلم همیشه روبراهه
وقتی حسین حسین رو زبونمه
#نماهنگ📺
#سید_رضا_نریمانی🎙
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
مداحی آنلاین - نماهنگ پناه - نریمانی.mp3
4.3M
حال دلم همیشه روبراهه
وقتی حسین حسین رو زبونمه
#استودیویی🔊
#سید_رضا_نریمانی🎙
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ پدرمادرهای خیانتکار!
❗️چرا بچه رو لای پر قو بزرگ کردن یک اشتباه مهلکه؟!
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فقط_برای_تو
🌊 تنوع در خلقت «سفره ماهی»
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
کارگاه تفکر ۲۹.mp3
11.18M
#کارگاه_تفکر ۲۹
آنچه در پادکست بیست و نهم میشنوید :
-چرا دروغ گفتن به خدا ممکن نیست؟
-فهم صفات شاهد و شهید بودن خدا؛ چگونه ما را به صلح با دیگران میرساند؟
-چگونه میتوان خدا را در تمام جلوههایش دید؟
منبع پادکست : جلسه ۱۲ از کارگاه تفکر
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️چرا همسرم بهم کم توجه شده ؟
#استوری | #استاد_شجاعی
منبع : مبحث سکوت و جدل
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 عملیات بارور سازی ابرها با تکنولوژی های تماماً ایرانی
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59
✅ برگزیدگان #مسابقۀ_کتابخوانی ۷۰ بخش سؤالات تستی
📌 نفر اول سرکار خانم صرف ناز زعفرانی از آذربایجان غربی-شاهین دژ
برنده ۹۰۰۰۰۰ ریال وجه نقد
📌 نفر دوم آقای حامد محمدرجبی از مشهد
برنده ۸۰۰۰۰۰ ﷼ وجه نقد و یک جلد کتاب
📌 نفر سوم آقای عبدالعظیم محمدی از کهگلویه و بویر احمد -باشت
برنده ۷۰۰۰۰۰ ریال وجه نقد
✅ برگزیدگان بخش تاثیرگذارترین جمله کتاب
📌 نفر اول خانم زهرا سادات سجادی از قم
برنده ۸۰۰۰۰۰ ﷼ وجه نقد
📌 نفر دوم خانم سهیلا نوری شعار از استان مرکزی تفرش
برنده ۶۰۰۰۰۰ ﷼ وجه نقد
📌 نفر سوم سرکار خانم طاهره برزگر از همدان ملایر
برنده ۵۰۰۰۰۰ ﷼ وجه نقد
واحد مسابقات مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت فدک سبز طوس: ۰۹۰۲۸۸۷۳۵۳۶
@mosabeghat_farhangi
🌏 ندای مُنْتَظَر
@montazar_59