روایت دلدادگی
قسمت ۸۸🎬 :
سهراب با تمام توان شمشر را بالا برد و ناگهان خنده کنان شمشیر را داخل غلافش کرد و جلوتر آمد و همانطور که سر رخش را به سینه می چسپاند و با دستانس او را نوازش می کرد گفت : تو بودی پسر؟!.اینهمه مدت تو در پی من بودی و من بی خبر می تازاندم؟!
رخش که انگار حرفهای سهراب را میفهمد ، شیهه ای کوتاه کشید و پوزه اش را به صورت سهراب مالید.
سهراب بوسه ای بر پیشانی او زد و همانطور که افسارش را در دست میگرفت گفت : بیا برویم رفیق..
و نزدیک گاری شد و اسب گاری را که مشخص بود خسته است، هی کرد و آرام آرام به جلو رفتند.
کمی از تپه ی شنی فاصله گرفتند و ناگهان سهراب متوجه موقعیت خطیر خود شد.
دور تا دور او تا چشم کار میکرد ،بیابان بود و شوره زار....
سهراب نفسش را محکم بیرون داد و رو به رخش گفت : خدای من ، آنقدر هول و هراس گریختن داشتم که نفهمیدم از کجا آمده ام به کجا پا می گذارم...
الان چه کنم؟ به کدام طرف برویم؟!
اندکی بر جای خود ایستاد و عاقبت انتخاب راه را به اسبش واگذار کرد و گفت : ببین رفیق راه ، من آدمم و آدمیزاد در بند چیزهایی ست که می بیند و می شنود ، اما می گویند اسبها احساسات قوی دارند و بوی آب و علف را از صد فرسخی حس می کنند ، حالا این گوی و این میدان ، تو جلودار من بشو و من به راهی میرم که تو بروی...
رخش راهی را که میرفت ، مستقیم ادامه داد و سهراب هم به دنبال او راه افتاد..
ساعتی دیگر گذشت و اشعه های خورشید تیزتر از همیشه بر آنان فرود می آمدند ، برای سهراب دیگر خورشید منبع نور و گرمای او زندگی بخش نبود ،بلکه گرمایش،جهنم را به خاطر او می آورد و هر لحظه تشنه و تشنه تر می شد.
نه آبی همراه داشت تا لبی تر کند و نه قوتی که از مرگ بگریزد ، تنها چیزی که سهراب همراه داشت و به خاطر بدست آوردن آن دست به خطر زد .
گنجینهٔ باارزش تاجر علوی بود که او فکر میکرد زندگی اش را نجات می دهد و تا هفتاد نسل هم زندگی فرزندانش را تضمین می کند ، اما اینک که این گنجینه را در دست داشت ، می فهمید که تعبیرش از زندگی و سعادت چقدر اشتباه بوده ....
او الان حاضر بود ، نصف یا حتی تمام گنج را به کسی بدهد ، که جرعه ای آب به او بنوشاند و سهراب را به کوره دهی برساند ...
دیگر به جایی رسید که اندک رمق اسبی که گاری را به دنبال خود می کشید از دست رفته بود و دیگر این اسب هم فرمانبرداری نمی کرد و بر جای خود ایستاد.
رخش هم شیهه ای کشید و انگار او هم توانش تحلیل رفته بود و او هم کنار گاری ایستاد.
سهراب که از شدت تشنگی و بی رمقی و تابش اشعه های خورشید ،دنبال سایه ای برای اندکی آسودن می گشت ، خود را به زیر گاری کشانید .
درست است که گرمای شن های داغ بیابان بر جانش می نشست اما در پناه سایهٔ گاری از گزند اشعه های سوزان آفتاب در امان بود.
بعد از اندکی استراحت ، ناگاه ،گاری تکان شدیدی خورد و صدای کوبیده شدن چیزی بر زمین بلند شد.
سهراب اندکی نیم خیز شد و از زیر چرخ های گاری جلویش را نگاه کرد و متوجه شد ، اسب گاری از تشنگی مُرده......
ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨
روایت دلدادگی
قسمت ۸۹🎬 :
شاهزاده فرهاد ، مانند مرغی سرکنده مدام به این طرف و آن طرف میرفت ، انگار نگران موضوعی بود ، در همین هنگام سواری خاک آلود وارد قصر شد و مستقیم به سمت عمارت شاهزاده فرهاد رفت و با شتاب خود را به سالنی که او در انتظارش بود رسانید.
با باز شدن درب سالن صدای خدمتکار بلند شد : قربان قاصدی....
فرهاد با هیجان به وسط حرفش پرید و گفت : بگو داخل شود...
مرد قاصد که مشخص بود خستهٔ راه است ، نزدیک فرهاد شد و سلامی بلند بالا نمود و سری به نشانهٔ ادب فرو آورد وگفت : قربان ،طبق دستور شما ،شاهزاده خانم و دایهٔ ایشان را به سلامت به محل شکارگاه رساندیم و پس از استقرار ایشان ، طبق امر جنابتان، فی الفور راه افتادم تا خبر سلامتی ایشان را به شما برسانم.
شاهزاده فرهاد ، لبخندی زد و همانطور که نفس راحتی می کشید ، با اشاره دستش او را مرخص نمود و گفت : سپاسگزارم ، بروید و استراحت کنید و از این موضوع با احدالناسی حتی خود حاکم هم سخنی نگویید.
مرد قاصد چشمی گفت و از درب خارج شد.
صبح زود بود و فرنگیس که تازه دیشب به محل شکارگاه که در دامنهٔ کوه های سر به فلک کشیده بود ،رسیده بود، از اتاق خارج شد و همانطور که صدایش را بلند می کرد گفت : ننه سروگل...من میرم با اسب ،اطراف کمی سوارکاری کنم ، تا تو ناشتا آماده کنی ، من هم رسیدم.
سرو گل، شتابان خود را به او رسانید وگفت : ننه قربانت شود ، اندکی صبر کن ، با دل گشنه که سوار کاری نمی چسپد....
فرنگیس دستی به گونه های سرخ و سفید وچروک پیرزن کشید و گفت : یک صبح دل انگیز است و یک سوارکاری.... عجیب می چسپد ننه....
و با زدن این حرف ، خود را از عمارت بیرون انداخت و به سمت مردی که افسار اسب سفید و زیبای فرنگیس را در دست داشت رفت، افسار را گرفت و کمی جلوتر در پناه درختی با یک جست خود را به روی اسب نشاند و بی مهابا شروع به تاختن نمود.
فرنگیس که نسیم دلپذیر صبحگاهی او را سرحال آورده بود ، همانطور که میتاخت با صدای بلند می گفت :هوووووو....یهوووووو....ای جاااان...
وبی خبر از این بود که صدای زیبای او شخصی دیگر را متوجه فرنگیس نموده بود...
شخصی که او هم مخفیانه و برای تمدید اعصاب و گریز از واقعه ای دل آزار به آنجا پناه آورده بود.
دو چشم از پناه درختی کهنسال ، ناباورانه به فرنگیس خیره شده بود و آرام زیر لب زمزمه می کرد: خدای من؟! امکان ندارد....شاهزاده خانم؟! او باید اینک در مجلس عروسی باشد ، آخر قرار بود هفت شبانه روز ،مجلس جشن برپا باشد....یعنی من خواب نیستم؟
و با زدن این حرف ، اسبش را هی کرد و آرام آرام به تعقیب فرنگیس پرداخت تا ببیند اشتباه نکرده و این دخترک ، شاهزاده خانم هست یا نه؟!
ادامه دارد....
📝به قلم :ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨
روایت دلدادگی
قسمت ۹۰🎬:
فرنگیس با شادیی کودکانه ، کنارهٔ کوه را که چشمه ای گورا بود، نشان کرد و با سرعت می تاخت.
بهادرخان هم ناباورانه و آرام آرام در پناه درختان ،به دنبال او روان شده بود ، آتشی که درون دل بهادرخان به پا شده بود و الان داشت یواش یواش سرد میشد ، با دیدن فرنگیس ،گویی دوباره گُر گرفته بود.
آخر ازدواج با فرنگیس برای او بسیارمهم بود ، جدا از اینکه این دخترک زیبا بر دل هر جوان زیبا پسندی می نشست، اما بهادر خان می خواست با ازدواجش هم به پول و پله ای بسیار دست یابد و هم جا پای خود را درحکومت خراسان محکم کند، او نقشه ها داشت و برای حاکم شدن خودش بر خراسان بزرگ خیالها بافته بود که اولین قدم برای رسیدن به آن تخیلات شاهانه، ازدواج با پری روی دربار بود و علی رغم تلاش زیادی که کرده بود ، ناگهان روزی در کمال ناباوری ، قاصد روح انگیز سر رسید وجواب رد به خواستگاری او داد و مژدهٔ عروسی فرنگیس و مهرداد را در بوق و کرنا کرد.
درست است که بهادرخان برای ازدواج با فرنگیس حاضر بود با همه بجنگد ، اما مهرداد فرق می کرد ، او عزیز دردانه و رفیق گرمابه و گلستان شاهزاده فرهاد بود...
حال که بهادرخان ،فرنگیس را به تنهایی و بی خبر در اینجا میدید ، شصتش خبر دار شد که اتفاقی افتاده ، باید سر در می آورد چه شده؟
الان بهادرخان امیدوارتر از همیشه ، با ذوقی که در دلش افتاده بود به دنبال ،شاهزاده خانم ،اسب می راند.
فرنگیس رد آب را گرفت و به صخره ای که از زیر آن چشمه آب جاری بود رسید.
بی درنگ از اسب به زیر آمد ، دستی به پهلوی اسب سفیدش کشید و گفت : برو برفی...برو آزادانه از این علف های تازه بخور و من هم به بالای صخره میروم تا آب گوارا بنوشم.
فرنگیس چون بچه آهویی سرحال،جست و خیز کنان خودش را به کنار چشمه رساند.
خیره در آینهٔ آب ، به یاد آن جوان پهلوان افتاد که روزگاری بود ، دل در گرو مهرش سپرده بود.
فرنگیس همانطور که خیره به عکس چشمان زیبایش در آب چشمه بود با صدای بلند گفت : آخر توکجایی؟ بودی هااا....کجا یک باره غیبت زد؟
مگر نمی دانی من از همان روز مسابقه، همان لحظه ای که ناجوانمردانه بر زمین افتادی و تیز از جا برخواستی دلم برای تو لرزید...
بهادرخان خود را به زیر صخره رسانده بود و در پناه آن ، مشغول گوش دادن به حرف های فرنگیس بود ، باورش نمی شد...
این دخترک....این دخترک چه تودار بود و براستی عاشق او شده بود و بهادر بیچاره خبر نداشت و تا فرنگیس از مسابقه گفت ، آن صحنه را پیش رو آورد...
قند در دل بهادرخان آب می شد، گوشهایش را تیز کرد تا بقیهٔ حرفهای فرنگیس را بشنود که ناگهان....
ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨
✨💕صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم💕✨
❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤
💕ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ💕
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ✨
🍃ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🍃
🌸ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌸
🌹ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ
💖ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ💖
🌷ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌷
🌺ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌺
💐ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎته💐
💕ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ💕
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ✨
🍃ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🍃
🌸ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌸
🌺السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان...
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌺
✨✨🍃🌹التماس دعا🌹🍃✨
بسم الله الرحمن الرحيم
📢🍃از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده:
⛅️هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند،از يـــــــاوران قائم ما باشد،و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود،خدا او را از قــبـر بيرون آورد،كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است:
🌥دُعــــــای عـــَــهــــــد
❄️❄️❄️❄️❄️
*☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ☆*
*♡دعای عهد♡*
*💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،💠 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،💠 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، 💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ،💠 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ،💠 یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، 💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،💠 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، 💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ،💠 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.💠*
*اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ،💠 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،💠 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ* *الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،💠 سَهْلِها وَ جَبَلِها، 💠وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ،💠 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.💠 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،💠 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، 💠لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.💠 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، 💠وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،💠 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.💠*
*اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، 💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى،💠 شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى،💠 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.💠 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،💠 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، 💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،💠 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، 💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، 💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،💠* *فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:💠 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، 💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک💠َ*
*حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، 💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،💠 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ،💠 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، 💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،💠 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ،💠 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ،💠 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، 💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، 💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، 💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.💠*
*☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ*
*☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ*
*☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆*
ِ
*♡ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج♡*
*♢سلامتی مولا مون صاحب الزمان عج صلوات♢*
❄️❄️❄️❄️❄️
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
روز دوشنبه روز امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) است.
در زيـارت امام حـسن(عليه السلام) مـي گـويـي:
🌹 اَلـسَّلامُ عَـلَيْكَ يَـا بْـنَ رَسُـولِ رَبِّ الْعالَمينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياحَبيبَ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صِفْوَةَ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَمينَ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يانُورَاللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ ياصِراطَ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَيانَ حُكْمِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دينِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّيِدُ الزَّكِيُّ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِيُّ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْقآئِمُ الاَْمينُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَاالْعالِمُ بِالتَّأْويلِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَاالْهادِي الْمَهْدِيُّ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الطّاهِرُ الزَّكِيُّ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ،
السَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقيقُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الشَّهيدُ الصِّدّيقُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا مُحَمَّد الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.
🌸🌸🌸🌸🌸
در زیارت امام حسین (ع) می گویی:
🌹اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ سَيِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمينَ،
اَشْهَدُ اَنـَّكَ اَقَمْتَ الصَّلوةَ، وَ آتَيْتَ الزَّكوةَ،
وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ،وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ،
وَعَبَدْتَ اللهَ مُخْلِصاً،
وَجاهَدْتَ فِي اللهِ حَقَّ جِهادِهِ حَتّي اَتيكَ الْيَقينُ،
فَعَلَيْكَ السَّلامُ مِنّي ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَعَلي آلِ بَيْتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ،
اَنَا يا مَوْلايَ مَوْليً لَكَ وَلاِلِ بَيْتِكَ،
سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ،
مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَجَهْرِكُمْ، وَظاهِرِكُمْ وَباطِنِكُمْ،
لَعَنَ اللهُ اَعْدآئَكُمْ مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْخِرينَ،
وَاَنـَا اَبْرَءُ اِلَي اللهِ تَعالي مِنْهُمْ،
يا مَوْلايَ يا اَبا مُحَمَّد،
يا مَوْلايَ يا اَبا عَبْدِ اللهِ،
هذا يَوْمُ الاِْثْنَيْنِ وَهُوَ يَوْمُكُما وَبِاسْمِكُما،
وَاَنـَا فيهِ ضَيْفُكُما فَاَضيفاني،
وَاَحْسِنا ضِيافَتي،
فَنِعْمَ مَنِ اسْتُضيفَ بِهِ اَنْتُما،
وَاَنـَا فيهِ مِنْ جِوارِ كُما فَاَجيراني، فَاِنَّكُما مَأْمُورانِ بِالضِّيافَةِ وَالاِْجارَةِ، فَصَلَّي اللهُ عَلَيْكُما وَآلِكُمَا الطَّيِّبينَ.
دعای روز دوشنبه
🌿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
ِ اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي لَمْ يُشْهِدْ اَحَداً حينَ فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاَْرْضَ
وَ لاَاتَّخَذَ مُعيناً حينَ بَرَءَ النَّسَماتِ،
لَمْ يُشارَكْ فِي الاِْلهِيَّةِ،
وَ لَمْ يُظاهَرْ فِي الْوَحْدانِيَّةِ،
كَلَّتِ الاَْلْسُنُ عَنْ غايَةِ صِفَتِهِ،
وَ الْعُقُولُ عَنْ كُنْهِ مَعْرِفَتِهِ،
وَ تَواضَعَتِ الْجَبابِرَةُ لِهَيْبَتِهِ،
وَ عَنَتِ الْوُجُوهُ لِخَشْيَتِهِ،
وَ انْقادَ كُلُّ عَظيم لِعَظَمَتِهِ،
فَلَكَ الْحَمْدُ مُتَواتِراً مُتَّسِقاً وَ مُتَوالِياً مُسْتَوْسِقاً، ]ثِقاً[
وَصَلَواتُهُ عَلي رَسُولِهِ اَبَداً، وَ سَلامُهُ دآئِماً، سَرْمَداً
اَللَّـهُمَّ اجْعَلْ اَوَّلَ يَوْمي هذا صَلاحاً،
وَ اَوْسَطَهُ فَلاحاً ،
وَ آخِرَهُ نَجاحاً،
وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ يَوْم اَوَّلُهُ فَزَعٌ،
وَ اَوسَطُهُ جَزَعٌ،
وَ آخِرُهُ وَجَعٌ
اَللَّـهُمَّ اِنّي اَسْتَغْفِرُكَ لِكُلِّ نَذْر نَذَرْتُهُ،
وَ كُلِّ وَعْد وَعَدْتُهُ،
وَ كُلِّ عَهْد عاهَدْتُهُ
ثُمَّ لَمْ اَفِ بِهِ،
وَ اَسْئَلُكَ في مَظالِمِ عِبادِكَ عِنْدي، فَاَيُّما عَبْد مِنْ عَبيدِكَ اَوْ اَمَة مِنْ اِمآئِكَ، كانَتْ لَهُ قِبَلي مَظْلِمَةٌ ظَلَمْتُها اِيّاهُ في نَفْسِهِ، اَوْ في عِرْضِهِ اَوْ في مالِهِ، اَوْ في اَهْلِهِ وَ وَلَدِهِ، اَوْ غيبَةٌ اغْتَبْتُهُ بِها، اَوْ تَحامُلٌ عَلَيْهِ بِمَيْل اَوْ هَويً اَوْ اَنَفَة اَوْ حَمِيَّة، اَوْ رِيآء اَوْ عَصَبِيَّة، غآئِباً كانَ اَوْ شاهِداً، وَحَيّاً كانَ اَوْ مَيِّتاً
فَقَصُرَتْ يَدي وَضاقَ وُسْعي عَنْ رَدِّها اِلَيْهِ وَالْتَحَلُّلِ مِنْهُ،
فَاَسْئَلُكَ يا مَنْ يَمْلِكُ الْحاجاتِ،
وَهِيَ مُسْتَجيبَةٌ لِمَشِيَّتِهِ،
وَ مُسْرِعَةٌ اِلي اِرادَتِهِ،
اَنْ تُصَلِيَّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد،
وَ اَنْ تُرْضِيَهُ عَنّي بِما شِئْتَ،
وَ تَهَبَ لي مِنْ عِنْدِكَ رَحْمَةً، اِنَّهُ لا تَنْقُصُكَ الْمَغْفِرَةُ،
وَ لا تَضُرُّكَ الْمَوْهِبَةُ،
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ،
اَللَّـهُمَّ اَوْلِني في كُلِّ يَوْمِ اثْنَيْنِ نِعْمَتَيْنِ مِنْكَ ثِنْتَيْنِ،
سَعادَةً في اَوَّلِهِ بِطاعَتِكَ،
وَ نِعْمَةً في اخِرِهِ بِمَغْفِرَتِكَ،
يا مَنْ هُوَ الاِْلهُ،
وَ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ سِواهُ. 🌿
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام ، اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
مادران گرامی! غذای امروزتان را با وضو به نیت این دو امام معصوم و امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف که سالروز امامت آن حضرت می باشد ، آماده نمایید تا خانواده تان نوش جان نمایند.قطعا به زودی اثرات آنرا در خود و خانواده تان خواهید دید.
💚🌷🥀🍃🌿🍃🥀🌷💚
📣📣 دکتر انصاری👇👇
نکند شب و روزی از شما بگذرد این چهار آیه را نخوانید
به ترتیب ...
هر روز قرائت کنید👇👇
البقره
*اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ*
آل عمران
*قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ*
آل عمران
*شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ*
آل عمران
*إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ*
النور
*اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ*
💐💐💐💐💐
*استغفرالله الذی لااله الاهو الحی القیوم بدیع السماوات و الارض ذوالجلال و الاکرام و اسئله ان یصلی علی محمد و آل محمد و ان یتوب علی*(هیچ مؤمنی نیست که در شبانه روزی چهل گناه کبیره کند و پشیمان شود و این استغفار را بگوید مگر آنکه خدا آن گناهان را بیامرزد.)معراج السعادة
اللهم عجل لولیک الفرج. آمین.
*-------※💥※-------*
*💖السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ✋🏻*
*🌷امام زمانم! تو آن موعودی هستی که خداوند وعده ی آمدنت را به اهل ایمان داده و خود آن را ضمانت کرده است.*
*------------※💥*
*🙏مولایم من روزم را با تجدید عهد با شما و امید به اینکه سرانجام روزی خواهی آمد و عدالت را در همه جا برپا خواهی نمود؛ آغاز می کنم!*
*------------※💥*
*🙏پرودگار از تو می خواهم امروز و همه روز مرا بر این عهد و پیمان با امام زمانم ثابت قدم بدار و بر یاریش توفیق عنایت بفرما! تا سرزنده و بالنده باشم. به حق محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)*
*------------※💥*
*🙏خدایا وعده ی آمدن امام زمانم را تو خود ضمانت نموده ای و چه خوب ضمانت کننده ای هستی! و این آرامشی است وصف ناپذیر بر قلب های منتظر. تو را سپاس از این وعده و آرامش!*
*------------※💥*
*«اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»*
*💥※------------*